طراحی سایت
تاريخ انتشار: 19 آبان 1402 - 13:29

حسين زيرراهي: مهمترين معيارهايي كه در ذهن نوجوانان هنگام انتخاب رشته تحصيلي شكل ميگيره علاقه، استعداد و توانمنديها، بازار كار و پرستيژ يك رشته است. البته در آموزشهاي موفقيت و رشد فردي معيارهايي چون بازار كار و پرستيژ جايي ندارد و در عوض ارزشها و ...

 

نوجوانان و چالش انتخاب آينده 

حسين زيرراهي - مدرس مهارتهاي زندگي

كلاس اول دبيرستان (دوره چهار ساله نظام قديم) كه ثبتنام كردم بايد بين دو رشته علوم تجربي و انساني يكي را انتخاب ميكردم. بيشتر دوستانم علوم تجربي را انتخاب كرده بودند و کلاس نخبهتري بود چون همه شاگرد زرنگهاي سال قبل آنجا بودند. از آن طرف كلاس علوم انساني خيلي شلوغ و مخلوطي از شاگردان مختلف بود. همان سال اول با تجديد شدن در درسهاي رياضي و فيزيك و شيمي متوجه اشتباه انتخابم شدم ولي آن را تا ديپلم ادامه دادم. به كنكور كه رسيدم كمي بهتر عمل كردم و به جاي رشتههاي علوم تجربي، زبان انگليسي را انتخاب كردم كه علومانساني به حساب ميآمد. بعد در ادامه زندگي و كار فهميدم همه علاقهام به رشتههاي علوم انساني است. ضمن اين كه تا چهل سالگي كابوس امتحان رياضي ميديدم. 

«دوست نوجوان عزيزم! اگر همين جا بخواهم نكته قشنگه اين مقاله را بهت بگم اينه كه هيچ اشكالي نداره و كاملا طبيعيه كه تو هم اشتباه انتخاب كني. مهم اينه كه هرجا متوجه اشتباهت شدي از آن برگردي و گزينه درست را انتخاب كني. پيدا کردن آينده شغلي در نوجواني کاري غيرممکن نيست ولي براي همه اتفاق نميافتد. پس در انتخاب رشته تحصيلي متوسطه و دانشگاه خيلي به خودت دلهره راه نده چون قرار نيست همين الان تمام آينده زندگي برات شفاف و روشن باشه. حالا با علم به اين موضوع ميريم سراغ موضوع جذاب انتخاب رشته تحصيلي و كاري آينده.» 

معيارهاي انتخاب

مهمترين معيارهايي كه در ذهن نوجوانان هنگام انتخاب رشته تحصيلي شكل ميگيره علاقه، استعداد و توانمنديها، بازار كار و پرستيژ يك رشته است. البته در آموزشهاي موفقيت و رشد فردي معيارهايي چون بازار كار و پرستيژ جايي ندارد و در عوض ارزشها و چشم انداز زندگي مهم است كه در اين جا به آن نميپردازيم. ولي بازار کار و پرستيژ چون در واقعيت استفاده ميشود آنها را بررسي كنيم.

علايق

علاقه واقعي مهمترين معيار براي انتخاب تقريبا هر چيزي است. ما انسانها با قسمت احساسي مغزمان انتخاب ميكنيم و چيزي به نام انتخاب منطقي نداريم. در اصل چيزي كه دوست داريم را برايش توجيه منطقي ميتراشيم. انتخاب بر اساس علايق محسنات زيادي دارد. يكي اين است كه علاقه باعث ميشود انرژي و انگيزه بالايي در تمام مسير و دوراني كه به آن كار ميپردازيم داشته باشيم. اين نيروي دروني كمك ميكند راحتتر بر موانع و مشكلات فايق آييم. ديگر اين كه انتخاب بر اساس علايق پشيماني ندارد. هرجا كه متوجه اشتباهمان شويم پاسخ آماده اين است که اين را دوست داشتم. ما چيزهايي كه دوست داريم را صرفا زماني ميتوانيم رها كنيم كه به آنها رسيده باشيم. و گرنه تا هميشه آرزوي آن در دلمان ميماند.

استعداد

استعداد موضوعي بحث برانگيز است كه در مورد منشا ژنتيكي يا اكتسابي آن بحث وجود دارد. ولي آخرين تحقيقات در اين زمينه نشان ميدهد به غير از ويژگيهاي فيزيكي مثل اندازه و رنگ بدن استعداد ديگري را به ارث نميبريم. ژنها قابليت خاموش و روشن شدن دارند و با محيط و شرايط فعال و غير فعال ميشوند. نتيجه اينكه استعداد ما آن كارهايي است كه از بدو تولد بيشتر انجام دادهايم. البته سالهاي كودكي بسيار مهم است چون به دليل انعطاف پذيري عصبي بالاتر سرعت يادگيري در كودكي خيلي بالاتر است. بنابراين شما نوجوان عزيز اگر ميخواهي بداني در چه كارهايي بيشتر استعداد داري بايد به سالهايي كه پشت سر گذاشتهاي نگاه كني و ببيني چه كارهايي را بيشتر انجام دادهاي. اينها استعدادهاي شما است. توانمنديها هم بخشي همين چيزي است که اکنون داري، بخشي هم ممکن است ناشناخته باشد و در آينده با قرار گرفتن در يک موقعيت به آن پي ببري. جوزف کنراد نويسنده بزرگ رمان «لرد جيم» دريانورد زاده لهستان بود که در بزرگسالي زبان انگليسي ياد گرفت و در چهل سالگي شروع به داستاننويسي کرد.

بازار كار

انتخاب صرفا بر اساس بازار كار ناديده گرفتن تمام علايق و استعدادهاي ما است. همين که رشته مورد علاقه ما بازار داشته باشد کافي است. ولي اين که حتما جزو رشتههاي پرطرفدار باشد، ناديده گرفتن علايق و استعدادهاي ما است. زماني اكثريت ظرفيت واحدهاي دانشگاه آزاد اسلامي به سه رشته تحصيلي حقوق، حسابداري و مهندسي (مخصوصا عمران) اختصاص داشت. نتيجه آن اشباع شدن بازار اين رشتهها و بيكار ماندن بخش زيادي از فارغ تحصيلان بود. به نظر شما بيكارها بيشتر چه كساني بودند؟ آنهايي كه علاقه يا استعدادي در آن رشتهها نداشتند.

پرستيژ

پرستيژ هم مانند بازار كار دليلي ناموجه است كه معمولا از طرف خانواده و جامعه به نوجوانان القا ميشود. يكي از بدترين آسيبهايي كه در بزرگسالي گريبانگير جوانان ميشود دكتر و مهندس ناميدن آنها در كودكي است. جامعه به همه مشاغل نياز دارد و مهم اين است كه از كاري كه انجام ميدهيم لذت ببريم. اين لذت منجر به پيشرفت بيشتر و نهايتا درآمد بهتر ميشود. مكانيك، بنا يا آرايشگر موفق خيلي بهتر از مهندس بيكار يا معمولي است. البته اگر به شغلي با پرستيژ بالا علاقمند هستيد و فكر ميكنيد اين علاقه واقعي است هيچ اشكالي ندارد انتخابش كنيد.

شناخت ظرفيتهاي خود

متاسفانه شناخت ظرفيتهاي خود چيزي نيست كه در شب انتخاب رشته كنكور يا زمان ورود به بازار كار بدست بيايد. حتي كساني كه در سطح جهاني در كار خود استاد هستند هم چندين بار رشته يا شغل خود را عوض كردهاند. اين فرايندي زمانبر و نيازمند امتحان و تجربه كردن است. استعداد و ظرفيتهاي ما معمولا تك بعدي نيست و در آن واحد ميتوانيم در چيزهاي مختلفي خوب باشيم. اين استعدادها در بازار كار ضرب در چندين رشته كاري شده و در نهايت گزينههاي زيادي را پيش روي ما ميگذارد. اينجا همان بخش سخت انتخاب است كه فضاي مبهم و نامشخصي را پيش چشممان ميگذارد.

بنابراين بيشتر از آن كه بخواهيم فكر و جستجو كنيم لازم است دست به اقدام و عمل بزنيم. پيشنهادم به نوجوانان عزيز اين است كه با شروع پايه اول دبيرستان در اوقات فراغت تابستان بصورت پاره وقت به مشاغلي كه علاقمند هستند اشتغال يابند. حتي اگر درآمدي هم از آن بدست نيايد ايرادي ندارد. برخي از كارها ماهيتشان اين طور است كه در زمان تحصيل و حتي سربازي هم قابل انجاماند. كاري كه شروع كرديد تقريبا به سه حالت منتهي ميشود. حالت اول اين است كه احساس ميكنيد در آن پيشرفت نميكنيد و از انجام آن لذت نميبريد. در اين حالت بهتر است ديگر به آن ادامه ندهيد. حالت دوم اين است كه برايتان خيلي راحت و پيش پا افتاده است. اين هم كار آينده شما نيست. حالت سوم تركيبي از يادگيري و چالش است. شما در آن پيشرفت ميكنيد ولي هميشه چالشهاي جديدي در مقابلتان قرار ميگيرد. اين همان كار شما است.

فريب نظام آموزشي و رشتههاي تحصيلي

نظام آموزشي قرن بيستم دنيا بر اساس نيازهاي صنعتي قرن نوزدهم طراحي شده است. اين نظام در كل دو هدف دارد: اول توليد كارگران كارخانه و دوم توليد مدرس براي همين سيستم آموزشي. با نگاهي به رشتههاي دانشگاهي متوجه اين دو ميشويم، يا متخصص صنعت توليد ميكند يا معلم و مدرس دانشگاه. اين نظام به شدت ناكافي و با زوايد بسيار است. از تمام آن چه در دوازده سال تحصيل خود ميآموزيم بعدا فقط از سواد خواندن و نوشتن و چهار عمل اصلي حساب استفاده ميكنيم. در مقابل هرگز ياد نميگيريد چه طور با ديگران تعامل كنيد، پول در بياوريد، خريد و فروش کنيد، يا حتي کار پيدا کنيد. پس اگر فكر ميكنيد آينده شغلي شما قرار است از دل اين سيستم بيرون بيايد كاملا در اشتباه هستيد. بعدا در آينده تنها چيزي كه به يادتان ميآيد احساس انزجار از زمانهايي است كه به خاطر درس، امتحان و نمرات عذاب وجدان داشتهايد. چيزهايي كه در زندگي آيندهتان تاثير چنداني نداشته است. نتيجه اين كه آينده شغلي خود را به هيچ وجه محدود به سيستم آموزشي نكنيد. به مشاغلي كه خارج از اين سيستم است هم فكر كنيد. شايد آينده شما در آن جا باشد.

بازار كار آينده

به صورت خلاصه آنچه در مورد بازار كار آينده ميتوان گفت اين است كه كارهاي بدني و حتي محاسباتي را ماشينها انجام ميدهند و سهم انسانها بر خلاقيت متمركز ميشود. آينده از آن انسانهاي خلاق است. برخي پژوهشها حاكي از اين است كه در ده سال آينده شصت درصد مشاغل امروز ازبين خواهد رفت و مشاغل جديدي به جاي آن به وجود خواهد آمد. اين همان دليلي است كه لازم ميشود زياد فكر نكنيم و بيشتر دست به عمل بزنيم. به جاي اين كه در شش سال تحصيل دبيرستان، خود را در لباس يك شغل تصور كنيد سعي كنيد در اين مدت چندين شغل را امتحان كنيد. چون تا زمان ورود به كار ممكن است آن شغل از رونق افتاده باشد. در عوض شما با انجام آن كارها به خودشناسي خوبي رسيدهايد.

مهمترين نکات آن چه گفتيم:

1.  علايق شما مهمترين عامل در انتخاب رشته تحصيلي و نهايتا شغلي شما است.

2.  استعدادهاي شما چيزي است كه در زندگيتان بيشتر انجام دادهايد. ببينيد در چه مشاغلي قابل استفاده است.

3. تحت تاثير بازار كار، خواسته والدين و جامعه قرار نگيريد. چون ممکن است به قيمت ناديده گرفتن خواست قلبيتان تمام شود.

4. تا ميتوانيد كارهاي مختلفي كه دوست داريد را امتحان و سعي كنيد در آنها به موفقيتي نسبي برسيد.

5. كار رضايتبخش تركيبي از يادگيري و چالش مداوم است.

6. ذهن خود را به سيستم آموزشي محدود نكنيد. درسهايتان را به دليل مسئوليتپذيري بخوانيد، ولي خيلي تاثيري در آينده شما ندارد.

7.  بيشتر انجام دهيد و كمتر فكر كنيد. چون ممكن است كاري كه تمام عمر به آن فكر كرديد را هوش مصنوعي بهتر انجام دهد.

8. ببينيد چه طور ميتوانيد نقطه اتصال علايق و استعدادهاي خود را با كارها و مشاغل پيدا كنيد.

 

 

برچسب ها:
حسين زيرراه

نظرات کاربران
هنوز نظري براي اين مطلب ارسال نشده.
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما:

آخرین اخبار

پربیننده ترین