طراحی سایت
تاريخ انتشار: 14 خرداد 1400 - 19:04

گرگو نه زاهل هنر و اهل کتابیم

در وادی ایام پریشان و خرابیم

جغرافی و تاریخ دو مهمان غریبند

آقای جهانیم و شب و روز به خوابیم

گرگو 1400

جعفر حمیدی

 

گرگو به دل شاد نشین، سال جدیدِن

با قامت آزاد نشین، سال جدیدِن 

هرگز تو مکن یاد زسال نود و نه

دنیای نو و تازه ببین، سال جدیدن

*

گرگو، ای روزا فرصت لبخند نداریم

در دل هوس شیرینی و قند نداریم

لبخند گرونن، شکر و قند گرونن

وقت طرب و عشق شکر خند نداریم

*

گفتی دل شاد و سخن تازه گران است

خوشنامی و شادابی و آواز گران است

خوشحال نشین، هیچکه به فکر من و تو نیست

خواب و خور و بیداری و خمیازه گران است

*

ابر آمده آسمان حنابندان است

گویا که عروسیست، لبش خندان است

این مطرب رعد می نوازد همه دم

این لولی برق، آتشین دندان است

*

گرگو نه زاهل هنر و اهل کتابیم

در وادی ایام پریشان و خرابیم

جغرافی و تاریخ دو مهمان غریبند

آقای جهانیم و شب و روز به خوابیم

*

این خواب جهالت زکرامات قرون است

دانستن اسرار جهان جمله جنون است

ما محو تماشای عبور دگرانیم

دانستن تاریخ فسانه است و فسون است

*

شب های فراوان که نشستیم و نخفتیم 

بس قصه شنیدیم و بسی قصه که گفتیم

در آن همه گفتار دو تا نکته ندیدیم

حیف از همه ایّام که گفتیم و شنفتیم

*

گرگو همه دانند که آقای جهانیم

ما سرور و سردار دلارای جهانیم

عالم همه گر آب  بَرد، خواب گرانیم

در کلبۀ خود، در غم نان دگرانیم

برچسب ها:
نسیم_جنوب

نظرات کاربران
هنوز نظري براي اين مطلب ارسال نشده.
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما:

آخرین اخبار

پربیننده ترین