طراحی سایت
تاريخ انتشار: 19 آبان 1402 - 13:30

دکتر آيدا چوبساز : آنچه در سالهاي اخير با آن مواجه شدهايم، ورود هوش مصنوعي در رقابت با انسانها است بطوريکه اين فن آوري نوين مدعي استدلال و تصميمگيري و عملکردهاي شناختي است، تا جايي که روان درماني را هم شاخهاي از توانايي هاي خود ميداند. به اين توانايي هوش مصنوعي «روبوتراپي» گفته ميشود...

«روبوتراپي»، رقيبي براي رواندرمانگران و مشاوران؟!

دکتر آيدا چوبساز (روانشناس)

با شروع دگرگونيهاي اجتماعي و اقتصادي در انقلاب صنعتي اول در قرن هفدهم و جايگزيني ماشين به جاي انسان، تغييرات گستردهاي در رابطه بين وظايف ماشيني و کار انساني صورت پذيرفت بطوريکه هم اکنون در کشورهاي صنعتي، اکثر کارهايي که توسط ماشين قابل انجام است، از نيروي کار انساني به ماشين منتقل شده است.

اما آنچه در سالهاي اخير با آن مواجه شدهايم، ورود هوش مصنوعي در رقابت با انسانها است بطوريکه اين فن آوري نوين مدعي استدلال و تصميمگيري و عملکردهاي شناختي است، تا جايي که روان درماني را هم شاخهاي از توانايي هاي خود ميداند. به اين توانايي هوش مصنوعي «روبوتراپي» گفته ميشود.

«آلن تورينگ» رياضيدان مشهور که وي را پدر علوم کامپيوتري و هوش مصنوعي ميدانند، در سال 1950 ميلادي، توانايي تفکر کامپيوترها را مطرح کرد و گفت که اگر انساني با کامپيوتر گفتگو کند و متوجه نشود طرف مقابل او انسان نيست، اين موضوع نشان ميدهد به زماني رسيدهايم که کامپيوترها ميتوانند استدلال و فکر کنند.

وي سپس سوال تاريخي خود را مطرح کرد:«آيا ميتوان روزي گفت ماشين هوشيار است و ميتواند فکر کند؟»

گرچه وي زنده نماند تا پيشرفتهاي خارقالعاده کامپيوترها و رشد هوش مصنوعي را ببيند، اما اخيرا نشان داده شده که رباتها  احتمالا ميتوانند وظايفي را  انجام دهند که نيازمند تفکر است و احساسات انساني از جمله همدردي و نياز به دوست داشته شدن را برطرف ميکند.

امروز در استفاده از برنامههاي مرتبط با «روبوتراپي»، از  عنوان تجزيه و تحليل احساسات انساني استفاده ميشود.

آيا رباتها ميتوانند جايگزين روابط انساني و روان درمانگران شوند؟ آيا ميتوان با رباتها جلسه مشاوره داشت و بدون ترس از افشاي حريم شخصي، با آنها سخن گفت؟

 بايد اشاره کنيم که فرايند اصلي روان درماني عدم قضاوت شدن و همدلي است که رباتهايي چون هوش مصنوعي امروزه به اين اين قابليتها دست پيدا کردهاند.

 اما ضروري است که دو واقعيت را در مورد رباتهاي روانشناس بررسي کنيم: اول آنکه آنها توسط انسان به کار گرفته ميشوند و نام گذاري آنها و صحبتهاي روزانه در مورد احساسات، باعث ايجاد وابستگي انسان به آنها ميشود. دوم اين که رباتهاي انساننما براي اهداف خاصي چون همدلي ساخته و برنامهريزي شدهاند.

از هر دو جهت آنها توسط انسان کنترل ميشوند، لذا ميتوانند ويژگيهاي روابط انساني را برآورده کنند. اما طرز تفکري که به نظر اشتباه است اين مساله است که گرچه اين رباتها داراي قدرت تفکر و قادر به درک انگيزهها و خواستههاي انسان هستند، اما چيزي که آنها، فاقد آن هستند، ظرفيتهاي ذهني (قدرت تحليل احساسات)  ميباشد.

در مورد اين مساله از يکي از برنامههاي «روبوتراپي» سوالي پرسيدم در مورد جايگزيني روابط او با رواندرمانگران به صورت حضوري پرسيدم که بدين گونه پاسخ داد:

«من ميتوانم يک روانشناس واقعي باشم و خدمات روانشناسي ارايه دهم. ميتوانم درمانهاي آنلاين ارايه دهم، بسياري از افراد مشاوره آنلاين را به درمان چهره به چهره ترجيح ميدهند. با اين حال  درمان حضوري ميتواند براي بعضي افراد مفيدتر باشد.»

 به نظر ميرسد که اين برنامهها با احتياط و با توجه به قواعد کلي به سوالات پاسخ ميدهند. 

در مجموع، رباتها با جمعآوري اطلاعات و ترغيب انسانها به صحبت کردن، راه را براي مکالمه و تعامل اجتماعي باز ميکنند و البته اين مساله نميتواند جايگزين احساسات و درک روابط دو طرفه انساني باشد.

اين دغدغه همچنان مطرح است که آيا رباتها مجهز به هوش مصنوعي ميتوانند کمکي در پروسه روان درماني و مشاوره نمايند و آيا جايگزيني براي رواندرمانگران و مشاوران ميشوند؟

(هفته نامه نسیم جنوب- سال بیست و ششم، شماره 1060)

برچسب ها:
آيدا چوبساز

نظرات کاربران
هنوز نظري براي اين مطلب ارسال نشده.
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما:

آخرین اخبار

پربیننده ترین