درود بر شرافت شما جناب اقاي قيصي زاده عزيز
اميدوارم هرجا هستيد موفق باشيد

یونس قیصی زاده در ظاهر مشاور جوانان استاندار بود اما در باطن و در حقیقت دست راست و تئوریسن آقای سالاری بود .آقای قیصی زاده در ابتدای استانداری ایشان باعث جذب و برگرداندن نیروهای اصلاح طلب بومی و ایثارگر مانند ناصر باستی -.سعید زرین فر-ابراهیمی و.....به استانداری شد.وی در تمامی زمینه ها از جمله انتخاب مدیران کل و روسای ادارات وسازمانها و دانشگاهها مشاور استاندار بود. با رفتن قیصی زاده از استانداری بوشهر، اصولگراها نفس راحتی میکشند.

ما دیگه هر جا سالاری میبینیم یادمون به یونس میاد. یونس خسته نباشید و از اینکه کنار سالاری موثر بودی خوشحالم. ..نشانه موثر بودن یونس هجمه ای بود که گاها دوستان و مخالفان بر او روا میداشتند.

يونس عزيز واقعا جاي شما دراستانداري كنار دكتر سالاري خاليه ، به حق انتخاب شما شايسته بود ، با همه دوستانه و انساني برخورد مي كردي ، اميدوارم در هر كجا باش موفق و پايدار باشي .

بازگشت پيروزمندانه شما را به اتاق كوچك و با صفاي خود تبريك عرض ميكنيم،
اوفي أصول گراها نفس راحت كشيدنا.

یونس به دلیل دلزدگی از فضای زشتی که برخی مدعیان به وجود آوردند، لحظه‌شماری می‌کرد تا با ارتقاء سالاری و رفتن وی از استانداری، استعفا دهد و به برنامه‌وبودجه بازگردد. خوشبختانه با شناختی که از ایشان دارم، مثل خیلی‌ها چسبیده و دلبسته‌ی پست و میز نیست.

رود يونس جان خسته نباشي ،بيش از هر چيز علاقه و پايبنديت به ارمان و تفكرت برام قابل تحسينه ،انشالله هر جا كه باشيد موفق و پيروز باشيد

يونس اول قرار بود حكم مدير كل امار و ... سازمان برنامه و بودحه را بهش بدن از لطف عده اي شد مشاور جوان

یکی از منتقدین اصلی یونس برای پذیرش پست در استانداری بوشهر من بودم. با توجه به شناختی که از یونس داشتم و بی‌علاقگی که نسبت به پذیرش پست از جانب وی سراغ می‌رفت، این امر برام عجیب بود. همون روزهای اول بهش گفتم کاش قبول نمی‌کردی و همچنان تمرکزت رو متوجه رسالت مطبوعاتی‌ات می‌کردی.
جواب داد اگه الان که دولت نزدیک به تفکرات ماست، از مسوولیت شونه خالی کنیم و کمک نکنیم، کی می‌خوایم نقش خودمون رو ایفا کنیم. تو این وضعیت نباید میدون رو خالی کرد و با عافیت‌طلبی خودمون رو کنار بکشیم.
بعدها هر چه از عمر دولت تدبیر و امید گذشت، بیشتر به درستی گفته‌اش پی بردم. در این مدت تاثیرگذاری مثبت و پویایی حضور وی در راستای تفکر اصلاح‌طلبی استانداری مشهود بود. خیلی هم سعی کرد که جماعتی که از اولین روزهای انتصاب سالاری عَلَم مخالفت با وی برداشته بودند را با مجموعه‌ی استانداری پیوند دهد، ولی متاسفانه به دلایلی که همگان اطلاع دارند، امکان‌‌پذیر نشد.
به هر حال می‌شه تصور کرد نبود ایشان در استانداری بوشهر در کنار سالاری، با توجه حجم سنگین تخریب‌ها و تهمت‌ها و سیاه‌نمایی‌ها چه وضعیتی رو ایجاد می‌کرد. یونس وفادارانه در کنار نماینده‌ی دولت تدبیر و امید در استان موند و حجم زیادی از تهمت‌ها و تخریب‌های ناجوانمردانه رو از طرف سهم‌طلبان قدرت و نامنصفان لجاجت‌پیشه از هر دو جناح مدعیان اصلاح‌طلب و اصولگرا به جون خرید و حالا با ادای دِینش به دولت نزدیک به اصلاحات، بدون چشمداشت و منّت و بیانیه، پُست و میز رو به طالبانش واگذاشته و به جای خودش برمی‌گردد.

در اینجا مایلم به یک نکته اشاره کنم
نقش امثال یونس در حفظ و نگه داری سرمایه های انسانیمان
در شرایط موجود کشورمان و در شرایطی که اعتماد اجتماعی به حد اقل خود رسیده ، مدیر هر قدر مراقب باشد و هر قدر احتیاط کند ، باز به سرعت در معرض انواع تهمتها و برچسبها قرار می گیرد
جایگاهی مانند جایگاه استاندار نیز مشمول این بحث است و به سرعت میتواند با انواع برچسبها و تهمتها ، زمینگیر شود
در این میان باید افرادی در کنار مدیر قرار بگیرند که بسیاری از ضربه ها را تحمل کنند و از آسیب به مدیر جلوگیری کنند.
این نقش برای دکتر سالاری را افرادی بر عهده گرفتند که در این میان ، من نقش یونس و مهندس ستوده را بسیار پر رنگ میبینم.
این عزیران ، اکنون که اون دوره طی شده ، شایسته تحسین و تقدیرند و اینجانب به شخصه بابت فداکاری و صبرو حوصله شون ، ازشون تشکر می کنم

يونس به مانند يك بازيگر خوب و حرفه اي در عرصه ي سياست، تا آخر براي سالاري بازي كرد و خود را در معرض انواع و اقسام امراض و حتي گاهي نقدهاي بجا و درست ، قرار داد !
بنا بر طبيعت كار ، حتما يونس هم ايراداتي در كارش داشته است! اما به نظرم نوع تعامل ، رابطه و راهبردش در كار و وظيفه اش ، بسيار خوب بود.
احتمالا شايد در طول اين مدت، يونس نيز از برخي از اعمال و تصميمات سالاري راضي نبوده ، اما در نهايت جانانه بطور حرفه اي ادامه داد !
خيلي ها خود همه كار مي كنند، اما به محض اينكه به ديگران مي رسند، توقعات ژان وارژاني و ايده آليستي را از ديگران طلب مي كنند!
خيلي جدي و بدون اغراق عرض مي كنم! در ذهن من معنا و مفهوم و جايگاه مشاوره در استانِ مان ، به قبل و بعد از دوره اي كه يونس مشاور آقاي سالاري بود ، تقسيم مي شود.

سلام دوستان
... درباره جناب يونس قیصی زاده بر خود لازم دانستم به عنوان جوانی اصلاح طلب و حامی دولت که از نزدیک با نوع تلاش ها و رویکردها و تفکرات و دغدغه های ایشان آشنا شدم و اموختم نکاتی را خدمت سرورانم ذکر نمایم.

۱. ایشان در هر شرایطی دغدغه استفاده از جوانان در تیم مدیریتی استان را داشتند و در حد توان برای این مهم انرژی گذاشتند و در جوانگرایی صورت گرفته، به حق زحمت کشیدند.

۲. دغدغه و تفکر اصلاح طلبی جناب قیصی زاده کاملا جدی، سالم، دلسوزانه، بری از اهداف شخصی و کاملا باطنی بوده و هست.

۳. بارها دیده ام ایشان به دور از تخریب هایی که علیه اش بعضا صورت می گرفت، حتی در جهت حمایت از مخالفانش گام برمی دارد و بزرگوارانه از کینه ها عبور می کند.

۴. بارها دیده ام از هدفی که انتخاب کرده است، با سنگ اندازی ها و ناملایمتی ها دست بر نمیدارند و هر مسیری را برویشان مسدود کردند، مسیر دیگری را برای نیل اهداف اصلاح طلبانه که جزو وظایف خویش می دانستند انتخاب می نمدوند. در واقع در مقابل فشارها تنها مسیر را عوض میکردند و نه هدف را.

۵. سلامت نفس ایشان در پاکدستی، وفاداری به تفکر و راه منتخب، سخت کوشی و ... برای شخص بنده بسیار آموزنده و امید آفرین بود.

۶. اما آخرین نکته ای که در این مجال مختصر به عرض می رسانم؛

*یونس قیصی زاده واقعا عاشق شهر و استانش هست و بیشتر وقت و انرژی خود را صرف این دغدغه اش می کند.*

برای ایشان از صمیم قلب آرزوی موفقیت دارم.

با تشکر

سلام يونس جان عادت ندارم جلو كسي كه بخوام واقعيتي رو عرض كنم چيزي بگم كه حمل بر تعارف باشد ولي براي شخص بنده در تعهد به عقيده و تفكر و كار جمعي يك الگو هستيد

حضرت بابک فقیه!"خود را درمعرض نقد* های به جا و درست قرار دادن" که کاری نیست! شهامت و پایمردی حضرت یونس آن بود که گاهی هم" خود را درمعرض "تنقید"های تنگ نظران قرار می داد." دیگر این که: "امراض "را به جای "اعتراض"**آوردن از "فقهاء" بعید است ! * نقد و انتقاد و تنقید سه مفهوم متفاوت دارند: تنقید پایه و مایه ی غرض ورزی دارد ؛ تا "توهین" هم پیش می رود وبی بنلاد است!**شاید امراض را به جای اعتراض نوشتن، اشتباه تایپی باشد! /که در مورد ژان والژان هم پیش آمده!!/ اگر نباشد ؛ جای گفتمان خواد بود.