طراحی سایت
جستجو:

حسین نوری فیروزی : یزله های بوشهری، تک بیتی هایی هستند برگرفته از یک اتفاق خاص که شعارگونه در مجالس شاد مخصوصا عروسی ها خوانده می شوند. البته برای ایجاد تنوع سر خوان ابیاتی به سلیقه خود به آن اضافه می کند که بیشتر  برگرفته از ادبیات شفاهی کهن منطقه است. اگر توجه کرده باشید ۹۰ درصد یزله ها نیز رگه هایی از گویش بخش جنوبی استان بوشهردر خود دارد..

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در تاریخ ، نظر (0)
محمدرضا تاجیک:

پاشنه آشیل اصلاح‌طلبی را اصلاح‌طلبان کاذب و دروغین می‌دانم

تنها الهه مرگ می‌تواند برخی را از صحنه قدرت و سیاست حذف کند تا مجالی برای نقش‌آفرینی جوانان فراهم شود

ارسال شده بيش از 7 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)
گفت‌وگو با محمود دولت‌آبادی، به‌مناسبت انتشار مجموعه‌داستان «بنی‌آدم»
از نفسِ نوشتن مي‌ترسم
ارسال شده بيش از 8 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

دکتر محمود دهقانی: در بافت کهن که جلوتر کار بازسازی انجام  داده می شد هم اکنون از ادامه باز مانده و ساختمان ها نیز بیشتر از پیش از میان رفته اند. کاروانسرا و گرمابه  پیشتر در حال بازسازی آبرومندانه بود. در آنجا در و پنجره های تخته ای با میخ های کله قارچی و درکوب آهنی به سبک روزگار صفوی ساخته بودند اما این بار از پیشرفت کار چیزی به چشم نمی خورد...

ارسال شده بيش از 8 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

طرح نو- لیلا مهداد| آدمی در تمام دوره‌هایی که روی این کره‌خاکی زندگی کرده، همیشه و در همه‌حال نظاره‌گر اتفاقات و رویدادهای طبیعی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بوده و هست که گاهی برخی از آنها یا بیشترشان از کنترل خارج بوده و بیشتر افرادی که درگیر چنین رویدادهایی بوده یا هستند، در مقابل این حوادث و اتفاقات، خود را ناتوان تصور کرده و می‌کنند. از این‌رو، آدمی گاه به ستیز با این اتفاقات پرداخته و گاه خود را تسلیم شرایط کرده و این نکته را به خود متذکر شده است که «این سرنوشت توست و کاری از تو برنمی‌آید و باید همین‌گونه روزگار بگذرانی». تقدیرگرایی بیشتر در پیامدهای اجتماعی و سیاسی منفی نمود پیدا می‌کند و آنچه اجتماع را به تقدیرگرایی و تسلیم وا می‌دارد، درحقیقت تنبلی، کاهلی و بی‌ایمانی به قدرت درونی خود است. درواقع فردی که خودباوری ندارد، در برابر زندگی تسلیم می‌شود و حاضر نیست تغییری در خود و سرنوشت خود ایجاد کند. البته در طول تاریخ اینگونه برداشت شده و نگاه به زندگی، توسط حاکمان گسترش یافته و از نظر کارشناسان امر سبب این بوده که با توسعه و گسترش این نوع نگاه، بتوان رعایا را بیشتر تحت فرمان خود نگه داشت. به همین دلیل این تفکر و بینش، توسط آنها، تقویت شده است. به هر روی تقدیرگرایی «پدیده‌‌ای اجتماعی» است که در تجربه‌های تاریخی و مسائل سیاسی ریشه دارد و هنوز هم در ساختار اجتماعی ایران می‌شود آن را دید. وجود چنین پدیده‌ای، این سوال را مطرح می‌کند که چرا این باور تا به حال در اندیشه اجتماعی ایرانیان باقی‌ مانده است؟ برای رسیدن به پاسخ این سوال، گفت‌وگویی با محمدمهدی جعفری، دین پژوه، انجام داده‌ایم و پرسش‌هایمان را با او مطرح کرده‌ایم. آنچه در ادامه می‌آید، شرح پرسش‌های ما و پاسخ‌های اوست.

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

شرق: اول کتاب «گفته‌ها»ی ابراهیم گلستان سه جمله هست، یکی «سخن بیار زبان‌آوری مکن» از سعدی، دومی «بدان چه‌جور ببینی» از لئوناردو و سومی «هیچ باشم اگر نکته‌سنج نباشم» از نمایش‌نامه «اتللو»ی شکسپیر. این سه جمله را بر پیشانی کتاب «گفته‌ها» شاید بتوان عصاره حیات فکری و ادبی و هنری گلستان تا به امروز دانست. این سه جمله، همچنین کلیدی می‌تواند باشد برای ورود همراه با نکته‌سنجی و نگاه انتقادی به نوشته‌ها و آثار سینمایی گلستان تا حتی‌المقدور مصون بمانیم از دوقطبی معروف «لعن» و «ستایش» که غالبا گلستان را از یکی از این‌ دو حد افراطی دیده‌اند و سنجیده‌اند. یا او را ستایش کرده‌اند و از او اسطوره ساخته‌اند و میراث او را به «زبان‌آوری» و «تکنیک» تقلیل داده‌اند و یا او را دشنام داده‌اند صرفا  به این دلیل که به راه‌های متعارف نرفته است. خواندن گلستان با آن عقلانیت انتقادی توأم با نکته‌سنجی که شیوه خود اوست در خواندن دیگران، هنوز آن‌طور که باید آغاز نشده است. خواندن هیچ‌کس شاید هنوز آن‌طور که باید آغاز نشده است و از این‌روست که سنت انتقادی ما هنوز بر مدار «لعن» و «ستایش» می‌گردد و بر مدار تکرار آنچه پیشترها در رد و انکار و یا تأیید کسی گفته‌اند. اینجا مقصود از الگوقراردادن شیوه مواجهه گلستان با اتفاق‌ها و آدم‌ها و آثار هنری، شیوه‌ای مبتنی بر نپذیرفتن آنچه همه می‌گویند و تن‌ندادن به تکرار گفته‌های دیگران، پذیرش بی‌چون‌و‌چرای دیدگاه‌های او نیست. اتفاقا برعکس، گلستان را جا دارد به همان عیاری بسنجیم که او خود دیگران را با آن سنجیده است و او را در قامت «آدم»ی ببینیم در قد‌و‌قامت طبیعی که در یکی از حساس‌ترین مقاطع تاریخ ایران زیسته و کوشیده است به‌جای پاگذاشتن بر راه‌های رفته، راه تازه‌ای بگشاید و با ذخیره‌ای پربار از ادبیات و هنر ایران و جهان، چیزی را ایجاد کند که پیش از آن موجود نبوده است. حاصل کار قطعا می‌تواند مورد ارزیابی انتقادی قرار بگیرد، نه به این معنا که بگوییم عالی است و فقط چندجایش اشکال دارد و یا برعکس، مردود است و فقط چند نکته قابل توجه در اینجا و آنجایش می‌توان یافت، نه، خواندن جدی گلستان مستلزم کشف ایده مرکزی او در آثارش، کشف سبک، نه در معنای زبان‌آوری و اینکه نثرش فلان است و بهمان، و مواجهه‌ای دقیق با این سبک و آن ایده مرکزی است و این همان کاری است که می‌گویم هنوز نه‌فقط درباره گلستان که درباره هیچ نویسنده دیگری آن‌طور که باید انجام نشده است.
چندی پیش نشر کلاغ سه کتاب ابراهیم گلستان را تجدید چاپ کرد. یکی کتاب «گفته‌ها» که مجموعه‌ای است از مقاله‌ها، گفتارهای گلستان بر چند فیلم مستند به کارگردانی خودش، سخنرانی مفصل او در دانشگاه شیراز و گفت‌وگوی بلند قاسم هاشمی‌نژاد با او درباره داستان‌هایش.
دو کتاب دیگری که از گلستان تجدید‌چاپ‌شده ترجمه‌های اوست از «هکلبری فین» مارک تواین و کتاب «کشتی‌شکسته‌ها» که ترجمه‌های گلستان است از چند قصه کوتاه استفن کرین، ویلیام فاکنر، استفن وینسنت بنه، آنتوان چخوف و ارنست همینگوی. گفت‌وگویی که می‌خوانید به‌مناسبت همین تجدیدچاپ‌ها انجام شده است. گلستان کمی پیش از انجام این گفت‌وگو به دعوت آکادمی فرانسه در رم، به این شهر رفته بود تا در نشستی که این آکادمی برای او و آثارش برگزار کرده بود شرکت کند. گفت‌وگوی پیشِ رو، پس از بازگشت گلستان از رم انجام شد. گلستان چنانکه در این گفت‌وگو می‌گوید سالهاست که قصه ننوشته و در عوض دو کتاب چاپ نشده دارد که هر دو نوشته‌هایی مستند هستند از آدم‌هایی که واقعا وجود داشته‌اند و وقایعی که واقعا اتفاق افتاده‌اند و این عجیب نیست وقتی به یاد آوریم که گلستان روزگاری در سینما مستندهایی ساخته است که برخی از آنها هنوز هم جزء بهترین مستندهای تاریخ سینمای ایران به‌حساب می‌آیند. مستندهایی که صرفا نشان‌دادن واقعه نبوده‌اند بلکه «دیدِ» سازنده و «چه‌جوردیدن» در تار و پود آنها تنیده شده و از طریق سبک، خود را به نمایش گذاشته. گلستان در جایی از گفت‌وگوی پیشِ رو می‌گوید: «واقعیت‌هایی که اتفاق افتاده آن‌قدر فوق‌العاده و انترسان است که قصه‌نوشتن ضرورتی ندارد.» گفت‌وگو با ابراهیم گلستان را می‌خوانید. 

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

جانم فدای آب و هوای خلیج فارس

خونم نثار لطف و صفای خلیج فارس

نور جهان مشرق و مغرب به گیتی است

زان شعله رها به فضای خلیج فارس

...

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در اجتماعی ، نظر (1)

شکوفه حبیب‏زاده: نگاه‌های هردولتی را می‌توان در برنامه‌هایی که در بدو آغاز به فعالیت خود ارایه می‌دهد، سنجید. حسن روحانی، رییس‌جمهور در شعارهای انتخاباتی خود بارها بر سروسامان‌دادن وضعیت اقتصادی کشور پس از آغاز به کار و انطباق برنامه‌های خود با برنامه‌های توسعه‏ای کشور تاکید کرد، اما با وجود اینکه لایحه برنامه بودجه سال1393 در زمان مقرر قانونی و در 15آذر 1392 به مجلس تقدیم شد، برخی اشکالات محتوایی به آن وارد بود که به تعبیری می‌توان از آن به‏عنوان ادامه روند دولت گذشته یاد کرد. در این رابطه با فرشاد مومنی، استاد دانشگاه علامه‌طباطبایی و عضو موسسه مطالعاتی دین و اقتصاد به گفت‌وگو نشستیم. مومنی می‌گوید: «وقتی سند لایحه بودجه سال 1393 ارایه شد، مشاهده کردیم در مورد این مساله برخورد دوگانه‏ای صورت گرفته است. آن برخورد دوگانه عبارت از این بود که آنچه مربوط به ظواهر امور می‌شود، به‌سرعت اصلاح شد، یعنی برای مثال دولت درست سر موعد قانونی لایحه بودجه را به مجلس تقدیم کرد، اما وقتی متن لایحه بودجه و پیوست‏های آن در اختیار ما قرار گرفت، متاسفانه دیدیم تمامی مشکلات ساختاری نظام بودجه‏ریزی کشور که البته منحصر به دولت آقای‌احمدی‌نژاد نبود و در دولت‌های پیش از وی نیز وجود داشت، کمتر یا بیشتر، در این سند همچنان به قوت خود باقی است... .» او در لابه‌لای تمام جملاتی که می‌گوید، در تلاش است توجه دولت را از شکل به محتوا سوق دهد. متن کامل این گفت‌وگوی تفصیلی را در ادامه بخوانید:

ارسال شده بيش از 10 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

نیلوفر: مجله اندیشه ی پویا در شماره 15 خود(اردیبهشت 93) گفت و گوی استاد مصطفی ملکیان و دکتر ابوالقاسم فنایی درباره «نسبت اخلاق و دین» و «نسبت عقلانیت و دین» را  تحت عنوان «اخلاقی زیستن بدون دخالت دولت» به چاپ رساند. متن کامل این گفت وگو، اینک که شماره جدید این مجله صورت انتشار یافته است، تقدیم علاقه مندان می شود.

ارسال شده بيش از 10 سال پيش در دیدگاه ، نظر (1)

این سبک از نقاشی به واسطه جیوه برداری و اسید پاشی و فعل و انفعالات ناشی از آن بسیار خطرناک و سرطان زاست و تاثیرات مخربی بر ریه می گذارد. در این سبک از نقاشی شما میدان باز آزمون و خطا مطلقا ندارید؛ بر خلاف نقاشی رنگ روغن که با رنگ خطاها پوشش داده می شود؛ یا طراحی با مداد که با پاک کن و خلق سایه ها خطاها زوده می شود؛ در این سبک نقاشی...

ارسال شده بيش از 11 سال پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

در سایه روشن تاریخ منطقه خاورمیانه شاخه هائی نو رسته و پیوند خورده از ریشه و تبارهای این منطقه سر برون آورده، که کهته های سرباز کرده دمل های چرکین روزگار گذشته تاریخی این منطقه هستند. 

ارسال شده بيش از 11 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)
صفحات: 1

آخرین اخبار

پربیننده ترین