ماهي ? گيري همراه با ترس و لرز
محمد ابراهيم فولادي
سال 1363 هجري شمسي بود. به اتفاق دو ملوان ديگر جهت دسترنج خود و معاش رو زگار اقدام به خريد يک قايق موتوري نموديم که قيمت آن قايق همراه با موتور 40 اسپ تواتسا که سه سال پيش اوشار شده بود مبلغ 40 هزار تومان بود.
قايق در اسکله بندرگاه پهلو گرفته بود و موتور آن همراه با ماشين سواري به منزل حمل مي ? شد.
در يکي از روزهاي آخر پاييز که پيش بيني مي ? شد سه روز ديگر هوا خوار است، تصميم به صيد در دريا گرفتيم. هوا خوار شد، ظهر يکشنبه ماچله آماده کرديم که شامل مقداري نان و دمپخت ميگو بود و به سوي بندرگاه حرکت کرديم. در راه علاوه بر رانندگي به وزش باد و درختان و ابرها مي ? نگريستم و هوا را رصد مي ? کردم. به بندرگاه رسيديم ساعت 5 بعدازظهر بود، هوا خوار کمي اون طرف ? تر چند تکه ابر سياه در آسمان نمايان بود، مرتب به ابرها خيره مي ? شدم و کار آماده سازي قايق هم از نصب موتور و باز کردن گسل و لنگر بستن موتور به قايق را انجام مي ? دادم. هوا رو به سردي مي ? رفت، تعدادي از قايق ? ها به صيد رفته بودند، دو ملوان قايق کنار اسکله، نيم نگاهي به آسمان و ابرها داشتند.
بالاخره همراه با دو ملوان به نام جلال و اسماعيل دل به دريا زديم، محل صيد مونگوف روبروي اسکله بندر عامري تنگستان بود که آن ? جا هميشه صيادان روزي خير و برکتي د اشتند.
پس از 30 دقيقه روي دريا بالاخره به محل صيد که همان منگوف دريايي بود، رسيديم. به غروب نزديک مي ? شديم. حالا بايد قايق در يک جاي مناسب لنگر مي ? شد. شخته که مانند شاقول بنايي است و بند 20متري نازک هم داشت به دريا انداختم تا يک جاي خوب جهت صيد که اونجا بي ن شلي و گساري بود پيدا کنم.
بالاخره با اندازه ? گيري، قايق در يک جاي مناسب قرار گرفت و گفتم همين جا لنگر بيندازيم.
حالا نيم ساعت تا غروب آفتاب مانده بود و قايق وسط دريا و فقط کوه ? هاي اطراف عامري مشخص بودند و ديگر هيچ چيز نمايان نبود.
ما سريع سه نوع طعمه که ش امل ماهي گواف ميگو و خساک بود کنجه کرديم، و شروع به صيد کرديم. نزديک 10 قايق پيش هم بوديم، در اولين قلاب هايي که به آب انداخته مي ? شد انواع ماهي ? هاي صبيتي، شوريده و بالول و شوم مي ? گرفتيم. حسابي مشغول صيد شده بوديم و هر کدام نزديک به نيم باسکت ماهي گرفتيم.
کم کم هوا تاريک مي ? شد، نگاهي به آسمان انداختم، ديد ابرها بالا آمده و چلچل باد قوس شروع وزيدن مي ? کند. در اين چهار ساعت حسابي ماهي رو کرده بود و باسکت ? هايمان داشت پر مي ? شد. ديدم ابر سياهي از روي کوه ? هاي عامري بالا مي ? آيد، يکباره گفتم جلال لنگر بکش که اوضاع خيلي پسن. باد قوس قوس، اون هم بادي که از مطاف مي ? آمد.
قايق ? هاي ديگر هم گفتند جمع کنيم. در اين بين يکي از ملوانان گفت ماهي رو کرده بزار صيد کنيم که با عصبانيت گفتم من مي دانم يا تو. لنگر بکش. همه قايق ? ها لنگر کشيدند و در حال حرکت بودند. جلال هرچي مي ? کرد لنگر بالا نمي ? آمد، سکان قايق را به صورت دايره 30 متري دور لنگر چرخاندم تا يکباره لنگر آزاد شد، لنگر پشت گسار گير کرده بود و با مکافات زياد آن را آزاد کرديم و حرکت کرديم به سوي ساحل، در اين هواي طوفاني قايق بالا و پايين مي ? رفت. با تجربه ? اي که داشتم قايق را سوار موج ? ها مي ? کردم و به سوي ساحل مي ? رفتيم. گاهي قايق يک متر يا دو متر بالا و پايين مي ? شد، ديگر اميدي به زنده ماندن نبود و ملوانان دست به طرف آسمان دراز مي ? کردند که خوشبختانه اسکله بندرگاه نمايان شد. اما وارد اسکله شدن هم تجربه مي ? خواست، سنگيني قايق ر ا يک طرف قرار داديم و قايق وارد اسکله شد. در اين هنگام صورت ? ها که رنگ پريده و چهره ? ها ترسيده بود، به حالت عادي درآمد.
يک گروهبان دوم که نگهبان بود گفت چرا حالا ساعت دوازده شب برگشتيد؟ گفتيم مگر تشخيص هوا نمي ? د ? هي؟ تا معلوم شد اين درجه ? دار اهل شهر اراک است و از دريا و دريانوردي چيزي نمي ?? داند. بالاخره اين سفر دريايي با مشقت و سختي پايان يافت.
(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1077)
آخرین اخبار
- بدون انگلزدايي اقتصاد، جراحي اقتصادي پزشکيان امکانپذير نيست
- سرکار گذاشته شدن سالمندان توسط شهردار بوشهر
- پروژه راهآهن بوشهر- شيراز؛ وعدهها در دوراهي عمل و انتظار
- آقاي رئيس جمهور، به وعده خود براي رفع فيلترينگ عمل کنيد
- مهدي طارمي، پنجرة معرفي استان بوشهر در اروپا
- وفاقشکني نفتيها عليه مديريت استان بوشهر
- از افول ستاره «رصدخانه مهر» جلوگيري کنيم!
- چالش انتصاب استاندار بومي؛ براي توسعه استان بوشهر!
- به ياد سی سال دوران خوش معلمي
- پرواز با اژهاي، پرواز بدون اژهاي
- کمبود امکانات درماني استان بوشهر، مردم را آواره غربت کرده
- در آستانه دولت جديد، هزار آرزوي بر زمين مانده داريم
- طارمي ميخواهد دِين خود را به فوتبال بوشهر ادا کند
- دموکراسي در تصدي مسئوليت
- جوانان نگرانند که صدايشان شنيده نشود و مطالباتشان ناديده گرفته شود
پربیننده ترین