طراحی سایت
جستجو:

 ابراهيم بشکاني:  تو چله گرماي تابستون بايد صبر مي ? کردي تا نزديکي غروب تا به گفته بوشهري ? ها «تِک هوا بِشکِنه» بعد براي تفريح از خونه بيرون بيان که اونم اهالي بوشهر مخصوصاً چهار محل، يا به طرف دروازه شهر مي ? رفتند تا ضمن قدم زدن در خيابان نادر و صفوي، سري هم به قهوه ? خونه ? ها بزنند و با نوشيدن چاي و کشيدن قليوني خستگي بدر کنند و اگر خريدي هم دارند انجام بدهند، يا به طرف دريا و مجسمه مي ? رفتند چون تنها پارک شهر و محل تفريح اون زمان که گل و گياهي و چمني کاشته بودند، 

ارسال شده 9 ماه پيش

ابراهيم بشکاني:  عصرچهارشنبه ? اي از آبان ماه سال 1343بود، همه خانواده به دور راديو چهار موج  قديمي که با باطري بزرگي که هميشه کنارش بود کار مي کرد، جمع شده بوديم، البته اين راديو به سيمي بلند که تا پشت بام خونه ادامه داشت متصل شده بود و آنتن آن محسوب مي ? شد. همه منتظر قرعه کشي بليط ? هاي بخت آزمايي...

ارسال شده حدود 1 سال پيش

 ابراهيم بشکاني:  مرداد ماه بوشهر تو جِنگ قلب ? الاسد و نم و رطوبت و گرمان، معمولاً تو اي مواقع صبح زود اُو دريا پرن(مد) و بعدازظهرها خالي ميشه (جذر).   به کارخونه يخي حاج عبدالله وزيري نزديک شهرداري رسيديم، روبروش کنار بُلت دِريا يه پله دوطرفه ? اي بيد که سي دومن و بالا رفتن اَزِش...

ارسال شده حدود 1 سال پيش
صفحات: 1