یونس قیصی زاده : به روزهاي آخر آبان ماه هر سال كه نزديك مي شويم، ياد فقدان آتشي بزرگ، غمي بر دلمان مي نشاند و بار ديگر خاطرات حضور مردي را در برايمان زنده مي كند كه گرچه آنطور كه دوست داشت زندگي نكرد اما زندگي را دوست داشت و عشق به انسانيت را در شعرهايش برايمان به يادگار گذاشت. بي شك درباره منوچهر آتشي مي توان بسيار گفت و چنانچه تاكنون گفته شده است اما از هر زاويه كه بخواهيم به زندگي پرفراز و نشيب وي نگاهي بياندازيم، مي توان وي را در لباس يك هميشه معلم تصور نمود. چه آن موقع كه در بطور رسمي در دبيرستان سعادت سركلاس حاضر مي شد و چه بعدها كه دست روزگار به اين طرف و آنطرفش كشاند و چه سالهاي آخر عمرش كه گشايشي براي حضور...
یونس قیصی زاده
به روزهاي آخر آبان ماه هر سال كه نزديك مي شويم، ياد فقدان آتشي بزرگ، غمي بر دلمان مي نشاند و بار ديگر خاطرات حضور مردي را در برايمان زنده مي كند كه گرچه آنطور كه دوست داشت زندگي نكرد اما زندگي را دوست داشت و عشق به انسانيت را در شعرهايش برايمان به يادگار گذاشت. بي شك درباره منوچهر آتشي مي توان بسيار گفت و چنانچه تاكنون گفته شده است اما از هر زاويه كه بخواهيم به زندگي پرفراز و نشيب وي نگاهي بياندازيم، مي توان وي را در لباس يك هميشه معلم تصور نمود. چه آن موقع كه در بطور رسمي در دبيرستان سعادت سركلاس حاضر مي شد و چه بعدها كه دست روزگار به اين طرف و آنطرفش كشاند و چه سالهاي آخر عمرش كه گشايشي براي حضور چهره به چهره با شاعران و علاقمندان به شعر برايش حاصل شد. شوق به آموختن آنچه خود به سختي به دست آورده بود و بذل در پخش دانش ادبي و يافته ها و تفكرات فرهنگي و هنري، از وي معلمي ساخته بود كه در هر مكاني، كلاس درسي برپا مي كرد و مشتاقان به فراگيري را سر ذوق مي آورد.
هنگامي كه بعد از گذشت سالها، در دفتر نسيم جنوب اين امكان را يافت تا بعدازظهرهاي دوشنبه، ساعاتي را با شاعران جوان و نسل بعد از خود رودرو شود، چنان با اشتياق به سخن مي پرداخت كه گويي پرنده افكارش سالها در قفس گرفتار مانده و از فرصت پيش آمده در پرواز به هر موضوع و مسئله بيم ندارد. دوشنبه هائي كه قرار بود ادبي باشد سر از فرهنگ در مي آورد و به ترجمه مي رسيد و نگاهي به وضعيت اجتماع مي انداخت و با خاطره اي ادامه مي يافت و با پاسخ به كنجكاوي هاي حاضرين به پايان مي رسيد.
در سخن گفتن چنان توانمند مي نمود كه گويي درباره هر موضوع پيش آمده، از قبل آماده شده و كتاب خوانده و كنكاش كرده و هربار با دستاني پربارتر با مخاطبانش روبرو مي شد.
رسم روزگار ما است كه بسياري از فرهيختگان به جايگاهشان نمي رسند، چشمان خود را مي بندم و كلاسي را تصور مي كنم كه دانشجويان گرداگرد استادي فرزانه، چشم به دهان وي دوخته اند و استاد به زيبايي شعر مي خواند و با حرارت از ادبيات و شعر و شاعران سخن مي گويد، از آنچه بر سر شعر ما گذشت تا آنچه مي توان از شعر ديگران گرفت. اين كلاس كمترين جايگاهي بود كه آتشي بايد در آن قرار مي گرفت. مزد آن همه اندوختن و پرداختن و فراگرفتن، گوشه دنجي براي سخن گفتن بود. افسوس كه روزگار آن را از وي دريغ نمود.
آخرین اخبار
- درستايش سه استاد؛ دانشگاه تهران – دانشگاه اکسفورد – دانشگاه اردن
- نيم قرن خدمت در تعليم و تربيت فرزندان اين مرز و بوم
- عيد اومد، خيمه زد به صحراي دلوم
- زنان هنرمند سعي دارند به اندازه مردان نقشي محوري در غني سازي هنر داشته باشند اما کمتر ديده شدهاند
- شاهنامه؛ هويتي که در حال فراموشي است
- تلاش هميشگي زنان و دختران براي احقاق حقوق خود
- از نگاه جنسيتي جامعه به زنان بيزاريم
- براستي زن بودن کار مشکلي است
- از سَتّاره فرمانفرمائيان تا مسموم سازي دختران
- حلاليت طلبيدن يا عذرخواهي
- به ياد منصور بهرامي و عشقش به بوشهر/ هنرمندي که خودش بود
- هنرمندان جوان را فراموش نکنيد
- تاثير و جايگاه منوچهر آتشي در فضاي ادبي ايران زمين
- توليد خشم با حذف طبقه متوسط
- عميق مثل اقيانوس
پربیننده ترین
- استانداران باید مشی اعتدال داشته باشند + تصاویر تکریم و معارفه استاندار
- آیا دانشکده معماری رونق را به بافت تاریخی بوشهر باز میگرداند؟
- از سَتّاره فرمانفرمائيان تا مسموم سازي دختران
- نگرانی از فروش پروانه کشتی رافائل در بوشهر
- رازواره های تایتانیک ایرانی (رافائل) برای میراث فرهنگی بوشهر + تصاویر
- عکس هائی دیدنی از سریال به یاد ماندنی دلیران تنگستان
- گزارش خبری و تصویری از گردهمایی معلمان استان بوشهر به مناسبت روز جهانی معلم
- هنرمندان جوان را فراموش نکنيد
- بوشهر، شهر هزارهاي دور
- تلاش هميشگي زنان و دختران براي احقاق حقوق خود
- براستي زن بودن کار مشکلي است
- از نگاه جنسيتي جامعه به زنان بيزاريم
- شاهنامه؛ هويتي که در حال فراموشي است
- خاطرات درس و مدرسه در بندر عسلويه؛ اشک شوق
- عيد اومد، خيمه زد به صحراي دلوم