طراحی سایت
تاريخ انتشار: 16 تير 1402 - 13:37

 سالار شهنواز - فرزند جاودان ياد همايون شهنواز: حدود ظهر به بوشهر رسيدم و مستقيم به ميدان ريسعلي دلواري رفتم. حال و هواي شهر برايم جالب و ديدني بود. ظهر روز جمعه در خرداد ماه هوا به شدت گرم ولي درخشش آفتاب، آسمان نيلي رنگ، امواج دريا، زيبايي ساحل بوشهر بسيار مسحورکننده بود. آنچنان که متوجه گذشت زمان نشدم. پياده در حاشيه ساحل مي گشتم و ميرفتم و از اين منظره بي بديل عکس مي گرفتم...بر سر مزار مرحوم پدرم فاتحه خوانده و با يادي از دلاوريهاي «دليران تنگستان»  به موزه رئيسعلي دلواري سري زديم...

 

ميهمان آسمان نيلي رنگ، امواج دريا و ساحل زيباي بوشهر

نسیم جنوب،  سالار شهنواز - فرزند جاودان ياد همايون شهنواز




روز جمعه 12 خرداد به قصد سفر به بوشهر و ديدار مردم مهان نواز بوشهر و دلوار و زيارت خاک پدر بزرگوارم، عازم فرودگاه مهرآباد شدم.

حدود ظهر به بوشهر رسيدم و مستقيم به ميدان ريسعلي دلواري رفتم. حال و هواي شهر برايم جالب و ديدني بود. ظهر روز جمعه در خرداد ماه هوا به شدت گرم ولي درخشش آفتاب، آسمان نيلي رنگ، امواج دريا، زيبايي ساحل بوشهر بسيار مسحورکننده بود. آنچنان که متوجه گذشت زمان نشدم. پياده در حاشيه ساحل مي گشتم و ميرفتم و از اين منظره بي بديل عکس مي گرفتم. خود را نزديک رستوران ميداف يافتم. صرف ناهار در محيط آشنايي که سه سال پيش براي اولين بار به همراه دوست عزيزمان آقاي  يوسفي رفته بودم، خاطرات شيريني را يادآور بود. بعد از ناهار، پياده به طرف هتل جهانگردي دلوار در بوشهر نزديک ميدان رئيسعلي  دلواري به راه افتادم، در ميانه راه، جوان خوش برخوردي که حدس زده بود من مسافر هستم، من را سوار ماشينش  کرد و با وجود اصرار من، با مهماننوازي خاص مردم بوشهر، بدون دريافت وجهي من را به هتل رساند.

با توجه به مدت زمان کوتاهي که قرار بود در بوشهر باشم، بعد از استراحتي مختصر با آقاي زماني و و آقاي ترک زاده تماس گرفتم و همراه آنها به بازديد از نمايشگاه گروهي هنرمندان شهر رفتيم و از آثار عکاسي، نقاشي و طراحي سياه قلم در خور توجه ديدن کرديم.

گشت و گذار در خيابانهاي بوشهر، بوي دريا، غروب آفتاب در آسماني که هر دم به رنگي زيبا در مي آمد، قايق هايي که در کناره ساحل لنگر انداخته تا براي فردايي ديگر آماده شوند، مردم که در گوشه و کنار به گپ و گفتگو مشغول بودند و بچه هايي که در آب آبتني ميکردند همه و همه، برايم بسيار جذاب و ديدني بود. به همراه آقايان ترک زاده و زماني و مهديزاده به محله هاي قديمي شهر و نقاطي که شادروان پدرم براي فيلمبرداري سريال دليران تنگستان انتخاب کرده بود، از جمله محله کوتي سر زديم.

صبح روز شنبه 13 خرداد به قصد پيگيري طرح بازسازي يا ساخت آرامگاه مرحوم پدرم، همراه آقايان ترک زاده، مهديزاده و زماني به استانداري و ميراٍث فرهنگي رفته و با مديرکل ميراٍث فرهنگي استان بوشهر، آقاي سجادي، ملاقات کرديم. ايشان ما را به گرمي پذيرفتند و قرار شد با توجه به بودجه قابل توجهي که دريافت کردند، مراحل کار بازسازي موزه رئيسعلي دلواري و آرامگاه مرحوم پدرم را طي چند ماه آينده شروع کنند.

بعد از جلسه که بسيار نتيجه بخش بود، به سمت دلوار حرکت کرده و در آنجا با شهردار دلوار، آقاي توسلي، در ساختمان شهرداري نيز جلسه اي در همين زمينه داشتيم و سپس آقاي زماني ما را براي صرف ناهار به منزلشان دعوت کرد. سفره اي رنگين و با سليقه در خانه اي گرم و صميمي انتظارمان را مي کشيد. خانم زماني با محبت با انواع غذاهاي محلي از جمله قليه ماهي بسيار خوشمزه و رنگينک بسيار دلچسب، از ما پذيرايي کردند. ساعتي خوش در کنار خانواده آقاي زماني فراموش نشدني است.

بعد از ناهار به سمت کلوتهاي دلوار حرکت کرديم و سپس بر سر مزار مرحوم پدرم فاتحه خوانده و با يادي از دلاوريهاي «دليران تنگستان»  به موزه رئيسعلي دلواري سري زديم. در آنجا آقاي شاکر به ما خير مقدم گفته و ما را به داخل موزه راهنمايي کرد. متاسفانه بعد از حدود 5 سال بخش بزرگي از اقلامي که يادگار پدرم در ارتباط با ساخت سريال دليران تنگستان بود، از جمله مجموعه عکسهاي پشت صحنه و بعضي از ملزومات فيلمبرداري و صحنه آرايي تقديمي به موزه، برخلاف انتظار هنوز به نمايش درنيامده و اثري از آثار آنها ديده نميشد.

در پايان ديدارمان از موزه با آقاي زماني خداحافظي کرده و به بوشهر برگشتيم و پس از گشت و گذاري کوتاه در بوشهر به همراه آقايان ترکزاده و مهديزاده عازم فرودگاه شديم تا به تهران برگردم. هر چند که زمان به سرعت گذشت اما مهرباني مردم پاک و خالص اين خطه از ميهن عزيزمان فراموش نشدني است. 

(هفته نامه نسیم جنوب – سال بیست و ششم، شماره 1046)

 

برچسب ها:
همايون شهنواز

نظرات کاربران
هنوز نظري براي اين مطلب ارسال نشده.
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما:

آخرین اخبار

پربیننده ترین