طراحی سایت
تاريخ انتشار: 01 مرداد 1402 - 13:40

حسين زيرراهي - مدرس مهارتهاي توسعه فردي: اگر شما به يك هتل پنج ستاره لوكس با بالاترين سطح امكانات رفاهي و تفريحي وارد شويد ولي در گوشهاي از لابي تكه پارچه كثيفي ببينيد که روي زمين افتاده است، تمام زرق و برق آن هتل را فراموش كرده و به همان نقطه منفي توجه خواهيد كرد. حتي بعدها كه از اقامت لاكچري خود در آنجا ياد ميكنيد همواره آن پارچه كهنه در ذهنتان خواهد بود. در حالي كه تقريبا تاثير چنداني بر لذت بردن شما از امكانات رويايي آن هتل نداشته است...

دغدغههاي بزرگ

نسیم جنوب - حسين زيرراهي - مدرس مهارتهاي توسعه فردي

اگر شما به يك هتل پنج ستاره لوكس با بالاترين سطح امكانات رفاهي و تفريحي وارد شويد ولي در گوشهاي از لابي تكه پارچه كثيفي ببينيد که روي زمين افتاده است، تمام زرق و برق آن هتل را فراموش كرده و به همان نقطه منفي توجه خواهيد كرد. حتي بعدها كه از اقامت لاكچري خود در آنجا ياد ميكنيد همواره آن پارچه كهنه در ذهنتان خواهد بود. در حالي كه تقريبا تاثير چنداني بر لذت بردن شما از امكانات رويايي آن هتل نداشته است.

اين موضوع يعني توجه به نقاط منفي همواره با ما است و معمولا هم زندگي را بر ما زهر ميكند در حالي كه در مقابل مسائل و دغدغههاي بزرگ زندگي ارزشي ندارند.

بزرگترين خطري كه توجه به نكتههاي منفي ريز و كم اهميت ما را تهديد ميكند نديدن و از دست دادن فرصتهاي بزرگ است.

يك بار در يكي از شركتهايي كه كار ميكردم از سرويس بهداشتي قسمت مديريت استفاده كردم كه در آن سرماي زمستان آب گرم نداشت. موضوع را از آبدارچي جويا شدم با كمي مكث و لبخند جواب داد الان دو سال است كه شير آب گرم اين سرويس خراب است ولي شما اولين فردي هستيد كه يادآوري ميکنيد. جالب اين بود كه سه نفر از اعضاي هيات مديره در آن واحد كار ميكردند. پيش خودم فكر كردم اين آقايان بقول معروف چيپ يا بيكلاس نيستند. بلكه دغدغههاي بزرگتري مانند رشد و توسعه شركت خود دارند.

منفيبيني يك ويژگي كاملا انساني و همه آن را دارا هستند. بخشي کوچک به نام بادامه يا آميگدال در مغز ما انسانها وجود دارد كه كار اصلي آن پيدا كردن خطرات، منفيها و آگاهسازي ما از آنها است.

اين سيستم باعث بقاي نسل و زنده ماندن ما ميشود. در طول هزاران سال مثبت نگرها همواره از بين رفتهاند و ما از نياکان منفيبيني هستيم كه زنده ماندهاند. ولي امروزه اين منفيبيني باعث ميشود فرصتهاي بزرگتر را نبينيم. از بيكاري داريم ديوانه ميشويم ولي به مدت كوتاهي بعد از پيدا كردن كار روياييمان شروع ميكنيم از آن ايراد گرفتن: حقوق كه هر ماه ديرتر واريز ميشود، دور از خانه هم هست، ساعت كاري آن هم زياد است و همين طور قطاري از اين ايرادات.

مسلما منظور اين نيست كه هر شرايطي را بپذيريم و براي بهتر شدن اقدامي نكنيم. منظور اين است كه ببينيم شرايطي كه در آن هستيم كدام هدف غايي ما را برآورده ميكند. اگر شرايطي كه در آن قرار داريم قرار است پلكان ترقي ما باشد ديگر به منفيهاي آن فكر نكنيم. وقتي در چيزي کوچک نكتهاي منفي ميبينيم اين جمله را به خود يادآوري كنيم: «دغدغههاي بزرگ داشته باش». اگر هدف اصلي تو از شغل الانات يادگيري است ديگر هر روز به حقوق کم آن گير نده. اگر با كار در گرماي جنوب ميتواني در زمستان سرد شهر خودت لباس گرم بر تن بچهات كني دغدغه بزرگ تو اين است.

وقتي انگليسيهاي استعمارگر در پنج قاره از سرماي كانادا تا گرماي آفريقا، آسيا و استراليا در سختترين شرايط با جغرافيا و مردم محلي ميجنگيدند، به آن شرايط بد فكر نميكردند بلكه تنها يك دغدغه بزرگ داشتند: كشتي هاي ثروت كه به انگلستان ميرفت.

(هفته نامه نسیم جنوب سال بیست و ششم، شماره 1048)

برچسب ها:
حسين زيرراهي

نظرات کاربران
هنوز نظري براي اين مطلب ارسال نشده.
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما:

آخرین اخبار

پربیننده ترین