طراحی سایت
تاريخ انتشار: 19 دي 1402 - 11:53

 اگر شکست بخورم چه؟ اين احتمالا اولين سوالي است که وقتي ميخواهيم دست به اقدام جديدي بزنيم در ذهن ما شکل ميگيرد. آمار شکستهاي انسانها در مقابل موفقيتهايشان نشان ميدهد

ترس از شکست

نسیم جنوب، حسين زيرراهي- مدرس توسعه فردي

 اگر شکست بخورم چه؟ اين احتمالا اولين سوالي است که وقتي ميخواهيم دست به اقدام جديدي بزنيم در ذهن ما شکل ميگيرد. آمار شکستهاي انسانها در مقابل موفقيتهايشان نشان ميدهد اين ترسي بيجا هم نيست. چون هميشه تعداد شکستها بيشتر از موفقيتها است. ولي دقيقا کساني که بزرگترين موفقيتها را بدست آورده بيشترين شکست را خوردهاند. اين يعني بدون شکست موفقيتي هم در کار نيست. ديگر اين که حتي اين افراد هم از شکست ميترسيدهاند. ولي بر ترس خود پا گذاشته و اقدام کردهاند. موفقيت موضوعي نسبي است و هميشه افراد موفق به نسبت بقيه جامعه سنجيده ميشوند. يکي از دلايلي که خيليها نميتوانند موفق شوند اين است که توانايي تحمل شکست را ندارند. ميخواهند در اولين تلاش موفق شوند. خوب اگر چنين چيزي ميسر بود که همه آن را انجام ميدادند و ديگر موفقيت به حساب نميآمد. بنابراين دوست عزيزم! اگر ميخواهي در زندگي موفق باشي بايد توانايي پذيرش شکست را در خود بالا ببري. در ادبيات موفقيت فقط يک شکست وجود دارد و آن هم تلاش نکردن است. بقيه شکستها تجربه و يادگيري است.

ترس از شکست هم از منابع بيروني در ما ايجاد ميشود و هم از طريق طرز فکر و نگرش خودمان. نخست والدين انتقادجو باعث ترس بچهها از اقدام کردن ميشوند. اگر انجام ناقص کارها را از فرزندانمان نپذيريم از شکست در کارهايشان ميترسند. سيستم آموزشي تنبيه گر هم دومين تشديدکننده ترس از شکست است. شاگردي که به دليل نمره پايين يا ناتواني در پاسخ دادن تنبيه ميشود انگيزه ادامه دادن را از دست ميدهد. اگر سيستم آموزشي به تلاش و بهبود نمره دهد شاگردي که از نمره 5 به 9 رسيده است تشويق ميشود. او با اينکه همچنان نمره قبولي نياورده احساس شکست نميکند و به تلاشش ادامه ميدهد. سومين منبع ايجاد ترس از شکست رسانهها هستند. رسانهها با نمايش انسانهاي کامل و بيعيب و نقص و همينطور نشان دادن نقص در مخاطب براي فروش کالا و خدمات تبليغاتشده باعث تشديد ترس از شکست در آنها ميشوند.

منبع دروني ترس از شکست شامل ميل ما به دريافت تاييد ديگران و دل بستن به هدفهاي بيروني است. اگر دنبال تاييد گرفتن از ديگران باشيم سعي ميکنيم تلاشهاي ناموفقمان را از آنها مخفي کنيم. وقتي دوست نداريم مردم شکستمان را ببينند در نتيجه دست به عمل هم نميزنيم. اهداف بيروني هم به دليل احتمال عدم تحقق ترس از شکست را در ما بالا ميبرد. اگر به جاي دل بستن به موفقيت در رسيدن به اهداف به اين توجه کنيم که چقدر رشد کردهايم کمتر از شکستها ميترسيم. مثلا بدنسازي که در مسابقه مدال نياورده است اگر به تفاوت بدن خود نسبت به زمان شروع نگاه کند اين شکست برايش نوعي موفقيت به حساب ميآيد. چطور با وجود ترس از شکست به تلاش خود ادامه دهيم؟ ابتدا بايد اين باور را در خود ايجاد کنيم که درد و رنج و نااميدي بخشي از مسير موفقيت است. شکستها باعث ميشود قويتر، انعطافپذيرتر و سپاسگزارتر شويم. دوم اين که ترس را در وجود خود انکار نکنيم، آن را بپذيريم و با وجود ترس به جلو حرکت کنيم. بترس ولي انجامش بده!

(هفته نامه نسیم جنوب- سال بیست وششم، شماره 1066)


برچسب ها:
حسين زيرراهي

نظرات کاربران
هنوز نظري براي اين مطلب ارسال نشده.
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما:

آخرین اخبار

پربیننده ترین