طراحی سایت
جستجو:
ماری استل (Mary Astell) نویسنده و فیلسوف انگلیسی است که خیلی پیش از آنکه مفهومی به نام «فمینیسم» شکل بگیرد، رساله‌ای دربارۀ برابری عقلانی زنان و مردان نوشت و پیشنهاداتی برای بهبود وضع زنان ارائه داد؛ رساله‌ای که باعث شده است خیلی‌ها او را به عنوان نخستین فیلسوف فمینیست معرفی کنند.
ارسال شده 12 ماه پيش
تاثیر ایده‌های مارکس آنقدر گسترده و عمیق است که شاید خیلی از مردم حتی خودشان هم ندانند که تا چه اندازه تحت تاثیر ایده‌های او هستند؛ چه از مارکس خوشمان بیاید و چه با او دشمن باشیم، این یک واقعیت غیر قابل انکار است که تحلیل‌ها و تبیین‌های او سهم مهمی در تغییر مسیر تفکر فلسفی و اجتماعی در دوران معاصر داشتند.
ارسال شده 12 ماه پيش
در حالی که فلسفه‌هایی مانند بودیسم و رواقی‌گری بر این فرض بنا شده‌اند که رنج باید کاهش یابد یا پشت سر گذاشته شود، نیچه معتقد است که رنج می‌تواند ارزشی واقعی داشته باشد. در واقع، از نظر او «بزرگی» بدون رنج ممکن نیست.
ارسال شده 12 ماه پيش
در این مطلب به معرفی پنج نفر از مهمترین چهره‌های زنانۀ تاریخ فلسفه و سهم آن‌ها در دنیای اندیشه می‌پردازیم.
ارسال شده حدود 1 سال پيش
لوسیوس آنایوس سنکا حدود ۴ سال قبل از میلاد مسیح در کوردوبا در اسپانیای امروزی به دنیا آمد. نوشته‌های او در کنار آثار مارکوس اورلیوس و اپیکتتوس، مهم‌ترین متون فلسفۀ «رواقی» را شکل می‌دهند؛ مکتبی فلسفی که مهم‌ترین هدفش رساندن انسان به آرامش، رضایت و صلح بود.
ارسال شده حدود 1 سال پيش
فیثاغورس ساموسی، فیلسوف و ریاضیدان یونانی باستان بود که به خاطر کمک‌هایش به پیشرفت ریاضیات و هندسه و تأثیرش بر فیلسوفانی مانند افلاطون و ارسطو شناخته شده است. اما او همچنین به دلیل عقایدی که در «انجمن برداری فیثاغورس» ترویج می‌کرد، یکی از مرموزترین چهره‌های تاریخ فلسفه است.
ارسال شده حدود 1 سال پيش
فیلسوفان دربارۀ «رویا» زیاد صحبت کرده‌اند اما اغلب از پرداختن به خود «خواب» به ویژه خواب‌های عمیق بی‌رویا سر باز زده‌‌اند. این شاید دلیل واضحی داشته باشد: کسانی که هدف فلسفه را پرورش حالت «بیداری مطلق» می‌دانند، احتمالاً خواب را نوعی دشمن تلقی می‌کنند.
ارسال شده حدود 1 سال پيش
مارکوس اورلیوس از سال ۱۶۱ تا ۱۸۰ میلادی امپراتور روم بود و یکی از بزرگترین فیلسوفان مکتب رواقی نیز به شمار می‌آمد. مارکوس در زمان چندین درگیری نظامی مهم و همچنین یک طاعون کشنده حکومت کرد. اما علی‌رغم این وقایع دشوار، فلسفۀ او، فلسفه آرامش و سکون بود. او در یکی از جملات قصار خود توصیه می‌کند: «شما تنها بر ذهن خود حاکم هستید نه بر رویدادهای بیرونی. اگر این را درک کنید، نیرو و توان خواهید یافت».
ارسال شده حدود 1 سال پيش
چرا من وجود دارم؟ چه چیزی باعث می‌شود کسی کس دیگری را دوست داشته باشد؟ آیا اعداد واقعی هستند؟ چطور بفهمیم کار درست چیست؟ این‌ها سوالاتی «فلسفی» هستند و در عین حال سوالاتی کاملا «کودکانه». این تشابه می‌تواند ما را به سمت این پرسش ببرد که چه نسبتی بین «کودکان» و «فلسفه» وجود دارد و چگونه باید با پرسش‌های فلسفی کودکان مواجه شد؟
ارسال شده حدود 1 سال پيش
در این مطلب درباره دیدگاه‌های برخی از بزرگ‌ترین فلاسفه تاریخ در مورد ورزش و تناسب اندام می‌خوانید.
ارسال شده حدود 1 سال پيش
کنفوسیوس معلم و فیلسوفی با جایگاه و منزلت رفیع بود. آرمان‌های او به صورت ذاتی با هویت ملی چین و تمدن شرق آسیا عجین شده است.
ارسال شده حدود 1 سال پيش
افلاطون در یکی از رسالاتش از قول سقراط حکایت یک پادشاه مصری را نقل می‌کند؛ پادشاهی که فکر می‌کرد «خواندن و نوشتن» باعث از دست رفتن نیروی واقعی حافظه و خرد مردم خواهد شد زیرا آن‌ها به جای ذهن و توانایی تفکر خودشانبه کاغذها و نوشته‌ها اتکا خواهند کرد.
ارسال شده حدود 1 سال پيش
در بیشتر دوره‌های تاریخی، درد و رنج را پدیده‌ای رازآلود انگاشته‌ایم و با قراردادنش در یک چهارچوب نمادین و پیچیده، که اغلب این دنیا را میدان‌گاهی برای آزمون برمی‌شمارد، با آن روبه‌رو شده‌ایم. در سده‌ی هجدهم، این رازآلودگیِ درد و رنج در ردای «مسئله‌ی شرّ» ظاهر می‌شود که طبق آن بلاها و سیه‌روزی‌ها، نزد اصلاح‌گران فایده‌گرا، همچون بطلان‌هایی بی‌چون‌وچرا در برابر نیک‌سرشتی خدا قد علم کردند.
ارسال شده حدود 1 سال پيش
حضور شفیعی کدکنی هم توجه حاضران را جلب کرد. استاد اما ترجیح داد شنونده باشد و سخن‌رانی نکرد.
ارسال شده بيش از 2 سال پيش
صفحات: 1