دکتر عبدالرحیم مهرور : در اين روزها همه جا بوى مرگ مى دهد گويا مرگ چقدر آسان شده زيرا در طى سه روز متوالى سه دوست با وفا و با مرام را از دست داديم. اولين آن دكتر مرتضى نفيسى همكار قديمى و فرهنگيمان كه الحق والانصاف مرام بسيار نفيسى داشت سالها همپاى همديگر در درمانگاه فرهنگيان بوشهر با طبابت در خدمت فرهنگيان عزيز بوديم. انسان والا مقامى كه آزارش به كسى نرسيده بود، با تبسم ها و لبخندهاى بيكرانش همه را شيفته مرامش مي نمود...
روزهاى پرواز دوستانم
در فراق سه دوستم كه در سه روز متوالى پر كشيدند
دکتر عبدالرحیم مهرور
در اين روزها همه جا بوى مرگ مى دهد گويا مرگ چقدر آسان شده زيرا در طى سه روز متوالى سه دوست با وفا و با مرام را از دست داديم .
اولين آن دكتر مرتضى نفيسى همكار قديمى و فرهنگيمان كه الحق والانصاف مرام بسيار نفيسى داشت سالها همپاى همديگر در درمانگاه فرهنگيان بوشهر با طبابت در خدمت فرهنگيان عزيز بوديم. انسان والا مقامى كه آزارش به كسى نرسيده بود، با تبسم ها و لبخندهاى بيكرانش همه را شيفته مرامش مي نمود.
اصولا نگاهش به دنيا بدون عصبانيت بود، عظمت و بى ريايى در چهره اش موج مى زد. خلاصه آن قدر در وصف و توصيف دكتر مي توان سروده ها را سرود و درودها را درود كه غريبانه در بيمارستان شهداى خليج فارس به علت ابتلا به كرونا جان داد.
اما دو نفر ديگر كه از هم بازيها و هم محلى هاى ما بودند و هر سه نفرمان با ديگر دوستان خاطرات زيادى از فقر و محروميت ها در سبخ زارهاى رنگارنگ گرمى و شرجى هاى بوشهر داشتيم. البته شيطنت هايى هم داشتيم كه در قبل از انقلاب از فوتبال محله شكرى هر سه محروم شديم.
دومين وداع: ناخدا محمود محمودى كه در حادثه رانندگى دار فانى را وداع كرد . ناخدا محمود هم انسان با شرفى بود. مردى ساكت، با مروت و دوست داشتنى از زمينهاى خاكى فوتبال تا ماهى گيرى با آن تشاله اش(كشتى چوبى كوچك) در قبل از انقلاب با هم به صيد ماهى مى رفتيم و سپس ناخدايش كه خاطرات هيجان انگيزى از دريا و تلاطماتش سپرى كرديم.
اما وداع سوم در روز سوم: ابراهيم شوشترى كه تا هفته گذشته با هم در ارتباط بوديم. ابراهيم هم در طى دوران زندگى سختي هاى بيشمارى پشت سر گذاشته بود و مرام عجيبى در ادب و معاشرت داشت زيرا با همه اهالى محل از بزرگ و كوچك مي جوشيد. كافى بود يك نفر از محل كسالتى داشته باشد همه دوستان را با خبر مى كرد براى رفتن به عيادت بيمار، تا اين كه از چند سال قبل بر اثر بيمارى ديابت و كبدى زمين گير شد و اين گونه دست تقدير روزگار سه تن از رفقايم را از ما جدا كرد و قطعا فردا هم نوبت بنده حقير مى باشد. روحشان شاد و يادشان گرامى باد.
(هفته نامه نسیم جنوب - سال بیست و چهارم - شماره 969)
آخرین اخبار
- عيد اومد، خيمه زد به صحراي دلوم
- زنان هنرمند سعي دارند به اندازه مردان نقشي محوري در غني سازي هنر داشته باشند اما کمتر ديده شدهاند
- شاهنامه؛ هويتي که در حال فراموشي است
- تلاش هميشگي زنان و دختران براي احقاق حقوق خود
- از نگاه جنسيتي جامعه به زنان بيزاريم
- براستي زن بودن کار مشکلي است
- از سَتّاره فرمانفرمائيان تا مسموم سازي دختران
- حلاليت طلبيدن يا عذرخواهي
- به ياد منصور بهرامي و عشقش به بوشهر/ هنرمندي که خودش بود
- هنرمندان جوان را فراموش نکنيد
- تاثير و جايگاه منوچهر آتشي در فضاي ادبي ايران زمين
- توليد خشم با حذف طبقه متوسط
- عميق مثل اقيانوس
- کتاب مطبوعات و شهروندی
- 32 ساعت شيفت داروخانه طول مي کشيد و از شدت خستگي به گريه مي افتادم
پربیننده ترین
- تصاویری از تفریح شبانه بوشهری ها
- حلقه سیدزاده و یاحسینی در دانشنامه بوشهر وجود ندارد
- تصاویری دیده نشده از بوشهر قدیم
- به دلیل تنگ نظری، نیروهای توانمند استان را از خدمت به مردم محروم نکنیم + تصاویر معارفه
- باند سرقت منازل مسکونی در بوشهر متلاشی شد
- دکتر سالاری : پروفسورایرج نبی پورموجب مباهات ایران اسلامی است
- دکتر حیدری رفتنی شد/ 3 گزینه ریاست دانشگاه علوم پزشکی بوشهر
- بوشهری ها از انتصاب مدیر غیربومی برای پارس جنوبی نگرانند
- پورفاطمی: فارسی ها در کمین دستیابی به عسلویه هستند
- براستی محمود ابراهیم زاده که بود؟
- هفته نامه نسیم جنوب شماره 736
- انگالي، پدر حسابداري استان بوشهر
- حمایت از فعالیتهای فرهنگی، سیاسی دانشجویان در چارچوب قانون
- توانمند سازی بانوان در امور اجتماعی و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی
- گزارش تصویری یادواره شهید چمران در بوشهر