طراحی سایت
جستجو:

آنچه درباره رأي ايرانيان خارج از كشور نمي‌دانيد

ارسال شده بيش از 7 سال پيش در دیدگاه ، نظر (1)

مجمع جهانی اقتصاد در ایستگاه چهل‌وششم؛ جایی که لابی‌های سیاسی و اقتصادی در بالاترین سطح ممکن اما با تشریفاتی به‌مراتب کمتر از دیدارهای دو یا چندجانبه دیپلماتیک، صورت می‌گیرد و در پاره‌ای موارد، اقتصاد و سیاست در سال جاری میلادی را تحت‌الشعاع رایزنی‌ها قرار می‌دهد. «داوس» در هفته گذشته، باز هم توجه محافل جهانی را به خود جلب کرد و مانند همیشه خبرساز بود. خبرهایی که برای ایرانیان، از جدال لفظی میان «ترکی فیصل» شاهزاده سعودی و محمدجواد ظریف بر سر مسئله سوریه تا درخواست جان کری، وزیر خارجه ایالات متحده، از همتای ایرانی خود برای پیگیری وضعیت سه آمریکایی ربوده‌شده در عراق را شامل می‌شد. اما این ظاهر رسمی داوس است و در باطن، ‌هزاران مراوده دیگر در جریان است. برای بیان شنیدنی‌های این اجلاس و آنچه در جهان پرشتاب تحولات حوزه فناوری در جریان است، محمود سریع‌القلم بهترین گزینه است. استادتمام دانشگاه شهیدبهشتی، ازجمله استادان ایرانی است که موردتوجه محافل علمی و پژوهشکده‌های بین‌المللی قرار دارد. یافته‌های او از هفدهمین حضورش در داوس سوئیس، بخش اصلی گفت‌وگوی «شرق» با فارغ‌التحصیل دکترای روابط بین‌الملل دانشگاه کالیفرنیای جنوبی و فوق دکترای همین رشته از دانشگاه اوهایو است. سریع‌القلم بلافاصله پس از بازگشت از داوس، روز پنجشنبه میهمان «شرق» بود و بخشی از گفت‌وگوی سه‌ساعته ما نیز به مذاکرات هسته‌ای و ایران پسابرجام رسید که در ادامه می‌آید.

ارسال شده بيش از 8 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

شرق - گروه اندیشه: «تفکر رهایی‌بخش با و بدون مارکس» عنوان مجموعه درسگفتارهایی است از مراد فرهادپور که پاییز ٩٣ در مؤسسه پرسش ایراد شد. در این درسگفتارها مفهوم رهایی در تاریخ معاصر جهان عمدتا از نیمه قرن نوزدهم تاکنون بررسی می‌شود. کجا و چگونه رهایی با پروژه فکری مارکس با همه فراز و فرود و تحولاتش ارتباط می‌یابد. فرهادپور در این سلسله بحث‌ها به پروژه‌های جدیدی می‌پردازد که در بطن تفکر رهایی‌بخش وجود دارد و همچنین مسئله رابطه سیاست رهایی‌بخش با امر اجتماعی یا جامعه. تکیه اصلی بر آرای دو چهره است: اتی‌ین بالیبار و ارنستو لاکلائو.‌ دو چهره‌ای که به یک معنا همین دوگانگی «با» و «بدون» مارکس را در دل خود نهفته دارند. قرائت مارکس با تکیه بر تفسیر ماسیمیلیانو تومبا، فیلسوف ایتالیایی معاصر، دنبال می‌شود. آنچه در ادامه می‌آید متن تدوین‌شده جلسه مقدماتی این مجموعه درسگفتارهاست که در آن فرهادپور به کلیاتی از بحث اشاره و چارچوب تاریخی رهایی را مطرح می‌کند. بنابراین، بحث حاضر را باید خلاصه‌ای از ایده‌هایی دانست که طی چندین و چند جلسه بسط یافته‌اند، گرچه به‌تنهایی قابلیت خوانده‌شدن دارند. تلاش می‌شود در فرصت‌های آینده بخش‌های دیگری از این بحث به‌صورت مستقل از یکدیگر ولی در ارتباط مضمونی با هم آماده طبع شوند.

ارسال شده بيش از 8 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

شرق: اول کتاب «گفته‌ها»ی ابراهیم گلستان سه جمله هست، یکی «سخن بیار زبان‌آوری مکن» از سعدی، دومی «بدان چه‌جور ببینی» از لئوناردو و سومی «هیچ باشم اگر نکته‌سنج نباشم» از نمایش‌نامه «اتللو»ی شکسپیر. این سه جمله را بر پیشانی کتاب «گفته‌ها» شاید بتوان عصاره حیات فکری و ادبی و هنری گلستان تا به امروز دانست. این سه جمله، همچنین کلیدی می‌تواند باشد برای ورود همراه با نکته‌سنجی و نگاه انتقادی به نوشته‌ها و آثار سینمایی گلستان تا حتی‌المقدور مصون بمانیم از دوقطبی معروف «لعن» و «ستایش» که غالبا گلستان را از یکی از این‌ دو حد افراطی دیده‌اند و سنجیده‌اند. یا او را ستایش کرده‌اند و از او اسطوره ساخته‌اند و میراث او را به «زبان‌آوری» و «تکنیک» تقلیل داده‌اند و یا او را دشنام داده‌اند صرفا  به این دلیل که به راه‌های متعارف نرفته است. خواندن گلستان با آن عقلانیت انتقادی توأم با نکته‌سنجی که شیوه خود اوست در خواندن دیگران، هنوز آن‌طور که باید آغاز نشده است. خواندن هیچ‌کس شاید هنوز آن‌طور که باید آغاز نشده است و از این‌روست که سنت انتقادی ما هنوز بر مدار «لعن» و «ستایش» می‌گردد و بر مدار تکرار آنچه پیشترها در رد و انکار و یا تأیید کسی گفته‌اند. اینجا مقصود از الگوقراردادن شیوه مواجهه گلستان با اتفاق‌ها و آدم‌ها و آثار هنری، شیوه‌ای مبتنی بر نپذیرفتن آنچه همه می‌گویند و تن‌ندادن به تکرار گفته‌های دیگران، پذیرش بی‌چون‌و‌چرای دیدگاه‌های او نیست. اتفاقا برعکس، گلستان را جا دارد به همان عیاری بسنجیم که او خود دیگران را با آن سنجیده است و او را در قامت «آدم»ی ببینیم در قد‌و‌قامت طبیعی که در یکی از حساس‌ترین مقاطع تاریخ ایران زیسته و کوشیده است به‌جای پاگذاشتن بر راه‌های رفته، راه تازه‌ای بگشاید و با ذخیره‌ای پربار از ادبیات و هنر ایران و جهان، چیزی را ایجاد کند که پیش از آن موجود نبوده است. حاصل کار قطعا می‌تواند مورد ارزیابی انتقادی قرار بگیرد، نه به این معنا که بگوییم عالی است و فقط چندجایش اشکال دارد و یا برعکس، مردود است و فقط چند نکته قابل توجه در اینجا و آنجایش می‌توان یافت، نه، خواندن جدی گلستان مستلزم کشف ایده مرکزی او در آثارش، کشف سبک، نه در معنای زبان‌آوری و اینکه نثرش فلان است و بهمان، و مواجهه‌ای دقیق با این سبک و آن ایده مرکزی است و این همان کاری است که می‌گویم هنوز نه‌فقط درباره گلستان که درباره هیچ نویسنده دیگری آن‌طور که باید انجام نشده است.
چندی پیش نشر کلاغ سه کتاب ابراهیم گلستان را تجدید چاپ کرد. یکی کتاب «گفته‌ها» که مجموعه‌ای است از مقاله‌ها، گفتارهای گلستان بر چند فیلم مستند به کارگردانی خودش، سخنرانی مفصل او در دانشگاه شیراز و گفت‌وگوی بلند قاسم هاشمی‌نژاد با او درباره داستان‌هایش.
دو کتاب دیگری که از گلستان تجدید‌چاپ‌شده ترجمه‌های اوست از «هکلبری فین» مارک تواین و کتاب «کشتی‌شکسته‌ها» که ترجمه‌های گلستان است از چند قصه کوتاه استفن کرین، ویلیام فاکنر، استفن وینسنت بنه، آنتوان چخوف و ارنست همینگوی. گفت‌وگویی که می‌خوانید به‌مناسبت همین تجدیدچاپ‌ها انجام شده است. گلستان کمی پیش از انجام این گفت‌وگو به دعوت آکادمی فرانسه در رم، به این شهر رفته بود تا در نشستی که این آکادمی برای او و آثارش برگزار کرده بود شرکت کند. گفت‌وگوی پیشِ رو، پس از بازگشت گلستان از رم انجام شد. گلستان چنانکه در این گفت‌وگو می‌گوید سالهاست که قصه ننوشته و در عوض دو کتاب چاپ نشده دارد که هر دو نوشته‌هایی مستند هستند از آدم‌هایی که واقعا وجود داشته‌اند و وقایعی که واقعا اتفاق افتاده‌اند و این عجیب نیست وقتی به یاد آوریم که گلستان روزگاری در سینما مستندهایی ساخته است که برخی از آنها هنوز هم جزء بهترین مستندهای تاریخ سینمای ایران به‌حساب می‌آیند. مستندهایی که صرفا نشان‌دادن واقعه نبوده‌اند بلکه «دیدِ» سازنده و «چه‌جوردیدن» در تار و پود آنها تنیده شده و از طریق سبک، خود را به نمایش گذاشته. گلستان در جایی از گفت‌وگوی پیشِ رو می‌گوید: «واقعیت‌هایی که اتفاق افتاده آن‌قدر فوق‌العاده و انترسان است که قصه‌نوشتن ضرورتی ندارد.» گفت‌وگو با ابراهیم گلستان را می‌خوانید. 

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

صادق چوبک آدم خیلی خوبی بود. خیلی خیلی خوب بود. باز تکرار می‌کنم که خیلی خیلی خوب بود و نگذاشت آن‌جور که اشخاص هدایت را آخر سر خراب کردند، او را هم خراب کنند. خودش را محکم گرفت و نگذاشت کسی به او دست بزند. چوبک خیلی برای من عزیز بود. ..

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در ادب و هنر ، نظر (1)

حبیب احمدزاده داستان‌ نویس، مستندساز، فیلمنامه‌نویس و محقق، در آستانه 12 تیرماه سالروز سرنگونی هواپیمای مسافربری ایرباس ایران در خلیج فارس توسط ناو وینسنس آمریکا که منجر به شهادت 290 مسافر بیگناه شد تحقیقی را انجام داده است. در این تحقیق آمده است:...

ارسال شده بيش از 10 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

انسان با آگاهی، آموزش، كتاب خواندن و تمرین‌كردن می‌تواند بهتر شود. ما ایرانی‌ها هوش تحصیلی بسیار خوبی داریم ولی آموزش اجتماعی نمی‌بینیم. بار دیگر عرض كنم عقلانی فكر و عمل‌كردن خیلی زحمت می‌خواهد. به‌عبارتی فائق آمدن بر نفسانیت، تمرین و ممارست بسیار می‌طلبد. نسبت به ویژگی‌های خود و آشنایی با ضعف‌ها، آگاهی می‌خواهد..

ارسال شده بيش از 10 سال پيش در دیدگاه ، نظر (3)
صفحات: 1

آخرین اخبار

پربیننده ترین