به بهانه ساخت بيمارستان نفت در شيراز
عدم همکاري براي ساخت بيمارستان خصوصي در بو شهر
مصطفي دشتي
در مورد آغاز عمليات اجرايي ساخت بيمارستان صنعت نفت درشيراز لازم دانستم به استحضار برسانم چندين بار دکتر مهرساي فوق تخصص اورولوژي اهل بوشهر مقيم تهران که سالها در بيمارستان سيناي تهران در بخش پيوند کليه کار مي کرد و نود درصد پيوند مردم استان بوشهر را خود به عهده گرفته بود و اکنون به عنوان مشاور در بخش ? هاي اورولوژي چند بيمارستان پزشکان مربوطه از تخصص وتجربه ايشان استفاده مي ? نمايند، تصميم قاطع براي ساخت بيمارستاني تخصصي در بوشهر گرفته بود و تقاضا کرده بود تا زميني در اختيارش قرار داده شود تا براي رفاه حال بيماران زادگاه خود در بوشهر اين بيمارستاني خصوصي را احداث نمايد که مردم مجبور نشوند جهت معالجه به شيراز يا تهران بروند.
ولي اطلاع کامل دارم کوچکترين همکاري با وي نشد. اما در حالي که شيراز از نظر پزشکي خاصه بيمارستانهاي خصوصي از هر نظر بي ? نياز است، سهم مردم بوشهر اکنون قرار است در آنجا هزينه شود! حالا نمايندگان و استاندار بگويند اين چنان کرديم و آن چنان کرديم، چه فايده وقتي نمي ? توانند از حقوق مردم بوشهر دفاع کنند.
خدا خودش دلش براي مردم اين استان بسوزد.
شهر وند صياد نمونه بوشهر
جواد غلام نژاد جبري : از موقعي که ماهيگيري را براي سروسامان دادن تعاوني گذاشت کنار و به عنوان رئيس تعاوني اسکله صلح آباد انتخاب شد، بي شک و بي ترديد هرساله به عنوان بهترين اسکله صيادي در بوشهر شناخته مي ? شود.
نظافت، آوردن امکانات براي ص يادان ازجمله پمپ، بنزين و گازوئيل، گذاشتن دوربين و نگهبان براي شناورها، ايجاد شغل براي چندين نفر بومي و حتي فعاليت در کارهاي فرهنگي و ورزشي هم براي جوانان محل و هم براي صيادان از جمله کارهاي بسيار زيادي است که کرده، فقط ناخدا هادي بزم جهاني در بين تمام اسک له ? ها اين ? گونه از تيم فوتبال براي صيادان و جوانان محل و فعاليت ? هاي فرهنگي از چاپ کتاب و... حمايت کرده و در کنار جوانان محل هميشه بوده است.
براي صيادان هميشه سينه سپر کرده است و براي حق و حقوقشان هر روز در حال دويدن است تا حقي از صيادان اسکله صلح آباد بوشه ر ضايع نشود.
پيشنهاد مي ? کنم که به عنوان شهروند نمونه شهر در روز بوشهر از ناخدا هادي بزم جهاني تقدير و تشکر گردد. اهالي مردم صلح آباد يک مرد به تمام معنا را در محل خود دارند.
خيام در زندگي شخصي اون ? جوري که در تاريخ آمده، خلق تنگي داشته و کم حوصله بوده و جواب سوالش نمي ? شد کرد. اما اگر در اين زمانه ما مي ? بود، حت من مي ? گفت تنها گروهي که بعد از چند صد سال مرا درک کرده ? اند، همين شما بوشهري ? ها بوديد که به آواز طرب، خوش هستيد و بي دغدغه ديروز و فردا، امروز را خوش داشته ? ايد...
محمدلطفي: اينجا در پس كوچه ? هاي زخمي تاريخ موسيقي است که زخم ? هايمان را مي ? شويد تا در روزها و قرارهاي معين ساده و بي ? تکلف، در اين تبعيدگاه جبر زيستن ادامه را تاب بياوريم. فستيوال موسيقي در بوشهر از مدار روح ? نوازي به رويدادي مستقل و به همت تعدادي هنرمند و هنر دوست، در بندر ما که سابقه ? اي به درازناي تاريخ در اين بخش دارد، برگزار و حالا ديگر رفته رفته از مرزها پا فراتر نهاده است...
رضا نکيسا: موسيقي اين شهر عجين شده با فرهنگ ديرپاي اين ديار تاريخي و کهن ميراثي است بس گرانبها که حفظ و اشاعه آن وظيفه ذاتي همه ساک نان اين ساحل غرور آفرين است. بايد تاکيد کرد که نمي ? شود از موسيقي گفت و از اساتيد اين حوزه از جمله محسن شريفيان و آکا صفوي نگفت، هنرمنداني که با دانش موسيقيايي آن ? ها توجه کمتري شده است.
حسن خطام اين کلام تاثير شگرف اين...
عباس شاهپيري: اين ? که در منطقه و شهري جشنواره ? اي هنري با عناوين مختلف و با استفاده از نام و قدمت ديرينه يک شهر برگزار شود، اما هنرمندان، برگزارکنندگان و مديران فرهنگي آن ديار از اين ? که شهرشان فاقد سينما، و مکاني مناسب براي اجراي برنامه ? هاي مختلف هنري است، دغدغه و يا پيگيري جمعي براي راه اندازي مکان ? هاي هنري نداشته باشند، اين رخدادها در قامو س فرهنگ و هنر مي ? تواند فاقد اعتبار و ارزش هنري باشد...
در کوچه فستيوال بوشهر چه مي ? گذرد؟
نرگس مهرداديان: اگر در کوچه پس کوچه ? هاي چهار محله ? بوشهر قدم بزنيد، در محله ? شنبدي به يک کوچه مي ? رسيد، که يک طرفش حسين رومي سازهايش را کوک مي ? کند، روبرويش روي چهارپايه ? هاي کوتاه چوبي مي ? توانيد چاي دمي تازه در استکان کمر باريک بنوشيد. کمي آن طرف ? تر هم در چوبي ? کافه حاج رئيس را مي ? بينيد. در اين کوچه هفته ? اي چند روز صداي ساز و آواز به گوش مي ? رسد. اما 6 روز از سال اين ? جا غوغا مي ? شد. هلهله ? اي از آواهاي لري، خراساني، آذربايجاني و جنوبي! عمارت حاج رئيس اسفند مهمان گروه ? هايي از جاي جاي ? ايران مي ? شود تا با همنوايي به استقبال عيد نوروز بروند.
احسان عبدي ? پور از ايده ? کوچه فستيوال مي ? گويد که از کافه لاله اسکندري در تهران، زماني که هنرمندان محلي هرمزگان در آن ? برنامه اجرا مي ? کردند، شکل گرفت. احسان به همراه ادريس ب رادرش که برگزار کننده ? اين رويداد هستند تصميم مي ? گيرند فراخواني دهند تا هنرمندان مختلف را از چهارگوشه ? ايران جمع کنند. تا در اسفندماه، آهنگ ? هايي محلي از نواحي مختلف ايران در اين شهر نواخته شود.
سفر به بوشهر به خودي خود سفري کم ? نظير است. چه رسد به آنکه فستي والي از موسيقي ? هاي محلي هم در يکي از بهترين ماه ? هاي سال در آن اجرا شود. شايد نغمه ? ني ? انبان محسن شريفيان توي گوش مردم مي ? پيچد که اين چنين به تکاپو مي ? افتند. البته همچنان در مواقع مختلف سال، به ? خصوص عيد نوروز هنرمندان به ? نام موسيقي محلي جنوبي در عمارت ? هاي ب وشهر ميزبان مردم هنردوست هستند.
احسان عبدي ? پور مي ? گويد: «پيام برگزاري جشنواره موسيقي کوچه فستيوال در کنار هم بودن و سازها را به نام مردم کوک کردن و با هم و براي هم نواختن است». قطعه ? هايي از موسيقي محلي نقاط مختلف ايران توسط گروه ? هاي به ? نام موسيقي از خوز ستان، هرمزگان، کردستان، لرستان، گيلان، آذربايجان و خود بوشهر اجرا مي ? شود. پس از اجرا گپ و گفت دوستانه نوازندگان، خوانندگان و مردم تا پاسي از شب ادامه خواهد داشت.
(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1074)
حضور در بيش ? از ده نمايشگاه انفرادي و گروهي در سطح استان و خارج از استان و برگزاري بيش از 50 ورکشاپ نقاشي ? خط در سطح استان، ارسال چندين اثر نقاشي ? خط در گالري ? هاي کشور ابوظبي و در حال حاضر در آموزشگاه هنري مشغول به تدريس اين هنر هستم.تاز گي هم نمايشگاه گروهي بنده به همراه 15 نفر از هنرجوهايم در عمارت تاريخي دهدشتي برگزار شد که با استقبال کم ? نظيري روبرو شد...
بشير علوي: گريز از جنگ و پيش ? آمدهاي آن، راه نجات زن، مشکلا ت و گرفتاري ? هاي زنان به ? ويژه در برابر مردان، و ذهن قوي و جستجوگر زنان از جمله مؤلفه ? هايي هستند که در داستان ? هاي کوتاه اين مجموعه يافت مي ? شوند. نوع پردازش به متن و زبان، و شيوه برخورد با شخصيت ? ها و نحوة بيان مشکلات و بروز دادنِ آن ? ها نوعي نگاه زنانه را به م تن نشان مي ? دهد؛ نگاهي که از ديد يک نويسندة زن نمي ? تواند پنهان بماند...
دکتر ابراهيم شفيعي: همانگونه که آلودگي ? هاي محيط زيستي گسترده و آسيب ? هاي اجتماعي گوناگون آن نصيب بوشهر و درآمد اين منابع خدادادي استان صرف کل کشور مي ? گردد، اين حق مردم استان هست که بخشي از در ? آمد اين منابع زيرزميني نيز صرف پيشرفت و توسعه و از جمله خدمات بهداشتي و درماني استان که ضرورت آن بر هيچکس پوشيده نيست، گردد. از طرفي خود شهر شيراز به علت برخورداري از بيمارستانهاي متعدد دولتي و خصوصي، نسبت به استان بوشهر در جايگاه...
پاريس در بزم خيام ? خواني بوشهري ? ها
نمايش فيلم «خيام در بوشهر» در پاريس
فيلم مستند «خيام در بوشهر» در جمع 9 فيلم انتخاب شده براي اکران در فستيوال «احترام به ايران » در شهر پاريس قرار دارد.
اين فيلم در 14 بهمن ماه 1402 به نمايش در خواهد آمد.
ياسين ? محمدي کارگردان فيلم مستند «خيام در بوشهر» اعلام کرد که اين فيلم در روز سوم فوريه (14 بهمن) در ساعت 16 در سينما ? L'Entrep پاريس نمايش داده ? شد.
بولتن فستيوال، فيلم «خيام در بوشهر» را چنين معرفي کرده است:
«در فيلم خيام در بوشهر راوي مانند يک قصه ? گو با صدايش ما را در فضايي جادويي قرار داده تا هر کسي را به رويا ببرد. سخنوري گرم او همراه با مراسم گرم و شادي که زندگي را نشانه ? گذاري مي ? کند.
در اين فضا- زمان، ما با ساکنان محلي با کلمات اجدادي، زندگي معمايي و جذابي را مي ? خوانيم و مي ? رقصيم.
محيط اين فيلم که از نزديک، مجالس فرهنگي و موسيقايي بوشهر را به نمايش مي ? گذارد، پنجره ? اي است در روح جشن و انرژي پايان ? ناپذيري که شهر در خود دارد، گويي دائماً توسط امواج خليج ? فارس تغذيه مي ? شود و اين چهره «کم تصوير شده» مردم ايران است.»
اين مستند به تهيه ? کنندگي و کارگرداني ياسين محمدي در طي 8 سال فيلمبرداري و ساخته شده است.
عوامل فيلم:
تهيه کننده و کارگردان: ياسين محمدي. تدوين: مصطفي غضنفري، کسري کمايي. فيلمبرداران: امين محمدي، حسين حيدر پور، مهدي جهان ? افروزيان. صدابردار: ميثم قيصي ? زاده. متن گفتار فيلم: احسان عبدي ? پور. صداي گفتار: عليرضا غفاري. اصلاح رنگ: فربد جلالي. صداگذاري: آرش قاسمي. تصاوير هوايي: حامد محمدي، امين گل افشان. عکاس: مريم شيخ سقا. مدير توليد: سجاد سليماني. تدارکات: کمال حسين پور، محسن خرمايي پور. هماهنگي: سيد احمدرضا هاشمي. گرافيک: محمد رحيمي زاده. روابط عمومي: حسين مظفري.
حسين حشمتي: و اما مسئله مهم تر وضعيت درمان اعم از بستري يا سرپايي است که اين يکي ديگر، آن قدر نازل و آبکي عرضه مي شود که 90 درصد از گروه هدف که تعداد آنان با احتساب افراد خانواده، به بيش از دو ميليون نفر تخمين زده مي شود مراتب نارضايتي و اعتراض خود را بارها به صورت کتبي و شفاهي به اطلاع مقامات عالي رتبه صندوق رسانيده اند اما مشکلات نه تنها رفع نگرديده بلکه روز به روز بدتر شده است...
دکتر نورالدين اميري: پس از چند هفته کلنجار رفتن با پيشنهادات و پيش دانسته ? هاي ذهني خود، ناگهان زني که از جنس دريا که سال ? ها پيش در کنار جاده بذري در انديشه من کاشته بود روييد. لحظه، لحظه ? اي زيبا توام با هيجاني شيرين بود که جانم بيدار نموده بود. موضوع را با صادق سعيدي هنرمند خلاق شهرداري بوشهر در ميان گذاشتم. پس از چندي استاد عطا صحرايي، يکي از تنديس ? سازان مطرح کشوري را به من معرفي نمود. پس طرح موضوع با استاد صحرايي و ...
غمگين ? ترين بخش آموزش فردي
حسين زيرراهي - مدرس توسعه فردي
غمگين ? ترين بخش آموزش رشد و توسعه فردي اين است که آنهايي که بيشترين نياز به آموزش را دارند کمترين ميل به يادگيري و رشد را نشان مي ? دهند. دقيقا برعکس در جبهه مقابل آنها که رشد بالايي داشته و زندگي موفق و شادي دارند بيشترين نياز به آموزش را حس مي ? کنند. سقراط اين موضوع را جهل فرهيخته ناميده است. او مي ? گويد من از بقيه داناترم چون به ناداني خود پي برده ? ام ولي ديگران همين ? قدر هم نمي ? دانند.
وقتي در اواخر سال 1398 تصميم گرفتم وارد عرصه آموزش موفقيت و توسعه فردي شوم سه دليل داشتم: ابتدا بخاطر خودم بود که ده ? ها سوال بي ? پاسخ در زندگي داشتم. دوم بخاطر خانواده، دوستان و نزديکانم كه مي ? توانستم آن ? چه ياد گرفته ? ام را با آن ? ها به اشتراك بگذارم، سوم كمك به مردم جامعه و کشورم. به هر حال در اين چند سال به اندازه يک کتابخانه کتاب جديد مطالعه کردم، آموزش ? هاي زيادي خريداري کردم، در دوره ? هاي مختلفي شركت كردم و تا جاي ممکن که وقتم اجازه مي ? داد براي نشر آموزش ? ها تلاش کردم. مانند همين ستون «زندگي آگاهانه» که با مساعدت نسيم جنوب عزيز تا الان بصورت مرتب مقالات کوتاه در آن منتشر مي ? شود .
در اين مدت بيشترين مراجعه را افراد رشد يافته و موفق به من داشتند. برعکس آن ? هايي ? که فکر مي ? کردم نياز به آموزش بيشتري دارند با وجود مشاوره رايگان من مراجعه ? اي نداشتند. همزباناني با هزار کيلومتر فاصله از کشور افغانستان وبسايت «بهبود من» را در گوگل پيدا كرده و بعد از استفاده از مطالب رايگان آموزشي پيام تشکر ارسال مي ? کنند، ولي براي برخي از افراد دور و برم حتي يکبار هم سوالي پيش نيامده که از من بپرسد. به نظر من اين موضوع فقط يك دليل دارد. افراد رشد ? يافته آن ? قدر براي يادگيري تجربي سختي كشيده ? اند كه قدر آموزش را مي ? دانند. ولي آدم ? هاي عادي يا از آموزش فردي خبر ندارند يا اعتقادي به آن ندارند. متاسفانه بيشتر مردم فكر مي ? كنند آموزش فقط آموزش فني است براي يافتن كار و پيشرفت شغلي.
درحاليکه آموزش ? هاي روانشناسي فردي علاوه بر اين ? كه بطور غيرمستقيم بر شغل و درآمد فرد تاثير مي ? گذارد، كيفيت زندگي او را هم بالا مي ? برد. آموزش ? هايي مانند هدف ? گذاري، برنامه ? ريزي و مديريت زمان، افزايش انگيزه، افزايش اراده و انرژي، اعتماد به نفس، عزت نفس، خودباوري، ساخت عادت، غلبه بر کاملگرايي و اهمالکاري، سرسختي، تاب ? آوري، حل مسأله و تصميم ? گيري، تفکر انتقادي، تفکر سيستمي، ارتباط موثر و ده ? ها موضوع ديگر نه فقط جيب شما را پرپول ? تر مي ? کند که لذت شما از زندگي را هم بيشتر مي ? كند. اين آموزش ? ها بر زندگي، روابط، کار و درآمد شما اثر مثبت مي ? گذارد.
در نتيجه يكي از وظايف مدرسان و مربيان رشد فردي اين است که آن ? قدر آموزش ? هاي رايگان را همه جا پخش كنند تا بالاخره به دست افراد عادي هم برسد، از آن استفاده كنند، تاثير آن را بر زندگي خود ببينند و نظرشان در مورد آموزش عوض شود. ما چه مي ? دانيم، شايد يك ويديو كوتاه، يك فايل صوتي يا مقاله ? اي كوتاه به دست كسي برسد كه همان مشكل را دارد و به اين وسيله وارد دنياي آموزش شود و راه ? حلي براي مشكلش پيدا كند.
بنابراين از شما دوست عزيز خواهش مي ? کنم هرگاه مطلبي آموزشي را مفيد تشخيص دادي براي کساني که مي ? شناسي هم ارسال کن. شايد کسي فقط به همين تلنگر نياز داشته باشد تا دنياي جديدي بر روي او باز شود.
محمود حمزه ئيان: همان لحظه ? اي که بخاطر پارک دوبل يک نفر در ترافيک معطل شده ? ايد، آن ثانيه ? ها ديگر هيچ وقت برنمي ? گردند ? . آن لحظه هايي که در ادارات منتظر يک کارمند بي ? مبالات نشستيد تا صبحانه کاري بخورد يا در جلسات بي سر و ته و بي ? نتيجه وقت بگذراند، ثانيه ? هاي عمر شماست که مي ? گذرد. پس براي اين ? که از عمر و سلامتي خودتان نکاهيد، جلوي پايمال شدن حق ? تان بايستيد...
معماري بوشهر، برخلاف معماري کويري، ساختمان هم با بيرون کار مي ? کند هم با درون. معمار، کاملا رها و بي ? تکلف، فضاها را خلق مي ? کند و اصلا اسير تقارن و تصلب غيرضرور نيست. معمار ضرورتي نمي ? بيند اثر خود را با رنگ و تزيين ولخرجانه بيارايد. اين خود بنا و اثر است که زيباست نه رنگ و لعاب آن. شايد کمي بي ? انصافي باشد که زيبايي معماري بوشهر را در حد شيشه ? هاي رنگي هلالي ? ها در و پنجره ? ها خلاصه کنيم..
آلايندگي ? هاي زيست محيطي براي ما، درآمدهاي هنگفت و بيمارستان براي شما
آشکارا حق مردم مظلوم استان بوشهر پايمال شده است!
غلامحسين کروبي
اين روزها خيلي ? ها بايد پاسخگوي مردم باشند، اما به نظر مي ? رسد 4 نماينده ? اي که 4 سال به وکالت از مردم استان بوشهر بر کرسي ? هاي خانه ملت تکيه زدند و استاندار بوشهر، بيشتر بايد به اين پرسش ? ها پاسخ دهند:
1- چرا در برابر خبر «آغاز عمليات ساخت بيمارستان بزرگ 200 تختخوابي وزارت نفت در شيراز» سکوت نموده ? ايد؟
2- موضع صريح شما در خصوص انتخاب محل احداث بيمارستان وزارت نفت در شيراز و عدم اجراي آن در جم، کنگان، دير يا عسلويه چيست؟
3- پاسخ شما و وزراي نفت و بهداشت و همچنين سازمان تأمين اجتماعي براي تأمين سلامت و درمان جمعيت يک ميليون و 200 هزار نفري استان بوشهر و 350 هزار نفري 4 شهرستان جنوبي و 120 هزار نفر از کارگران و کارکنان صنايع نفت، گاز و پتروشيمي در جنوب استان چيست؟
4- کدام منطق، عدالت و اصول اخلاقي اجازه مي ? دهد که محل استقرار 29 مجتمع پتروشيمي و 13 واحد پالايشگاهي در اين استان و آلايندگي ? هاي زيست محيطي و بيماريهاي مرگبار ناشي از آن، براي افراد ساکن و شاغل در اينجا باشد ولي در اوج شگفتي و بي انصافي درآمدهاي چند هزار ميلياردي حاصله در شيراز، تهران، اصفهان و ساير نقاط کشور براي ايجاد امکانات رفاهي و احداث بيمارستان هزينه شود و آشکارا حق مردم مظلوم اين استان پايمال گردد؟
5- چرا وقتي که 78 درصد جمعيت استان بوشهر، تحت پوشش بيمه تأمين اجتماعي و داراي رتبه اول کشور در اين زمينه هست و درآمد سالانه 15 هزار ميليارد توماني سازمان تأمين اجتماعي از همين استان است، عسلويه بيمارستان 32 تختخوابي دارد، آنگاه وزارت نفت بيمارستان بزرگ 200 تختخوابي و تأمين اجتماعي بيمارستان فوق مدرن 300 تختخوابي را در شيراز احداث مي نمايند؟
...و پرسش ? هاي بي شمار، قصه هاي پر غصه، ناگفته ? هاي بسيار و رنج هاي فراوان...!
پيسوهاي کمياب (دلفين) در ساحل بوشهر ....
جواد غلام نژاد جبري : 15 عدد دلفين گوژپشت اقيانوس هند در سال 1392 در بوشهرشناسي شده است که شامل مادر و فرزندان نابالغ و بالغ در کنار يکديگر بوده ? اند و با دلفين هاي بندر نخيلو مشترک هستند.
دلفين گوژپشت اقيانوس هند از سال 2015 به عنوان گونه در معرض خطر انقراض ( EN ) در ليست قرمز اتحاديه بين ? المللي حفاظت از محيط زيست ( IUCN ) قرار گرفته است و به واسطه حضورش در زيستگاه ساحلي با عمق کمتر از 25 متر به شدت در معرض تهديد عوامل انساني مانند ادوات صيادي قرار دارند. بعد از 9 سال در کنار ساحل ريشهر 3 عدد از آن 15 عدد که شامل 1 مادر و دو فرزند هستند، درحال زيستند. مسير حرکتي اين 3 دلفين حد فاصله ساحل ريشهر تا ساحل جفره مي ? باشد.
البته اگر مثل آن 12 عدد دلفين در تورهاي ماهيگيري گير نکنند مي ? توانند زاد و ولد کنند... .
محيط ? زيست بوشهر و شيلات بوشهر بايد حد فاصله حرکت اين دلفين ? هاي کمياب که فقط 3 عدد از آنها باقي مانده را محافظت کنند و تورهاي ماهيگيري در مسير حرکت اين دلفين ها را ممنوع کنند. دلفين ? ها در اکوسيستم دريا بسيار نقش مهمي دارند. خانه آبزيان در دريا مي باشد، دريانوردان به دريا و آبزيان احترام بگذاريد. صيادان صيد بي ? رويه و زيستگاه ?? هايي که آبزيان در خطر انقراض هستند را رها کنيد. دريانوردان در دريا زباله نريزد. مردمي که از ساحل استفاده مي ? کنيد در کنار ساحل زباله هاي خود را رها نکنيد. «به دريا احترام بگذاريد، به آبزيان احترام بگذاريد، زباله در دريا نريزد».
شعري از محمّدعلي موّاجي
به مناسبت سالروزتولدش 10 بهمن 1334
«زمين»
در آينده ? اي نزديک
که با ضربان قلب
قابل شمارش است
زمين
با فريادي پدرانه خواهد گفت :
اي جهانيان
گاه عزيمت فرا رسيده است
باروبنه بر بنديد!
دير زماني ست که تو، انسان
ديگر در من نمي ? گنجي
تو را جهاني ديگر بايد
بگذار دمي دور از هياهو
صداي امواج اقيانوس
و آواي حرکت مواّج رودهاي خروشان
صفير طوفانهاي قاره ? اي
را بشنوم
ساليان درازي است
که اين آواها را نشنيده ? ام
و اين مناظر را نديده ? ام
بگذار آبهاي سرد رود ? ها
در تن خسته ? ام نفوذ کنند
در اعصار و قرون
انديشه سرنوشت تو
لحظه ? اي مرا آسوده نگذاشت
دردي عظيم کشيده ? اي انسان
جراحاتي عميق در روح توست
که با گذشت ساليان دراز
التيام مي ? پذيرد
و چقدر رنج ديده ? اي
و پيش از تو، من
که تمام سرگذشت ? ها را
از بر دارم
کنون وارهيده ? اي
از رنج و درد کهنه اعصار
کنون دوران پيش
سيماي غريب و باور نکردني دارد
و از «جهنم درون»
بهشتي شگفت ? آور
آفريده ? اي
اينک انساني نو،
جهان را مي ? کاود
انساني نوين
و مسيري نو
از جهالت به علم
* * *
بگذار از دور
نظاره ? گر تو باشم
باروبنه بر بنديد!
(اسفند ماه 1358، در سن 24 سالگي)
افسروظيفه شهيد محمدعلي مواجي در طي 26 سال زندگي پر بارش، اشعار، نوشته ? ها و ترجمه ? هايي به يادگار گذاشته است. او پس از تحصيلات دانشگاهي در رشته علوم سياسي در دانشگاه تهران، در نبرد آزادسازي خرمشهر همراه با برادرش محمّدحسن مواجي در 10 ارديبهشت 1361 جانشان را فداي ميهن کردند.
عالي بازدار: پس از دريافت ديپلم و خدمت سربازي درخواست کار به اداره کل فرهنگ بنادر و جزاير خليج فارس در بوشهر داد تا به کسوت معلمي درآيد. از مدير مدرسه ماندگار سعادت استعلام شد تا نظرش را درباره ايشان اعلام کند. مرحوم سيد ضياء الدين بلادي مدير وقت مدرسه نامه ? اي به اداره کل فرهنگ نوشت و دانش ? آموز ديروزش را مورد تاييد قرار داد و معرف ايشان شد...
شهرت اجتماعي ما
حسين زيرراهي - مدرس مهارتهاي زندگي
نظر ديگران بصورت تک تک در مورد ما مهم نيست ولي نظر جمع مي ? تواند مهم باشد. حضور طولاني مدت ما در يک اجتماع (محله، محل کار، محيط آموزشي ...) باعث مي ? شود ناخودآگاه جمعي آن جامعه شهرتي براي ما انتخاب کند. ممکن است ما را منفي ? بين، شکاک، مهربان، منظم، پرکار، دقيق، بدقلق، بداخلاق، حسابگر و غيره بنامند. نکته مهم اين است که احتمال دارد همه ما را به اين صفت بشناسند و از آن خبر داشته باشند جز خودمان. دوم اينکه معمولا خرد جمعي کمتر اشتباه مي ? کند و شناختي که از ما به دست مي دهد از شناختي که خود از خود داريم دقيقتر است. به همين دليل اين شهرت يا لقب مي ? تواند عامل تاثيرگذاري در روابط و نهايتا زندگي ما باشد.
اگر شهرت داده شده مثبت يا خنثي باشد خبر خوبي است. چون نشان مي ? دهد پنچري بزرگي که قابل ديدن توسط ديگران باشد نداريم. در اين صورت اگر خودمان هم خبر داشته باشيم کمک مي ? کند در آن زمينه بهتر هم شويم. ولي اگر صفت منفي باشد مي ? تواند عواقبي برايمان داشته باشد. اين صفات در محيط ? هاي کاري و حرفه ? اي در زمان تشويق و ترفيع يا تعديل و اخراج نيرو تاثير گذار است. معمولا تصيمات مديران در مورد کارمندان يکباره و آني نيست. مانند ليواني است که قطره قطره پر مي ? شود. در نتيجه شهرت مثبت فرد، ليوان تصميم ? گيري مدير در زمان ترفيع و تشويق را پرتر مي ? کند و شهرت منفي هم ليوان تصميم ? گيري در زمان اخراج را. اگر واقعا دوست داريم در سازماني بمانيم و رشد کنيم بايد مواظب شهرت جمعي خود باشيم. البته يک استثنا هم وجود دارد. گاهي فرد به چيزي مشهور است که خود به آن واقف است و يا قابل درک براي آن اجتماع نيست. مثلا کسي که به خاطر تمرکز روي اهداف و آرمانهاي خود به عجيب و غريب يا منزوي بودن مشهور است. يا اصلا برايش مهم نيست کل آن جمع در موردش چه فکر مي ? کنند.
چرا ما به مشهورترين ويژگي خود آگاه نيستيم؟ ما بصورت طبيعي تاييدگر رفتار خود هستيم و خيلي مشکلاتمان را نمي ? بينيم. برعکس، ديگران راحت ? تر مي ? توانند عيب ? هاي ما را ببينند. اين موضوع براي همه وجود دارد. ديگر اينکه معمولا مشکل فرد به به او گفته نمي ? شود. افراد ترجيح مي ? دهند عيب شما را پيش ديگران بگويند تا خودتان. چون احتمال مي ? دهند ناراحت شده و قبول نکنيد. سوم اينکه ديگران مسئوليتي در اين موضوع ندارند و اغلب گفتن آن هم تاثيري در اصلاح فرد ندارد.
چطور بفهميم به چه چيزي مشهور هستيم؟ بهترين روش براي آگاهي از شهرت جمعي خود اين است که از اطرافيان خود بپرسيم. کساني که با ما راحت ? اند و چيزي را از ما مخفي نمي ? کنند. ضمن اينکه نزديکان بدخواه ما نيستند و وقتي آنها هم نظر جمع را تاييد کنند نشان ? دهنده اين است که مشکل واقعي است.
روش ديگر توجه به جاهايي است که جمع با ما مخالفت مي ? کند. وقتي نظر ما با جمع متفاوت است بايد به آن توجه کنيم. اگر به اين نتيجه رسيديم که حق با خودمان است و مي ? خواهيم اينطور رفتار کنيم که ديگر مشکلي وجود ندارد. در غير اين صورت بايد ببينيم چه مشکلي در ما وجود دارد که جمع را به اين نتيجه رسانده است.
مژده مواجي - آلمان : حدود ساعت دو بعدازظهر به محل قرارمان روبروي دفتر نشرية «آسفالت»، نشرية بي ? خانمان ? ها در شهر هانوفر، رسيديم. مسئول پروژة گروه کاري ? مان در اداره برنامه ريخته بود که يکي از مسئولان آن ? جا به ? نام پتر گروه ده نفري ما را در شهر بگرداند و از بي ? خانمان ? هاي شهر برايمان صحبت کند.
برادر جمپولوي (دوقلو) من (ابراهيم هوشيار) / علاقه و دلبستگي?اش به بوشهر را حفظ کرده بود (دکتر رسول هاشمي) / براي پرويز هوشيار عزيز ( دکتر رضا معتمد) / اسمي مترادف با فرهيختگيِ يک انسان و خادمِ امور فرهنگي، ادبي و هنري (حسين طالبي) / صحنه گردان جلسات بوشهري?هاي مقيم مرکز (ابراهيم ميگلي?نژاد) / و خزاني ديگر در بوستان علم و هنر و انديشه بوشهر (خورشيد فقيه) / پرویز هم پرید (عبدالمجید زنگویی)/ ماجراي آن دوربين هشت ميلي متري (هاشم هاشم?زاده)، سال?هاي سخت و سخت?تر (فريده كاردانى)...
شهراد ميدري
بعد از اين ? ها حق نداري باز در خوابم بيايي
حق نداري بارِ ديگر رويِ اعصابم بيايي
دست بردار از سرم، خسته نکن خود را که از نو
مثلِ تصويري سرِ خود گوشه ? يِ قابم بيايي
بي ? خودي زحمت نکش، لازم ? نکرده دلبرانه
سويِ تنهاييِ چيني ? وارِ سهرابم بيايي
کم بکش محصولِ خود را هي به رخ، اصلن که گفته؟
گونه سيب و چشم زيتون و لب عنابم بيايي
سهمِ شب ? هايم پس از اين هرچه تاريکي شود باز
صد شرف دارد به اين ? که جايِ مهتابم بيايي
ماه و کوکب هيچ، اصلن شعله ? يِ فانوس هم هيچ
خوش ندارم جايِ حتا کرمِ شب ? تابم بيايي
باز هم گفتي دلت کرده هوايم، چه غلط ? ها!
تو غلط کردي بخواهي در تب و تابم بيايي
مهر تو خط خورده از دل، پس برو ديگر نبينم
بعد از اين تا نسخه ? يِ خطيِ نايابم بيايي
پر بکش مرغابيِ وحشي به هر سويي دلت خواست
نه! نمي ? خواهم به جايِ قو به تالابم بيايي
هرچه بود از من گذشت و من گذشتم از خيالت
پس مبادا بعد از اين تا خلوتِ نابم بيايي
شاعر اين شعر را ديوانه کردي، دست بردار
گفته باشم حق نداري باز در خوابم بيايي
تحمل نه شنيدن
حسين زيرراهي - مدرس توسعه فردي
نقل است آلبرت اليس بنيان ? گذار رويكرد عقلاني هيجاني در روانشناسي در جواني براي اين ? كه تحمل نه شنيدن در شروع ارتباط با خانم ? ها را در خود بالا ببرد چالشي براي خود طرح كرد كه به پارك مركزي نيويورك برود و به صد خانم پيشنهاد بدهد. او اين كار را انجام داد و با اين ? كه هدفش ايجاد ارتباط نبود باز هم هيچ خانمي به او پاسخ مثبت نداد. ولي توانست با اين چالش تحمل نه شنيدن خود در ايجاد ارتباط با جنس ديگر را بالا ببرد.
تحمل نه شنيدن در کليت زندگي ما و جنبه ? هايي مانند كار، روابط، رضايت دروني و دستاوردهاي بيروني مهم است. اگر فقط يك ويژگي باشد كه بقاي ما روي كره زمين را تضمين كند همين تحمل نه شنيدن است. چون باعث مي ? شود هيچ ? وقت گرسنه يا تنگدست نمانيم. هيچ ويژگي ? اي مانند تحمل نه شنيدن ما را رشد نمي ? دهد. با شنيدن هر نه مقداري از کمرويي و ضعف شخصيتي ما کم شده و به سرسختي، روحيه، اميدواري و مصمم ? تر شدن ما اضافه مي ? شود.
نه شنيدن تجربه ? اي ناخوش است و كسي وجود ندارد كه از آن خوشحال شود. همين هم باعث مي ? شود ما كمتر خود را در موقعيتي قرار دهيم كه نه بشنويم. در نتيجه، فرار از نه شنيدن تحمل ? مان را كمتر مي ? کند و در اين چرخه مرتب نزول كنيم. ولي براي كسب دستاوردهاي ارزشمند در زندگي لازم است آن ? قدر نه بشنويم تا به بله برسيم. متاسفانه راه ديگري وجود ندارد.
امروزه مهمترين كاربرد تحمل نه شنيدن در كار فروش است. بازاريابان، ويزيتورها و فروشندگان اگر در صد پيشنهاد يك بله بشنوند فكر مي ? كنند موفق بوده ? اند. توجه داشته باشيد 99 نفر به شما نه بگويند چه حالي خواهيد داشت؟ ولي همين نه شنيدن ? ها فرد را رشد داده و بزرگ مي ? كند. متاسفانه در فرهنگ گذشته ما به اين خصلت پوست ? کلفتي مي ? گفتند که بار منفي داشت. شايد دليل آن اين بود كه اين نه را به خود مي ? گرفتند. در حالي ? كه شما در هر موردي كه نه مي ? شنويد جوابي است براي همان پيشنهاد نه هيچ چيز ديگر در وجود شما. حتي اگر پيشنهاد شما رابطه باشد فرد مقابل فقط به رابطه با شما پاسخ منفي داده است نه شخصيت شما. كسي كه توانايي نه شنيدنش پايين باشد در واقع به نوعي از نازکي رواني دچار است. ريشه آن هم به اين باور برمي ? گردد كه انتظار دارد دنيا در مقابل خواسته ? هاي او بله بگوييد. در حالي ? كه واقعيت دنيا چنين نيست. دنيا هيچ دين يا بدهي به ما ندارد و معمولا هم پاسخش منفي است. ولي اگر اين واقعيت را بپذيرد مي ? تواند آن ? قدر درخواست كند تا تا به پاسخ مثبت برسد. به قول استاد سخن سعدي: بلندي از آن يافت كو پست شد / در نيستي كوفت تا هست شد.
خوشبختانه بالا بردن تحمل نه شنيدن هيچ فرمول يا پيچيدگي خاصي براي يادگيري ندارد. فقط كافي است در زمينه ? اي كه براي ? تان سخت است آن ? قدر پيشنهاد دهيد و نه بشنويد تا تحمل ? تان بالا برود. توصيه من اين است مدتي براي شركتي كار ويزيتوري انجام دهيد. ابتدا با شنيدن هر نه حالتان بد مي ? شود. ولي كم كم ناگيرايي پيدا مي ? كنيد و فكرتان صرفا متمركز بر پيشنهاد بعدي مي ? شود. بعد از آن ديگر از شنيدن هيچ نه ? اي ناراحت نمي ? شويد.
(هفته نامه نسیم جنوب سال بیست و ششم، شماره 1070)
دکتر سعيد معدني : همه ? ي ما به نوعي هر سال و هر ماه و هر روز فقيرتر و فقيرتر مي شويم و برخي از خرج ? کردها را کم مي ? کنيم وبه طبقه ? ي پايين ? تر سقوط مي ? کنيم. براي مثال هر سال مطب ? هاي دندانپزشکي خلوت ? تر و خلوت ? تر مي شوند، چرا که جامعه توان پرداخت هزينه ? هاي اينچنيني را ندارد. دوستي به خاطر هزينه بالا آن ? قدر رفتن به دندان پزشکي را عقب انداخت که ماه پيش...
دکتر يونس قيصي ? زاده: سال ? ها پيش براي کوتاه کردن موهايم نزد يکي از پيرايشگران جوان مي ? رفتم که روحيه ? شاد و دل خوشي داشت و با تعريف خاطرات شيرين، لحظات خوبي را در هنگام کار براي مشتريان، رقم مي ? زد. تا اين ? که يک بار با در بسته محل کارش روبرو شدم و تا چندين ماه هم بر سر کارش حاضر نشد. بعد از مدتي ديدم که برگشته و مشغول به کار است. يک روز در هنگام...
بيشترکه نگاه مي ? کنم مي ? بينم که مردم اين ديار همچون نياي خويش پاي در رکاب راستي گذاشته ? اند تا به کژي نيارايند. نگاهم را اين بار از هر سو به سمت امواج ناآرام رها مي سازم، نيمه خوانان را مشعوف از دل دريايي ? شان مي بينم که چه زيبا وحزن ? انگيز مي ? خوانند و پاسخ مي ? شنوند «هياما هياما ...» و اينجا کران تا بيکران رنج است و اندوهي که بغض نشود ...
کتاب " کُنارتخته و ميراث تنگ جيز ساسانيان دشت خشت کازرون " نوشته ي دکتر محمود دهقاني در گستره ? ي تاريخ معماري و آثار باستاني به چاپ رسيد. در اين کتاب پيوند روزگار باستان تا زند و قاجار بررسي شده است. از ساختمان هاي آب انبار و کاروانسراهاي کُنارتخته و کمارج دوره صفوي و برجا مانده هاي دوره ساسانيان پرده بر مي دارد. نويسنده با قلمي شيوا و روان درباره استان فارس، شهر بيشاپور با طرح رومي- ايراني ساسانيان، جويبار و پله هاي سنگي تنگ جيز بُورِکي...
اول مهر به همان مدرسه رفتيم که نامش مهران بود. معلم کلاس دوم مرحوم آقاي گيتي ? زاده بود که مردي بلند قد و خوش تيپ بود. در همان سالها آقاي گيتي ? زاده با خانم محتشمي ازدواج کردند و يادم است که عروسي مفصلي گرفتند. در ميان دانش آموزان دولابي، حميدي ، فروزاني و خودم از بچه هاي زرنگ بوديم و رقابت داشتيم و خيلي درس خوان بوديم به طوري که آقاي گيتي ? زاده در کلاس دوم تعدادي از بچه ? ها را در اختيار ما گذاشته بود...
بي ? خيالي نسبت به دردسرهاي مردم
قاسم محمدي: انسان تعجب مي ? کند از اين همه بي ? خيالي و بي ? توجهي برخي از نهادهاي دولتي در بوشهر، که چگونه مشکلات مردم در اجراي يک طرح عمراني برايشان اهميتي ندارد و طرح عمراني را نيمه کاره رها کرده و به مردم را با مشکلات تنها مي ? گذارند.
نمونه آن سنگ ? فرش گذر محله کوتي است که مدتهاست در حال انجام است و نه تنها به اتمام نمي ? رسد که نيمه کارها رها شده و به زودي همين کف ? سازي هم که انجام گرفته خراب مي ? شود و باز هزينه بايد کنند تا روز از نو و روزي از نو!
سنگ ? فرش کردن مجدد يک گذر کوتاه همانند گذر محله کوتي مگر چه کار شاقي است که اينطور در اجراي آن مانده ? اند؟! بقول قديمي ? ها مگر مي ? خواهند فيل هوا کنند که اينقدر اتمام آن برايشان سخت هست؟!
يعني در مأموريت ? هاي خود به شيراز هم نرفته ? اند که ببينند چگونه طرح ? هاي بزرگ عمراني به سرعت انجام مي ? شود و مردم از مزاياي آن استفاده مي ? کنند.
به عنوان يک شهروند براي صدمين بار درخواست داريم تا هرچه زودتر سنگ ? فرش کردن اين گذر کوتاه را تمام کنند و بيش از اين باعث زحمت ساکنين و سرافکندگي خود نشوند.
(هفته نامه نسیم جنوب- سال بیست و ششم، شماره 1069)
قطب ? نماي زندگي
دکتر يونس قيصي زاده
تا به حال به اين فکر کرده ? ايد که با زندگي خود چه مي ? خواهيد کنيد؟ در زندگي خود پاي چه چيزهايي مي ? ايستيد؟ چه قوانيني در زندگي شما اهميت دارد؟ چه چيزهايي به زندگي شما حس معناداري و هدفمندي مي ? دهد؟ همه اين ? ها به «ارزش» ? هايي برمي ? گردد که در زندگي انتخاب مي ? کنيم، ارزش ? ها همانند قطب ? نمايي در زندگي ما هستند که جهت زندگي را به ما نشان مي ? دهند، اهداف ما را مشخص مي ? کنند و رفتار ما را شکل مي ? دهند.
در مسابقه دو بين «ايوان فرناندز» دونده اسپانيايي و «آبل موتاي» دونده اهل کنيا اتفاق عجيبي افتاد. دونده کنيايي جلو بود و تا خط پايان ده متر فاصله داشت که با خيال اين ? که از خط پايان عبور کرده، ايستاد. «فرناندز» که نفر دوم و پشت سر او بوده متوجه اشتباه او شد، ابتدا به او اشاره کرد که خط پايان آن ? جاست! وقتي ديد که او متوجه زبان او نمي ? شود، حريف را هل داد و پشت سر او دويد. «موتاي» به عنوان نفر اول از خط عبور کرد و «فرناندز» دوم. همه اين ? ها طي چند ثانيه اتفاق افتاد.
بعد از مسابقه خبرنگاري از «فرناندز» پرسيد که " براي چه اين کار را کردي؟ "
پاسخ مي ? دهد: " روياي من اين است که روزي همه ما اين ? چنين زندگي اجتماعي ? اي داشته باشيم. "
خبرنگار قانع نشد: " ولي چرا اجازه دادي دونده کنيايي اول شود؟ "
ايوان گفت: " من که اجازه ندادم! او خودش داشت اول مي ? شد. "
خبرنگار اصرار کرد که: " اما تو مي ? توانستي اول شوي. "
ايوان نگاهي به او انداخت و گفت: " درست. اما حاصل آن پيروزي چه بود؟ آن مدال چه افتخاري براي من داشت؟ مادرم چه فکري در مورد من مي ? کرد؟ "
اين ارزش ? هاي زندگي ما هستند که بردن يا باختن را در زندگي ما معني مي ? دهند، موفقيتي که همراه با نيرنگ، کلاه ? برداري، حق ديگران خوردن و ظلم به ديگران باشد، در زندگي که منصفانه زيستن و احترام به ديگران، ارزش هست، عين باختن است.
نمي ? توانيم خودمان، ارزش ? هاي انساني را زيرپا بگذاريم و انتظار داشته باشيم، همسرمان، فرزندمان، دوست ? مان، همکارمان و... آن ? ها را در برابر ما رعايت کنند!
به ارزش ? هاي زندگي خود فکر کنيم و ببينيم در اين دنيا، چه چيزهايي براي ما ارزش دارند.
(هفته نامه نسیم جنوب- سال بیست و ششم، شماره 1069)
با ورود اين دبيران باسواد به دبيرستان ها موج جديدي از سبک آموزشي جديد و مدرن، روح تازه ? اي درکالبد دبيرستان ? هاي بوشهر دميده شد. دبيران درآن زمان از هر نظر ممتاز و قابل احترام بودند و خود نيز سعي در حفظ جايگاه خود داشتند و جامعه نيز به خوبي پذيراي آن ? ها بود. به عنوان مثال مرحوم دکترفقيهي ? نژاد انساني با شخصيتي علمي، خوش ? مشرب، خوش سيما، فوق ? العاده تميز و بسيار شيک پوش بود...
دکتر کيوان آقاياني: در بوشهر ما کم نيستند کساني که در مستندسازي شهرت جهاني دارند و برندگان جوايز بين ? المللي هستند، افرادي چون «رامتين بالف» و «داريوش غريب ? زاده» در کنار ده ? ها چهره بزرگ و هنرمند همچون «رسول و رضا پولادي» مي توانند با ساختن مستندات و قطعه ? هاي موسيقي و ترجمه آن به چند زبان زنده دنيا، تاثير بسزاي در شناساندن بوشهر و مناطق توريست ? خيز آن در سطح کلان کشوري و بين ? المللي داشته باشند...
مهارت نه گفتن
حسين زيرراهي - مدرس مهارت ? هاي زندگي
به يك بچه پنج ساله كه در حال بازي است بگوييد يك ليوان آب برايتان بياورد. خيلي راحت و بدون هيچ رودربايستي به شما نه مي ? گويد. اين حقيقت نشان مي ? دهد ما در خردسالي مهارت نه گفتن را دارا بوده ? ايم ولي به دلايل مختلف از دستش داده ? ايم ? . حال در بزرگسالي بايد با تلاش فراواني آن ? را بدست بياوريم. شخصا معقدم به غير از منابعي چون وقت، انرژي و پولي كه به خاطر عدم توانايي در نه گفتن از دست مي ? دهيم، از همه بدتر حرص و خودخوري ? اي است كه بعد از بله گفتن ? هاي بيجا تجربه مي ? كنيم. به ياد بياوريد زمان ? هايي كه کسي از شما درخواست پول، انجام كار يا قرض دادن وسيله ? اي داشته و شما با وجود عدم ميل باطني به او بله گفته ? ايد و بعد چه حالي داشته ? ايد.
به راستي چرا اين ? قدر نه گفتن براي ما سخت است؟ ما به دلايل گوناگوني نمي ? خواهيم به ديگران نه بگوييم. يك دليل اين است كه نمي ? خواهيم به ديگران توهين كرده باشيم. چون برآورده نكردن خواسته ? هاي ديگران را توهين ? آميز مي ? دانيم. ديگر اين ? كه دوست نداريم خودخواه جلوه كنيم. فكر مي ? كنيم در اولويت قرار دادن خواسته ? هاي خودمان نوعي خودخواهي است. دوست داريم به ديگران كمك كنيم و آن ? ها ما را دوست داشته باشند و باارزش جلوه كنيم. نمي ? خواهيم ديگران را ناراحت كنيم. گاهي هم صرفا گرفتار زورگويي ? هاي عاطفي مي ? شويم. افرادي هستند که ما را در تله احساسي قرار داده يا راه ? هاي نه گفتن را بر روي ما مي ? بندند. البته دليل كلي ناتواني در نه گفتن عزت ? نفس پايين است. وقتي عزت ? نفس ? مان بالا است مي ? دانيم هيچ اشكالي ندارد نه بگوييم. چون حق داريم خواسته خود را در اولويت بگذاريم.
گاهي هم شيوه نه گفتن ? مان كار را خراب مي ? كند. مثلا به دروغ متوسل مي ? شويم ? . يا وقت تلف مي ? كنيم و جواب طرف مقابل را تا مدتي نمي ? دهيم. يا بهانه ? هاي غيرواقعي مي ? آوريم. مثلا به جاي اين ? كه بگوييم من نمي ? خواهم اين كار را انجام بدهم قسم و قرآن مي ? خوريم كه نمي ? توانم يا ندارم. اين ? ها باعث مي ? شود وجهه ما پيش ديگران آسيب ببيند. ضمن اين ? كه كمكي هم به بالا رفتن مهارت نه گفتن ? مان نمي ? كند.
چطور نه بگوييم؟ نخست، نه گفتن بايد محترمانه باشد. اظهار تاسف مي ? كنيم كه نمي ? توانيم پاسخ مثبت بدهيم. دوم، نه گفتن بايد رك باشد. مثلا اين جمله " متاسفانه پاسخم منفي است " . با من ? من كردن و صغرا و كبرا چيدن هيچ كمكي به خود و طرف مقابل نمي ? كنيم. سوم وقت ? كشي نكنيد. هرچه زودتر پاسخ بدهيد تا او بتواند براي مشكلش راه ? حلي پيدا كند. چهارم اگر نه گفتن آني برايتان سخت است، يك وقت مشخص بگيريد و بگوييد بررسي مي ? كنم و تا فلان موقع جواب مي ? دهم. پنجم اگر با اصرار طرف مقابل مواجه شديد به دنبال پيدا كردن دليل و بهانه بيشتر نباشيد. همان جواب اول را تكرار كنيد. ششم اگر مي ? توانيد يك راه ? حل جايگزين به ايشان پيشنهاد دهيد. ممكن است برايش كمك ? كننده باشد. ضمن اين ? که نشان مي ? دهد شما به فكرش هستيد.
(هفته نامه نسیم جنوب- سال بیست و ششم، شماره 1069)
آخرین اخبار
- کمبود امکانات درماني استان بوشهر، مردم را آواره غربت کرده
- در آستانه دولت جديد، هزار آرزوي بر زمين مانده داريم
- طارمي ميخواهد دِين خود را به فوتبال بوشهر ادا کند
- دموکراسي در تصدي مسئوليت
- جوانان نگرانند که صدايشان شنيده نشود و مطالباتشان ناديده گرفته شود
- کافه موسي و علم کوتي در بوشهر
- سعيد راد هم رفت
- يافتن آن شصت درصدي که نيامدند
- چالشهاي پيش روي رئيسجمهور پزشکیان
- ضرورتهاي توسعه استان بوشهر در دولت دکتر پزشکيان
- دلنوشته اي براي حسن لاوري؛ فعال سیاسی و روزنامه نگار بوشهری
- پژوهشگر و لغتشناس برجسته جنوبي درگذشت
- ویژه انتخاب دکتر پزشکیان به عنوان رئیس جمهور ایران
- انتخاب پزشکيان؛ فرصتي براي آشتي ملي
- جايگاه معلم در جامعه خدشهدار شده است
پربیننده ترین