طراحی سایت
تاريخ انتشار: 10 مهر 1402 - 10:24

زندگی آگاهانه: افزايش عمر

حسين زيرراهي - مدرس مهارتهاي توسعه فردي

ما انسان ? ها دوست داريم زندگي طولاني ? اي داشته باشيم. ولي تنها مي ? توانيم به انتهاي عمرمان اضافه کنيم نه در جاي ديگري از آن. مثلا شما نمي ? توانيد دهه بيست عمرتان را بيشتر کنيد. بلکه صرفا مي ? توانيد به جاي 70 سال 80 يا 90 سال عمر كنيد. يا مثلا با ورزش، تغذيه و سبک زندگي سالم سال ? هاي بيشتري جوان و سرحال بمانيم. اين تلاش ? ها در جهت افزايش طول زندگي است. ولي هر چه قدر كه عمر طولاني داشته باشيم   گذر زمان در طول عمر براي ? مان يكسان نيست. ما در سنين مختلف تجربه ? هاي متفاوتي از گذر زمان داريم. ابتدا در سنين کودکي زمان براي ? مان بسيار کند مي ? گذرد ولي دهه ? هاي بعدي به تدريج سريعتر مي ? شود. در ميانسالي و پيري اين روند سرعت بيشتري مي ? گيرد طوري که يک دهه براي ? مان به اندازه دو سال مي ? گذرد.

آلن دوباتن در کتاب «ايجاد يک زندگي پرشور و هيجان انگيز» اين موضوع را ناشي از تعداد تجربيات روزانه ما مي ? داند. يک بچه در يک روز هزاران لحظه و تجربه متفاوت دارد و مرتب دارد از تجربه ? اي به تجربه ديگر مي ? رود.

در نتيجه زمان در چشم او گسترده ? تر شده و کندتر مي ? گذرد. برعکس آن يک نفر بزرگسال به نسبت تعداد تجربيات بسيار کمتري دارد. به همان نسبت براي يک فرد ميانسال يا پير تعداد اين تجربيات حتي ممکن است انگشت شمار باشد. يعني در طول يک روز به غير از خوردن و خوابيدن حتي با اطرافيان هم گفتگوي چنداني نداشته باشد. در اين حالت چون تعداد تجربيات روزانه کم است زمان در چشم او فشرده شده و سريع ? تر مي ? گذرد. دليل تفاوت تعداد تحربيات هم اين است که بچه ? ها در حال شناخت دنيا هستند و همه چيز برايشان تازه و چالش برانگيز است ولي براي بزرگسالان چيز جديدي براي شناخت وجود ندارد و بيشتر کارها تکراري است.

براي حل اين موضوع برخي پيشنهاد مي ? كنند در بزرگسالي به دنبال تجربه ? هاي جديد باشيد. مثلا سفر به نقاط جديد جهان، آشنايي با آدم ? هاي جديد يا فرهنگ ? هاي ديگر، تجربه غذاهاي جديد، تفريحات و فعاليت ? هاي هيجان ? آور و نو. اين باور در حقيقت غير عملي و پرهزينه است. چون کمتر کسي از ما مي ? تواند چنين سبک زندگي مارکوپولوواري داشته باشد. از نظر اين باور تازگي ديدن چيزهاي نو است، درحالي که تازگي بايد ديدن چيزهاي آشنا با نگاهي جديد باشد.

به قول سهراب: چشم ? ها را بايد شست، جور ديگر بايد ديد. اين همان روشي است که هنرمندان با دنياي اطراف خود دارند. مثلا نقل است پل سازان هنرمند فرانسوي طوري به سيب ? ها نگاه مي ? كرد كه انگار تا حالا سيب نديده است.

ما فکر مي ? کنيم طبيعت، شهر و آدمهاي دور و برمان را مي ? شناسيم درحاليکه شناخت ? مان کاملا گذرا و سطحي است. اگر به دنياي اطرفمان مانند يك كودك دوساله نگاه كنيم چيزهاي جديد زيادي در آن مي ? بينيم. توجه دقيق ? تر به يک خوشه گندم، گوش دادن موثر به صحبت ? هاي يک دوست، حضور کامل در يک فعاليت بدني، انجام متفاوت کارهاي روزانه، در آغوش گرفتن عزيزان به روشي جديد، تماشاي ستارگان در شب ... همه مي ? تواند تجربيات جديد روزانه ما را افزايش داده و در نتيجه گذر زمان را براي ? مان کند نمايد.

(هفته نامه نسیم جنوب – سال بیست و ششم- شماره 1056)

برچسب ها:
حسين زيرراهي

نظرات کاربران
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما: