اکبر نهاری: سال ۱۳۵۶ بعد از پایان دوره تربیت معلم و قبل از اعزام به خدمت سربازی چند ماهی به عنوان پیمانی مشغول به خدمت شدم. محل خدمتم شهرستان کنگان تعیین شد و با سلام و صلوات خود را به محل خدمت رساندم. محل خدمتم مدرسه راهنمایی آریای کنگان تعیین گردید، همکارانم هم تا آن جا که ذهنم یاری می کند، آقای سید مسلم مهیمنی مدیر مدرسه...
اکبر نهاری: سال ۱۳۵۶ بعد از پایان دوره تربیت معلم و قبل از اعزام به خدمت سربازی چند ماهی به عنوان پیمانی مشغول به خدمت شدم. محل خدمتم شهرستان کنگان تعیین شد و با سلام و صلوات خود را به محل خدمت رساندم. محل خدمتم مدرسه راهنمایی آریای کنگان تعیین گردید، همکارانم هم تا آن جا که ذهنم یاری می کند، آقای سید مسلم مهیمنی مدیر مدرسه، آقای محمد مهر آور مسئول امور دفتری، دبیران مدرسه تا آن جا که به خاطر می آورم؛ آقایان: صفری نژاد، محب زاده، درخشنده ( دبیر زبان)، الله کرم محمدی، صفدری و... بودند.چون رشته ام علوم انسانی بود هر چه درس مربوط به این رشته می شد از قبیل: املا، انشا، تاریخ، جغرافیا و ... در کیسه ای ریختند و بر دوش نازک من گذاشتند.
در آن زمان از وسایل کمک آموزشی خبری نبود و معلم باید از هر ترفندی برای تفهیم درس سود می برد.
آن روز درس جغرافیا داشتم و سعی می کردم به هر شکل ممکن تدریس خوبی داشته باشم، از هر چه که نام می بردم، بچه ها اظهار بی اطلاعی می کردند و می گفتند: آقا ما ندیده ایم.
بالاخره به جان آمدم و گفتم: شما خلیج فارس را که دیده اید؟
یکی از دانش آموزان که از سوالات من خسته شده بود، گفت:"آقا، شما از شهر اومدید، وضعتون خوبه، هی از ما سوالات گوناگون می پرسید، این جا ما از تمام امکانات بی بهره ایم، نقشه کجا؟ کره جغرافیایی کجا؟ خلیج فارس کجا؟ ما نمی فهمیم اینا برگ چه درختین".
از سخنان شیرین این دانش آموز خنده ام گرفتم و با تمام بی تجریگی هیچ عکس العملی نشان ندادم، آن سال ها کنگان فقط یک خیابان ورودی داشت که به دریا ختم می شد و از اول این خیابان دریا پیدا بود، مدرسه هم نزدیک همین خیابان بود، گفتم : آقا جون برو سر همین خیابان بایست، خلیج فارس را می بینی. پسر بچه با تعجب پرسید: "آقا همی دریای خومو، خلیج فارسن؟" گفتم : بله آقا همین دریای خودتان.
آخرین اخبار
- عيد اومد، خيمه زد به صحراي دلوم
- زنان هنرمند سعي دارند به اندازه مردان نقشي محوري در غني سازي هنر داشته باشند اما کمتر ديده شدهاند
- شاهنامه؛ هويتي که در حال فراموشي است
- تلاش هميشگي زنان و دختران براي احقاق حقوق خود
- از نگاه جنسيتي جامعه به زنان بيزاريم
- براستي زن بودن کار مشکلي است
- از سَتّاره فرمانفرمائيان تا مسموم سازي دختران
- حلاليت طلبيدن يا عذرخواهي
- به ياد منصور بهرامي و عشقش به بوشهر/ هنرمندي که خودش بود
- هنرمندان جوان را فراموش نکنيد
- تاثير و جايگاه منوچهر آتشي در فضاي ادبي ايران زمين
- توليد خشم با حذف طبقه متوسط
- عميق مثل اقيانوس
- کتاب مطبوعات و شهروندی
- 32 ساعت شيفت داروخانه طول مي کشيد و از شدت خستگي به گريه مي افتادم
پربیننده ترین
- حلقه سیدزاده و یاحسینی در دانشنامه بوشهر وجود ندارد
- عيد اومد، خيمه زد به صحراي دلوم
- عکس هائی دیدنی از سریال به یاد ماندنی دلیران تنگستان
- مقالات نسیم جنوب در سوگ آتشی
- هزار شماره نسيم جنوب و هزاران تشکر
- استانداری فارس الحاق روستاهای هرمزگان به فارس را کلید زد
- گورستان لنج ها در بوشهر
- پيوسته نگاه به جلو و آينده اي مترقي داشتيم
- اولين روز رفتن به مدرسه بوذرجمهري بوشهر
- تصویری زیبا از بوشهر
- که بسته پایم...؟
- تصاویر سربازان انگليسي تحت فرمان انگليس در بوشهر
- دیدنی های بوشهر: کلیسای ارامنه گریگوری
- آقاي استاندار، «گذشته چراغ راه آينده است»
- آقای رئیس جمهور! بیش از این عقب ننشینید