طراحی سایت
تاريخ انتشار: 15 شهريور 1400 - 21:33

 مسعود شكوهي: حاج حسین خمیسی هم آسمانی شد. به همین سادگی و در ناگهانی?ترین شکل... غلبه اندوه این خبر در تمام جانم رسوخ کرده و تمام تاب و توانم را حتی برای تسلی دادن سلب کرده است. درک دوری ابدی از دوستی دیرین که بیش از سه دهه چون برادری بزرگ و دلسوز به من نزدیک بود، بسیار دشوار است، اگر نگویم که غیر ممکن است...

در سوگ حسین خمیسیt بدرود ای یار یگانه 

 مسعود شكوهي

جای پای رفتگان هموار سازد راه را

مرگ را داغ عزیزان بر من آسان کرده است! (صائب تبریزی)

حاج حسین خمیسی هم آسمانی شد. به همین سادگی و در ناگهانی?ترین شکل...

غلبه اندوه این خبر در تمام جانم رسوخ کرده و تمام تاب و توانم را حتی برای تسلی دادن سلب کرده است. درک دوری ابدی از دوستی دیرین که بیش از سه دهه چون برادری بزرگ و دلسوز به من نزدیک بود، بسیار دشوار است، اگر نگویم که غیر ممکن است.

دقیقاً یادم نیست که کی و چگونه من و حسین با هم آشنا شدیم اما هر چه بود، مربوط به ابتدای دوران مدیریت ایشان در کانون امام? خمینی(ره) بوشهر بود. این دوستی به اقتضای حضور من در امور تربیتی شهرستان بوشهر بیشتر شد و هرچه زمان گذشت، بر عمق آن افزوده گشت.

حسین متولد آبادان اما مثل اغلب آبادانی ها بوشهری الاصل بود. دل?بستگی او به بوشهر چنان بود که تا قبل از جنگ تمام تابستان?هایش را  در بوشهر می گذراند.

 جنگ او را بالاجبار ساکن بوشهر کرد و در واقع به زادگاه آبا و اجدادی?اش برگرداند. اما پیامدهای جنگ و آتش افتادن در شهر و دیاری که او کودکی و جوانی?اش را در آن سپری کرده بود و اعتقاد عمیقش به آرمان?ها، از همان روزهای نخست جوانی او را به جبهه?ها کشاند و تا مرز جراحت و جانبازی پیش برد و بعدها نیز این اعتقاد و ایمان چنان در جان او ریشه زد که تا آخرین لحظه?های حیات پربارش نیز در وجود نازنین او باقی ماند.

ارادت حسین به شهدای انقلاب و جنگ به?ویژه دوستان شهیدش و حسرت جاماندنش از قافله شهدا، مثال?زدنی بود. این ارادت و اعتقاد تا بدان?جا بود که در سال های اخیر حتی وی پایان?نامه کارشناسی ارشدش را هم موضوع شهید و شهادت قرار داد. به?خصوص او علاقه?ای عجیب و عمیق به شهید محمود پیکر داشت. 

بعد از استقرار دولت اصلاحات، وقتی حسین از مدیریت مدرسه به?عنوان رئیس آموزش و پرورش جزیره خارک منصوب شد، برای معارفه اش به عنوان رئیس آموزش و پرورش خارگ رفتم.

او پس از یکی دو سال به ریاست آموزش و پرورش جم منصوب شد و بعدها که از ریاست آموزش و پرورش شهرستان جم با درخواست خودش استعفا داد، متواضعانه دعوت مرا برای تصدی مسئولیت امور تربیتی استان پذیرفت و بیش از سه سال در این سمت با من همکاری صادقانه کرد.

او از جمله مردان به?راستی مؤمن، صادق و خالص و صمیمی بود. همین روحیه و چهره معصوم و نجیبش موجب می?شد که خیلی زود در دل افراد جا باز کند و با آنها صمیمی شود.

در فعالیت?های سیاسی نیز حسین مصداق خلوص و صداقت محض بود. او در فعالیت?های سیاسی، دنبال هیچ منفعت و غنیمتی نبود  و بدون هر چشمداشتی، بی ادعا و بی سر و صدا پای کار فعالیت?های سیاسی می?ایستاد و از هزینه دادن نیز باکی نداشت. همه?ی کسانی که همانند من حسین را می?شناسند، بر این موضوع شهادت می?دهند که او تا چه اندازه در زندگی شخصی و اجتماعی اهل احتیاط و حلال و حرام کردن بود. 

شخصیت موقر حسین، برازندگی ظاهرش، نگاه نجیب وی، طنین آرام صدای او در وقت سخن گفتن و خنده?های بلند و بی?ریایش، به او جاذبه?ای خاص می?داد و هر دوستی را شیفته?اش می?کرد.

هفته پیش وقتی شنیدم که به کرونا مبتلا شده است، با او تماس گرفتم. وقتی گفت که تحت نظر پزشک است و در حال درمان در خانه و بستری?های موقت، به بهبودی?اش امیدوار شدم به?خصوص که از نظم و پای?بندی او در حفظ سلامتش خبر داشتم. 

دریغ و افسوس که هرگز گمان نمی?کردم که آن تماس، آخرین گفت?وگوی من با این یار عزیز و یگانه ام باشد، اما چه می?شود کرد جز پذیرش تقدیر و رضا دادن به این مصیبت جانکاه و این?که در آستانه?ی تاسوعا و عاشورای حسینی برای او که سخت دل?بسته?ی امام حسین(ع) و ابوالفضل(ع) بود و سیاه?پوشی در این ایام را بر خود فریضه می?دانست، محشور شدن با سید و سالار شهیدان و علمدار کربلا را درخواست نمایم و خطاب به او بگویم که بدرود ای یار یگانه و دیدار به قیامت؟!

همچنین به خانواده ارجمند و مصیبت دیده?اش به خصوص همسر صبور ایشان، همکار گرانقدرم سرکار خانم گمرکچی  و فرزندان شریفش حاج محمد، فاطمه و علیرضا و نیز برادران و خواهرانش صمیمانه تسلیت می گویم.

یادش گرامی و نامش جاودان باد.

(هفته نامه نسیم جنوب - سال بیست و چهارم - شماره 970)

برچسب ها:
#نسیم_جنوب , کرونا

نظرات کاربران
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما: