مصاحبه نسیم جنوب با دکتر محمود دهقانی مهاجر در استرالیا:

مهاجرت بستگی به شخصیت انسان‌ها دارد، در آن برد و باخت و حتی مایوسی نیز هست

- شما چندین کتاب درباره مهاجرت نوشته اید.  به مناسبت روز جهانی مهاجرت، لطفا برای خوانندگان نسیم جنوب، درباره این کتاب ها بگویید.

- با درود به سردبیر ارجمند نسیم جنوب که با بیل اندیشه به جان کشت زار استان بوشهر افتاده و می‌خواهد گل پیشرفت نوجوانان و جوانان را در این مرغزار بارور کند. در باره مهاجرت کم و بیش من در کتاب‌های «پشت یک چکه اشک»، نمایشنامه «ناوگانی از قایق‌ها» و «توفان باربادوس» که انتشارات نوید شیراز در بیخ گوش بوشهر آن را به چاپ رساند و نه تنها در سراسر ایران بلکه در برون مرز نیز کتاب‌ها بفروش رفت حرف‌هایی درباره برخی ایرانیان ناکام مهاجر، نوشته‌ام تا اگر کسی قصد مهاجرت داشت در برون مرز، در منجلاب در نغلتد.  

چندی پیش شنیدم کتاب «توفان باربادوس» نایاب است. 

- چرا نام توفان باربادوس را انتخاب کردید؟

- برای این کتاب که مجموعه داستان است نام «توفان باربادوس» را با این هدف برگزیدم چون در آنجا توفان‌های بزرگ موسمی رخ می‌دهد. در جوانی به باربادوس سفر کرده بودم.  باربادوس میان اقیانوس اطلس و دریای کارائیب از سرزمین‌های فرا دریایی دریانوردان اسپانیایی در شرق کشور و نزوئلا قرار دارد. پس از آن به دست انگلیسی‌ها افتاد و سرانجام چند هفته پیش نیز استقلال خود از انگلستان را اعلام کرد. در این آبخوست زیبا، توفان موسمی دانه و تخم گیاهان و بوته‌ها را با خود به کشورها و حتا قاره‌ها می‌برد و می‌پراکند و دانه‌ها در سرزمین‌های دیگر می‌رویند. من براین باورم که انقلاب‌ها نیز به گونه توفان باربادوس هستند. نمونه‌اش انقلاب  فرانسه، انقلاب اکتبر و انقلاب بهمن است که میلیون‌ها شهروند به کشورهای دیگر مهاجرت کردند. پس از انقلاب بهمن بیش از پنج میلیون ایرانی مهاجرت کردند. در میان مهاجران ایرانی فراز و فرود فراوان است. اما بخش پیروز مهاجران ایرانی نه تنها برای خود و خانواده بلکه برای سرزمین آبایی خود نیز مفید هستند. این بخش پیروز، رسولان فرهنگ اصیل ایرانی بوده و دشمنان را مایوس می‌کنند. بخش دیگری نیز هستند که با خودفروشی به بیگانگان و در یوزگی افتادن، به دیار آبایی خنجر زهرآگین رسانه‌ای و غیره می‌زنند. 

- گویا در کتابی هم که در دست انتشار دارید، باز به مهاجرت پرداخته اید؟

- کتاب خاطراتم ‌هست که امیدوارم با راهنمایی دوستان فرهنگی به زودی چاپخش شود، که هم در بخشی از کتاب به مهاجرت و مهاجران پرداخته‌ام.

- شما اهل کجا هستید؟

 - باید عرض کنم من محمود دهقانی در دامان پدری از استان فارس و مادری از استان بوشهر در چهارمین روز زیبای آفتابی زمستان بدنبال زایمان سخت مادر، در شهر کازرون چشم بر جهان گشوده‌ام. در دهستان بورکی دشت خشت به دبستان رفته و با لالایی‌ها و شروه‌های فایز در کودکی به خواب و با صدای پر مهر دیار گرم و تفته دلیران تنگستانی مادر، از شکر خواب سپیده دم بیدار می‌شدم.

- کی مهاجرت کردید و اولین بار به کجا رفتید؟

- پس از دبستان به خواست پدر که در دوبی و پس از آن قطر مغازه داشت مهاجرت کردم. در دوبی به مدرسه ایرانی رفتم. 

-  در دبی هم که نماندید و بازهم مهاجرت کردید؟

- پس از دیپلم از آن مدرسه، شراع کشتی را برکشیدم و به دنبال غربتی پس از غربت، برای دانشگاه به کشور قشنگ اسپانیا و پس از سال‌ها رهسپار کشور زیبای استرالیا شدم. 

- پس شما ریشه بوشهری هم دارید؟

- بله، مادر من یک مهاجر بوشهری در دشت خشت کازرون بود. 

- به مهاجرت و مهاجران ایرانی چگونه نگاه می کنید؟

- باید به یاد داشت پیامبر اسلام نیز خود یک مهاجر بود که از مکه به مدینه هجرت کرد. مهاجرت بستگی به شخصیت انسان‌ها دارد. در آن برد و باخت، پیروزی و حتا مایوسی نیز هست. در میان خیل بزرگ مهاجران ایرانی پس از انقلاب که در کشورهای جهان پراکنده‌اند خوب و بد بسیار است. برخی پیروز هستند و همچون پنجه آفتاب نه تنها به جهان، بلکه به زادگاه خود نیز نور می‌تابانند. برخی نیز سر در آخور دشمن فرو برده و مایوس می‌میرند. من بر این باورم روز به روز دسته دوم با آگاهی میهن دوستان از شمارشان کاسته می‌شود. اعتراف اردشیر زاهدی داماد شاه و وزیر امور خارجه پیشین که در سال‌های پایان عمر به نکاتی ارزشمند درباره امروز کشورش اشاره داشت گواهی بر این مدعاست.