در کجای دنیا شاهد چنین روندی هستیم که عرصه تصمیم گیری در حوزه سیاست خارجی در کوچه و خیابان شکل گیرد؟ در حالی که حوزه سیاست خارجی باید حوزه دیپلمات های هوشمند، با استعداد و با بالاترین ضریب هوشی باشد. حوزه ای که حتی در پاره ای موارد نباید رسانه ای شود و مذاکرات آن باید در پشت میز...
اکبر صابری: کوبیدن بر طبل اختلاف و هر روز فرد یا گروهی را از حامیان انقلاب و رهبری جدا کردن خواست دشمن و استکبار است. لطفاً دوستان اصولگرا در زمین دشمن بازی نکنند. امروز که داعش سرکرده استکبار پشت مرزهای ما جولان می دهد وقت و مجال درگیری من و شمای اصلاح طلب و اصولگرا نیست. اکنون وقت...
دبیرکل انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه ها اظهارداشت: به تعبیر رییس دولت اصلاحات اگر در انتخابات گذشته مشکلی هم پیش آمده تا چند سال دیگر می خواهیم آن را استخوان در زخم نگه داریم انتخابات تمام شد و امروز برای خلق حماسه سیاسی به آشتی ملی نیاز داریم...
در انتخابات 88 همه آسیب دیدیم 70 میلیون ایرانی آسیب دید و حتی فرزندان و نوه های ما هم از آن آسیب می بینند و اینجاست که دولت روحانی، وزارت کشور و نهاد نظارتی هم رسانه و احزاب سیاسی (اصولگرا، اصلاح طلب و اعتدال گرا) موظفند در این مورد فکر کنند که...
عبدالله رمضانزاده از آن چهرههای سیاسی است که قاطعیت بر مواضع از چهرهاش پیداست. بهویژه هنگامی که مباحث جدی میشود، اما برخوردی کاملا دوستانه دارد. رمضانزاده همچنان امیدوار است حزب «مشارکت» طبق روال قانونی احیا شود، اما به گفته خودش آنها تصمیم گرفتند فعالیت تشکیلاتی نداشته باشند، دلیلش هم روشن است برای آنکه هزینهای را به کسی تحمیل نکنند. گفتوگو را از لزوم بازسازی تشکیلاتی اصلاحطلبان آغاز کردیم و در این مسیر، اما به نقدهایی از دولت رسیدیم و البته موضوع پولهای کثیف. رمضانزاده، سخنگوی دولت اصلاحات است و وقتی ماجرا به پولهای کثیف میرسد، به نکتهای اشاره میکند و بحث را میبندد. او دراینباره میگوید: «راجعبه موادِمخدر و ورودش به انتخابات، من فکر میکنم گزارشی که ستاد مبارزه با موادِمخدر در دوره آخر دولت اصلاحات تهیه کرد و آن را به رئیس دولت نهم تحویل داد، وزیر کشور که رئیس ستاد مبارزه با موادمخدر است، همان گزارش را علنی کند. همین اتفاق برای اینکه معلوم شود پول کثیف وجود دارد یا نه، کفایت میکند».رمضانزاده مهمترین نقد وارد به دولت را این میداند که کابینه روحانی، سیاسی نیست و آقای روحانی فکر میکند یکتنه میتواند همه بارها را بردارد. بااینحال، برخی اتفاقات نظیر صدور مجوز فعالیت برای حزب اتحاد ملت ایران را به فال نیک میگیرد و آن را گام مؤثری از سوی دولت ارزیابی میکند. رمضانزاده بااینحال، ارتباط اتحاد ملت و مشارکتیها را تکذیب میکند و میگوید اگر آنها کمکی بخواهند دریغ نمیکنیم. بحث که به حزب ندا میرسد، کمی چهره درهم میکشد و با مکثی میگوید «ضعف ما بوده است که نیروهایی در حزب تقویت شدند و بهراحتی زیر چتر آدمی قرار گرفتند که تا امروز غیرسیاسی عمل کرده بود». او همچنان امیدوار است آنها که جذب ندا شدند، به اصل خود بازگردند و اگر هم بازنگشتند، به قول رمضانزاده همچنان با آنها دوست هستند. مصاحبه در لحظات پایانی با ورود عکاس روزنامه، به گفتوگویی خودمانی شبیه میشود. از میزبانی و طعم شیرینیهای دفتر دکتر که تعریف کردیم، با اصرار از ما خواست شیرینیها را به روزنامه بیاوریم، به سبک همان میهماننوازی اصیل ایرانی!
روحانی در مقابل چالش مهم لباس شخصی ها و بنیاد گراهای سیاسی قرار دارد که فکر می کنند با توسل به اصول می توانند هر طور می خواهند توجیه و تفسیر کنند و زندگی را بر مردم تلخ کنند. پاشنه آشیل دولت روحانی مدیرانی است که متعلق به دولت سابق هستند و یا تفکرشان نزدیک به احمدی نژاد و یا احمدی نژادی است..
آیا رواست کسانی این مسند را عهده دار گردند که دیدگاههای آنان در تضاد کامل با افکار ، عقاید و شعارهای انتخاباتی رئیس جمهور می باشد؟ مگر ریاست جمهور بارها خود تاکید نکردند که کسانی که دیدگاههای آنان در تضاد با آرا اکثریت ملت متبلور شده در 24 خرداد نود و دو می باشد حق ندارند مناصب ارشد اجرائی را به عهده بگیرند؟...
حقشناس در دولت اصلاحات مشاور وزیر و مدیر کل سیاسی وزارت کشور و معاون حقوقی، پارلمانی و امور استانهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بوده و در دوره اصلاحات عضو و دبیر کمسیون ماده ۱۰ احزاب بود. وی یکی از فعالین رسانه،روزنامه نگار و استاد دانشگاه می باشد...
پیش از این فضای مجازی بازتابی بود از آنچه در زندگی واقعی آدمها رخ میداد. خیلی طول نکشید که این ماجرا شکل دیگری یافت؛ درست از زمانی که اپلیکیشنهای کاربرپسند به تلفنهای همراه اضافه شد. حالا بعد از تنها چهار، پنج سال کار به جایی رسیده است که گاهی آنچه در دنیای واقعی اتفاق میافتد پیامد چیزی است که در فضای مجازی رخ داده است، هرچند بسیاری معتقدند امروز دیگر نمیتوان مرزی میان فضای مجازی و فضای حقیقی متصور شد و به نظر میرسد این دو فضا یکپارچه شدهاند. با «مسعود کوثری»، دانشیار ارتباطات دانشگاه تهران، در اینباره گفتوگو کردهایم؛ جایی که کوثری معتقد است: «مرزبندی بین فضای واقعی و مجازی دیگر وجود ندارد؛ البته نه اینکه بگوییم هرچه در فضای مجازی است، واقعی است یا هرچه در فضای واقعی است، مجازی است بلکه نحوه ارتباط و لینکی که بین آنها به وجود آمده، از آنها یک فضای یکپارچه ساخته است.»
اساسا هرروز کار حزبی، برنامهریزی است، اما حتی اگر بر اساس مدل ایران هم بحث کنیم، آغاز کار برای انتخابات مجلس دهم نهتنها زود نیست، بلکه دیر هم شده است. فردی که درباره زودهنگامبودن فعالیت سخن میگوید، اساسا یا از فضا دور است که بعید به نظر میرسد، یا اینکه میخواهد فضا را برای رقیب محدود کند. اگر...
مناظره ای پیرامون موسیقی و برخی مجوزهای کنسرت در استان بوشهر میان ماحوزی مدیر کل فرهنگ و ارشاد بوشهر و فکوری رییس ستاد امر به معروف و نهی از منکر برگزار شد. در این نشست پیروز ارجمند مدیر کل مرکز موسیقی معاونت هنری وزارت فرهنگ، علی ریاحی نبی مشاور مدیر کل موسیقی وزارت ارشاد و جمعی ...
وضعیتی که در دولت قبل بوده است مثل قطاری است که ترمزش را بریدند و گذاشتند کنار و اداره و کنترل قطاری که ترمز و مسیر مشخصی ندارد خیلی سخت است . من فکر نمی کنم اسب زین شده ای تحویل دولت داده شده باشد که امروز برخی چنین ادعاهایی می کنند که با واقعیت به شدت...
رابطه نفت و جامعه مدنی موضوع اصلی گفتوگو با حمیدرضا جلاییپور بود اما سخن از اینسو به آنسو رفت و درنهایت به بررسی لایههای جدید اضافه شده به طبقه متوسط رسید. او از همان ابتدای مصاحبه تاکید کرد که نمیخواهد درباره نفت و جامعه مدنی پاسخ کلیشهای بدهد: «اصلا من فاصله میگیرم از آنهایی که میگویند نفت عامل بدبختی است یا عامل خوشبختی است.» و با این شیوه به تحلیل وضعیتی پرداخت که در آن نفت میتواند اسطوره یانوس یونانی باشد یا همان شمشیر دودم؛ نیمی فرشته و نیمی شیطان. به تعبیر او در هشتسال حضور احمدینژاد نفت ١٤٠دلار، دولتمردان را سرخوش کرده بود و آنها چندان تمایلی برای پاسخگویی به افکار عمومی، جامعه مدنی و بدنه مردمی نداشتند؛ درعوض، میزانی از درآمد نفتی- مشابه دوره اصلاحات- برای زیرساختهای اقتصادی کشور تعیینکننده است. ازاینرو او به میزانی از درآمد نفتی اعتقاد دارد که در آن نه وضعیت سرخوشی برخی طیفهای سیاسی به وجود آید و نه قطع امید از درآمدهای نفتی. استادیار جامعهشناسی دانشگاه تهران میگوید: «نفت همیشه نفرین نیست بلکه میتواند فرصت باشد. همچنین صرفا عامل نفت را به عنوان عامل ضددموکراسی دانستن سادهانگارانه است.» البته او رد نمیکند که «حجم بالای درآمد نفتی در دولت پیشین، باعث شد دولت، کنترلش را از دست بدهد و همچنین میراثی به نام طبقه متوسط رانتی بسیار گسترده برای امروز باقی بگذارد.» با این حال میگوید: «نبودن درآمد نفتی برای ایران میتوانست مانع توسعه اقتصادی شود و این امر، ضددموکراسی است. خوشبختانه دولت امروز دولتی توسعهگراست و این کاهش قیمت نفت میتواند برایش فرصتی باشد که به تقویت جامعه مدنی و توسعه در ایران کمک کند.» با این حال جلاییپور از همان ابتدای گفتوگو با این فکر که نفت نفرین است. موافق نیست و میخواست سه جهتگیری برای دولت سامانیافته که در دوره احمدینژاد بهشدت ضربه خورده، مطرح کند و در پایان صحبتهایش سری هم به این سه جهتگیری میزند. جهتگیری که خودش آن را مسیرهای رو به احیای جامعه سامانمند مینامد. میگویند منابع طبیعی نفرین طبیعتاند. آیا نفت، نفرین است؟ آیا ضعف توسعه سیاسی و افزایش انسداد اجتماعی، بخت بد حاصل از این نفرین است؟ یا اینکه نفت و منابع طبیعی به تنهایی نفرین نیستند بلکه نوع بهرهبرداری و استفاده از آنها میتواند این منابع را به لطف یا نفرین تبدیل کند. این مساله در ایران دستکم در طول هشتسال دولت پیشین ذهن بسیاری را به خود مشغول کرد. دولتی که با بالارفتن بیسابقه قیمت نفت روبهرو شد و این حجم درآمد نفتی بالا باعث ضربهخوردن به عناصر دموکراسی شد. این موضوع نشان داد دولتی که بینیازتر باشد بیشتر شاخوشانه میکشد. از طرفی حالا که قیمت نفت بهطور ناگهانی درحال کاهش است آیا میتوان گفت که این موضوع میتواند سایه نفرین نفت را از سر مردم ایران کم کند؟ در گفتوگو با جلاییپور دنبال پاسخ به این محورها و پرسشها هستیم.
برآوردهکردن مطالبات گروههای مختلف و اقلیتها، از وعدههای حسن روحانی بود؛ روحانی برای تحقق وعدههایش حجتالاسلاموالمسلمین علی یونسی را بهعنوان دستیار ویژه در امور اقلیتها و اقوام معرفی کرد. بخش عمدهای از خواستهای اقوام و اقلیتهای ایرانی، بیدلیل، تبدیل به «تابو» شدهاند. وزیر اطلاعات دوران اصلاحات، کسی که از فرآیند «تابو»سازیها آگاه است و بهترین راه برای مقابله با آن را میداند، بهترین گزینه رییسجمهوری برای عمل به یکی از وعدههای انتخاباتیاش بود. علی یونسی معتقد است دولت یازدهم تا همین جای کار هم، قدمهای بلندی در برآوردهکردن مطالبات اقوام و اقلیتها برداشته؛ اما بهدلیل گستردهبودن مسایل است که این اقدامات هنوز به خوبی قابل لمس نیست. دستیار ویژه رییسجمهوری یک وظیفه مهم دیگر نیز دارد و آن، مقابله با تندرویهاست. او معتقد است باید در دو جبهه با تندروی جنگید، در داخل با آنهایی که با ایجاد اختلاف بین شیعه و سنی علیه مصالح ملی گام برمیدارند و در منطقه با کسانی که نان از قِبَل تندروی وخشونت میخورند.
معتقدم اصلاحطلبان نباید انفعالی عمل کنند. جریان اصلاحات اگر بتواند با حفظ اصول و هویت خویش در مسیر تعامل با جریانات معتدل، خواه اصلاحطلب و خواه غیرآن، اقدام کند به نفع کشور است. لکن اصلاحطلبان که از پشتیبانی طیف وسیعی از جامعه برخوردارند نباید کاری کنند تا مقبولیت اجتماعی آنها نزد مردم، کاهش یابد. ..
شرق: میگوید: «دلودماغی برای مصاحبه ندارم.» اسفندماه برای «سیدحسن خمینی» با خبر مرگ عزیزانش عجین شده؛ یکروز پدر، یکروزمادربزرگش، همسر امام و حالا درگذشت داییاش صادق طباطبایی. خبر مرگ صادقخان که میآید، زمان هماهنگشده برای گفتوگو جای خود را به مراسم تشییع پیکر داییصادق میدهد و حالا باید در دقیقه٩٠ سالنامه «شرق»، راهی قم شوم تا دیدار با یادگار امام میسر شود. گفتوگو از اسفند و حادثه فوت پدر آغاز میشود و مرور خاطرات پسر. میگوید که همزمانی سخنرانی انتقادی و معروف سیداحمد با حادثه ازدستدادنش باعث شد تا تحلیلهای متفاوتی بر این ماجرا برود. به ماجرای حمله به سخنرانی سیدحسن در حرم امام که میرسیم، درباره توضیح نوع واکنش خود با آن حوادث به این نکته بسنده میکند که نه آنروز و نه حالا در حوادثی اینچنین نمیخواهد که بیاخلاقی در جامعه رواج یابد. درباره ورودش به سیاست توضیح مقدماتی میدهد و با گفتن اینکه در لحظه تصمیم میگیرد، میگوید: «بسته به اینکه شرایط چه تغییری میکند و چه چیزی پیش میآید، تصمیم میگیرم.» حسن خمینی کمتر عادت به مصاحبه دارد و مجموع گفتوگوهای او از دهه٨٠ به اینسو، شاید به تعداد انگشتان دودست نرسد، آنهم درباره موضوعات تخصصی مثل فقه یا دیدگاهها و اندیشههای امام. همین موضوع کار را برای من سختتر کرده بود. اینکه باب گفتوگو را چگونه باید باز کنم تا از آن کلیشهها فرار کرده باشم. آزادراه تهران- قم را در حالی بهسرعت پشتسر میگذاشتم که مسیر سوالات در ذهنم را مدام تغییر میدادم. ١٥کیلومتر مانده به قم، هنوز بنرهای خوشامدگویی به حسن روحانی در جاده خودنمایی میکرد. از عوارضی که عبور کردیم، پرسانپرسان به خیابانهای پشت حرم راهنمایی شدم که عبور، تنها برای تاکسیها مجاز است؛ چیزی شبیه به خطویژه. از کوچهپسکوچههای تودرتو که گذشتیم، از رهگذری آدرس را پرسیدم. دو ساختمان روبهروی هم را نشان داد که یکی دفتر بود و دیگری منزل. این همان منزل مرحوم سیداحمد خمینی بود که کمی آنسوتر از آن هم دفتر آیتالله نوریهمدانی، از مراجع تقلید واقع شده بود. بهسوی منزل و سالنی راهنمایی شدم که تمام دیوارهایش با قفسههای قدیمی فلزی پرازکتاب پوشانده شده بود. گاهی روی قفسهای تصویری از امامخمینی و سیداحمد در کنار هم دیده میشد و پایین یکی از آنها هم تصویر فرزند بزرگ سیدحسن- که به یاد پدر او را احمد نام گذاشته است-وجود داشت. تا چشم کار میکرد، کتاب بود که وسوسه و شوق خواندن به دل میانداخت. در کنار مبلمان ساده، مثل همه روحانیون، یک چوبرخت بود با چند عبای قهوهای، سورمهای و عمامه مشکیرنگی که در راس آن قرار داشت. در آن سالن بزرگ، میزهایی هم بهتناوب وجود داشت که تمام آنها با کتاب پر شده بود. یک میز مخصوص فلسفه، یک میز مخصوص اصول و...، یک اتاق دیگر هم در گوشه دیگر سالن وجود داشت که آن هم به همین سبکوسیاق چیده شده بود. البته تا جایی که در آن زمان کوتاه فرصت دیدن وجود داشت، یک صندلی سبز بود و اطراف آن مثل دانشجویی که امتحان داشته باشد، پر بود از کتابهای باز و نیمهباز. سیدحسن خمینی پای هرکدام از این میزها مطالعه میکند و مینویسد و کتاب «فرهنگ جامع فرق اسلامی» خود را هم ظاهرا در همان اتاق کوچک به رشته تحریر درآورده است. وسایل پذیرایی روی میز، حلوا بود و خرما. حسن خمینی با سلام بلندبالایی وارد سالن شد، عبایی را از روی چوب رخت به دوش انداخت و در مقابل من نشست. شلوغی دیدوبازدیدهای ناشی از فوت دایی صادق باعث شد که گفتوگو خیلی سریعتر از آنچه که فکرش را میکردم به پایان برسد. برای انجام مراحل فنی گفتوگو به دفتر، یعنی ساختمان مقابل منزل سیداحمدآقا راهنمایی شدم. رییس دفتر او، آقای احسانی تمام مدت را مشغول برنامهریزی برای مراسم ختمی بود که قرار بود فردای آنروز در قم برای یادبود مرحوم صادق طباطبایی برگزار شود. کارتهای دعوت برای بیوت مراجع در حال ارسال بود؛ یکی برسد به دفتر آقای صافی، یکی برسد به دفتر آقای وحیدخراسانی و... . شلوغی اسفند و شلوغی تدارک مجلس فاتحه در این ساختمانها، به حالوهوای عید این خانه انگار غبار غم پاشیده بود.
مهندس مهدی بازرگان در شماره نوروزی سال ۱۳۷۰ مجله «آدینه»، مقالهای درباره نوروزهای ایران معاصر نوشت؛ از عهد احمدشاه قاجار و دوران نوجوانیاش تا عصر انقلاب اسلامی و زمان نخستوزیری خود. یادماندههایی ...
در هشتسال دولتهای نهم و دهم، طبقه متوسط ایران رشد کرده، اما نه بخش فرهنگی و تولیدی آن، بلکه بخشی که حالا حمید جلاییپور از اصطلاح «خاردار» برای توصیفش استفاده میکند؛ بخشی که ویژگی اصلی آن غیرمولدبودن است و رانتیرشدکردن و ضددموکراسیبودن. این بافت جدید در طبقه متوسط چندان علاقهمند رشد و توسعه فرآیند دموکراسیخواهی در ایران نیست و بیشتر علاقهمند رشد آنی و تصاعدی است. این بخش حالا برای خودش پایگاهی کسب کرده است. یکی از دلنگرانیهای جلاییپور این است که این گروه با شکل و قیافه جدیدی که در ساختار اقتصادی و سیاسی یافته، بخواهد در مسیر روند دموکراسیخواهی شاخشده و دستوپاگیر شود. وی به رشد گروههایی در جامعه اشاره دارد که خیلی بدشان نمیآید فرد تندروی دیگری به قدرت برسد و برخی هم بهراحتی بخوربخور کنند. جایی هم میگوید: «تصورش را بکنید ٨٠٠میلیارددلار بیاید داخل کشور و بهجای اینکه کشور آبادتر شود، فاسد شود.» او درهمینحال تاکید دارد که تندروی مرسوم در دوره خاتمی با دوره روحانی تفاوت ماهوی دارد و بخشی از آن به تغییر پایگاه اقتصادی همین تندروها مربوط میشود. استادیار دانشگاه تهران همچنین از احتمال خلق دوگانه احمدینژاد- روحانی میگوید و آن را به ضرر سرنوشت دموکراسیخواهی در ایران میداند. از سوی دیگر در موضوع هستهای نیز امیدوار است پرونده هرچهسریعتر نهایی شود و تاکید دارد اگر هستهای به نتیجه نرسد، بدونشک، شکست آن به ضرر جریانهای دموکراسیخواه و جامعه مدنی خواهد بود. بخش تکمیلی این گفتوگو در سالنامه روزنامه «شرق» منتشر خواهد شد.
بالاخره وزیر آموزش و پرورش در مقابل نمایندگان پایداری عقب نشینی کرد و حکم عزل حصیری مدیرکل آموزش و پرورش استان بوشهر را صادر نمود. خبر می رسد در حالیکه مدیرکل آموزش و پرورش در حال بازدید از یکی از مدارس بوشهر بود، وزیر آموزش و پرورش بنا به درخواست نمایندگان پایداری از جمله موسوی نژاد نماینده دشتستان، حصیری را عزل و علی مراد کرمی را به عنوان سرپرست این اداره ...
روزنامه جمهوری اسلامی مصاحبه ای مفصل با علی اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام انجام داده که گزیده هایی از ان را می خوانید:
وضعیت در بوشهر بهنظر راضیکنندهتر از استانهای دیگر میرسد. بهطوری که بیشتر تغییر و تحولات اغلب از چهرههای معتدل استان بودهاند و گفتهمیشود که استاندار رابطه خوبی با اصلاحطلبان بهویژه جوانان دارد و برخی از مشاوران و مدیران از طیف اصلاحطلب انتخاب شدهاند. بر همین اساس، معاون امور انسانی و پشتیبانی استانداری از نیروهای معتدل است. مشاور ارشد استاندار، مدیرکل آموزشوپرورش، مدیرکل میراث فرهنگی، مشاور امور جوانان، فرماندار دشتستان و قائممقام مدیرکل بهزیستی نیز از نیروهای معتدل هستند.
دانشگاه تهران پر بود از اساتید برجسته. این اساتید را یا مستقیم در کلاس می دیدیم یا غیرمستقیم و در نشست ها از محضرشان برخوردارمی شدیم. استاد زرین کوب، شفیعی، فرشیدورد، تجلیل، حاکمی، مظاهر مصفا، ترابی، روح الله هادی ، قیصرامین پورو... اساتید آن زمان دانشگاهمان بودند. در دانشگاه به دلیل اینکه عضو فعال هسته علمی دانشجویان بودم و نشست های ادبی را ...
حبیب احمدزاده درباره اقدام خود در انتشار نامه رهبری به جوانان غرب نوشته است: به عنوان یک وظیفه اخلاقی، دینی و انسانی، نامه رهبری انقلاب را برای دو تن از رهبران مشهور صلحطلب در آمریکا فرستادم . یکی ( فیل ویلایتو ) از رهبران ضدجنگ درآمریکا و سردبیر نشریه (ویرجینییا دیفندر) و دیگری ( مایکل برگ ) که القاعده در عراق پسرش را سر برید و همین...
در برنامه سى امین جشنواره موسیقى فجر از اجراى ارکستر سمفونى عراق خبر داده شده در حالى که در این برنامه هیچ خبرى از اجراى ارکستر ملى ایران و یا سمفونى تهران نیست. سوال اینجاست که چرا در این شرایط از ارکستر سمفونى عراق به جشنواره موسیقى فجر دعوت مى شود؟! آیا مى دانند ارکستر سمفونیک یه کشور به نوعى هویت فرهنگى آن محسوب مى شود؟! آنوقت با کدام هزینه و با چه هدفى ارکستر عراق را دعوت مى کنند؟!...
آرامش به یک عزم عمومی نیاز دارد. در عین حال کسانی که در جامعه میتوانند سرمنشأ و اثرگذار باشند باید این مسأله را در دستورکار خود قرار دهند. این مسأله به نخبگان و تصمیمسازان کشور برمیگردد، همینطور رسانهها و فضای تعلیم- تربیت میتوانند در این زمینه اثرگذار باشند. خانوادهها هم میتوانند در این زمینه ...
خلیل موحد: آیا از نظر شما فقط همان 100 نفر و یا 200 نفری که با گروه لیان و یا شاید با کل موسیقی بومی بوشهر مخالف اند مردم به حساب می آیند که مدیران نباید حساسیت های آنان را تشدید کنند... درکجای اخلاق و قوانین مملکت و اسلام رحمانی، نقض حقوق مردم، فضیلت محسوب شده و کنشی از جنس مدیریت عالمانه و عقلانی به شمار می رود؟ و آیا مگر اکثر مردمان شرکت کننده در انتخابات 24 خرداد 92 به حسن روحانی رأی ندادند تا به اوضاع مصیبت بار آنان که میراث حاکمیت یک دست اصولگرایان بر مملکت بود پایان دهد؟...
چندی پیش راهاندازی صفحه «بچهپولدارهای تهران» در شبکههای اجتماعی باعث ایجاد موجی از واکنشهای عمومی نسبت به این پدیده شد و گزارشهای زیادی درباره آن در روزنامههای مختلف دنیا منتشر شد؛ فراری، مازاراتی، لامبورگینی و دیگر اتومبیلهای چندمیلیاردی، خانهها و ویلاهای چنددهمیلیاردی، تجملات و میهمانیهایی شبانه با سبکی از زندگی که بهشدت متضاد با ارزشهای مسلط بود و تجملاتی که تصور آن برای ایرانیها پیش از این فقط در فیلمهای هالیوودی ممکن بود و علاقه و ژست مشهود «بچهپولدارها» برای «نمایش» ثروت. «بچهپولدارهای تهران» در معرفی این صفحه گفته بودند یکی از انگیزههایشان این است که نشان دهند ایران میتواند جای خوبی برای زندگی باشد. به نظر میرسد آنها بیش از بقیه مردم از دولتی رضایتخاطر داشته باشند که با شعار مهرورزی و حمایت از محرومان و مبارزه با نابرابری بر سر کار آمد؛ محرومانی که در دوره تحریمها در سالهای گذشته آسیب دیدند. آمار دقیقی از جمعیت این قشر زیر یکدرصدی و میزان درآمد آنها وجود ندارد. اما بهطور قطع میتوان گفت هیچیک از صنوفی که پیش از این جزو شغلهای پردرآمد محسوب میشد همانند پزشکان یا مهندسان در میان آنها نیست. این قشر عمدتا در سالهای تحریم و بازار سیاه دلالی و اقتصاد مالیهگرایی و با استفاده از رانتهای متنوع به ثروتهای نجومی یکشبه دست یافتند. برخی تحلیلگران، این طبقه خاص را در ایران (که بابک زنجانی فقط نمونهای از آن است) با الیگارشهای روسیه مقایسه کردند که در دهه١٩٩٠ از راه فساد به ثروتهای افسانهای دست یافتند. درباره ریشههای اقتصادی و تاریخی و چگونگی سربرآوردن این قشر نوکیسه در اقتصاد ایران با محمد مالجو به گفتوگو نشستیم. مالجو، اقتصاددان و پژوهشگر تاریخ اندیشه اقتصادی، اقتصاد سیاسی و تاریخ اقتصادی ایران در دوره پس از انقلاب، با رویکارآمدن دولتیازدهم طی سلسلهمقالاتی به واکاوی «اقتصاد سیاسی دولتیازدهم» پرداخت و چشماندازی از سالهای آتی زیست سیاسی-اقتصادی ایران ارایه کرد. او در این مقالات مفصل که بهتدریج در سایت «نقد اقتصاد سیاسی» منتشر شد، کوشید با شروع از تحلیلی تجریدی درباره جهتگیریهای دولتیازدهم به سوی نوعی چارچوب تحلیلی انضمامی در زمینه سیاستهای اقتصادی دولت برای بهبود فضای کسبوکار حرکت کند. گفتوگوی حاضر را میتوان در ادامه تحلیلهای او از چالشهای اقتصاد سیاسی ایران دهه١٣٩٠ خواند:
من فرهنگ را در مجموع ماده میدانم، البته تاثیر متقابل هم وجود دارد، اما این تاثیر اولا اصالت ندارد و دیگر آنکه تعیینکننده نیست. وقتی مغول به ایران حمله میکند، مغولها چنان ساختار اقتصادی و اجتماعی ایران را به هم میزنند که ایرانیها دیگر کمر راست نمیکنند.
شرق - فرزانه طهرانی: «٤٥هزارمیلیاردتومان یارانه نقدی، ٨٠هزارمیلیاردتومان حقوق و دستمزد کارمندان و ٢٥هزارمیلیاردتومان کمک برای تامین کسری حقوق بازنشستگان در طرف تعهدات دولت و ۷۰هزارمیلیاردتومان درآمد نفتی و ٨٠هزارمیلیاردتومان درآمد مالیاتی در طرف درآمدها نشان میدهد دولت در سال آینده با درآمدهای حاصل از نفت و مالیات تنها میتواند دستمزدها و یارانهها را پرداخت کند و این به مفهوم آن است که دولت از سال٩٤ تبدیل میشود به صندوق پرداخت حقوق و دستمزد یا به بیان سادهتر سال از آینده عصر پایان راهبری توسعه ملی توسط دولت آغاز خواهد شد.» تحلیل محسن رنانی، کارشناس اقتصادی از آینده بازار نفت چندسال پیش یعنی دقیقا سال٨٧ در کتاب «اقتصاد سیاسی مناقشه اتمی ایران» به نگارش درآمده بود. در سالهایی که افزایش قیمت نفت، طلاییترین دوران درآمدی کشور را رقم میزد، رنانی در کتابش که پنج نسخه از آن را به مسوولان وقت داده بود، هشدار میداد که این خوشحالی چندان پایدار نیست و پس از یکدوره افزایش قیمت نفت به بالای صددلار، افت قیمت شروع خواهد شد. امروز هم او پیشبینی میکند احتمال افزایش قیمت نفت وجود نخواهد داشت و اگر بنابر وقوع شرایطی خاص مانند ایجاد ناامنی در عربستان یا اتفاقاتی از این دست هم قیمت اندکی بالا رود، این افزایش باثبات نخواهد بود. این تحلیلگر اقتصادی معتقد است قیمتها بهتدریج تا سطح بالاترین هزینه تمامشده تولید نفت در دنیا یعنی حدود ٣٥دلار افت خواهد داشت. استاد اقتصاد دانشگاه اصفهان از سال١٣٩١ با هیچ رسانهای مصاحبه نکرده است. هرچه از او در این سالها میخوانیم، سخنرانیها یا مقالات اوست. در این سالها او جز درباره کتاب «اقتصاد سیاسی مناقشه اتمی» مصاحبه نکرده است و اکنون نیز موافقت میکند که به بهانه انتشار «نسخه کامل» همین کتاب، درباره آینده نفت و پیامدهای آن برای توسعه ایران با «شرق» به گفتوگو بنشیند. رنانی در ابتدا احتمال توطئه سیاسیبودن کاهش قیمت نفت را رد میکند. او معتقد است عدم کاهش تولید نفت عربستان یک سیاست بلندمدت و یک اشتباه محاسباتی کوتاهمدت از سوی این کشور است و در ادامه هشدار میدهد که شکست دولت روحانی در ساماندهی اقتصاد کشور میتواند به شکست در حوزههای دیگر نیز بینجامد و اکنون زمان برای آزمون و خطا برای کل نظام تدبیر به پایان رسیده است. در این گفتوگو تحلیلهای تکاندهندهای از او درباره اقتصاد ایران میشنویم که برای جلوگیری از وقوع آن تمام قوای کشور باید بهپا خیزند و دولت را یاری کنند. محسن رنانی همچنین نابودی داعش را هدف غرب نمیداند و در تحلیلش به چرایی نیاز غرب به داعش اشاره میکند که در ادامه میخوانید:
اگر همه شهروندان با هم برابرند نباید هیچ تفاوتی میان بر هم زدن سخنرانی یک مقام مسوول سیاسی با اخلال در یک کنسرت موسیقی مجوز دار وجود داشته باشد و این که گروه های مختلف برای خود نام هایی تعیین کنند مصونیتی برای آنان ایجاد نمی کند...
اشاره: تابستان گذشته کنفرانسی در دانشگاه کیپتاون با عنوان «کنفرانس برابری اجتماعی» برگزار شد و در آن فیلسوفان و نظریهپردازان سیاسی سخنرانی کردند. هرچند برگزارکننده کنفرانس، دپارتمان فلسفه این دانشگاه بود، اما طیف وسیعی از سخنرانان و موضوعات را دربر میگرفت؛ موضوعاتی از این قبیل که «برابری چیست»، «چه چیز برابری اینقدر خوب است»، «چگونه باید به برابری رسید» و نظایر آن. این کنفرانس در اصل قرار بود با اتکا به مورد خاص آفریقایجنوبی به وضع برابری در کشورها بپردازد، اما عمومیت بحث درباره برابری آن را برای مخاطبان دیگر کشورها نیز جذاب میکرد. یکی از مهمترین سخنرانان این همایش جاناتان وولف، رییس دپارتمان فلسفه دانشگاه لندن بود که برای مخاطبان ایرانی نیز نامی آشناست. از وولف تاکنون، علاوهبر مقالاتی در مطبوعات، دوکتاب به فارسی ترجمه شده است: «چرا امروز مارکس را باید خواند» با ترجمه شهریار خواجیان و «درآمدی بر فلسفه سیاسی» با ترجمه حمید پژوهش. وولف در کتاب نخست بهسراغ بازخوانی مارکس در قرن بیستویکم میرود و میکوشد جاذبه تفکر مارکس را در عصر کنونی روشن کند. این کتاب برای مخاطبانی که کمتر متنی از مارکس خواندهاند، میتواند مقدمهای برای ورود به جهان فکری مهمترین فیلسوف ١٥٠سال گذشته باشد؛ درعینحال که برای خواننده حرفهای آثار مارکس نیز جذابیت دارد. اما او در کتاب دوم، «درآمدی بر فلسفه سیاسی»، به تاریخ پردامنه فلسفه سیاسی پرداخته است. هدف او، انتخاب و گزینش مجموعهای از بحثهای برجسته فلسفه سیاسی است که وولف آنها را جزو پرجاذبهترین کوششهای بهعملآمده در سراسر تاریخ فلسفه میداند. قصد او نگارش تاریخ منظم فلسفه سیاسی نیست. او قصد و روش کتاب را اینگونه شرح میدهد: «موضوع را با زنجیرهای از مسایل بههمپیوسته و دستبرد به گنجینههای فلسفه سیاسی در جستوجوی پاسخها و دیدگاهها کاویدم. اغلب از سدهها (و گاه هزارهها) درگذشتهام تا به کاوش اندیشهبرانگیزترین متنهای مربوط به مهمترین موضوعات بپردازم یا گمان میکنم که چنین کردهام.»آنچه در پی میآید، گفتوگوی اختصاصی «شرق» با جاناتان وولف است که همزمان با حضور او در کنفرانس برابری اجتماعی در کیپتاون صورت گرفته است. در ضمن در اینصفحه یادداشت دکترجورج هال مسوول برگزاری کنفرانس برابری اجتماعی نیز میآید که بهطور اختصاصی برای «شرق» نوشته است و در آن به ارایه گزارش مختصری از مباحث مطرحشده در دوروز هماندیشی فیلسوفان و نظریهپردازان عدالت اجتماعی میپردازد.
محمد امین گنبدی پور : از بررسی و بازخوانی شعار نوشته های معترضین واضح بود که این اعتراضات نه از جنس فرهنگی و اعتراض به برگزاری کنسرت گروه لیان، بلکه بیشتر معطوف به مسایل سیاسی و دستاویزی برای سیاه نمایی و مختل نمودن فعالیت های دولت می باشد. در واقع اهداف تجمع کنندگان را از نوع خواسته ها و شعارهایشان می توان درک کرد..
امین یگانه: در گذشته طلاق کم بود. مردم همدیگر را دوست میداشتند، بزرگترها بزرگ بودند و جایگاه خودشان را داشتند و کوچکترها هم کوچک! این عبارات فکتهایی است که همواره درباره گذشته جامعه ایرانی به ذهن ما مخابره میشود. بنابراین وقتی از فردگرایی امروز ایرانیان حرف میزنیم، عدهای داد سخن برمیآورند که مگر در گذشته چه بودهایم که امروز میگویید تنها شدهایم. مدعیاند در گذشته نسبت ما با آزادی اندک بوده٬ و به همین دلیل فردگراییمان بروز داده نمیشده. این حرف همانقدر که آزاردهنده است٬ جلب توجه هم میکند؛ یعنی گذشته ما خیالات و ایدهآلهایی غیرواقعی بوده است؟ چطور میشود پی به راست و دروغ این روایتها برد؟ شاید یکی از راویان تخصصی آن دوره «غلامعباس توسلی» بتواند باشد؛ کسی که جامعهشناسی خوانده و عمری در دانشگاه تهران استاد بوده و مدیریت کرده و متعلق به بخشی از تاریخمان نیز هست که البته امروز در کهنسالی در خانهای نقلی زندگی میکند و گشاده قبول کرد گذشته ایرانیان را فارغ از هر نوع تعصبی برای مخاطبان «شرق» روایت کند.
آخرین اخبار
- نگاهي به تبعيضهاي درماني در کشور / به بهانه کلنگ زني بيمارستان نفت در شيراز
- استقبال از عيد نوروز باستاني در بوشهر
- دنياي معترضان
- چاپ شعري از استاد باباچاهي در امريکا
- آقاي استاندار در مقابل لغو مجوز فستيوال کوچه بوشهر، پاسخگو باشيد
- گردشگران دره ساساني «تنگ جيز» دشت خشت کازرون
- خاطرات خدمت سربازي در سپاه دانش
- مرثيه اي براي موسيقي
- فستيوال کوچه بوشهر در مسير رونمايي از گنج موسيقي نواحي است
- «کوچه بوشهر» مدل جديدي براي آغاز کوچههاي ديگر ايران
- در فستيوال کوچه بوشهر چه گذشت؟
- «کوچه» فستيوالي که واقعا فستيوال است!
- به کوچههاي بوشهر گوش دهيد
- امثال جشنواره کوچه، بهانهاي است براي زيستن
- فستيوال کوچه؛ اميد فرداي فرهنگ و هنر بوشهر
پربیننده ترین
- موضوع انشا: جوانی
- بوشهر بهشت ایران در نوروز/ دیار نخلهای سرافراز و دریای خروشان + تصاویر
- امید دارم که نتیجه برآمده از این انتخابات باعث توسعه روزافزون استان بوشهر شود
- تصاویری دیده نشده از بوشهر قدیم
- نظامگسیختگی خانواده با همسانگزینی حل نمیشود
- کتابهایی برای راهنمایی زندگی
- عکس هائی دیدنی از سریال به یاد ماندنی دلیران تنگستان
- گوشه ای از حماسه رئیسعلی دلواری و یارانش
- و آغاز ميکنيم همان راه آمده را رفته را دوباره را
- شهر باستانی توج و روستای "زیرراه" بوشهر
- در هر اثر، تکه اي از يک هنرمند وجود دارد
- پژوهشی در آیین تدفین دوره های ساسانی در سواحل خلیج فارس
- تبلوري از يک ايران مهربان و اخلاق مدار
- مصوبه شوراي شهر بوشهر در جهت اصلاح و حل نهايي مشکلات شيرخوارگاه هانيه
- بازار ماهي فروشان قديم در بندر بوشهر