طراحی سایت
تاريخ انتشار: 04 اسفند 1392 - 22:46

یونس قیصی زاده

چند روز پیش دوستی آمد و از ظلم بزرگی که در حق تعدادی از کارکنان یکی از ادارات بوشهر می شد سخن راند و خواستار انعکاسش در هفته نامه نسیم جنوب شد. گفتم که کاغذی بنویسند شرح ماجرا که مستندی در دستمان باشد برای چاپ و امضا نمایند تا محکم باشد. گفت که می ترسند که برایشان بد تمام شود. گفتم اسامی پیش ما محفوظ هست و آنها را چاپ نمی کنیم. گفت که بازهم می ترسند. گفتم که حضوری بیایند دفتر تا مطمئن شویم که اوضاع چنان است که می گویند. گفت از اینکار ...

چند روز پیش دوستی آمد و از ظلم بزرگی که در حق تعدادی از کارکنان یکی از ادارات بوشهر می شد سخن راند و خواستار انعکاسش در هفته نامه نسیم جنوب شد. گفتم که کاغذی بنویسند شرح ماجرا که مستندی در دستمان باشد برای چاپ و امضا نمایند تا محکم باشد. 

 

گفت که می ترسند که برایشان بد تمام شود. گفتم اسامی پیش ما محفوظ هست و آنها را چاپ نمی کنیم. گفت که بازهم می ترسند. گفتم که حضوری بیایند دفتر تا مطمئن شویم که اوضاع چنان است که می گویند. گفت از اینکار بیشتر می ترسند. گفتم هماهنگ کن تا برویم اداره دیدنشان. گفت خیلی می ترسند. 

 

گفتم بالاخره ما باید از اصل ماجرا بی واسطه مطلع شویم. اینها که حتی در خفا نیز حاضر به نوشتن و گفتن ظلمی که بر آنان میشود نبوده و حاضر نیستند از حق و حقوق خود دفاع کنند، راه حلی پیش پای ما بگذارند تا از حق و حقوقشان در هفته نامه دفاع کنیم. 

 

گفت بروم با آنها صحبت کنم. رفت که رفت...

برچسب ها:
یونس قیصی زاده

نظرات کاربران
احمد محمد شاه بيش از 10 سال قبل گفت:
باسلام وخسته نباشی بخاطر نوشتاری که از خود در رسانه بجای می گذارید.
در محیط ویا اجتماعی که انسان ترس گرفتن و یادفاع ازحق و حقوق خود دارد بدرستی رسانه ها خصوصا رادیو و تلویزیون هم وظیفه توضیح دارند و هم متوجه اشکال هستند چیست و در کجاست.
بنابراین اموزش لازم و ضروریست.
دوستار یونس بيش از 10 سال قبل گفت:
رفت؟ ترسم نرسد به خانه ان اعرابی!
ياسين بيش از 10 سال قبل گفت:
ياد داستان هاي ارباب و رعيتي افتادم! به خدا خيلي گناه داريم.
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما:

آخرین اخبار

پربیننده ترین