طراحی سایت
تاريخ انتشار: 06 مرداد 1400 - 21:07

 امید سعیدی: ایتالیا جامی را برد که گرفتنش بسیار سخت بود ولی درس مردان مانچینی به ما مردم خاورمیانه، امید است، همیشه باید به فردا امید داشت، ایتالیای حذف شده از جام جهانی گذشته با شایستگی قهرمان یوفا ۲۰۲۰ می شود و این بهترین پیام برای ماست، مایی که مثل مردان ملی پوش ایتالیایی باید به ظهور ایرانی سربلند و موفق امیدوار باشیم...

ما به فوتبال نیاز داریم

 امید سعیدی

گاهی زمین و زمان دست به دست هم می دهند تا تو لذت دیدن یک اتفاق مهم را از دست ندهی؛ گویی بخار خلیج فارس با سوز گرمای آفتاب بر فضای شهر می گسترد تا استاندار را مجبور کند که دوشنبه را تعطیل کند؛ حالا در فوتبالی ترین شب اروپا و شبی که اکثر فوتبال دوستان بوشهری برای دیدن جدالی کلاسیک سر از پا نمی شناسند، بدون دغدغه ی خواب ماندن و دیر رسیدن به اداره می توانند به تماشای یکی از اتفاقات مهیج چند سال اخیر ورزش دنیا بنشیند. 

ایتالیا و انگلستان، جدالی برای بوسه زدن بر جام ملتهای اروپا، جامی که یوفا برگزار می کند و همیشه داعیه بهتر بودن در این رشته را داشته است. درست است که زادگاه فوتبال قاره سبز نبوده است، اما فوتبال، نظم و دیسیپلین، شهرت و تبلیغاتش و حرفه ای گری اش را مدیون اروپا است. در هیچ کجای دنیا پخش تلویزیونی بازی ها به کیفیت قاره سبز نیست، استادیوم های هیچ جای دنیا دارای نظم و امکانات استادیوم های اروپا نیست. یوفا در جدال با فیفا همیشه قدرت زیادی داشته است، قطبی قوی در میان قاره های زیر مجموعه ی فیفا است، بار بزرگی از اتفاقات و تصمیمات مهم فوتبالی از فیلتر یوفا گذشته و یا می گذرد. 

و حالا انگلیسی هایی که خود را مهد مدرنیزم و خواستگاه صنعت و فوتبال می دانند در جدال با ایتالیایی قرار گرفته اند که ۵۳ سال است از بوسه زدن بر این جام بی بهره بوده است. 

فوتبال چه بخواهیم و چه نخواهیم در عصر جدید با سیاست و اقتصاد در هم تنیده است، در اهمیت فوتبال برای اقتصاد همین بس که پخش تلویزیونی بازی ها و تبلیغات کنار زمین و حین بازی ها میلیون ها دلار نفع مالی برای برگزارکنندگان و‌ یوفا به همراه دارد. 

و سیاست همیشه با فوتبال بوده است، چه آنزمان که آرژانتین در جام جهانی ۷۸ با اعمال قدرت میزبانی و نفوذ سیاسی اش به مراحل بالاتر رفت و چه زمانی که مارادونای بزرگ، گلش به انگلستان را دست خدا نامید.

نبرد مارکوپولوهای ایتالیایی با استعمارگران بریتانیایی قطعا جذابیت های زیادی برای علاقه مندان این رشته به همراه داشت.  انگلستان تقریبا به جز قهرمانی جام جهانی ۶۶ و آن هم بعد از هیاهوی داستان آن گل عجیب به دروازه گوردون بنکس هیچ عنوانی را کسب نکرده است. انگلستانی که لیگ برترش را حرفه ای ترین و بهترین لیگ دنیا تصور می کند و معمولا تیمهایش جامهای زیادی در رده ی اروپا کسب می کنند هیچگاه در رده ی ملی حرفی برای گفتن نداشته است، ولی این بار قضیه فرق می کرد، این بار انگلستان در مقابل چشمان تماشاگرانش بازی می کرد و چه کسی است که از لذت بالا بردن جام در خانه بگذرد. 

و ما در بوشهر سوزناک و شرجی و در حالی که جنوب کشور وارد پیک پنجم و وحشتناک کورونا می شود با حسرت تماشاگرانی را از قاب تلویزیون می بینیم که بدون ماسک و با شادی در کنار هم نشسته اند و همدیگر را در شادی به ثمر رسیدن گل به آغوش می گیرند؛ گویی ما در کهکشانی دیگر و یا سیاره ای دورتر به تماشای حوادث فوتبالی سیاره ای دیگر نشسته ایم. مایی که مدتهاست فرزندانمان را از تفریحات ساده بیرون از خانه منع کرده ایم و قریب دو سال است که در انزوایی خودخواسته به چهاردیواری خانه هایمان پناه برده ایم، به نظاره ی اروپایی نشسته ایم که تا چند مدت پیش در انگلستان روزانه بیش از هزار نفر بر اثر بیماری کورونا جان می دادند.

در این جا خشکی و قحطی و کرونا در کنار تورم و گرانی و انزوای سیاسی و تحریم هست و آن جا لبخند دختر نوجوانی که از ذوق به دست آوردن پیراهن یکی از بازیکنان انگلستان اشک می ریزد و پدرش را در آغوش می گیرد. 

ولی فوتبال همیشه مثل معجزه ای ما را وارد دنیای زیبای دیگری می کند، خودمان را مانند شهروند یکی از کشورهای اروپایی می پنداریم که در ورزشگاه برگزارکننده بازی فینال و بدون ترس تهیه ویزا و گرانی بلیط و بدون واهمه عدم دسترسی به واکسن کورونا به تماشای بازی نشسته ایم. 

هیچ گاه لذتی که ما ایرانی ها از دیدن چنین بازی هایی به دست می آوریم را شهروندان اروپایی درک نمی کنند، ما در خاورمیانه ای زندگی می کنیم که در مرز شرقی مان طالبان در حال تصرف بیشتر خاک افغانستان است و آرایش سیاسی این خطه جغرافیایی در حال تغییر است. یادم می آید در زمان اوج اقتدار طالبان در افغانستان، در هنگامه جام جهانی، کشت و کشتار و خونریزی در افغانستان به کمترین میزان خود میرسید و این دلیلی است بر اهمیت فوتبال برای این بخش از دنیا. ما مردم خاورمیانه به جز جنگ و تعصبات خشک، فوتبال را هم داریم، رویای این که روزی در بهترین استادیوم های دنیا به تماشتی فوتبال بنشینیم همیشه رویای زیبایی است.

ما بیشتر از هر فوتبال دوستی به دیدن فوتبال نیازمندیم. 

یکی از دوستان چند مدت پیش با مقایسه جام ملتهای اروپا و لیگ ایران می گفت با دیدن چنین سطحی از فوتبال دیدن لیگ ایران بی مزه می شود ولی به نظر نگارنده فوتبال ایران حتی در زمانی که در اوج جنگ ایران و عراق بود و تنها مسابقات محلات و تهران برگزار می شد تماشاگر داشت، مردم کشورهایی مانند ایران تمام رویاهایشان را در زمین فوتبال دنبال می کنند؛ چه این زمین فوتبال ورزشگاه بوشهر باشد و چه از پشت قاب تلویزیون.

ما به وجود فوتبال نیاز داریم؛ قسمتی از ما ایتالیایی میشویم و گروهی انگلیسی و شاید کمتر مردمی در دنیا این گونه رویاهایشان را با تعصبی شدید و در گرو ساق پاهای دو تیم دیگر  دنبال می کنند.

می گویند سینمای نوآر و فوتبال مدیون ایتالیایی ها هستند، زمانی ویسکونتی و فدریکو فلینی با بردن دوربین به قلب جامعه ی ایتالیا، دنیا را با سبک جدیدی از سینما آشنا کرد و فوتبال نیز بدون مردان آبی پوش ایتالیا معنایی ندارد. کمتر کسی با دیدن خیابان های ویرانه  رم در فیلم های نوآر سینمای ایتالیا بعد از جنگ جهانی دوم به بازسازی این کشور امیدی داشت، و این داستان برای کسانی که ۳۰ دقیقه اول بازی فینال را تماشا کردند شاید شبیه همان داستان بود، ولی ایتالیا زیر طوفان هیاهوی تماشاگران و دوندگی بی امان بازیکنان انگلیسی، توانست خودش را کم کم پیدا کند و انگلستان را آن جور که باید مهار کند. 

ایتالیا جامی را برد که گرفتنش بسیار سخت بود ولی درس مردان مانچینی به ما مردم خاورمیانه، امید است، همیشه باید به فردا امید داشت، ایتالیای حذف شده از جام جهانی گذشته با شایستگی قهرمان یوفا ۲۰۲۰ می شود و این بهترین پیام برای ماست، مایی که مثل مردان ملی پوش ایتالیایی باید به ظهور ایرانی سربلند و موفق امیدوار باشیم. 

آری ما برای زندگی و برای ادامه حیات به وجود فوتبال نیاز داریم، فوتبال برای ما امیدی تازه است...

برچسب ها:
نسیم_جنوب

نظرات کاربران
هنوز نظري براي اين مطلب ارسال نشده.
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما:

آخرین اخبار

پربیننده ترین