طراحی سایت
تاريخ انتشار: 06 آبان 1402 - 12:09

دکتر حمید اسدپور: از جمله کارکردهاي فرهنگي خليجفارس، انتقال و گسترش زبان فارسي در جنوب، جنوب شرقي و شرق آسيا و همچنين در شرق آفريقا ميباشد. در آغاز سکونت مهاجران ايراني در هند که به خصوص از خليجفارس راهي اين سرزمين شده بودند آثاري به زبان فارسي وجود داشت که جهت حفظ آن، ايرانيان اقدام به ترجمه آنها به زبانهاي رايج در هند نمودند. اما به تدريج زبان فارسي در همه ارکان جامعه و حکومت هند نفوذ يافت...

خليجفارس و انتقال و گسترش زبان فارسي

دکتر حمید اسدپور

از جمله کارکردهاي فرهنگي خليجفارس، انتقال و گسترش زبان فارسي در جنوب، جنوب شرقي و شرق آسيا و همچنين در شرق آفريقا ميباشد. در آغاز سکونت مهاجران ايراني در هند که به خصوص از خليجفارس راهي اين سرزمين شده بودند آثاري به زبان فارسي وجود داشت که جهت حفظ آن، ايرانيان اقدام به ترجمه آنها به زبانهاي رايج در هند نمودند. اما به تدريج زبان فارسي در همه ارکان جامعه و حکومت هند نفوذ يافت. بسياري از شعراي فارسي زبان در دربار گورکانيان هند بودند و تعدادي آنها را تا يکصد و شصت و هفت  شاعر هم ذکر کردهاند. نمونه اين شاعران، عرفي شيرازي است که از جرون، عازم دکن شد و در دربار هند، مقام والايي يافت و چنان در شعر و ادب، پيشرفت نمود که خود را حتي برتر از انوري، خاقاني و نظامي ميدانست. وجود لغات و اصطلاحات فارسي در هندوستان و جزاير مالديو که مربوط به تجارت دريايي است، بيانگر تأثير  و نقش خليجفارس در گسترش زبان فارسي ميباشد. چنانکه عمده تجارت دريايي اين مناطق با ايران از راه خليجفارس بود. براي نمونه ميتوان به اصطلاحات شاهبندر و حقبندر اشاره نمود. اين تأثير و نقش خليجفارس، حتي پس از سقوط صفويه هم تداوم يافت. چنانکه حزين لاهيجي، شاعربلندآوازه ايراني هم از راه خليجفارس عازم هندوستان شد و بهرغم بيتوجهي به بزرگان هند، باز هم مورد توجه قرار داشت و ماهانه مبالغ کلاني جهت مخارج وي مقرر کرده بودند. مقبره حزين در نزديکي بنارس قرار دارد. با وجود اينکه بنارس از مراکز زيارتي مورد توجه هندوها است، ولي مقبره حزين نيز از جمله مقابر و زيارتگاههاي مورد توجه بسياري از مردم هندوستان ميباشد. نفوذ و گسترش زبان فارسي چنان بود که پادشاهاني مانند پادشاه سيلان اطلاعات بسيار زيادي از ايران و به ويژه جزاير ايراني داشت و در دربار او و اکثر دربارهاي هند از زبان فارسي بهره گرفته ميشد.  شکلگيري اين جوامع ايراني و مهاجرت افراد با مشاغل و تعليمات گوناگون از ايران به هند، باعث گسترش نفوذ ايرانيان در همه ارکان اين سرزمين همراه با گسترش زبان فارسي گرديد. اين نفوذ چنان بود که بنا بر سخن ابن بطوطه همه بيگانگان در هند را خراسانيان ميناميدند. پروفسور هادي حسن عنوان ميدارد که نفوذ ايرانيان در مناطقي مانند کاليکوت به صورتي بود که بيگانگان را پارسي مي ناميدند. اغلب اين پارسيان از تجار و بازرگانان بودند که تا پيش از غلبه پرتغالي ها بر اين سرزمين، نفوذ خود را حفظ کرده بودند. نفوذ گروههاي ايراني در ارکان مختلف جامعه هند به ويژه در مناطق غربي به صورتي بود که قضات مسلمان به ويژه ايرانيان در اين سرزمين را هنرمن ميگفتند که همان واژه هنرمند ايراني بود.  علاوه بر هند، گسترش و نفوذ زبان فارسي در شرق آسيا نيز تا قرنها تداوم يافت. در قرن دوم هجري يک کلني از بازرگانان مسلمان و غيرمسلمان که اکثراً ايراني بودند در خانفوا در سرزمين چين شکل گرفت و بسياري از دستاوردها و حتي لغات زبان فارسي از طريق آنان به چين منتقل شد. 

نفوذ ايرانيان در شهرهاي چين و بخش تجاري به ويژه در شهرهايي مانند هاينان و خانفوا که بعدها کانتون ناميده شد و ارتباط عميقي با خليجفارس داشتند، باعث شد که بسياري از لغات فارسي در اين سرزمين وارد شود. از آن جمله، نماز بامداد، نماز پسين، نماز شامگاه و آبدست است. بسياري از کتيبههاي آنان با به «نام خداوند بخشنده مهربان» آغاز شده است و اصول دين را با زبان فارسي ولي با خط چيني فراگرفتند. کتيبههاي مساجد آنان تزيين شده با اشعار فارسي است و حتي روستاهايي با عنوان فارسي وجود داشته است که ميتوان به چيني باغ، بازاردره، دوشنبه بازار و دوزخ دره اشاره کرد. به واقع بايد اشاره نمود که مسلمانان در چين، دين اسلام را با خط چيني ولي با زبان فارسي آموختند. آموختني که معلول تجارت چين با ايران به ويژه از سوي خليجفارس بود. در نواحي غير از هند و چين مانند برمه نيز زبان فارسي نفوذ زيادي يافت و تا مدتها زبان رسمي دربار ارکان، در برمه زبان فارسي بود. وجود پنجه مسجد و  مقابر فراواني با نامهاي فارسي، نشاندهنده نفوذ فرهنگ و تمدن ايراني در اين سرزمين است. همچنين نفوذ گروههاي ايراني در دربار سيام سبب شد که زبان فارسي و اشعار شعرايي مانند فردوسي در اين سرزمين مورد توجه قرار گيرد.   از ديگر مناطقي که با ارتباط با خليجفارس و تشکيل جوامعي از مهاجران ايراني در آن مناطق، زبان فارسي، نفوذ زيادي يافت، شرق آفريقا ميباشد. از گذشتههاي دور، ايرانيان به شمال و شرق آفريقا توجه داشتند و ارتباطات فراواني بين ايران و اين مناطق شکل گرفته بود. چنانکه اين مناطق مورد توجه پادشاهاني مانند کمبوجيه، داريوش و خشايارشا قرار گرفت و خليجفارس يکي از راههاي ارتباطي با اين مناطق بوده است. در دوره هخامنشيان با اعزام گروهي به فرماندهي ستاسپس، شاهزاده هخامنشي، اقدام به کشف برخي از راه هاي دريايي آفريقا نمودند. اين وضعيت در دوره اشکانيان و ساسانيان نيز تداوم يافت.

    از دوره اسلامي تجارت گسترش بيشتري يافت. توسعه بازرگاني و وجود بحرانهاي مختلف داخلي مانند درگيريها و سختگيريهاي مذهبي در ايران سبب شد تا گروههاي مختلفي از ايرانيان با توجه به اين بحرانها و وجود جاذبههاي مناطق شرقي آفريقا، اقدام مهاجرت به اين منطقه نمودند. از جمله آنان ميتوان به مهاجرت گروه زيادي به رهبري عليبن حسن از شيراز به شرق آفريقا اشاره کرد. اين گروه حکومت کيلوا را بنا نهادند و با تجارت ادويه، ابريشم و ديگر محصولات کشاورزي به ثروت زيادي دست يافتند. مهاجرت اين گروه از شيرازيها به شرق آفريقا از طريق خليجفارس و تداوم مهاجرتها سبب شکلگيري جوامع ايراني در اين منطقه گرديد. اين کانونهاي ايراني، ضمن آنکه نقش اساسي در توسعه و گسترش اسلام و همچنين ساز و کارهاي تجاري در اين مناطق داشتند، با حفظ بسياري از آثار فرهنگ و تمدن ايراني به بازنشر آن در اين مناطق اقدام نمودند. از جمله آنها حفظ زبان و لغات فارسي و تأثيرات اين زبان بر زبان سواحيلي ميباشد که از جمله زبانهاي معروف در شرق آفريقاست.

بسياري از شاعران و بزرگان ادبي اين مناطق، سبکهاي شعر خود را با الهام از شعراي فارسي برگزيدند. نمونه آنها سيد عبدالله بن علي است که مجموعهاي به نام انکشافي دارد و الهام گرفته از ديوان حافظ است.

همچنين اشعار عمر خيام نيز مورد توجه شعراي اين ناحيه قرار گرفته است. با وجود نفوذ ايرانيان در اين مناطق بسياري از لغات فارسي تا قرنها در اين منطقه باقي ماند. از آن جمله بوستان، برنج، زر، قاموس، دريچه، دکان، پلو و غيره است.

(نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1059)


نظرات کاربران
هنوز نظري براي اين مطلب ارسال نشده.
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما:

آخرین اخبار

پربیننده ترین