طراحی سایت
تاريخ انتشار: 06 آبان 1402 - 12:21

محمود قدسي : بچه ها ميگفتن دوتا سياه از آبادان اومدن بوشهر و رفتن تمرين شاهين، رزمي و توراني. ما که کنجکاو شده بوديم روز تمرين شاهين رفتيم ديدن تمرين شاهين. درست بود، يک سياه بلند و باريک به نام رزمي و يک سياه کوتاه و يه کم توپر بنام توراني.رزمي که دفاع وسط بازي ميکرد با ...

خاطرات بوشهری: اي زمين مال کي...

محمود قدسي

بچه ها ميگفتن دوتا سياه از آبادان اومدن بوشهر و رفتن تمرين شاهين، رزمي و توراني. ما که کنجکاو شده بوديم روز تمرين شاهين رفتيم ديدن تمرين شاهين. درست بود، يک سياه بلند و باريک به نام رزمي و يک سياه کوتاه و يه کم توپر بنام توراني.رزمي که دفاع وسط بازي ميکرد با پرش هاي بلند و قيچيهاي عجيب و توراني با دريبلهاي زيبا که در آن واحد دو سه نفر را از ميدون خارج ميکرد و پاسهاي عمقي و بلند پشت دفاع نظم هر تيمي را به هم ميزد، دل هر شاهيني را به شوق ميورد و دل هر ايران جواني را به لرزه در ميورد.

توي راه برگشت هر کدوم از بچه ها که همگي طرفدار ايرانجوان بوديم چيزي ميگفت. يکي ميگفت ديگه حريف شاهين نميشيم،يکي ميگفت اينا ديگه از کجا اومدن بوشهر، يکي ميگفت از آبادان اومدن مثل اينکه اصالتا بوشهري هستن. يکي ميگفت نه بوآ اينطورم نيست ما هم مندلو داريم که از رزمي هم بيشتر ميپره، سمليان داريم که رو يه دستمال سه نفر دريبل ميزنه، مجيد چاهيبخش داريم که سي خوش ستونين. همه يه اضطراب و تشويشي براي روز بازي ايرانجوان و شاهين داشتيم.

روز تمرين ايرانجوان براي دلداري و قوت قلب خودمون رفتيم استاديوم. اکبر کبگاني با همون صلابت هميشگي، بازيکنان تيم با يکدلي و رفاقت هميشگي تمرين را شروع کردند، نه انگار که در اردوي حريف دو بازيکن جديد با ويژگيهاي خاص اومدن. طرفداران همگي منتظر شروع دو گله بودند، تمرين دو گله شروع شد و همه احساس کردند که تيم اصلي با روحيه خاصي بازي ميکنه و همه توپ ها به مرواريد سياه تيم ختم ميشه، مندلو. مندلو اونروز تمرين مثل اينکه تو کفشهاش فنر گذاشته بود و هر توپي که از طرفين و يا کرنر ارسال ميشد با سر به دروازه ميکوبيد.بعد از تمرين اميد به اردوي طرفداران ايرانجوان نور انداخت.دلا قرص شد. ما هم سياهي داريم که مثل پله دريبل ميزنه و شم عجيبي در گل زني داره. مندلو اين سياه خوش اخلاق که در زمين سامبا ميرقصه و ترسي از هيچ دفاعي نداره.

بعد مدتي مسابقه دو تيم شاهين و ايرانجوان فرا رسيد. استاديوم صبخي مملو از طرفداران دو تيم بود. فرياد تشويق و هلل يوس هله يوسا از همه جا بلند بود. «يا نجف يا بلمدينه شاهين شير زمينه» از يک طرف و از طرف ديگه «اي زمين مال کي مال جوان بوشهر» بلند بود. دل تو دل هيچکس نبود. امروز روز سياهان زمين بود. سياهاني که در دنياي فوتبال جهان دلها را تسخير کرده بودند، سياهان برزيل و پرتقال. پله و ازوبيو. و بوشهر احمد رزمي و احمد توراني در يک سمت و مندلو در يک سمت.

بازي با هيجان و دلهره شروع شد. جدال احمد رزمي و مندلو، احمد توراني و سمليان. نيمه اول در ميان شور و هلهله و هلل يوس هل يوسا تمام شد. قلب ها به شدت ميطپيد، هرکسي صداي قلب کنار دستيش را ميشنيد، اما هيچکس به روي خودش نميورد.احمد رزمي با پرسشپرشهاي بلند و قيچي هاي زيبا، احمد توراني با پاسهاي عمقي پشت دفاع، رضا ماهيني با فرارهاي سرعتي از يک طرف و مندلو با زيرکي هايش، سمليان با دريبل هايش و مجيد با توان مديريتي خوبش بازي را اداره ميکردند. هر لحظه صحنه زيبايي تماشاگران را به فرياد مي آورد. يک کرنر روي دروازه شمالي که دروازه شاهين بود اعلام شد. بازي دقايق پاياني را طي ميکرد. خيلي از تماشاگران چشمشون را بسته بودند تا سرنوشت کرنر معلوم بشه.کرنر زده شد و ناگهان فرياد گل در هوا فوران زد. چشم باز کردم و مندلو را در ميان حلقه بازيکنان ايران جوان ديدم.آن روز که روز سياهان بود ،سياه ما بر کول تماشاگران تا باشگاه برده شد «مندل چه کرده تور پاره کرده». «در خونه مون سيلن، کاپ دس سميلن».

با احترام به احمد رزمي، زنده يادان محمد علي برزين، احمد توراني، محمدرضا سمليان، مجيد چاهيبخش و رضا ماهيني اسطورههاي فوتبال بوشهر.

(نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1059)

برچسب ها:
محمود قدسي

نظرات کاربران
هنوز نظري براي اين مطلب ارسال نشده.
ارسال نظر

نام:

ايميل:

وب سايت:

نظر شما:

آخرین اخبار

پربیننده ترین