طراحی سایت
تاريخ انتشار: 08 ارديبهشت 1403 - 09:38

دکتر يونس قيصي زاده :  اگر والدين مراقب سلامت روان خود نباشند و درگير بحرانهاي روحي و رواني شوند، يک رابطه قابل اعتماد نميتواند بين آنها با فرزندانشان ايجاد شود. ايجاد استرس، مشکلات مداوم يا درگيريهاي مکرر در زندگي زناشويي و يا بيرون از محيط خانواده، بر خلق و خوي ما و توانايي ما در توجه و پاسخگويي به فرزندانمان تأثير منفي ميگذارد. بنابراين مهم است که سعي کنيد اين مشکلات را مديريت کنيد

چهار نکته براي رابطه پايدار والدين با فرزندان نوجوان

دکتر يونس قيصي زاده

1- علاقه نشان دهيد: اساس هر رابطهاي علاقه است. مهم است که به فرزند نوجوان، نشانههاي علاقه داشتن را نشان دهيد. به عنوان مثال ميتوانيد به فرزندان خود بگوييد: «من به آنچه که شما انجام ميدهيد، فکر ميکنيد و احساس ميکنيد، علاقهمند هستم و مايل هستم در موردش بيشتر بدانم.»

بيان و داستان آنچه فرزندان درباره رفتار و افکار و احساسات خودشان ميگويند، خيلي مهم است، زيرا از طريق اين داستانها و حرفها، ما را به دنياي خود، افکار و احساسات خود ميبرند. اساس درک والدين از فرزندان خود، درگير شدن در دنياي آنهاست، زيرا دنياي آنها با دنياي بزرگسالان متفاوت است و والدين ممکن است درک درستي از آن نداشته باشند.

والدين با پرسيدن سوالات درباره رفتار و افکار و احساسات فرزندان خود، ميتوانند نشان دهند که به فرزند خود اهميت ميدهند و به او نشان دهند که براي آنها مهم است.

در برخي از مواقع والدين ميتوانند از افکار و رفتار فرزندان خود که نميپسندند، انتقاد کنند اما براي اينکه فرزندان اعتماد به نفس پيدا کنند، انتقاد بايد با دقت انجام شود، زيرا اعتماد به نفس زماني ايجاد ميشود که آنها متوجه شوند که به آنچه ميگويند و ميکنند، والدين با احترام برخورد ميکنند و افکار و رفتار و احساسات آنها را ناديده و يا به تمسخر نميگيرند.

در اغلب مواقع، نوجوانان دوست ندارند تا افکار و احساسات خودشان را با والدين مطرح کنند، در اين مواقع هم باز والدين ميتوانند با دقت در اعمال و رفتار فرزندان خود، همچنان زمينه نشانه علاقمند بودن به اعمال و افکارشان را فراهم کنند و سر صحبت را با آنها بگشايند و درهاي ارتباط با فرزندان را باز نگه دارند.

 

2.براي يکديگر وقت بگذاريد: روابط بين والدين با فرزندان نوجوان، اگر  موقتي باشد، نميتواند رشد کند و ادامه داشته باشند. ارتباط صميمانه و هميشگي، زمان و اعتماد ميخواهد.

والدين ميتوانند براي ارتباط بهتر با فرزندان خود، زمانهايي را اختصاص دهند، مانند وعدههاي غذايي مشترک، پيادهروي مشترک، ديدن برنامه مورد علاقه فرزندان، شرکت در برنامههاي مورد علاقه آنها و...  اينها فرصت را براي احساس با هم بودن و گفتگو با يکديگر فراهم ميکنند.

فعاليتهاي مشترک (چه به عنوان يک خانواده و يا با تک تک فرزندان) همچنين امکان تجربههاي جديد، آشنايي بيشتر با يکديگر و تجربهاي را فراهم ميکند که رابطه اصلي همچنان حفظ شده و عليرغم احساسات و خُلقيات مختلف، تحت تأثير قرار نميگيرد. بنابراين مهم است که هميشه به دنبال فرصتهايي باشيد که امکان گفتگو را فراهم ميکند.

 

3.ابراز محبت کنيد: فرزندان هميشه نياز به احساس دوست داشته شدن توسط والدين دارند. البته گفتن اين موضوع به آنها، کافي نيست بلکه آنها بايد اين دوست داشته شدن را احساس کنند و در رفتار و اعمال والدين آنرا مشاهده کنند.

نشان دادن دوست داشتن فرزندان در سنين کودکي راحت هست، والدين زماني که فرزند کودکشان استرس دارد يا ناخوش هست، آنها را در آغوش ميگيرند و ميبوسند، اما با رشد فرزندان، اوضاع تغيير ميکند و بروز نشانههاي دوست داشتن فرزندان سختتر ميشود و ابراز محبت اغلب کاهش مييابد. اما والدين به نوجوانان نيز بايد نشان دهند که واقعاً همچنان آنها را دوست داريد و به آنها اهميت ميدهيد.

والدين بايد متوجه اين تغيير شرايط و اوضاع باشند و مثلا جلوي دوستان و اقوام و فاميل، بهطور علني عشق و علاقه خود را نسبت به فرزند نوجوان با شور و حرارت ابراز نکنند، چرا که به احتمال زياد باعث ناراحتي و عصبانيت فرزندشان ميشود، شايد مناسب باشد که ابراز عشق و علاقه، در خانه و بدون حضور ديگران صورت گيرد و يا در اين زمينه ابتکاراتيگ و خلاقيتهايي از طرف والدين انجام گيرد، همانند اتفاقات خوشايند گاه و بيگاه ناگهاني که ميتوانند براي فرزند نوجوان خود، رقم زنند مثل سورپرايز سالروز جشن تولد و يا مناسبتهاي شاد ديگر.

 بنابراين مهم است که در اين دوران، والدين شيوههاي جديد ابراز عشق و محبت به فرزندان نوجوان خود را بياموزند و از آن غافل نشوند.

 

4.مراقب خودتان باشيد: اگر والدين مراقب سلامت روان خود نباشند و درگير بحرانهاي روحي و رواني شوند، يک رابطه قابل اعتماد نميتواند بين آنها با فرزندانشان ايجاد شود. ايجاد استرس، مشکلات مداوم يا درگيريهاي مکرر در زندگي زناشويي و يا بيرون از محيط خانواده، بر خلق و خوي ما و توانايي ما در توجه و پاسخگويي به فرزندانمان تأثير منفي ميگذارد. بنابراين مهم است که سعي کنيد اين مشکلات را مديريت کنيد تا باعث نشود تا از فرزندان خود، غافل شويد. خيلي از موارد و اتفاقاتي که در زندگي زناشويي و غيره ميگذرد، در مقابل چيزي که در رابطه با همسر و فرزندان خود از دست ميدهيد، ناچيز و قابل گذشت هستند، در اين شرايط بهتر است که با ديد گستردهاي به اوضاع و احوال نگاه کنيد و رفتارهاي خود را بر اساس حفظ روابط خانوادگي و خصوصاً فرزندان، تنظيم کنيد.

 از طرفي لازم نيست که فرزندان شما درگير مشکلات بزرگسالي شما شوند و به نوعي آنها را در استرس و درگيريهاي بزرگسالي خود، شريک کنيد. شايد با گذر زمان اين مشکلات بزرگسالي شما رفع شود، اما تاثير بد آن بر فرزندان باقي خواهد ماند.

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و هفتم، شماره 1079)


نظرات کاربران
هنوز نظري براي اين مطلب ارسال نشده.
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما:

آخرین اخبار

پربیننده ترین