طراحی سایت
جستجو:

 

حسین زیرراهی: متاسفانه یکی از باورهای غلطی که به خورد ما داده‌اند این است که در هر کاری باید سالها دود چراغ خورد یا خاک کوزه گری بر تو بنشیند تا به درجه استادی برسی. من در این مقاله می‌خواهم ضمن زیر سوال بردن این دیدگاه؛ مثالهای نقضی از کسانی در قدیم و جدید بیاورم که  زیر سی سال به درجه استادی در کار خود رسیده‌اند؛ همچنین به شما بگویم چه کار کنید که خیلی زودتر از آن چه فکرش را می‌کنید در کار خود به درجه استادی برسید...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

ناصر بوهندي: بنر های بزرگ و کوچک در شهر می گفت بوشهر پایتخت کتاب ایران شده!  اما من در دست مردم کتابی ندیدم! در پارک ها هم اثری از کتاب ها نبود! 

ساحل دریا هم که طبق معمول در دست اغلب مردم نی قلیون بود.. در دانشگاه خلیج فارس هم من نمایشگاه کتابی ندیدم... هنوز هم نفهمیدم چرا بوشهر پایتخت! کتابه...

ارسال شده بيش از 6 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

وقتی من نشریه‌ای دارم و پولم از جایی می‌آید، دل‌نگرانی ندارم بخرند یا نخرند. دو، سه‌ هزار تا چاپ می‌کنم و برای نهادهایی می‌فرستم و برگشت هم برگشت. مهم نیست. اطلاعات دست‌اول هم می‌گیرم، رانت اطلاعاتی بلای بزرگ برای کشور ما است. هنوز پرونده دست بازپرس است و قاضی و ...

ارسال شده بيش از 7 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

یونس قیصی زاده : اکنون این فضا فرصت مغتنمی است برای ما روزنامه نگارانی که سالهای گذشته بدلیل نوشتن یک نقد جزئی با هزینه های بسیاری از سوی استانداران وقت و مدیران زیر مجموعه  دولت وقت روبرو شده و کارمان به جاهای باریک می کشید، و از این رو باید بیشتر از بقیه قدردان آن باشیم و نه اینکه دن کیشوت وار فکر کنیم ...

ارسال شده بيش از 8 سال پيش در سیاسی ، نظر (0)

رضا معتمد : به عنوان یک روزنامه نگار انتقاد از مسئولان را حق هر شهروند به ویژه روزنامه نگاران و از جمله نسیم جنوب می دانم. کاری هم به انگیزه های این انتقاد ندارم چون اساسا انگیزه ها همیشه در مرحله دوم اهمیت هستند یعنی اگر انتقاد و ایراد درست باشد، فرقی نمی کند که انگیزه انتقاد کننده چه باشد اما در برابر...

ارسال شده بيش از 8 سال پيش در سیاسی ، نظر (1)

شرق: اول کتاب «گفته‌ها»ی ابراهیم گلستان سه جمله هست، یکی «سخن بیار زبان‌آوری مکن» از سعدی، دومی «بدان چه‌جور ببینی» از لئوناردو و سومی «هیچ باشم اگر نکته‌سنج نباشم» از نمایش‌نامه «اتللو»ی شکسپیر. این سه جمله را بر پیشانی کتاب «گفته‌ها» شاید بتوان عصاره حیات فکری و ادبی و هنری گلستان تا به امروز دانست. این سه جمله، همچنین کلیدی می‌تواند باشد برای ورود همراه با نکته‌سنجی و نگاه انتقادی به نوشته‌ها و آثار سینمایی گلستان تا حتی‌المقدور مصون بمانیم از دوقطبی معروف «لعن» و «ستایش» که غالبا گلستان را از یکی از این‌ دو حد افراطی دیده‌اند و سنجیده‌اند. یا او را ستایش کرده‌اند و از او اسطوره ساخته‌اند و میراث او را به «زبان‌آوری» و «تکنیک» تقلیل داده‌اند و یا او را دشنام داده‌اند صرفا  به این دلیل که به راه‌های متعارف نرفته است. خواندن گلستان با آن عقلانیت انتقادی توأم با نکته‌سنجی که شیوه خود اوست در خواندن دیگران، هنوز آن‌طور که باید آغاز نشده است. خواندن هیچ‌کس شاید هنوز آن‌طور که باید آغاز نشده است و از این‌روست که سنت انتقادی ما هنوز بر مدار «لعن» و «ستایش» می‌گردد و بر مدار تکرار آنچه پیشترها در رد و انکار و یا تأیید کسی گفته‌اند. اینجا مقصود از الگوقراردادن شیوه مواجهه گلستان با اتفاق‌ها و آدم‌ها و آثار هنری، شیوه‌ای مبتنی بر نپذیرفتن آنچه همه می‌گویند و تن‌ندادن به تکرار گفته‌های دیگران، پذیرش بی‌چون‌و‌چرای دیدگاه‌های او نیست. اتفاقا برعکس، گلستان را جا دارد به همان عیاری بسنجیم که او خود دیگران را با آن سنجیده است و او را در قامت «آدم»ی ببینیم در قد‌و‌قامت طبیعی که در یکی از حساس‌ترین مقاطع تاریخ ایران زیسته و کوشیده است به‌جای پاگذاشتن بر راه‌های رفته، راه تازه‌ای بگشاید و با ذخیره‌ای پربار از ادبیات و هنر ایران و جهان، چیزی را ایجاد کند که پیش از آن موجود نبوده است. حاصل کار قطعا می‌تواند مورد ارزیابی انتقادی قرار بگیرد، نه به این معنا که بگوییم عالی است و فقط چندجایش اشکال دارد و یا برعکس، مردود است و فقط چند نکته قابل توجه در اینجا و آنجایش می‌توان یافت، نه، خواندن جدی گلستان مستلزم کشف ایده مرکزی او در آثارش، کشف سبک، نه در معنای زبان‌آوری و اینکه نثرش فلان است و بهمان، و مواجهه‌ای دقیق با این سبک و آن ایده مرکزی است و این همان کاری است که می‌گویم هنوز نه‌فقط درباره گلستان که درباره هیچ نویسنده دیگری آن‌طور که باید انجام نشده است.
چندی پیش نشر کلاغ سه کتاب ابراهیم گلستان را تجدید چاپ کرد. یکی کتاب «گفته‌ها» که مجموعه‌ای است از مقاله‌ها، گفتارهای گلستان بر چند فیلم مستند به کارگردانی خودش، سخنرانی مفصل او در دانشگاه شیراز و گفت‌وگوی بلند قاسم هاشمی‌نژاد با او درباره داستان‌هایش.
دو کتاب دیگری که از گلستان تجدید‌چاپ‌شده ترجمه‌های اوست از «هکلبری فین» مارک تواین و کتاب «کشتی‌شکسته‌ها» که ترجمه‌های گلستان است از چند قصه کوتاه استفن کرین، ویلیام فاکنر، استفن وینسنت بنه، آنتوان چخوف و ارنست همینگوی. گفت‌وگویی که می‌خوانید به‌مناسبت همین تجدیدچاپ‌ها انجام شده است. گلستان کمی پیش از انجام این گفت‌وگو به دعوت آکادمی فرانسه در رم، به این شهر رفته بود تا در نشستی که این آکادمی برای او و آثارش برگزار کرده بود شرکت کند. گفت‌وگوی پیشِ رو، پس از بازگشت گلستان از رم انجام شد. گلستان چنانکه در این گفت‌وگو می‌گوید سالهاست که قصه ننوشته و در عوض دو کتاب چاپ نشده دارد که هر دو نوشته‌هایی مستند هستند از آدم‌هایی که واقعا وجود داشته‌اند و وقایعی که واقعا اتفاق افتاده‌اند و این عجیب نیست وقتی به یاد آوریم که گلستان روزگاری در سینما مستندهایی ساخته است که برخی از آنها هنوز هم جزء بهترین مستندهای تاریخ سینمای ایران به‌حساب می‌آیند. مستندهایی که صرفا نشان‌دادن واقعه نبوده‌اند بلکه «دیدِ» سازنده و «چه‌جوردیدن» در تار و پود آنها تنیده شده و از طریق سبک، خود را به نمایش گذاشته. گلستان در جایی از گفت‌وگوی پیشِ رو می‌گوید: «واقعیت‌هایی که اتفاق افتاده آن‌قدر فوق‌العاده و انترسان است که قصه‌نوشتن ضرورتی ندارد.» گفت‌وگو با ابراهیم گلستان را می‌خوانید. 

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

در انتخابات 88 همه آسیب دیدیم 70 میلیون ایرانی آسیب دید و حتی فرزندان و نوه های ما هم از آن آسیب می بینند و اینجاست که دولت روحانی، وزارت کشور و نهاد نظارتی هم رسانه و احزاب سیاسی (اصولگرا، اصلاح طلب و اعتدال گرا) موظفند در این مورد فکر کنند که...

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در سیاسی ، نظر (0)

اشاره: تابستان گذشته کنفرانسی در دانشگاه کیپ‌تاون با عنوان «کنفرانس برابری اجتماعی» برگزار شد و در آن فیلسوفان و نظریه‌پردازان سیاسی سخنرانی کردند. هرچند برگزارکننده کنفرانس، دپارتمان فلسفه این دانشگاه بود، اما طیف وسیعی از سخنرانان و موضوعات را دربر می‌گرفت؛ موضوعاتی از این قبیل که «برابری چیست»، «چه چیز برابری اینقدر خوب است»، «چگونه باید به برابری رسید» و نظایر آن. این کنفرانس در اصل قرار بود با اتکا به مورد خاص آفریقای‌جنوبی به وضع برابری در کشورها بپردازد، اما عمومیت بحث درباره برابری آن را برای مخاطبان دیگر کشورها نیز جذاب می‌کرد. یکی از مهم‌ترین سخنرانان این همایش جاناتان وولف، رییس دپارتمان فلسفه دانشگاه لندن بود که برای مخاطبان ایرانی نیز نامی آشناست. از وولف تاکنون، علاوه‌بر مقالاتی در مطبوعات، دوکتاب به فارسی ترجمه شده است: «چرا امروز مارکس را باید خواند» با ترجمه شهریار خواجیان و «درآمدی بر فلسفه سیاسی» با ترجمه حمید پژوهش. وولف در کتاب نخست به‌سراغ بازخوانی مارکس در قرن بیست‌و‌یکم می‌رود و می‌کوشد جاذبه تفکر مارکس را در عصر کنونی روشن کند. این کتاب برای مخاطبانی که کمتر متنی از مارکس خوانده‌اند، می‌تواند مقدمه‌ای برای ورود به جهان فکری مهم‌ترین فیلسوف ١٥٠سال گذشته باشد؛ درعین‌حال که برای خواننده حرفه‌ای آثار مارکس نیز جذابیت دارد. اما او در کتاب دوم، «درآمدی بر فلسفه سیاسی»، به تاریخ پردامنه فلسفه سیاسی پرداخته است. هدف او، انتخاب و گزینش مجموعه‌ای از بحث‌های برجسته فلسفه سیاسی است که وولف آنها را جزو پرجاذبه‌ترین کوشش‌های به‌عمل‌آمده در سراسر تاریخ فلسفه می‌داند. قصد او نگارش تاریخ منظم فلسفه سیاسی نیست. او قصد و روش کتاب را اینگونه شرح می‌دهد: «موضوع را با زنجیره‌ای از مسایل به‌هم‌پیوسته و دستبرد به گنجینه‌های فلسفه سیاسی در جست‌وجوی پاسخ‌ها و دیدگاه‌ها کاویدم. اغلب از سده‌ها (و گاه هزاره‌ها) درگذشته‌ام تا به کاوش اندیشه‌برانگیزترین متن‌های مربوط به مهم‌ترین موضوعات بپردازم یا گمان می‌کنم که چنین کرده‌ام.»آنچه در پی می‌آید، گفت‌وگوی اختصاصی «شرق» با جاناتان وولف است که همزمان با حضور او در کنفرانس برابری اجتماعی در کیپ‌تاون صورت گرفته است. در ضمن در این‌صفحه یادداشت دکترجورج هال مسوول برگزاری کنفرانس برابری اجتماعی نیز می‌آید که به‌طور اختصاصی برای «شرق» نوشته است و در آن به ارایه گزارش مختصری از مباحث مطرح‌شده در دوروز هم‌اندیشی فیلسوفان و نظریه‌پردازان عدالت اجتماعی می‌پردازد.

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

سیگار را فراموش کنید. ماریجوانا، حشیش، الکل، کتامین، گل، ترامادول و… این ها اسم‌هایی است که همراه با نحوه مصرف و قیمت و جزئیات «فاز»شان از زبان دانش آموزان نوجوانی شنیده می‌شوند که به 17 سال هم نرسیده اند. گزارش روزنامه شهروند دراین مورد را می خوانیم.

 

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

بیشتر جهان ما درگیر اینجا و اکنون هستند و توجه بسیار اندکی به آنچه پیش‌تر رخ داده و آنچه که پیش‌رو است معطوف می‌شود: بسیاری از افراد بیشتر به حقوق آخر ماه توجه می‌کنند؛ بسیاری از مدیران بر گزارش عملکرد سه‌ماهه یا شش‌ماهه خود تمرکز دارند؛ بسیاری از سیاستمداران بر دور بعدی انتخابات متمرکزند تا بر نسل بعدی؛ بسیاری از دولت‌ها توجهشان به جایگاه فعلی کشور در جهان است در حالی که فراموش می‌کنند همگی ساکن یک کره‌زمین هستیم. اقتصاددانان هم نگران تعادل‌های مکتبی هستند نه زندگی آسیب‌دیدگان.

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در دیدگاه ، نظر (1)

صبح، ساعت 11 به بیمارستان پارس رفتم. خانم بهبهانی در بخش «آی‌سی‌یو‌جنرال» بستری بود. به «آی‌سی‌یوجنرال» رفتم. در آن شیشه‌ای بود و فقط از داخل باز می‌شد. روی در کاغذی چسبانده بودند و نوشته بودند: «خانم سیمین بهبهانی ملاقات‌ممنوع می‌باشد.» به یکی از پرستارانی که داخل بود اشاره کردم. آمد. در باز شد.

ارسال شده بيش از 10 سال پيش در دیدگاه ، نظر (1)

* متن حاضر صورت ویراسته سخنرانی استاد مصطفی ملکیان در مراسم افتتاحیه‌ی مجمع عمومی سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی (ادوار تحکیم وحدت) در سال 1384 (پنجشنبه 29 دی ) می‌باشد. متن سخنرانی در نسخه سابق سایت نیلوفر و بعدها در شماره سوم ماهنامه آیین انتشار یافت. بهانه‌ی باز نشر و دعوت به بازخوانی این متن، انتشار آن از سوی تعدادی از رسانه‌های کشور (آرمان، انتخاب، فرهنگ امروز و ...) در روزهای گذشته می‌باشد که البته این نشریات اشاره‌ای به تاریخ این سخنرانی نداشتند.

ارسال شده بيش از 10 سال پيش در دیدگاه ، نظر (1)
صفحات: 1

آخرین اخبار

پربیننده ترین