طراحی سایت
تاريخ انتشار: 16 ارديبهشت 1403 - 14:51
مصاحبه نسیم جنوب با دکتر محمود دهقاني پژوهشگر تاريخ، درباره روز ملي خليج فارس:

نام خلیج فارس با هيچ کشوري بجز سرزمين مادري آن ايران مشترک نيست. بايد به يادداشت کشورهاي حاشيه شاخاب پارس که امروز ديده ميشوند، پيشينه درازي ندارند.آنها اين آبراه پارسي را به زبان انگليسي« گلف» مينامند که شنونده سردرگم است که ورزش گلف مد نظر است يا «پرشيان گلف». البته تاريخ پيدايش همه اين کشورها را سالمندان و حتا ميانسالان بوشهري به خوبي به ياد ميآورند.

مصاحبه نسیم جنوب با دکتر محمود دهقاني پژوهشگر تاريخ، درباره روز ملي خليج فارس:

خليج فارس؛ نام هزارهاي و کهنسال

- بطور کلي اهميت تاريخي خليج فارس براي ايران، چه بوده است؟

- نخست از هر چيز من از ديدگاه « شووينستي» به شاخاپ پارس نمينگرم. نگاه من به آن، تاريخي است. بايد بگويم ارج و ارزش خليج فارس يا آن گونه که من سال هاست آنرا به زبان پارسي  شاخاب پارس مينامم اين است که به گونه شناسنامه سراسر سرزمين ايران جايگاه برجسته اي دارد و اين را پيشينه و همه فراز و فرودهاي تاريخي آن به ما مي گويد. در روزگار باستان سرچشمه و راه آمد و شد براي بازرگاني ما با افريقا و آسيا بود. پس از آن در  روزگار تيموري، براي امنيت بازرگاني شاخاب پارس تلاش شد. ايران آرامش را تامين و بارها  با دزدان دريايي درگير شد. روزگاري که شاه اسماعيل يکم صفوي سکان فرمانروايي ايران را بدست گرفت، چون درگير جنگ با ازبکها و امپراتوري عثماني بود و ايران نيروي دريايي قدرتمندي نداشت، پرتغاليها وقت را غنيمت شمردند و با ناوهاي خود به فرماندهي درياسالار «آلفونسو د آلبو کرک»  از گاواي هند به آبخوستهاي هرمز، قشم و لارک در شاخاب پارس يورش آوردند. اروپائيان با دروغ و نيرنگ ميگفتند با دزدان دريايي در جنگ هستند. همان گفتار خندهداري که امروز هم به گونه ديگر تکرار ميشود. بنابراين اروپا از سده ها پيش به شاخاب پارس چشم طمع داشت و من در کتاب تازه از چاپ بيرون آمده خود با نام « بافت کهن دهدشت شهر راهبردي سپاه صفوي» به کوتاهي اشاره کردهام که شاه عباس يکم پنجمين شاه با نبوغ دودمان صفوي به طماعي اروپائيان به خوبي پي برد. در بخش بوشهر و خارگ هلنديها و در بخش هرمزگان پس از آن ها پرتغاليها هميشه سيطره دامنه دار خود را در نظر داشتند. شاه عباس با آن تجربيات تاريخي بود که براي پيوند اصفهان تختگاه خود با شاخاب پارس شهر شاپور يا به قول ابنبلخي «بلاد شاپور» را آباد کرد تا بتواند در وقت نياز سپاه خود را به شاخاب پارس گسيل بدارد. او اين کار را با ساختن جادههاي خوب مالرو در بخشها و شهرهاي ديگر نيز انجام داد. سر انجام با دلاوري سرلشکر امامقلي خان فرمانده سپاه که هم اکنون تنديس او زينت بخش آبخوست قشم در شاخاب پارس است، پس از 115 سال که نيروي دريايي برون مرزي پرتقال در شاخاب پارس لنگر انداخته بود و کنگر ميخوردند، پرتغاليها را  بيرون راند. در سالهاي فرمانروايي شاه سلطان حسين و سستي انديشه اين شاه خرافاتي و پس از صفوي بدنبال فرمانروايي شاهان قاجار اين جاده صاف کنان استعمار اين بار دسيسه انگليس آغاز شد که در روزگار شاه عباس با پرتقاليها رقابت داشتند و پس از آن سدههاست به زيان منافع ملي ما قد علم کردهاند. در چند نوبت نيز نام مخدوش بر زبان آوردند.

در گذر از جايگاه ملي شاخاب پارس اما براي ما ايرانيان بزرگترين نکته پر ارج و ارزش ديگر سرشار بودن شاخاب پارس از نفت و گاز در حاشيه اين آبراه است. شاخاب پارس سرچشمه بزرگ نفت و گاز است. براي جايگاه ارزشي شاخاب پارس است که استعمار چون از بازوي سترگ سپاه، اين فرزندان دلير ملت ايران آگاهي دارد در ياس و نا اميدي با مخدوش کردن گاه به گاه  نام  شاخاب پارس همچون روباه بي دندان زوزه ميکشد. شاخاب پارس مسير عبور نفتکشهاي ايران و جهان است. تنگه هرمزِ آن، تنگه راهبردي برجسته جهان به شمار ميآيد. از شاخاب پارس و تنگه هرمز است که گلوگاه باب المندب در درياي سرخ، کانال سوئز تا اقيانوس هند و مديترانه در سايه نيروي فرامرزي دريايي ايران نه تنها براي خود بلکه براي همه جهان امن خواهد بود. اين ارج و ارزش امروز بازتابي از ارج و اهميت تاريخي اين آبراه است.

- چه شد که نام اين خليج بزرگ را که با چندين کشور مشترک هست، خليج فارس گذاشتند؟

- نام آن با هيچ کشوري بجز سرزمين مادري آن ايران مشترک نيست. بايد به يادداشت کشورهاي حاشيه شاخاب پارس که امروز ديده ميشوند، پيشينه درازي ندارند.آنها اين آبراه پارسي را به زبان انگليسي« گلف» مينامند که شنونده سردرگم است که ورزش گلف مد نظر است يا «پرشيان گلف». البته تاريخ پيدايش همه اين کشورها را سالمندان و حتا ميانسالان بوشهري به خوبي به ياد ميآورند.

- چه شواهد تاريخي و جغرافيايي، نام خليجفارس را تاييد ميکند؟

- معني جغرافياي خليج يعني پيشرفتگي آب در خشکي. بنابراين پيشرفتگي در سرزمين ايران است. بجز اين، نامهها و گزارشهاي درياسالار «آلفونسو د آلبو کرک» به گاوا، کتاب «کومنتاريو» فرستاده سياسي اسپانيا «دون گارسيا سيلو اي فيگوئروا»، کتاب «مُلک هرمز» در موزه ملي اسپانيا. سفرنامه «توماس هربرت» از همراهان فرستاده انگلستان «دادمور کاتن» و صدها کتاب و نقشه در سراسر جهان. مضاف بر همه، بر زبان آوردن نام شاخاب پارس از سوي رئيس سازمان ملل کنوني آقاي «آنتونيو گوتيرش» که روزگاري پيش از انگليس کشورش پرتغال ماشک دماغ ما بود.

- حفظ نام خليج فارس و پرهيز از نامهاي ديگر در مجامع بينالمللي، چه اهميتي دارد؟

- من از شما ميپرسم جبل طارق را مي شود گفت جبل تبريز، درياي مانش را ميشود گفت درياي مالزي، خليج مکزيک را ميشود گفت خليج ميامي، خليج عقبه را ميشود گفت خليج پيش رو؟ بنابراين براي ما نيز نام شاخاب پارس Persian Gulf  و به قول مصريها و عربستانيهاي نيم سده پيش الخليج الفارسي، نام هزارهاي و کهنسال آن اهميت دارد. اگر همسايه ما زبانش عربي است نبايد دليل مخدوش کردن  نام تاريخي بخشي از تعلقات يک کشور هفت هزار ساله باشد.

- بعد از دههها تحقيق و گشت و گذار در خليج فارس، حس و حال شما نسبت به خليج فارس، چگونه است؟

- حس و حال اقتدار باز پس آورده روزگار شاپور يکم ساساني با دلاوري و نکته سنجي پرهيز از جنگ بچههاي سپاه ميهنم ايران، در به زانو درآوردن والرينهاي امپراتور روم کنوني جهان.

- سخن پاياني؟

- من پس از 53 سال دور بودن از زادگاهم ايران که به تازگي به فارسي هم ديگر خواب نميبينم، از مليتهاي اروپايي و غير اروپايي ياد گرفتم انتقاد سازنده کنم و مخالف تهيدستي و ناروايي حقوقي در جامعه کشورم باشم. اما آنجا که صحبت از اقتدار سپاه و ارتش دلاور سرزمين باشد، سر تعظيم فرود آورم.

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و هفتم، شماره 1080)

 



نظرات کاربران
هنوز نظري براي اين مطلب ارسال نشده.
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما:

آخرین اخبار

پربیننده ترین