با بي‌انگيزگي اول صبح چيكار كنيم؟

نسیم جنوب- حسين زيرراهي - مدرس مهارتهاي توسعه فردي

حتما براي شما هم پيش آمده است که برخي روزها اول صبح انگيزه‌اي براي انجام کارهايتان نداشته باشيد. قبراق و سرحال نيستيد و دلتان روي انجام  هيچ کاري نمي‌رود. بي‌انگيزگي اول صبح ممكن است دلايل روزانه داشته باشد يا اينكه به دليل مساله‌اي مزمن و قديمي باشد.

بي‌انگيزگي به دلايل نشات گرفته از همان روز ممکن است به خاطر راحت نخوابيدن شب، اتفاقات روز يا شب قبل، محرکي بيروني در اول صبح يا اخبار منفي باشد. اگر شما يك شب خواب ناراحت يا ناكافي داشته باشيد طبيعي است كه روز بعد سرحال نباشيد. يكي از چيزهايي كه مخصوصا امروزه صبح ما را خراب مي‌كند خواندن اخبار در اول صبح است. ممكن است شما هيچ كانال خبري نداشته باشيد يا به وبسايتي سر نزنيد ولي همينكه واتساپ يا تلگرام را باز كنيد گروههاي دوستان اخبار شب قبل را به دست شما مي‌رسانند. گاهي هم اول صبح محركي بيروني مانند غر زدن يك فرد منفي‌بين، صحنه‌اي ناگوار يا يك تصوير، صدا يا حتي بويي خاص خاطره‌اي را در ما زنده مي‌كند كه ديگر واقعا از كنترل ما هم خارج است. انجام روتين صبحگاهي مانند نوشيدن آب، ورزش، مراقبه، نوشتن برنامه كاري روز و مطالعه چند صفحه كتاب مي‌تواند ما را سرحال كرده تا با انگيزه بيشتري روزمان را شروع كنيم.

بي‌انگيزگي مزمن يا هميشگي دلايل قديمي دارند. مثلا امروز دانشمندان علوم اعصاب افراد را از نظر سبک خواب و بيداري به دو دسته چکاوکها و جغدها تقسيم مي‌كنند. چکاوکها سحرخيز  و صبح سرحالتر هستند. ولي جغدها صبحها دير بيدار مي‌شوند و پرانرژي نيستند ولي بعد از ظهر و مخصوصا شبها سرحال‌تر‌ند. بنابراين اگر شما به دسته جغدها تعلق داشته باشيد طبيعي است که صبحها سرحال نباشيد و بهتر است کارهايي اصلي‌تان را به عصر منتقل کنيد. عامل ديگر مي‌تواند اين باشد كه شما كار مورد علاقه خود را انجام نمي‌دهيد. اگر به كاري اشتغال داريد كه به آن علاقمند نيستيد و صرفا براي امرار معاش به آن مي‌پردازيد احتمالا انگيزه زيادي براي انجام آن نداريد. در هر صورت هميشه مي‌توانيم تا حدي بر بي‌انگيزگي اول صبح غلبه كنيم. ولي در ابتدا لازم است بدانيم بعنوان يك انسان طبيعي است كه چنين حالتي پيش بيايد و قرار نيست هر روز سرحال و پرانرژي باشيم. ديگر اينكه احساسات زودگذر هستند و اگر خودمان آن را تشديد نکنيم از بين مي‌روند. بعنوان راه‌حل نهايي در حالت بي‌انگيزگي دو کار را نبايد کرد: يکي بي‌عملي و ديگر انجام کارهاي بزرگ است. وقتي در مقابل کسلي و بي‌حالي هيچ کاري نمي‌کنيم حال بد خود را تشديد مي‌کنيم. چون مغز ما مي‌داند كه كارهاي اصلي روي زمين مانده است. بنابراين مرتب آن را يادآوري مي‌كند و حالمان را بدتر مي‌كند. پس بهترين كار اين است كه بر احساس منفي خود غلبه كرده و كارمان را شروع كنيم. با شروع كار حالت بي‌انگيزگي ما هم از بين مي‌رود. ولي بهتر است در چنين روزي يك كار بزرگ و طاقت فرسا را شروع نكنيم. كارهايي كوچكي كه به انرژي زياد نياز ندارد و همان موقع هم تمام مي‌شود انتخاب بهتري است. تكميل كارها به شدت حال ما را خوش مي‌كند.

(هفته نامه نسیم جنوب- سال بیست و ششم، شماره 1049)