طراحی سایت
جستجو:

ابراهیم بشکانی: در شهر بوشهر قبرستان قديمي اي بود که مردم چهار محل مردگان خود را در آن دفن مي کردند و سپس قبرستان به مکان جديدي در محله شکري انتقال پيدا کرد.  در سال 1316 خورشيدي رضا شاه جهت رفاه حال مردم دستور ايجاد باغ شهري همگاني و فضاي سبز همراه با درختکاري در اکثر شهرهاي ايران صادر کرد که بعداً اين فضاها بنام باغ ملي يا پارک ملي خوانده شد..

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در تاریخ ، نظر (0)

دکتر عباس علوی نژاد: در کنار انجام این تکلیف خطیر، واقعیتی هم  هست و نمی توان از کنار آن ساده گذشت وآن هم این است که درصد قابل توجهی به دلایل مختلف دراین انتخابات شرکت نکردند و آمار رآی باطله هم قابل توجه بود.  لذا لازم است ریشه‌یابی شود و با سیاست ها و تدابیر مناسب زمینه جلب مشارکت وهمراهی بیشتر مردم فراهم گردد. امروز روز مهربانی و بردباری و روز اتحاد، رفاقت وهمدلی است...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

انتقاد نایب‌رئیس مجلس از توقف رأی‌گیری در ساعت ٢٤

ارسال شده بيش از 7 سال پيش در گوشه و کنار 2 ، نظر (0)

ناگفته‌های فائزه‌هاشمی پس از رحلت پدر

ارسال شده بيش از 7 سال پيش در گوشه و کنار 2 ، نظر (0)

چه جمعیتی! چه عظمتی چه شکوهی! همه آمده بودند! از پیر تا جوان! از کودک تا کهنسال زن و مرد دختر و پسر! همه آمدند تا به کج فهمان ثابت کنند تو سرلیست انگلیسی ها نیستی!! تو سرلیست قلوب مردم قدرشناسی هستی که سالها مجاهدت و همراهی تو را با خود دیده اند!..

ارسال شده بيش از 7 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

یار دیرین و باوفای حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری، دار فانی را وداع گفت و از میان ما رفت؛ خبر درگذشت مجاهد نستوه، دلسوز و دلسوخته انقلاب و اسلام، محبوب امام، رهبری و امت، حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی موجب تأثّر و تأسّف گردید...

ارسال شده بيش از 7 سال پيش در سیاسی ، نظر (0)

و چون احساس مرض كرد برخاست و دست على بگرفت و جمعى از اصحاب نيز به همراه آمدند و متوجه قبرستان بقيع شد و فرمود: مرا فرمان داده اند كه جهت مردگان بقيع آمرزش طلبم و چون به بقيع رسيد مردگان را خطاب نمود و فرمود: مرگ، شما را گوارا باد كه در ميان مردم نمى باشيد، فتنه ها بسان شبهاى تار متعاقب هم روى...

ارسال شده بيش از 7 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

حسام حق پرست : ناخوش احوالی دیری زمانی ست که گریبان موسیقی را گرفته و گویا قرار هم نیست تا رهایش سازد! شاید بهانه ی این نوشتار کوچ و رحلت استاد اخلاق و موسیقی، استاد فرهنگ شریف باشد اما حقیقت همان است که دیری ست که احوال اهل زخمه ناخوش است!!! هر چند آنچه دلیل راه هست و می گذارد تا همین ناخوشی ها را هم تاب آورد در...

ارسال شده بيش از 8 سال پيش در ادب و هنر ، نظر (1)

آیین بزرگداشت بیست و ششمین سالگرد عروج ملکوتی حضرت امام خمینی (ره) روز پنج شنبه همزمان با دیگر شهرها و اقصی نقاط کشور در مصلی بوشهر برگزار شد. تصاویر عباس حیدری را از این مراسم می بینید...

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)
یادگار امام:
ورودم به سیاست وابسته به شرایط است
مرجان توحیدی

شرق: می‌گوید: «دل‌ودماغی برای مصاحبه ندارم.» اسفندماه برای «سیدحسن خمینی» با خبر مرگ عزیزانش عجین شده؛ یک‌روز پدر، یک‌روزمادربزرگش، همسر امام و حالا درگذشت دایی‌اش صادق طباطبایی. خبر مرگ صادق‌خان که می‌آید، زمان هماهنگ‌شده برای گفت‌وگو جای خود را به مراسم تشییع پیکر دایی‌صادق می‌دهد و حالا باید در دقیقه٩٠ سالنامه «شرق»، راهی قم شوم تا دیدار با یادگار امام میسر شود. گفت‌وگو از اسفند و حادثه فوت پدر آغاز می‌شود و مرور خاطرات پسر. می‌گوید که همزمانی سخنرانی انتقادی و معروف سیداحمد با حادثه ازدست‌دادنش باعث شد تا تحلیل‌های متفاوتی بر این ماجرا برود.  به ماجرای حمله به سخنرانی سیدحسن در حرم امام که می‌رسیم، درباره توضیح نوع واکنش خود با آن حوادث به این نکته بسنده می‌کند که نه آن‌روز و نه حالا در حوادثی اینچنین نمی‌خواهد که بی‌اخلاقی در جامعه رواج یابد. درباره ورودش به سیاست توضیح مقدماتی می‌دهد و با گفتن اینکه در لحظه تصمیم می‌گیرد، می‌گوید: «بسته به اینکه شرایط چه تغییری می‌کند و چه چیزی پیش می‌آید، تصمیم می‌گیرم.» حسن خمینی کمتر عادت به مصاحبه دارد و مجموع گفت‌وگوهای او از دهه٨٠ به این‌سو، شاید به تعداد انگشتان دودست نرسد، آن‌هم درباره موضوعات تخصصی مثل فقه یا دیدگاه‌ها و اندیشه‌های امام. همین موضوع کار را برای من سخت‌تر کرده بود. اینکه باب گفت‌وگو را چگونه باید باز کنم تا از آن کلیشه‌ها فرار کرده باشم. آزادراه تهران- قم را در حالی به‌سرعت پشت‌سر می‌گذاشتم که مسیر سوالات در ذهنم را مدام تغییر می‌دادم.  ١٥کیلومتر مانده به قم، هنوز بنرهای خوشامدگویی به حسن روحانی در جاده خودنمایی می‌کرد. از عوارضی که عبور کردیم، پرسان‌پرسان به خیابان‌های پشت حرم راهنمایی شدم که عبور، تنها برای تاکسی‌ها مجاز است؛ چیزی شبیه به خط‌ویژه. از کوچه‌پس‌کوچه‌های تودرتو که گذشتیم، از رهگذری آدرس را پرسیدم. دو ساختمان روبه‌روی هم را نشان داد که یکی دفتر بود و دیگری منزل. این همان منزل مرحوم سیداحمد خمینی بود که کمی آن‌سو‌تر از آن هم دفتر آیت‌الله نوری‌همدانی، از مراجع تقلید واقع شده بود. به‌سوی منزل و سالنی راهنمایی شدم که تمام دیوارهایش با قفسه‌های قدیمی فلزی پرازکتاب پوشانده شده بود. گاهی روی قفسه‌ای تصویری از امام‌خمینی و سیداحمد در کنار هم دیده می‌شد و پایین یکی از آنها هم تصویر فرزند بزرگ سیدحسن- که به یاد پدر او را احمد نام گذاشته است-وجود داشت.  تا چشم کار می‌کرد، کتاب بود که وسوسه و شوق‌ خواندن به دل می‌انداخت. در کنار مبلمان ساده، مثل همه روحانیون، یک چوب‌رخت بود با چند عبای قهوه‌ای، سورمه‌ای و عمامه مشکی‌رنگی که در راس آن قرار داشت. در آن سالن بزرگ، میزهایی هم به‌تناوب وجود داشت که تمام آنها با کتاب پر شده بود. یک میز مخصوص فلسفه، یک میز مخصوص اصول و...، یک اتاق دیگر هم در گوشه دیگر سالن وجود داشت که آن هم به همین سبک‌وسیاق چیده شده بود. البته تا جایی که در آن زمان کوتاه فرصت دیدن وجود داشت، یک صندلی سبز بود و اطراف آن مثل دانشجویی که امتحان داشته باشد، پر بود از کتاب‌های باز و نیمه‌باز. سیدحسن خمینی پای هرکدام از این میزها مطالعه می‌کند و می‌نویسد و کتاب «فرهنگ جامع فرق اسلامی» خود را هم ظاهرا در همان اتاق کوچک به رشته تحریر درآورده است. وسایل پذیرایی روی میز، حلوا بود و خرما. حسن خمینی با سلام بلندبالایی وارد سالن شد، عبایی را از روی چوب رخت به دوش انداخت و در مقابل من نشست. شلوغی دیدوبازدیدهای ناشی از فوت دایی‌ صادق باعث شد که گفت‌وگو خیلی سریع‌تر از آنچه که فکرش را می‌کردم به پایان برسد.   برای انجام مراحل فنی گفت‌وگو به دفتر، یعنی ساختمان مقابل منزل سیداحمدآقا راهنمایی شدم. رییس دفتر او، آقای احسانی تمام مدت را مشغول برنامه‌ریزی برای مراسم ختمی بود که قرار بود فردای آن‌روز در قم برای یادبود مرحوم صادق طباطبایی برگزار شود. کارت‌های دعوت برای بیوت مراجع در حال ارسال بود؛ یکی برسد به دفتر آقای صافی، یکی برسد به دفتر آقای وحیدخراسانی و... . شلوغی اسفند و شلوغی تدارک مجلس فاتحه در این ساختمان‌ها، به حال‌وهوای عید این خانه انگار غبار غم پاشیده بود. 

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

آرمان- راضيه عباسي: دكتر حاتم قادري از آن دست اصلاح‌طلباني است كه همواره با نگاهي واقع‌گرايانه به موضوعات مي‌نگرد و همين امر موجب شده است تا دركي درست و به دور از احساسات نسبت به جامعه داشته باشد و به جرات مي‌توان گفت همين نوع نگاه بود كه ايشان را از معدود افرادي قرار داد كه پيروزي حسن روحاني را در شرايطي كه هيچ‌كس انتظار آن را نداشت، محتمل دانست. از آنجايي كه دكتر قادري سخت حاضر به گفت‌وگو مي‌شود اما «آرمان» بر آن شد تا در راستاي مشكلي كه حدود 8 سال جامعه را دچار زحمت كرد، يعني ظهور پوپوليسم و گرايشات پوپوليستي با ايشان به گفت‌وگو بنشيند. هر چند تعداد سوالات كه زياد شد حاتم قادري آن را نمونه‌اي از پوپوليسم نهفته در درون ما دانست و اظهار كرد حل همه مشكلات در يك گفت‌وگو خود مظهر پوپوليستي است و اين سخن ما را مجبور ساخت تا با وجود ميل باطني گفت‌وگو را خلاصه كنيم. آنچه در ادامه مي‌خوانيد گفت‌وگوي «آرمان» با دكتر حاتم قادري است. 

ارسال شده بيش از 10 سال پيش در دیدگاه ، نظر (1)
صفحات: 1

آخرین اخبار

پربیننده ترین