فاطمه جمالپور: تمام روزنامهنگاران ایرانی که روزیروزگاری دانشجوی دانشکده علوم ارتباطات دانشکده علامه طباطبایی بودند گزارشنویسی را از جزوه چشم عقاب او یاد گرفتهاند و صدای بمی که میخواند: «از نایین که 250کیلومتر در جهت شمالشرقی دور شوی و دهها دوراهی و سهراهی بیتابلو را پشتسر بگذاری به جندق میرسی، در حالی که مدام دلهره داشتهای که اگر ماشین از رفتن ماند چه خواهی کرد. در جایی که توفان شن به فاصله چندساعت، تپهای را از زمین میکند، مسافری را با خاک مومیایی میکند و آبادیای را به فراموشگاه تاریخ میسپارد، تکدرختی میتواند نشان از زندگی باشد حتی بوته خاری یا نهال تاغی... .» محمدمهدی فرقانی خبرنگار، گزارشگر، دبیر سرویس، عضو شورای سردبیری و عضو شورای تیتر روزنامه کیهان، در سالهای 1351 تا 1375 و حالا استاد روزنامهنگاری دانشگاه علامه طباطبایی، از معدود استادان جامعه دانشگاهی علوم ارتباطات است که به قول خودش «خاک تحریریه خورده». سهسال پیش در چنین روزهایی موضوع کلاس گزارشنویسی ما نمایشگاه مطبوعات بود. در روزهای دولت احمدینژاد و معاونت مطبوعاتی «رامین» و حالا سهسال بعد در همان روزها، به سراغ او رفتیم تا روایت و نظر او را درباره نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاریها جویا شویم. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
از سالهایی که دبیر سرویس گزارش روزنامه کیهان بودید یا روزنامهنگار، چه خاطرهای از نمایشگاه مطبوعات دارید؟
آنموقع هنوز دایر نشده بود، ما حدود 20سال است جشنواره مطبوعات داریم اما نمایشگاه مطبوعات این اندازه قدمت ندارد. تا جایی که من یادم میآید از اواخر دهه 70 نمایشگاه اضافه شد در کنار جشنواره.
در تمام این سالها به نظرتان نمایشگاه مطبوعات چه تغییری کرده؟ کدام سالها بهتر بوده و پربارتر و کدام سالها خیر؟
نمایشگاه مطبوعات در تمام این سالها چندان تغییر نکرده است، تنها مجموعهای بوده از دکههای مطبوعاتی، اما مردم و شهروندان این فرصت را پیدا میکنند که در یک برنامه محدود زمانی، به طور نسبی با تعداد بیشتری از نشریات کشور آشنا شوند و عناوین، زمینههای فعالیت، آدمها و دستاندرکاران را از نزدیک ببینند و نظرات خود را منتقل کنند. این فرصت مغتنم است؛ حالا برخی سالها مشارکت مطبوعات کمتر بوده، برخی سالها بیشتر. برخی سالها به دلیل سیاسی یا شرایط خاصی که بود یک مقدار انگیزه کمتری برای مشارکت در میان مدیران مطبوعات وجود داشت و برخی سالها بیشتر؛ به نظر میرسد امسال مشارکت بهتر و بیشتری وجود داشته باشد.
برخی میگویند بهترین سالهای عمر نمایشگاه مطبوعات، سالهایی بود که با نمایشگاه کتاب همزمان بود. نظر شما چیست؟
خیر من موافق نیستم. مطبوعاتیها هیچوقت دلخوشی از ادغام در نمایشگاه کتاب نداشتند چراکه در آن سالها نمایشگاه مطبوعات همیشه در سایه نمایشگاه کتاب بود. من همیشه معتقد بودم مطبوعات اینقدر تشخص دارند که نمایشگاه مستقلی در زمان و مکان مستقل داشته باشند و این بر اعتبار آنها خواهد افزود.
به نظر شما نمایشگاه مطبوعات چقدر توانسته به رشد و ارتقای مطبوعات کمک کند؟
هر نمایشگاهی اگر پشتوانههای فکری، توسعهای، عمومی، علمی و حرفهای به آن معنا نداشته باشد، برگزاریاش به رفتار و عمل نمایشی تبدیل میشود. نمیگویم این عمل نمایشی واجد هیچ اثری نیست اما اثرش خیلی محدود خواهد بود. در حد آشنایی دکهداران مطبوعات با یکدیگر، مدیران مطبوعات و خبرنگاران با یکدیگر یا در حد دیدار با مردمی که از نمایشگاه بازدید میکنند. همه اینها که چی؟! آخرش که چی؟
اگر قرار باشد مطبوعات ما با محدودیتهای مختلفی روبهرو باشد اگر قرار باشد قوانین حمایتکنندهای وجود نداشته باشد؛ نمایشگاه چه نقشی دارد، جز اینکه این نمایش داده شود که ما اینهمه روزنامه داریم، اینهمه نشریه داریم که چه شود؟ حوزه و دایره عمل و تاثیرش کجاست؟
زمانی میتوان برپایی نمایشگاه را اقدامی توسعهای تلقی کرد که واقعا یک جامعیت داشته باشد؛ قوانین حمایتکننده، فضای ذهنی و فرهنگی حمایتکننده از مطبوعات و فعالیتهای حرفهای روزنامهنگاری وجود داشته باشد. در این صورت وقتی مطبوعات در نمایشگاه حضور داشته باشند، میتوانند ارتباطات خود را با جامعه تحکیم کنند، شناخت بهتری از مخاطب و نیازهای آن پیدا کنند. اما حالا حتی اگر فرض را بر این بگذاریم که اگر شناخت از نیازهای مخاطب پیدا کنند، چقدر میتوانند نسبت به تحقق آنها اقدام کنند؟
بنابراین ضمن اینکه ما به هر حال هر بزرگداشتی از مطبوعات را ارج مینهیم و به هر حال فکر میکنیم این روزها روزهایی است که میتوان به نوعی توجه عمومی اعم از مردم و مقامات را نسبت به حساسیت و اهمیت کار مطبوعات جلب کرد و این نمایشگاه، ابزاری است برای جلبتوجه و شناخت بیشتری که ممکن است میان روزنامهنگاران و جامعه و مخاطبانشان شکل بگیرد اما در عمل لازم است این نوع اقدامات نمایشی با اقدامات اساسی و زیربنایی همراه شود.
وزارت ارشاد و مدیران رسانهها برای اثربخشی بیشتر نمایشگاه چه کاری میتوانند انجام دهند؟
هیچ کار، یک ارادهای از بالا لازم است. حتی وزارت ارشاد هم با اینکه متولی امر مطبوعات است واقعا قادر نیست تحولی در این زمینه ایجاد کند ارادهای عمومی و فراگیر از بالا لازم است و این نیازمند یک تغییر فرهنگی و نگرش فرهنگی است نسبت به جایگاه، مسوولیت و حقوق مطبوعات.
در میان مسوولان؟
در وهله اول مسوولان و بعد جامعه؛ یعنی بپذیریم مطبوعات و رسانهها اساسا نقش نظارتی دارند، حقوقی دارند که باید تامین شود و در صورت تحقق این حقوق، باید پاسخگوی عملکرد خود باشند. این ذهنیت فرهنگی باید شکل بگیرد و به تناسب این ذهنیت فرهنگی، قوانین و مقررات حمایتکننده وضع و تصویب شود تا یک نوع استقلال حرفهای، امنیت شغلی و تضمین حقوقی لازم برای فعالیت روزنامهنگاران به وجود بیاید و البته در آن سو هم باید تشکلهای صنفی روزنامهنگاران شکل بگیرد که نظارت کنند بر عملکرد اعضای این صنف و در صورت تخلف رسیدگی کنند و در عین حال، پاسدار حقوقشان هم باشند.
اگر وضع موجود همین باشد چه؟ وزارت ارشاد چه اقداماتی میتواند برای پربارترشدن و فاصلهگرفتن از تکرار یک اتفاق مشابه نمایشی انجام دهد؟ چراکه دولت سال گذشته نمایشگاه را برگزار نکرد تا امسال پربارتر برگزار شود.
واقعا هیچ معجزهای نمیتوان انجام داد. حداکثر کاری که میتوان انجام داد، نشستهای تخصصی جنبی است تا به دانش حرفهای موجود افزود و یک مقدار آگاهیها را در زمینه حقوق و بایستههای روزنامهنگاری ارتقا داد و کمک کرد به شکلگیری فضای مورداشاره در درازمدت؛ وگرنه به صورت مقطعی هیچ اتفاق خاصی نمیافتد.
ارزیابیتان از فعالیت مطبوعات در یکسالونیم گذشته از عمر دولت یازدهم چیست؟
اوایل روزنامهها آمدند تغییر کنند اما برخی رویهها و اقدامات، شتاب تغییرات را کند کرد. وقتی ما با بخشنامهها و دستورالعملهای برخی نهادها روبهرو میشویم که محدوده تعیین میکنند برای روزنامهنگارها؛ حقوقدانها باید نظر دهند که آیا با قانون اساسی مغایرت دارد یا خیر؟ این مصداق نقض یکی از مواد قانون مطبوعات است که یک مقام دولتی نباید برای چاپ و عدم چاپ مطلب فشار وارد کند به روزنامهنگارها و مغایرت دارد با نص صریح قانون مطبوعات که میگوید مطبوعات و نشریات در بیان مطالب آزادند.