طراحی سایت
تاريخ انتشار: 11 ارديبهشت 1401 - 11:13
«ربع قرن با نسیم جنوب»

خليل موحد: نسيم اما فقط کارکرد مطبوعاتي نداشت؛ بلکه جاي گردهمايي و گفت و شنود دسته هايي از آفرينندگان و  دلبستگان به  فرهنگ و رهروان راه  آزادي و  دادگري و از آن ميان،  دانشجويان بود. بسياري از کساني که پيش از اين با هم بيگانه و يا به رغم آشنايي پيشين، سال ها چشم به چشم نشده بودند...

«ربع قرن با نسیم جنوب»

سرمايه هاي فکري و فرهنگي پيشرو در نسيم جنوب

خليل موحد

1. دوره ي تازه ي جنبش بهبود خواهي و  عبور از روزگار ناگوار و  دردناک پيشين، در سال هاي 76-84 را  مي توان از نظر آفرينش کالاي سياسي و  فرهنگي آگاهي دهنده و رهايي بخش، از دوره هاي کامياب و  پر ارمغان  رسانه ها و  مطبوعات بدنه ي اجتماعي  ايران دانست. آفرينندگان اين خيزش سترگ ميهني براي نوشتن کتاب باشکوه  آزادي و عدالت اما تاواني بس گران پرداختند.

2.جنبش همايون بهبود خواهي بيشتر ايرانيان که  در سال 76 سر از پرده برون آورد، ارمغان فرخنده اي در ساحت اجتماعي  شهر و  استان  ما،  بوشهر، نيز  داشت و به زايش و رويش جامعه ي مدني و  رسانه هاي نوشتاري انجاميد. «نسيم جنوب» نخستين هفته نامه شناسنامه داري بود که با همت بلند دسته اي از جوانان آگاه و پر شوق و دغدغه دار کهن  اقليم ما شالوده گذاري شد و با همکاري بي دريغ ديگر نويسندگان انديشناک، ملي و مردمي بوشهر و  استان باليدن گرفت و اينک هزاره ي نسيم است.

نسيم گرچه در برآمدن در عصر اصلاحات پيشگام بود؛ ولي در دوران پيشا اصلاحات، ابوالقاسم ايراني با «صداي بوشهر» در سال 1358 با 9 شماره و سيد قاسم ياحسني «آواي بوشهر» در سال 1372 با يک شماره و محمد دادفر «آيينه ي جنوب» را منتشر کردند. آيينه جنوب که از سال 1373 روي دکه نشريات در بوشهر حاضر شد اما تا چند سال پس از آغاز رسمي جنبش اصلاحات نيز،  حرکت سازنده اش ادامه داشت تا اين که در اوج شکوفايي، ريشه ظاهري اش را بريدند.

پس از نسيم نشريات ديگري که بيشترشان رويکرد بهبودخواهانه داشتند نيز وارد دنياي خبر رساني و  تحليل شدند. دستاوردهاي فرحبخش ديگر رسانه هاي اصلاح طلب استان نيز بايد در جاي خود بررسي و تحليل شود.

3. نشريات بهبود خواه بوشهر گرچه هر يک در کادر بينش و روش مديريتي و داشته هاي انساني (نويسندگان) خود در پي آگاهي بخش خبري و تحليلي خوانندگان بودند و بنابراين، جايگاه شايسته اي داشتند؛ اما درون مايه «نسيم جنوب» در دوران اصلاحات، با توجه به نويسندگاني که در آن درباره تاريخ، سياست، فرهنگ، پديده هاي اجتماعي و گاه اقتصاد قلم مي زدند، در نمايي کلان، نسبت به ديگر مطبوعات نوشتاري- کاغذي استان، در ساماندهي نگرش خوانندگان و تکامل بينش و نگاه آنان به ساخت قدرت و ثروت و پاره اي از بخت ياري ها و نابخت ياري هاي که بر اين سرزمين و مردمانش رفته است، کارکرد فزونتري داشت. نسيم آواي جامعه مدني نوبنياد بوشهر و اندک سازمان هاي مردم نهاد نيز بود. برخي ديدگاه هاي گروهي از ستمديدگان سياسي و مبارزان  پيشينه دار ملي و مردمي ميهن نيز در نسيم بازتاب داشت و در گرامي داشت ياد در گذشتگان آنان، در نسيم سخن مي رفت. کاميابي نسيم در عصر اصلاحات، در چهارچوب درون سازماني؛ اما از يک سو برونداد نگاه و رويکرد نگرشي بهبود خواهانه مديريت نسيم نسبت به رويدادهاي کشور و از دگر سو ارمغان نويسندگاني بود که پديدارهاي نوشتاري و کم و بيش ژرف، خلاقانه، آگاهي دهنده و رهايي بخش آنها در نسيم به چاپ مي رسيد. زنده يادان: "زرتشت دواني"، "قاسم مهدي زاده"، "ضيا جمالي"، "منوچهر آتشي "، "محمد حسن آرش نيا"، عبدالباقي دشتي نژاد" که سروده هايش در نسيم چاپ مي شد و ديگراني که شايد چشم از گيتي فروبسته و اينک نام نامي شان در يادم نيست از نويسندگان «نسيم جنوب» بودند. دوران اصلاحات، با وجود جور و جفاهاي ريز و درشت و سهمگيني  که از سوي ارباب قدرت بر دگرانديشان آوار شد، گاه زايش و رويش توان مندي هاي خاندان بزرگ فرهنگ و خامه ميهن و بوشهر ما بود. سرمابه هاي فکري و فرهنگي که پيش از خرداد سال 1376در درون  ناخودآگاه مان زنداني شده و اينک بسان پرنده اي گريخته از قفس تنگ و تاريک  ساختار سياسي و ايدئولوژيک رسمي، به سوي آزادي پر مي کشيد. به گفته مولانا: «مرده بدم زنده شدم / گريه بدم خنده شدم».

نسيم اما فقط کارکرد مطبوعاتي نداشت؛ بلکه جاي گردهمايي و گفت و شنود دسته هايي از آفرينندگان و  دلبستگان به  فرهنگ و رهروان راه  آزادي و  دادگري و از آن ميان،  دانشجويان بود. بسياري از کساني که پيش از اين با هم بيگانه و يا به رغم آشنايي پيشين، سال ها چشم به چشم نشده بودند، در نشريات و به ويژه در نسيم با هم آشنا شده و گسست هاي دلبخواه و يا نادلبخواه به پيوندها انجاميد و با سرريز شدن سرمايه هاي فکري و فرهنگي پيشرو در رسانه ها و به خصوص در نسيم،  دانسته شد که چه استعدادهايي پاکيزه اي در بوشهر شايد نزديک به دو دهه خفته بودند. دوران ويرانگر خفتگي اما به پايان رسيده و رستاخيزي از عشق به آفرينش فرهنگ و مهر به آزادي و عدالت  بر پا شد.

4. در دوران اصلاحات، خانه مشترک يونس قيصي زاده و نسيم فقيه، فراتر از دفتر ساخت و  پرداخت يک نشريه، کارکرد مهمان سرايي نيز داشت و يونس و نسيم از برخي کنشگران سياسي و  فرهنگي ستمديده ي ميهن که  براي سخنراني به بوشهر آمده بودند با اشتياقي درون زا،  پذيرايي مي کردند و من خود گواه بودم که اين نسيم بانوي کدبانو در پخت کيفي و کمي و گونه گوني غذاها که همه خانگي بود و سفره آرايي سنگ تمام مي نهاد. صادق زيبا کلام، محمد مهدي جعفري، حسن يوسفي اشکوري، ماشاالله شمس الواعظين، حميدرضا جلايي پور، عبدالعلي بازرگان، فضل الله صلواتي، دکتر عليرضا رجايي و مرحومان: اعظم طالقاني، محمد بسته نگار و احسان نراقي از جمله مهمانان غير بوشهري بودند که از جمله اين ميهمانان بودند.

بانو نسيم در قامت نخستين حروف چين «نسيم جنوب» نيز تا چند سال، خود يک تنه کار تايپ تمام نوشتارهاي هفته نامه که 8  صفحه بود و  گاه 12 صفحه نيز مي شد، انجام مي داد.

5. نسيم اما در قلمرو نشر کاغذي درجا نزد؛ بلکه وارد فضاي مجازي نيز گرديد و نخستين نشريه استاني بود که به  اينترنت راه يافت و درون مايه اش جهاني شد تا جايي که برخي نوشتارهاي آن در برخي سايت هاي پر خواننده درون مرزي و  برون مرزي بازنشر شد.

بخش نظردهي خوانندگان پايگاه اطلاع رساني نسيم نيز بسيار پرجنب و جوش و چالشي بود.

(ویژه هزارمین شماره نسیم جنوب)

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و پنجم، شماره ۱۰۰۰)


نظرات کاربران
هنوز نظري براي اين مطلب ارسال نشده.
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما:

آخرین اخبار

پربیننده ترین