شهراد ميدري
بعد از اينها حق نداري باز در خوابم بيايي
حق نداري بارِ ديگر رويِ اعصابم بيايي
دست بردار از سرم، خسته نکن خود را که از نو
مثلِ تصويري سرِ خود گوشهيِ قابم بيايي
بيخودي زحمت نکش، لازم نکرده دلبرانه
سويِ تنهاييِ چينيوارِ سهرابم بيايي
کم بکش محصولِ خود را هي به رخ، اصلن که گفته؟
گونه سيب و چشم زيتون و لب عنابم بيايي
سهمِ شبهايم پس از اين هرچه تاريکي شود باز
صد شرف دارد به اينکه جايِ مهتابم بيايي
ماه و کوکب هيچ، اصلن شعلهيِ فانوس هم هيچ
خوش ندارم جايِ حتا کرمِ شبتابم بيايي
باز هم گفتي دلت کرده هوايم، چه غلطها!
تو غلط کردي بخواهي در تب و تابم بيايي
مهر تو خط خورده از دل، پس برو ديگر نبينم
بعد از اين تا نسخهيِ خطيِ نايابم بيايي
پر بکش مرغابيِ وحشي به هر سويي دلت خواست
نه! نميخواهم به جايِ قو به تالابم بيايي
هرچه بود از من گذشت و من گذشتم از خيالت
پس مبادا بعد از اين تا خلوتِ نابم بيايي
شاعر اين شعر را ديوانه کردي، دست بردار
گفته باشم حق نداري باز در خوابم بيايي
اول مهر به همان مدرسه رفتيم که نامش مهران بود. معلم کلاس دوم مرحوم آقاي گيتيزاده بود که مردي بلند قد و خوش تيپ بود. در همان سالها آقاي گيتيزاده با خانم محتشمي ازدواج کردند و يادم است که عروسي مفصلي گرفتند. در ميان دانش آموزان دولابي، حميدي ، فروزاني و خودم از بچه هاي زرنگ بوديم و رقابت داشتيم و خيلي درس خوان بوديم به طوري که آقاي گيتيزاده در کلاس دوم تعدادي از بچهها را در اختيار ما گذاشته بود...
قاسم محمدي: انتشار نامه مدير بازرسي سازمان تامين اجتماعي بر عليه هفتهنامه نسيم جنوب، حاوي چند نکته هست که به طور خلاصه به آن اشاره ميشود:
1. بنظر ميرسد براي اولين بار است که يک اداره خدمات دولتي در يک نامه مکتوب اداري، در مقام مدعي العموم و دادستان و قاضي و مجري احکام در برابر يک روزنامه قانوني و رسمي کشور قرار ميگيرد و نخست اتهام زاويه دار بودن اين روزنامه با دولت و نظام ميزند، سپس اين اتهام را تاييد ميکند و بعد حکم به جمعآوري و از بين بردن و برخورد با توزيع کنندگان ميدهد و سپس دستور اجراي حکم ميدهد!
گلايه ما اين است که مردم بيايند کنسرت را ببينند و اگر لايق بوديم حمايت کنند بجاي اينکه پولهاي سنگين پرداخت کنند و بروند موسيقي پلي بک که توسط 90 درصد گروههاي پاپ اجرا ميشود و فقط ميشود اسمش را گذاشت کلاه برداري. بيايند از ما که صادقانه و کاملا زنده داريم فعاليت ميکنيم و کنسرت اجرا ميکنيم با ادعا قوي و تمام تلاشمان را کردهايم که بينقص باشد، حمايت کنند..
سيروس شيبو: خودم را ميان خاطرات ديدم، گرم و صميمي، همه بودند، خيلي شلوغ و پر سرو صدا، همه چيز در ذهنم موج ميزد. دم دروازه شلوغ بود، پلاکارت سينما را نگاهي انداختم فيلم سلطان قلبها، تعريفش را زياد شنيده بودم به خودم گفتم شب با دوستانم برم سينما فيلم قشنگيه. چشمم به مجسمه...
دکتر حمید اسدپور: از جمله کارکردهاي فرهنگي خليجفارس، انتقال و گسترش زبان فارسي در جنوب، جنوب شرقي و شرق آسيا و همچنين در شرق آفريقا ميباشد. در آغاز سکونت مهاجران ايراني در هند که به خصوص از خليجفارس راهي اين سرزمين شده بودند آثاري به زبان فارسي وجود داشت که جهت حفظ آن، ايرانيان اقدام به ترجمه آنها به زبانهاي رايج در هند نمودند. اما به تدريج زبان فارسي در همه ارکان جامعه و حکومت هند نفوذ يافت...
استاد پوربهي بازيهاي احمد را که به همراه شاهين آبادان به اصفهان سفرکرده بود، از نزديک مشاهده مي کند و هنگامي که ميشنود احمد رزمي اصالتا بوشهري است و در شهر بوشهر به دنيا آمده است باب گفتگو را با او باز ميکند و عليرغم تمايل سران شاهين آبادان، مسئولين هر دو باشگاه که زيرمجموعه شاهين تهران بودند به توافق ميرسند و بدينسان احمد رزمي پا به باشگاه شاهين ميگذارد و به شاهين بوشهر ملحق ميشود...
جنگ دلوار تلخ ترين فراز تاريخ جنگ جهاني اول براي انگليسي هاست. آنها که در اکثر جبهه هاي جنگ فائق شده بودند و نيروهاي دلواري را به چشم نمي آوردند، در يک تهاجم اوليه و بمباران اين روستا با گلوله هاي توپ که وزن آنها قريب به 96 کيلوگرم بود موفق شدند دلوار را تسخير کرده و از اين بابت خود را آسوده يافتند که بالاخره دشمن ديرين خود را نابود نمودند...
نسیم جنوب، شهراد ميدري
ممنون، خدا خيرت دهد، من شر نميخواهم برو
دست از سرم بردار، دردسر نميخواهم برو
اي قد و بالا مرمري، اي دلرباتر از پري
بيخود چرا دل مي بري، دلبر نميخواهم برو
مشتاقِ من را ديدن از کالسکه ات پايين نيا
من دختري در زيرِ باران تر نميخواهم برو
زحمت نکش، عشوه نيا، ابرو برايم کج نکن
چاقويِ دسته دار يا خنجر نميخواهم برو
سيب و انار آورده اي، انجير بار آورده اي
ممنون ولي من ميوه يِ نوبر نميخواهم برو
گيرم که تو گنجينهاي؛ الماسي و زر، خب که چه؟
من بي نيازِ ثروتم، گوهر نميخواهم برو
نه تو "ماتيلدا"يي نه من "پابلو نرودا"يِ توام
آغوشِ باز و چشمِ ناز و شر نميخواهم برو
کمتر نشان کن در خيالاتت برايِ من نگين
بابا مگر زور است انگشتر نميخواهم برو
هرچند داري نقشِ خود را خوب بازي ميکني
شرمنده يِ لطفِ تو، بازيگر نميخواهم برو
لازم نکرده باز بنويسي : "سلام اي بهترين"
يک واژه هم از تو در اين دفتر نميخواهم برو
خنديدي و گفتي بداخلاقي نمي آيد به تو
گفتم قبول اما تو را ديگر نميخواهم برو
غلامرضا شريفي خواه: بازار سنتي قديمي در بوشهر که قدمت آن از دورة حکومت قاجاريه مي باشد که در آن جا علاوه بر دو راسته اصلي به نام هاي معين التجار و رييس التجار بوده و به بخش هاي کوچک تري هم تقسيم شد و در هر بخش مربوط به صنفي بود که براي آسان خريد مردم شهر و حومه اطراف و ساکنين جزاير ترتيب داده بودند..
غلامرضا شريفي خواه : بازار قديم بوشهر يکي از بازارهاي سنتي ايران به شمار مي رفت که دو راسته اصلي و مشهور در آن وجود داشت، يکي حاج محمد آقا بوشهري ملقب به معين التجار و ديگري حاج عبدالرسول طالبي ملقب به رييس التجار که حاج رييس در بوشهر سرشناس بود. اين بازار از بخش هايي و با توجه به مشاغل متعدد تقسيم شده بود که براي رفاه و راحتي مردم شهر و ساکنين اطراف، بتوانند مايحتاج خود را خريداري کنند...
زندگی از دیلم تا عسلویه زیر تیغ لایحه دولت و قانون مجلس
داس دولت و چکش مجلس بر تهلنجی
مرتضی خضری
نجف آهوچهر هم آسماني شد (عبدالمجيد زنگويي)، کي رفتهاي زدل که تمنا کنم تو را (عبدالحسين کنين)، گنجينه اي از فرهنگ و ادب (علي دباش)، به شاگردان خود آيين مهرورزي آموخت (حسين رنجبر)، بدرود رفیق شفیق ما (خلیل موحد)، به ياد دوست که چه با وفا بود (محمدرضا دباش) ، در رثاي استاد نجف آهوچهر؛ عزيز و با يادماندني (اسماعيل منصورنژاد)، معلم، روزنامه نگار و نويسندهاي با لبخند هميشگي (عالي بازدار)
استاد باباچاهي مرد خوش قلبي بود که به درسش خيلي اهميت مي داد و کلاسش لااقل براي من که شيفته ادبيات بودم خيلي سرگرم کننده و درس آموز بود. يک شانس بزرگي که همزمان با شاگردي استاد جعفر حميدي در دبيرستان سعادت، درِ خانه من را زد آشنايي من با استاد نعمتي زاده بود. طوري که کم کم جزو معدود افرادي شدم که مي توانستند به خانه استاد رفت و آمد داشته باشند. کم تر کسي اين نعمت نصيبشان مي شد. چون استاد نعمتي زاده انسان گوشه گيري بود و با هر کسي نشست و برخاست نمي کرد و راحت نمي شد او را ديد و يا به خانه اش رفت...
اسماعيل منصورنژاد: از اواخر دهه 60 و اواسط دهه 70 که شور و هيجان جنگ به خاموشي گراييد، حفره ها و شکاف ها بين دولت و ملت يکي يکي پديد آمدند و آشکار شد اگر روند اوضاع به سمت «تغيير رويه ها» در حکمراني و «اصلاح» پيش نرود...
دکتر محمود دهقاني: با عينک نيک انديشي به آساني مي توان تلاش دلسوزانه را در لابلاي صفحه هاي اين رسانه بومي ديد. «نسيم جنوب» نه تنها فضاي ورزشي، ادبي و هنري را نيرومند کرده بلکه شاعران و نويسندگان بسيار خوبي را نيز در سطح استان و کشور پرورش داده که اين خود آلام اجتماعي را کم مي کند...
محمد سيدزاده: در ربع قرن انتشار اين نشريه، بي اغراق لحظه اي از اصول خود پا پس نکشيد و همچنان استوار به راه خود ادامه مىدهد؛ گرچه در اين مسير طولاني، گهگاهي دور گردون بر مراد نبود و رنج هاي بسياري بر اعضاي نشريه تحميل شد، اما آتش عشق کار خود ميکرد و هر بار با درايت و مديريت مجموعه و اضافه شدن نيروهاي خلاق و جوان، حرفه اي تر و پربارتر به مسير خود ادامه ميدهد...
غلامرضا شريفي خواه : در اوايل سال ١٣٤٠ خورشيدي منزل ما کنار درب گمرک بود، قبلا گمرک وظايفش مبارزه با قاچاق صادرات و واردات و مراقبت از سواحل بود. از پشت ديوار گمرک کنار دريا، بچهها و آدم بزرگها شنا مي کردند. در تابستان آب ٣ الي ۴ متر تا رُخ بُلت (کنار دريا) بالا ميآمد. صبحها بچههاي محلات دهدشتي و شنبدي و تعداد از بهبهانيها مشغول شنا کردن ميشدند...
ولید صفری: از آنجائی که رویا و آرزوی هر جوان علاقمند به فوتبال تبدیل شدن به یکی از ستاره های هم چون مهدی طارمی، مهدی قایدی و...است، اما وضعیت نابسامان فوتبال بوشهر که فاقد زیرساخت های لازم برای تحقق این آرزوها است کمر این عزیزان مستعد را به نوعی شکسته و چاره ای برای آنها نگذاشته است. یکی از اصلی ترین موضوع در فوتبال بوشهر نبود مدیران کاربلد و آشنا با کارهای راهبردی است...
دکتر محمود دهقانی: پس از پایان دبیرستان در مدرسه ایرانی دوبی، برای ادامه تحصیل کشور زیبای اسپانیا را برگزیدم و در مادرید جاگیر شدم. شهری که مهندسان ایرانی پس از روزگار یورش اعراب به سه کشور مصر، ایران و اسپانیا، در روزگار فلیپه دوم و گزینش مادرید برای پایتخت به جای شهر "تولدو"، قنات ها و کاریز شهر را در چند کیلومترساخته بودند...
سجاد بهزادي: مرد نيك نامي از جنوب استان بوشهر به رحمت ايزدي پيوست كه تنها شهره ی يك مديرپاك دست نبود. او اگر چه بعنوان يك شهردار موفق در جنوب استان و شهرهاي دير، جم و نخل تقي مي شناسند اما او تنها يك شهردار و يا يك مسئول سياسي و اجتماعي نبود...
دکتر سجاد بهزادی: از نگاه علم اقتصاد و به صورت ساده ؛ یک دلیل مهم فقر در جامعه، تورم و گرانی است. یک دلیل مهم گرانی هم کمبود کالا و محصول است. اما ناکارآمدی مدیریت در کشور ما روی "علم" را هم سیاه کرده است و گاهی با وجود کافی بودن برخی کالاها و محصولات در کشور، گرانی همان محصولات بیداد می کند و فقر از در و دیوار جامعه بالا می رود و طبقات پایین جامعه و حتی طبقه متوسط...
رافائل آلبرتی / پیش درآمد و برگردان: دکتر محمود دهقانی
علی ابن رومی : شهریور ۵۹ بود و جنگ آغاز شده بود در اداره بندر کشتی آریا تاج در بندر بوشهر پهلو گرفت نمایندگی آریا فراخوان جذب نیروی جایگزین نمود حقیر به اتفاق تعداد زیادی از چهار گوشه شهر به استخدام کشتیرانی در آمده و فوری مشغول به کار شدیم و چون اولین مقصد کشتی بندر هامبورگ بود همگی در رویای هامبورگ و حرکت روز شماری می کردیم، روز موعود فرا رسید و قرار بود...
تبرئه از قتل با ٥٠ بار سوگند
ما در برابر ۴۱ ميليون رأيي که به صندوقها ريخته شد و آن چهار ميليوني که نشد از آنها رأي گرفت، مسئول هستيم. اي کاش ميشد اين شوراي عزيز نگهبان ما که در ساعت ٢٢:٣٠ شب پيشنهاد هيئت اجرائي را قبول کرد، همان زماني که هيئت اجرائي در صبح پيشنهاد داد که براي تسريع در کار فقط کد ملي افراد نوشته شود...
من واقعا دیگه خسته شدم. بعد از ٥٠ سال دنبال توپ دویدن، خسته شدم. از ١٤، ١٥ سالگی که با توپ پلاستکی بازی میکردم، شروع کردم، تا اومدم مربی پرسپولیس و تیم ملی شدم. به جایی رسیدم که دیگه هیچجور کشش نداشتم. همین الان هم مییان به من پیشنهاد میدن...
فاطمه زیرراهی: در گذشته در قبال آرد کردن گندم یا جو پول می گرفتند و یا آنکه آسیابان از همان آرد تهیه شده سهمی را به عنوان کارمزد برمی داشت. گفتنی است که در هر محلی که آسیاب آبی وجود داشت هر روز درآمد آسیاب را بدین ترتیب تقسیم می نمودند.
پردههای کرکرهای دفتر اینبار باز هستند و آفتاب داغ عصر تابستان از لابهلای آنها فضای اتاق را روشن کرده است. در اتاق چشمم به کتابی میافتد که روی میز مقابل محمدرضا تاجیک قرار دارد و برگهای را هم میان آن گذاشته است و به یاد ندارم که علامتگذاری بود یا اینکه مطالبی را هم در آن یادداشت کرده بود. عنوان کتاب «یک روز دیگر از زندگی» اثر «ریشارد کاپوشینسکی»، خبرنگار و عکاس و نویسنده لهستانی، است که به روایت مترجم کتاب، بهرنگ رجبی در لحظه وقوع ۲۷ انقلاب در قرن ۲۱ در کشورهای محل این رویدادها حضور داشته و از طرف خبرگزاری رسمی کشور لهستان گزارش تهیه کرده است. به گفته بهرنگ رجبی، «کتاب یک روز دیگر از زندگی» از لحظه پیروزی چپها در پرتغال و اعلام آزادی تمامی مستعمرات این کشور شروع میشود. در یک لحظه ناگهان کشور آنگولا که تا صدسال قبل هیچ فرد بومیای در مناسباتش حضور نداشته با خلأ قدرت مواجه میشود و ناگهان صدها گروه از میان مردم برآمده و مدعی قدرت و دولت و حکومت میشوند و البته فصل مشترک همه آنها کشتن اروپاییهاست. در تمام طول گفتوگو همانطور که پای خود را روی پایش انداخته بود، از شکایت تلویحیاش سخن میگفت که در جایجای این مصاحبه به آن پرداخته است. گفتوگو که تمام میشود، با لبخند کمرنگی که بر لبش نقش میبندد، رو به من میکند و میگوید که میدانم بعد از این مصاحبه، نقدهای مختلفی را، هم از جریان رقیب و هم از جریان اصلاحطلبی میشنوم، اما اشکالی ندارد! حرفها را باید گفت. موقع خداحافظی چشمم به تابلو خطی میخورد که بالای میز کارش به دیوار نصب کرده، بیتی از کلیم کاشانی البته با اندکی تغییر از اصل آن: چو محرم شدی، حافظ خویش باش/ که محرم به یک نقطه مجرم شود! با تاجیک درباره آنچه در جریان انتخابات هفتم اسفند گذشت و نیز وقایع بعد از آن گفتوگو کردیم که ماحصل آن در پی میآید.
مرتضی رضائی: قابل پیش بینی است با بر سر کار ماندن لاریجانی در مجلس، جریان اصولگرایی با تشدد آرا مواجه شده و زمینه برای چند کاندیدایی آن ها در انتخابات پیش روی ریاست جمهوری فراهم شود. اما به نظر نمی رسد که پارلمان بتواند کار موثری برای آینده ایران در این رویکرد به سرانجام برساند. این پارلمان تن به روزمرگی سیاسی خواهد داد و صرفا در فضاهایی که از بیرون از پارلمان برای آن مجاز اعلام شده...
خدمات بهداشتی و درمانی دانشگاه علوم پزشکی بوشهر توسط ۶۵ مرکز بهداشتی درمانی، ۱۶ داروخانه و ۴۹ تیم عملیاتی مرکز مدیریت حوادث و فوریتهای پزشکی (اورژانس) در ۴۸ پایگاه اورژانس (۱۰ پایگاه امداد شهری و ۳۳ پایگاه اورژانس جادهای و ۵ کمپ نوروزی) به هموطنان ارایه میشود...
ناصر علیخواه: اگر بتوانیم فرزندانمان را به مهارت پرسشگری مجهز کنیم و به آن ها بیاموزیم که طرح پرسش، کلید دست یابی به پاسخ های بزرگ است، راه پر پیچ و خم آموختن را برایشان هموار کرده ایم. شاید دکتر روحانی رئیس جمهور نیز با پی بردن به همین نقیصه در سیستم آموزشی بود که در جشن آغاز سال تحصیلی جدید، دانش آموزان...
جنگ و اختلاف و دشمنی در میان خوانین و مالکین سرزمین های مختلف ایران و به مناسبت های مختلف، از قدیم الایام وجود داشته و در طول تاریخ تداوم داشته است و فقط مربوط به زمان میرمهنا نمیشود، وقتی که میرمهنا و همراهان بندر ریگی او در حال جنگ با بیگانه ای مدعی بخشی ازسر زمینش بوده، آن هایی که فرمودید، در اتحادی با هلندیان، با او وارد مبارزه و جنگ میشوند، خوب طبیعی است که در چنان معرکه ای، مقابله و دشمنی با هم میهن نیز پیش می آید، که آمد!
آخرین اخبار
- نگاهي به تبعيضهاي درماني در کشور / به بهانه کلنگ زني بيمارستان نفت در شيراز
- استقبال از عيد نوروز باستاني در بوشهر
- دنياي معترضان
- چاپ شعري از استاد باباچاهي در امريکا
- آقاي استاندار در مقابل لغو مجوز فستيوال کوچه بوشهر، پاسخگو باشيد
- گردشگران دره ساساني «تنگ جيز» دشت خشت کازرون
- خاطرات خدمت سربازي در سپاه دانش
- مرثيه اي براي موسيقي
- فستيوال کوچه بوشهر در مسير رونمايي از گنج موسيقي نواحي است
- «کوچه بوشهر» مدل جديدي براي آغاز کوچههاي ديگر ايران
- در فستيوال کوچه بوشهر چه گذشت؟
- «کوچه» فستيوالي که واقعا فستيوال است!
- به کوچههاي بوشهر گوش دهيد
- امثال جشنواره کوچه، بهانهاي است براي زيستن
- فستيوال کوچه؛ اميد فرداي فرهنگ و هنر بوشهر
پربیننده ترین
- مو اهرم نمی شم، می شم بنه گز
- 21 استانداری که در بوشهر بر صندلی ریاست نشستند + تصاویر
- بوشهر بهشت ایران در نوروز/ دیار نخلهای سرافراز و دریای خروشان + تصاویر
- گزارش و تصاویر مراسم نکوداشت استاد ایرج شمسی زاده
- امید دارم که نتیجه برآمده از این انتخابات باعث توسعه روزافزون استان بوشهر شود
- تصاویری دیده نشده از بوشهر قدیم
- توسعه میدان گازی پارس شمالی و دیگر میادین مشترک از اولویت های وزارت نفت در شرایط پسا تحریم است
- معماری بومی بافت تاریخی بندر بوشهر
- کتابهایی برای راهنمایی زندگی
- گوشه ای از حماسه رئیسعلی دلواری و یارانش
- و آغاز ميکنيم همان راه آمده را رفته را دوباره را
- شهر باستانی توج و روستای "زیرراه" بوشهر
- طرح میدان انقلاب بوشهر، ریشخند یا نوآوری در معماری
- در هر اثر، تکه اي از يک هنرمند وجود دارد
- نسل مطالبهگري را در بوشهر تربيت نکردهايم