عاقبت پس از 12 سال مذاکره، پرونده هستهای ایران با رویکرد جدید دولت روحانی با توافق ایران و 5+1 بر سر برنامه اقدام جامع مشترک به پایان رسید؛ این برنامه سندی سیاسی و بینالمللی شامل 100 صفحه متن اصلی و پنج ضمیمه است که طی 22 ماه مذاکره فشرده و جدی به دست آمد...
طرح نو- لیلا مهداد| آدمی در تمام دورههایی که روی این کرهخاکی زندگی کرده، همیشه و در همهحال نظارهگر اتفاقات و رویدادهای طبیعی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بوده و هست که گاهی برخی از آنها یا بیشترشان از کنترل خارج بوده و بیشتر افرادی که درگیر چنین رویدادهایی بوده یا هستند، در مقابل این حوادث و اتفاقات، خود را ناتوان تصور کرده و میکنند. از اینرو، آدمی گاه به ستیز با این اتفاقات پرداخته و گاه خود را تسلیم شرایط کرده و این نکته را به خود متذکر شده است که «این سرنوشت توست و کاری از تو برنمیآید و باید همینگونه روزگار بگذرانی». تقدیرگرایی بیشتر در پیامدهای اجتماعی و سیاسی منفی نمود پیدا میکند و آنچه اجتماع را به تقدیرگرایی و تسلیم وا میدارد، درحقیقت تنبلی، کاهلی و بیایمانی به قدرت درونی خود است. درواقع فردی که خودباوری ندارد، در برابر زندگی تسلیم میشود و حاضر نیست تغییری در خود و سرنوشت خود ایجاد کند. البته در طول تاریخ اینگونه برداشت شده و نگاه به زندگی، توسط حاکمان گسترش یافته و از نظر کارشناسان امر سبب این بوده که با توسعه و گسترش این نوع نگاه، بتوان رعایا را بیشتر تحت فرمان خود نگه داشت. به همین دلیل این تفکر و بینش، توسط آنها، تقویت شده است. به هر روی تقدیرگرایی «پدیدهای اجتماعی» است که در تجربههای تاریخی و مسائل سیاسی ریشه دارد و هنوز هم در ساختار اجتماعی ایران میشود آن را دید. وجود چنین پدیدهای، این سوال را مطرح میکند که چرا این باور تا به حال در اندیشه اجتماعی ایرانیان باقی مانده است؟ برای رسیدن به پاسخ این سوال، گفتوگویی با محمدمهدی جعفری، دین پژوه، انجام دادهایم و پرسشهایمان را با او مطرح کردهایم. آنچه در ادامه میآید، شرح پرسشهای ما و پاسخهای اوست.
شرق: اول کتاب «گفتهها»ی ابراهیم گلستان سه جمله هست، یکی «سخن بیار زبانآوری مکن» از سعدی، دومی «بدان چهجور ببینی» از لئوناردو و سومی «هیچ باشم اگر نکتهسنج نباشم» از نمایشنامه «اتللو»ی شکسپیر. این سه جمله را بر پیشانی کتاب «گفتهها» شاید بتوان عصاره حیات فکری و ادبی و هنری گلستان تا به امروز دانست. این سه جمله، همچنین کلیدی میتواند باشد برای ورود همراه با نکتهسنجی و نگاه انتقادی به نوشتهها و آثار سینمایی گلستان تا حتیالمقدور مصون بمانیم از دوقطبی معروف «لعن» و «ستایش» که غالبا گلستان را از یکی از این دو حد افراطی دیدهاند و سنجیدهاند. یا او را ستایش کردهاند و از او اسطوره ساختهاند و میراث او را به «زبانآوری» و «تکنیک» تقلیل دادهاند و یا او را دشنام دادهاند صرفا به این دلیل که به راههای متعارف نرفته است. خواندن گلستان با آن عقلانیت انتقادی توأم با نکتهسنجی که شیوه خود اوست در خواندن دیگران، هنوز آنطور که باید آغاز نشده است. خواندن هیچکس شاید هنوز آنطور که باید آغاز نشده است و از اینروست که سنت انتقادی ما هنوز بر مدار «لعن» و «ستایش» میگردد و بر مدار تکرار آنچه پیشترها در رد و انکار و یا تأیید کسی گفتهاند. اینجا مقصود از الگوقراردادن شیوه مواجهه گلستان با اتفاقها و آدمها و آثار هنری، شیوهای مبتنی بر نپذیرفتن آنچه همه میگویند و تنندادن به تکرار گفتههای دیگران، پذیرش بیچونوچرای دیدگاههای او نیست. اتفاقا برعکس، گلستان را جا دارد به همان عیاری بسنجیم که او خود دیگران را با آن سنجیده است و او را در قامت «آدم»ی ببینیم در قدوقامت طبیعی که در یکی از حساسترین مقاطع تاریخ ایران زیسته و کوشیده است بهجای پاگذاشتن بر راههای رفته، راه تازهای بگشاید و با ذخیرهای پربار از ادبیات و هنر ایران و جهان، چیزی را ایجاد کند که پیش از آن موجود نبوده است. حاصل کار قطعا میتواند مورد ارزیابی انتقادی قرار بگیرد، نه به این معنا که بگوییم عالی است و فقط چندجایش اشکال دارد و یا برعکس، مردود است و فقط چند نکته قابل توجه در اینجا و آنجایش میتوان یافت، نه، خواندن جدی گلستان مستلزم کشف ایده مرکزی او در آثارش، کشف سبک، نه در معنای زبانآوری و اینکه نثرش فلان است و بهمان، و مواجههای دقیق با این سبک و آن ایده مرکزی است و این همان کاری است که میگویم هنوز نهفقط درباره گلستان که درباره هیچ نویسنده دیگری آنطور که باید انجام نشده است.
چندی پیش نشر کلاغ سه کتاب ابراهیم گلستان را تجدید چاپ کرد. یکی کتاب «گفتهها» که مجموعهای است از مقالهها، گفتارهای گلستان بر چند فیلم مستند به کارگردانی خودش، سخنرانی مفصل او در دانشگاه شیراز و گفتوگوی بلند قاسم هاشمینژاد با او درباره داستانهایش.
دو کتاب دیگری که از گلستان تجدیدچاپشده ترجمههای اوست از «هکلبری فین» مارک تواین و کتاب «کشتیشکستهها» که ترجمههای گلستان است از چند قصه کوتاه استفن کرین، ویلیام فاکنر، استفن وینسنت بنه، آنتوان چخوف و ارنست همینگوی. گفتوگویی که میخوانید بهمناسبت همین تجدیدچاپها انجام شده است. گلستان کمی پیش از انجام این گفتوگو به دعوت آکادمی فرانسه در رم، به این شهر رفته بود تا در نشستی که این آکادمی برای او و آثارش برگزار کرده بود شرکت کند. گفتوگوی پیشِ رو، پس از بازگشت گلستان از رم انجام شد. گلستان چنانکه در این گفتوگو میگوید سالهاست که قصه ننوشته و در عوض دو کتاب چاپ نشده دارد که هر دو نوشتههایی مستند هستند از آدمهایی که واقعا وجود داشتهاند و وقایعی که واقعا اتفاق افتادهاند و این عجیب نیست وقتی به یاد آوریم که گلستان روزگاری در سینما مستندهایی ساخته است که برخی از آنها هنوز هم جزء بهترین مستندهای تاریخ سینمای ایران بهحساب میآیند. مستندهایی که صرفا نشاندادن واقعه نبودهاند بلکه «دیدِ» سازنده و «چهجوردیدن» در تار و پود آنها تنیده شده و از طریق سبک، خود را به نمایش گذاشته. گلستان در جایی از گفتوگوی پیشِ رو میگوید: «واقعیتهایی که اتفاق افتاده آنقدر فوقالعاده و انترسان است که قصهنوشتن ضرورتی ندارد.» گفتوگو با ابراهیم گلستان را میخوانید.
تعدادی از لنج های جنوب ایران از جمله استان بوشهر در خور دبی دچار آتش سوزی گسترده شدند. به گزارش نسیم جنوب گفته میشود که این آتش سوزی در لنج هایی که بار زده و برای سفر آماده شده بودند رخ داده که تعداد 7 لنج در آتش سوختند اما به کسی آسیبی نرسیده است.
در زمینه شایعاتی مانند صید کشتیهای ژاپنی در آبهای استان بوشهر عنوان کرد: مطرح سازی چنین شایعاتی که منبع موثقی ندارد صرفا زاییده ذهن تعداد افراد معدودی است که هیچ پایه واقعی ندارد و اعمال سیاست دریابست بیشتر به ضرر آنان بوده و مانع از تخلف صیادی و صید غیر مجاز آنها است...
محمدعلی بختیاری : بسیاری از ما بدلیل زشتی و خشونت فقر سیاه، نمیتوانیم وجود آن را باور کنیم و در واقع نمیخواهیم که باور کنیم و گمان میکنیم تنها تعداد انگشت شماری در جامعه به این مشکلات گرفتارند که آن هم قابل چشم پوشی است! در حالی که اینگونه نیست و امروزه فقر و بدبختی و بیچارگی ...
من خودم را همیشه مدیون این مملکت می دانم و مدیون بوشهر. به خاطر همین بوشهر و ایران در ذهنم هست و من موقعی که دکتری گرفتم بعد از انقلاب بود و بلافاصله به ایران برگشتم و دانشجویان بسیاری را تربیت کردم و تعدادی از این دانشجویان در حال حاضر اساتید دانشگاههای مختلفی...
دچار ناامنی شغلیاند؛ دنبال مدرک بالاتر میروند
رضا غیبی: توسعه صنعتی؛ این آرزویی است که در کشور ما به یک رویا تبدیل شده است و در هیچ دوره از تاریخ ٣٧ سال گذشته؛ استراتژی دولتها در راستای ر سیدن به این مهم نبوده است. این اما بدان معنا نیست که تلاشی برای رسیدن به این امر صورت نگرفته است تدوین اما بهواسطه سوء مدیریت یا دیگر مسائل راه به جایی نبرده است. دولت یازدهم نیز از زمان آغاز بهکار خود بارها وعده بازگرداندن اقتصاد به مسیر توسعه را داده است. اما امروز هیچ اتفاقی در این زمینه رخ نداده است. تا فرشاد مومنی چرایی این مسئله را نداشتن استراتژی در دولت برای برونرفت از شرایط ناگوار ایجادشده توسط دولت نهم و دهم عنوان میکند. گفتوگوی ما با فرشاد مومنی، عضو هیات علمی دانشگاه علامه، را در ادامه بخوانید:
آتش سوزی شناورهای صیادی پهلو گرفته دراسکله بندر دیر در جنوب استان بوشهر، باعث آسیب دیدن شناورهای این اسکله شد. آتش سوزی بین ساعت 15 تا 16 در یک شناور باری در پست چهار ضلع غربی اسکله بندر دیرآغاز شد و به علت رها شدن شناور آتش گرفته و حرکت آن به سمت پست سه ضلع شرقی این اسکله...
حسین پورصفر : فکر می کنم اواخر دهه ی شصت بود . بیابانی مجبور شد دوباره بوشهر را ترک کند . این بار سرنوشت او را روانه ی تهران کرد که در حوزه ی هنر و فرهنگ از امکانات فراوانی برخوردار بود . فراموش نکنیم که آتشی و باباچاهی ، بعد از آنکه به تهران پناه بردند ، در صحنه ی فرهنگی ما مطرح شدند . آتشی در دهه ...
جواب هر پرسشی را از دو منظر میدهد؛ هم توسعه و هم روابط بینالملل و اساسا بنیادهای فکریاش برمبنای این دو حوزه گذاشته شده است. جامعه ایرانی را خوب میشناسد همانطور که جامعه جهانی و نظم جهانی را. همین بنیانها موجب میشود که پاسخ پرسشها را از مناظر مختلف بدهد. محمود سریعالقلم، استاد دانشگاه شهید بهشتی است، اما حضور فعالی در مجامع بینالمللی دارد. از جمله آنها حضور در نشستهای متعدد داووس است. او توسعه در ایران را مستلزم داشتن عزم برای تغییر، حلوفصل برخی چالشها و دستیابی به نتیجه واحد و آغاز تغییر میداند. اگرچه یادآوری میکند که برخی ویژگیهای فرهنگی، انجام این تغییرات را در سطوحی سخت میکند. او برای توسعه، سیاست خارجی، انتقاد و مباحثی از این دست ٣٠ ویژگی برمیشمارد. کتابهای «عقلانیت و توسعهیافتگی ایران»، «فرهنگ سیاسی ایران» و «اقتدارگرایی ایرانی در عهد قاجار» ازجمله آثار اوست که بر بحث توسعه متمرکز است. او متولد ١٣٣٨ در تهران است و در دوران مدیریت حسن روحانی بر مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام با این مؤسسه ارتباط داشته. او داشتن نقش مشاور برای رئیسجمهوری فعلی را رد میکند و میگوید هیچ سمت دولتیای ندارد. گفتوگو با محمود سریعالقلم در روزی بهاری در دفتر روزنامه انجام شد.
معاون رئیس جمهور با گرامیداشت حماسه 24 خرداد به نقش مردم استان بوشهر در خلق این حماسه اشاره کرد و گفت: مردم این استان همانطور که در حماسه دوم خرداد 76خوش درخشیدند در 24 خرداد 92 نیز این حماسه را با حضور هوشمندانه خود تکرار کردند...
دولت روحاني روزهاي به مراتب سختتري را از دولت اصلاحات در پيش دارد، اگر دولت اصلاحات هر ٩ روز با يك بحران روبه رو بود دولت روحاني هر روز با يك بحران دستوپنجه نرم ميكند. در اين شرايط طبيعي است كه دولت نتواند پاسخگوي نيازها و مطالبات در عرصه سياست داخلي باشد. به بيان ديگر تا زماني كه دولت...
حال که تمامیت خواهان قصد کرده اند در ادامه کارشکنی های سراسری خود در مسیر دولت اعتدال با اقدامات تخریبی فضای استان را بافرافکنی و اتهام زدن به افراد مصلح و نیروهای صادق اصلاح طلب استان به هم زده و در این راه از تریبون نماز جمعه و حرمت مراسم سالگرد ارتحال امام(ره) استفاده و ...
شرق- مهدی دهقان: در صورت رفع کامل تحریمها، ظرف یکسال بازگشت به شرایط بیش از تحریم اتفاق خواهد افتاد و از سوی دیگر شاهد جهش درآمد ارزی و کاهش هزینه دسترسی ایران به بازارهای جهانی خواهیم بود؛ اما در این میان برخیها میگویند با رفع تحریمها مشکلات حل نمیشود و مردم را مأیوس میکنند و برخی دیگر نیز به رفع تحریمها بسیارخوشبینانه نگاه میکنند.
عبدالله رمضانزاده از آن چهرههای سیاسی است که قاطعیت بر مواضع از چهرهاش پیداست. بهویژه هنگامی که مباحث جدی میشود، اما برخوردی کاملا دوستانه دارد. رمضانزاده همچنان امیدوار است حزب «مشارکت» طبق روال قانونی احیا شود، اما به گفته خودش آنها تصمیم گرفتند فعالیت تشکیلاتی نداشته باشند، دلیلش هم روشن است برای آنکه هزینهای را به کسی تحمیل نکنند. گفتوگو را از لزوم بازسازی تشکیلاتی اصلاحطلبان آغاز کردیم و در این مسیر، اما به نقدهایی از دولت رسیدیم و البته موضوع پولهای کثیف. رمضانزاده، سخنگوی دولت اصلاحات است و وقتی ماجرا به پولهای کثیف میرسد، به نکتهای اشاره میکند و بحث را میبندد. او دراینباره میگوید: «راجعبه موادِمخدر و ورودش به انتخابات، من فکر میکنم گزارشی که ستاد مبارزه با موادِمخدر در دوره آخر دولت اصلاحات تهیه کرد و آن را به رئیس دولت نهم تحویل داد، وزیر کشور که رئیس ستاد مبارزه با موادمخدر است، همان گزارش را علنی کند. همین اتفاق برای اینکه معلوم شود پول کثیف وجود دارد یا نه، کفایت میکند».رمضانزاده مهمترین نقد وارد به دولت را این میداند که کابینه روحانی، سیاسی نیست و آقای روحانی فکر میکند یکتنه میتواند همه بارها را بردارد. بااینحال، برخی اتفاقات نظیر صدور مجوز فعالیت برای حزب اتحاد ملت ایران را به فال نیک میگیرد و آن را گام مؤثری از سوی دولت ارزیابی میکند. رمضانزاده بااینحال، ارتباط اتحاد ملت و مشارکتیها را تکذیب میکند و میگوید اگر آنها کمکی بخواهند دریغ نمیکنیم. بحث که به حزب ندا میرسد، کمی چهره درهم میکشد و با مکثی میگوید «ضعف ما بوده است که نیروهایی در حزب تقویت شدند و بهراحتی زیر چتر آدمی قرار گرفتند که تا امروز غیرسیاسی عمل کرده بود». او همچنان امیدوار است آنها که جذب ندا شدند، به اصل خود بازگردند و اگر هم بازنگشتند، به قول رمضانزاده همچنان با آنها دوست هستند. مصاحبه در لحظات پایانی با ورود عکاس روزنامه، به گفتوگویی خودمانی شبیه میشود. از میزبانی و طعم شیرینیهای دفتر دکتر که تعریف کردیم، با اصرار از ما خواست شیرینیها را به روزنامه بیاوریم، به سبک همان میهماننوازی اصیل ایرانی!
روحانی در مقابل چالش مهم لباس شخصی ها و بنیاد گراهای سیاسی قرار دارد که فکر می کنند با توسل به اصول می توانند هر طور می خواهند توجیه و تفسیر کنند و زندگی را بر مردم تلخ کنند. پاشنه آشیل دولت روحانی مدیرانی است که متعلق به دولت سابق هستند و یا تفکرشان نزدیک به احمدی نژاد و یا احمدی نژادی است..
رضا معتمد : آرش نیا آرام می گیرد و از این پس گوش جان در ملکوت به آواهایی می سپارد که هر صبحدمان از دریا برمی خیزند و در کوچه پس کوچه های محله می پیچند و دستمایه سرایش روح همچنان سراینده او می شوند...
آتشسوزی در مجتمعهای مسکونی مسکن مهر محله صلحآباد بوشهر روی داد که در این حادثه چهار بلوک شش واحدی دچار حریق شد. علت آتش سوزی روشن کردن آتش برای درست کردن کباب عنوان شده است. این واحدها به هم مرتبط بودند و این موضوع باعث شد تا آتش از طریق پشت بام به دیگر واحدها نیز سرایت کند...
مناظره ای پیرامون موسیقی و برخی مجوزهای کنسرت در استان بوشهر میان ماحوزی مدیر کل فرهنگ و ارشاد بوشهر و فکوری رییس ستاد امر به معروف و نهی از منکر برگزار شد. در این نشست پیروز ارجمند مدیر کل مرکز موسیقی معاونت هنری وزارت فرهنگ، علی ریاحی نبی مشاور مدیر کل موسیقی وزارت ارشاد و جمعی ...
رابطه نفت و جامعه مدنی موضوع اصلی گفتوگو با حمیدرضا جلاییپور بود اما سخن از اینسو به آنسو رفت و درنهایت به بررسی لایههای جدید اضافه شده به طبقه متوسط رسید. او از همان ابتدای مصاحبه تاکید کرد که نمیخواهد درباره نفت و جامعه مدنی پاسخ کلیشهای بدهد: «اصلا من فاصله میگیرم از آنهایی که میگویند نفت عامل بدبختی است یا عامل خوشبختی است.» و با این شیوه به تحلیل وضعیتی پرداخت که در آن نفت میتواند اسطوره یانوس یونانی باشد یا همان شمشیر دودم؛ نیمی فرشته و نیمی شیطان. به تعبیر او در هشتسال حضور احمدینژاد نفت ١٤٠دلار، دولتمردان را سرخوش کرده بود و آنها چندان تمایلی برای پاسخگویی به افکار عمومی، جامعه مدنی و بدنه مردمی نداشتند؛ درعوض، میزانی از درآمد نفتی- مشابه دوره اصلاحات- برای زیرساختهای اقتصادی کشور تعیینکننده است. ازاینرو او به میزانی از درآمد نفتی اعتقاد دارد که در آن نه وضعیت سرخوشی برخی طیفهای سیاسی به وجود آید و نه قطع امید از درآمدهای نفتی. استادیار جامعهشناسی دانشگاه تهران میگوید: «نفت همیشه نفرین نیست بلکه میتواند فرصت باشد. همچنین صرفا عامل نفت را به عنوان عامل ضددموکراسی دانستن سادهانگارانه است.» البته او رد نمیکند که «حجم بالای درآمد نفتی در دولت پیشین، باعث شد دولت، کنترلش را از دست بدهد و همچنین میراثی به نام طبقه متوسط رانتی بسیار گسترده برای امروز باقی بگذارد.» با این حال میگوید: «نبودن درآمد نفتی برای ایران میتوانست مانع توسعه اقتصادی شود و این امر، ضددموکراسی است. خوشبختانه دولت امروز دولتی توسعهگراست و این کاهش قیمت نفت میتواند برایش فرصتی باشد که به تقویت جامعه مدنی و توسعه در ایران کمک کند.» با این حال جلاییپور از همان ابتدای گفتوگو با این فکر که نفت نفرین است. موافق نیست و میخواست سه جهتگیری برای دولت سامانیافته که در دوره احمدینژاد بهشدت ضربه خورده، مطرح کند و در پایان صحبتهایش سری هم به این سه جهتگیری میزند. جهتگیری که خودش آن را مسیرهای رو به احیای جامعه سامانمند مینامد. میگویند منابع طبیعی نفرین طبیعتاند. آیا نفت، نفرین است؟ آیا ضعف توسعه سیاسی و افزایش انسداد اجتماعی، بخت بد حاصل از این نفرین است؟ یا اینکه نفت و منابع طبیعی به تنهایی نفرین نیستند بلکه نوع بهرهبرداری و استفاده از آنها میتواند این منابع را به لطف یا نفرین تبدیل کند. این مساله در ایران دستکم در طول هشتسال دولت پیشین ذهن بسیاری را به خود مشغول کرد. دولتی که با بالارفتن بیسابقه قیمت نفت روبهرو شد و این حجم درآمد نفتی بالا باعث ضربهخوردن به عناصر دموکراسی شد. این موضوع نشان داد دولتی که بینیازتر باشد بیشتر شاخوشانه میکشد. از طرفی حالا که قیمت نفت بهطور ناگهانی درحال کاهش است آیا میتوان گفت که این موضوع میتواند سایه نفرین نفت را از سر مردم ایران کم کند؟ در گفتوگو با جلاییپور دنبال پاسخ به این محورها و پرسشها هستیم.
معتقدم اصلاحطلبان نباید انفعالی عمل کنند. جریان اصلاحات اگر بتواند با حفظ اصول و هویت خویش در مسیر تعامل با جریانات معتدل، خواه اصلاحطلب و خواه غیرآن، اقدام کند به نفع کشور است. لکن اصلاحطلبان که از پشتیبانی طیف وسیعی از جامعه برخوردارند نباید کاری کنند تا مقبولیت اجتماعی آنها نزد مردم، کاهش یابد. ..
مهندس مهدی بازرگان در شماره نوروزی سال ۱۳۷۰ مجله «آدینه»، مقالهای درباره نوروزهای ایران معاصر نوشت؛ از عهد احمدشاه قاجار و دوران نوجوانیاش تا عصر انقلاب اسلامی و زمان نخستوزیری خود. یادماندههایی ...
یونس قیصی زاده
نسل جوان، مهمترین سرمایه نیروی انسانی جامعه را تشکیل داده و در همه جنبه های زندگی اجتماعی حضور مؤثر و اساسی دارند. نقش سازندگی این نیرو در تغییر و تکامل زیرساخت های مادی و معنوی جامعه از اهمیت خاصی برخوردار است. از آن جا که سرمایه اجتماعی نقش مهمی در توسعه اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی جوامع بشری بخصوص در بین جامعه جوان کشورمان...
وضعیت در بوشهر بهنظر راضیکنندهتر از استانهای دیگر میرسد. بهطوری که بیشتر تغییر و تحولات اغلب از چهرههای معتدل استان بودهاند و گفتهمیشود که استاندار رابطه خوبی با اصلاحطلبان بهویژه جوانان دارد و برخی از مشاوران و مدیران از طیف اصلاحطلب انتخاب شدهاند. بر همین اساس، معاون امور انسانی و پشتیبانی استانداری از نیروهای معتدل است. مشاور ارشد استاندار، مدیرکل آموزشوپرورش، مدیرکل میراث فرهنگی، مشاور امور جوانان، فرماندار دشتستان و قائممقام مدیرکل بهزیستی نیز از نیروهای معتدل هستند.
دولت بايد بداند كه جامعه ايراني به دين بسيار پايبند است اما همان اندازه هم به عناصر ملي پايبند است. دولت بايد بداند كه حتما در فرآيند جهاني شدن حضور داشته باشد. اگر اين سه پايه در طرحهاي توسعهيي موردتوجه قرار گرفت آن طرح قطعا جلو خواهد رفت اما اگر فقط يكي از اين سه پايه مورد بيتوجهي قرار بگيرد كار لنگ ميماند. توجه ويژه به يكي از اين سه پايه به قيمت نفي يك پايه ديگر ما را دچار بحران و مشكل ميكند. ما بايد از اين امر پرهيز كنيم و اگر پرهيز كنيم قطعا به هيچ مشكلي برنميخوريم
چندی پیش راهاندازی صفحه «بچهپولدارهای تهران» در شبکههای اجتماعی باعث ایجاد موجی از واکنشهای عمومی نسبت به این پدیده شد و گزارشهای زیادی درباره آن در روزنامههای مختلف دنیا منتشر شد؛ فراری، مازاراتی، لامبورگینی و دیگر اتومبیلهای چندمیلیاردی، خانهها و ویلاهای چنددهمیلیاردی، تجملات و میهمانیهایی شبانه با سبکی از زندگی که بهشدت متضاد با ارزشهای مسلط بود و تجملاتی که تصور آن برای ایرانیها پیش از این فقط در فیلمهای هالیوودی ممکن بود و علاقه و ژست مشهود «بچهپولدارها» برای «نمایش» ثروت. «بچهپولدارهای تهران» در معرفی این صفحه گفته بودند یکی از انگیزههایشان این است که نشان دهند ایران میتواند جای خوبی برای زندگی باشد. به نظر میرسد آنها بیش از بقیه مردم از دولتی رضایتخاطر داشته باشند که با شعار مهرورزی و حمایت از محرومان و مبارزه با نابرابری بر سر کار آمد؛ محرومانی که در دوره تحریمها در سالهای گذشته آسیب دیدند. آمار دقیقی از جمعیت این قشر زیر یکدرصدی و میزان درآمد آنها وجود ندارد. اما بهطور قطع میتوان گفت هیچیک از صنوفی که پیش از این جزو شغلهای پردرآمد محسوب میشد همانند پزشکان یا مهندسان در میان آنها نیست. این قشر عمدتا در سالهای تحریم و بازار سیاه دلالی و اقتصاد مالیهگرایی و با استفاده از رانتهای متنوع به ثروتهای نجومی یکشبه دست یافتند. برخی تحلیلگران، این طبقه خاص را در ایران (که بابک زنجانی فقط نمونهای از آن است) با الیگارشهای روسیه مقایسه کردند که در دهه١٩٩٠ از راه فساد به ثروتهای افسانهای دست یافتند. درباره ریشههای اقتصادی و تاریخی و چگونگی سربرآوردن این قشر نوکیسه در اقتصاد ایران با محمد مالجو به گفتوگو نشستیم. مالجو، اقتصاددان و پژوهشگر تاریخ اندیشه اقتصادی، اقتصاد سیاسی و تاریخ اقتصادی ایران در دوره پس از انقلاب، با رویکارآمدن دولتیازدهم طی سلسلهمقالاتی به واکاوی «اقتصاد سیاسی دولتیازدهم» پرداخت و چشماندازی از سالهای آتی زیست سیاسی-اقتصادی ایران ارایه کرد. او در این مقالات مفصل که بهتدریج در سایت «نقد اقتصاد سیاسی» منتشر شد، کوشید با شروع از تحلیلی تجریدی درباره جهتگیریهای دولتیازدهم به سوی نوعی چارچوب تحلیلی انضمامی در زمینه سیاستهای اقتصادی دولت برای بهبود فضای کسبوکار حرکت کند. گفتوگوی حاضر را میتوان در ادامه تحلیلهای او از چالشهای اقتصاد سیاسی ایران دهه١٣٩٠ خواند:
اگر همه شهروندان با هم برابرند نباید هیچ تفاوتی میان بر هم زدن سخنرانی یک مقام مسوول سیاسی با اخلال در یک کنسرت موسیقی مجوز دار وجود داشته باشد و این که گروه های مختلف برای خود نام هایی تعیین کنند مصونیتی برای آنان ایجاد نمی کند...
آخرین اخبار
- نگاهي به تبعيضهاي درماني در کشور / به بهانه کلنگ زني بيمارستان نفت در شيراز
- استقبال از عيد نوروز باستاني در بوشهر
- دنياي معترضان
- چاپ شعري از استاد باباچاهي در امريکا
- آقاي استاندار در مقابل لغو مجوز فستيوال کوچه بوشهر، پاسخگو باشيد
- گردشگران دره ساساني «تنگ جيز» دشت خشت کازرون
- خاطرات خدمت سربازي در سپاه دانش
- مرثيه اي براي موسيقي
- فستيوال کوچه بوشهر در مسير رونمايي از گنج موسيقي نواحي است
- «کوچه بوشهر» مدل جديدي براي آغاز کوچههاي ديگر ايران
- در فستيوال کوچه بوشهر چه گذشت؟
- «کوچه» فستيوالي که واقعا فستيوال است!
- به کوچههاي بوشهر گوش دهيد
- امثال جشنواره کوچه، بهانهاي است براي زيستن
- فستيوال کوچه؛ اميد فرداي فرهنگ و هنر بوشهر
پربیننده ترین
- 21 استانداری که در بوشهر بر صندلی ریاست نشستند + تصاویر
- بوشهر بهشت ایران در نوروز/ دیار نخلهای سرافراز و دریای خروشان + تصاویر
- گزارش و تصاویر مراسم نکوداشت استاد ایرج شمسی زاده
- امید دارم که نتیجه برآمده از این انتخابات باعث توسعه روزافزون استان بوشهر شود
- توسعه میدان گازی پارس شمالی و دیگر میادین مشترک از اولویت های وزارت نفت در شرایط پسا تحریم است
- عکس نوشتی از بوشهر قدیم
- فستيوال کوچه؛ اميد فرداي فرهنگ و هنر بوشهر
- امثال جشنواره کوچه، بهانهاي است براي زيستن
- خاطرات خدمت سربازي در سپاه دانش
- استقبال از عيد نوروز باستاني در بوشهر
- کتابهایی برای راهنمایی زندگی
- عکس های دیدنی از زندگی رئیسعلی دلواری
- گوشه ای از حماسه رئیسعلی دلواری و یارانش
- و آغاز ميکنيم همان راه آمده را رفته را دوباره را
- تصاوير نكوداشت فرج كمالي شاعر بومي سرا در گناوه