طراحی سایت
تاريخ انتشار: 19 دي 1402 - 10:53

يونس قيصي زاده

دهها اتفاق ناگوار، ميتوانست طور ديگري اتفاق ميافتاد اگر که ما خودمان سرنوشت خودمان را مينوشتيم، اما در دنيايي زندگي ميکنيم که کنترل چنداني بر آنچه در بيرون از ما ميگذرد، نداريم. در اين صورت براي حفظ سلامتي روانيامان، چارهاي جز پذيرش آن چه رخ داده هست، نداريم. اما قبل از اين که دير شود، قدر کساني را که دوست داريم بدانيم، لحظههاي اين زندگي با هم بودن، هميشگي نيست، به خاطر مسائل جزيي، کدورت و ناراحتي و دلخوري را جايگزين عشق و دوستي و علاقه نکنيم، هواي کساني را که دوستشان داريد، در اين اوضاع پرآشوب، داشته باشيد...

 

تلخيهايي که بايد از آنها گذشت 

دکتر يونس قيصيزاده

در سريال «تا ابد» (FOREVER) کارگاه پليسي که شوهرش، کشته شده است، با غمي عميق دست و پنجه نرم ميکند و نميتواند با غم از دست دادن شوهرش کنار بياد تا اينکه در حين صحبت با دوست خود ميگويد که آخرين باري که با شوهرش صحبت کرده، يک مشاجره با هم داشتند و بدون خداحافظي از خانه خارج شده است و صبح همان روز هم شوهرش را از دست ميدهد.

بعضي از رفتارها، خاطرات و اتفاقات، کاش هيچ وقت رخ نميدادند، بارها پيش آمده که بعدها گفتهايم کاش چنين کاري نميکردم، کاش چنين حرفي نميزدم، کاش طور ديگر رفتار ميکردم و يا سکوت ميکردم و اي کاش...

اما همه اينها ديگر گذشته است، همه اينها تمام شده است، همه اينها ديگر خاطرات تلخي است که بايد از آنها گذشت.

اگر زمان براي جبران هست، بايد معذرتخواهي کنيم، طلب بخشش کنيم، و بگوييم که دوستشان داريم و نگذاريم که کدورتي در دل بماند.

اگر هم مثل اتفاقي که بين زن و شوهر در سريال «تا ابد» افتاده و ديگر وقت جبران نيست، بايد خودمان را ببخشيم، سرنوشت حکايتهاي عجيبي دارد، ممکن بود که همين مرد، ظهر با دسته گلي براي همسرش، به خانه برميگشت و مثل بقيه مشاجرهها، رابطه به خوبي و خوشي ادامه مييافت. اما الان که اينطور نشده، بايد گذشت.

دهها اتفاق ناگوار، ميتوانست طور ديگري اتفاق ميافتاد اگر که ما خودمان سرنوشت خودمان را مينوشتيم، اما در دنيايي زندگي ميکنيم که کنترل چنداني بر آنچه در بيرون از ما ميگذرد، نداريم. در اين صورت براي حفظ سلامتي روانيامان، چارهاي جز پذيرش آن چه رخ داده هست، نداريم. اما قبل از اين که دير شود، قدر کساني را که دوست داريم بدانيم، لحظههاي اين زندگي با هم بودن، هميشگي نيست، به خاطر مسائل جزيي، کدورت و ناراحتي و دلخوري را جايگزين عشق و دوستي و علاقه نکنيم، هواي کساني را که دوستشان داريد، در اين اوضاع پرآشوب، داشته باشيد.

«گابريل گارسيا مارکز»، نويسنده مشهور کلمبيايي و برنده جايزه نوبل ادبيات، در نامهاي مينويسد: «اگر ميدانستم اين آخرين دقايقي است كه تو را ميبينم، به تو ميگفتم: دوستت دارم و نميپنداشتم تو خود اين را ميداني. هميشه فردايي نيست تا زندگي فرصتي ديگر براي جبران اين غفلتها به ما دهد. كساني را كه دوست داري هميشه كنار خود داشته باش و بگو چقدر به آنها  علاقه و نياز داري. مراقبشان باش. به خودت اين فرصت را بده تا بگويي: «مرا ببخش»، «متاسفم»، «خواهش ميكنم»، «ممنونم» و از تمام عبارات زيبا و مهرباني كه بلدي استفاده کن... به دوستان و همه آنهايي كه دوستشان داري بگو چقدر برايت ارزش دارند».

 


نظرات کاربران
هنوز نظري براي اين مطلب ارسال نشده.
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما:

آخرین اخبار

پربیننده ترین