خلیل موحد : من دهها کتاب در حوزههای گوناگون و از این میان در موضوع فلسفه، تاریخ، دین، ادبیات، سیاست و آئین کشورداری خواندهام. من تاکنون هر کتابی را که خواندهام، برایم هر چند اندک، ارمغانی داشته و دست کم بر دانشم افزوده است. اما در قلمرو بالندگی بینش و نگرش و کنشم نسبت به هستی، انسان و طبیعت، با کتابهایی که مطالعه کردهام، به هیچ روی داد و ستد یکسانی نداشته و وام گیری من از آنان در سمت و سوی پیشرفت...
وزیر اطلاعات گفت: نباید از راه دینداری برای رسیدن به موقعیت ها در عرصه انتخابات استفاده کرد و یا دنیا را در چارچوب دین مهندسی کنیم. به گزارش ایرنا حجت الاسلام سید محمود علوی درنشست شورای اداری استان بوشهر افزود: مسئولیتی که بخواهد همراه معصیت باشد ارزشی ندارد...
اکبر صابری: کوبیدن بر طبل اختلاف و هر روز فرد یا گروهی را از حامیان انقلاب و رهبری جدا کردن خواست دشمن و استکبار است. لطفاً دوستان اصولگرا در زمین دشمن بازی نکنند. امروز که داعش سرکرده استکبار پشت مرزهای ما جولان می دهد وقت و مجال درگیری من و شمای اصلاح طلب و اصولگرا نیست. اکنون وقت...
شرق: میگوید: «دلودماغی برای مصاحبه ندارم.» اسفندماه برای «سیدحسن خمینی» با خبر مرگ عزیزانش عجین شده؛ یکروز پدر، یکروزمادربزرگش، همسر امام و حالا درگذشت داییاش صادق طباطبایی. خبر مرگ صادقخان که میآید، زمان هماهنگشده برای گفتوگو جای خود را به مراسم تشییع پیکر داییصادق میدهد و حالا باید در دقیقه٩٠ سالنامه «شرق»، راهی قم شوم تا دیدار با یادگار امام میسر شود. گفتوگو از اسفند و حادثه فوت پدر آغاز میشود و مرور خاطرات پسر. میگوید که همزمانی سخنرانی انتقادی و معروف سیداحمد با حادثه ازدستدادنش باعث شد تا تحلیلهای متفاوتی بر این ماجرا برود. به ماجرای حمله به سخنرانی سیدحسن در حرم امام که میرسیم، درباره توضیح نوع واکنش خود با آن حوادث به این نکته بسنده میکند که نه آنروز و نه حالا در حوادثی اینچنین نمیخواهد که بیاخلاقی در جامعه رواج یابد. درباره ورودش به سیاست توضیح مقدماتی میدهد و با گفتن اینکه در لحظه تصمیم میگیرد، میگوید: «بسته به اینکه شرایط چه تغییری میکند و چه چیزی پیش میآید، تصمیم میگیرم.» حسن خمینی کمتر عادت به مصاحبه دارد و مجموع گفتوگوهای او از دهه٨٠ به اینسو، شاید به تعداد انگشتان دودست نرسد، آنهم درباره موضوعات تخصصی مثل فقه یا دیدگاهها و اندیشههای امام. همین موضوع کار را برای من سختتر کرده بود. اینکه باب گفتوگو را چگونه باید باز کنم تا از آن کلیشهها فرار کرده باشم. آزادراه تهران- قم را در حالی بهسرعت پشتسر میگذاشتم که مسیر سوالات در ذهنم را مدام تغییر میدادم. ١٥کیلومتر مانده به قم، هنوز بنرهای خوشامدگویی به حسن روحانی در جاده خودنمایی میکرد. از عوارضی که عبور کردیم، پرسانپرسان به خیابانهای پشت حرم راهنمایی شدم که عبور، تنها برای تاکسیها مجاز است؛ چیزی شبیه به خطویژه. از کوچهپسکوچههای تودرتو که گذشتیم، از رهگذری آدرس را پرسیدم. دو ساختمان روبهروی هم را نشان داد که یکی دفتر بود و دیگری منزل. این همان منزل مرحوم سیداحمد خمینی بود که کمی آنسوتر از آن هم دفتر آیتالله نوریهمدانی، از مراجع تقلید واقع شده بود. بهسوی منزل و سالنی راهنمایی شدم که تمام دیوارهایش با قفسههای قدیمی فلزی پرازکتاب پوشانده شده بود. گاهی روی قفسهای تصویری از امامخمینی و سیداحمد در کنار هم دیده میشد و پایین یکی از آنها هم تصویر فرزند بزرگ سیدحسن- که به یاد پدر او را احمد نام گذاشته است-وجود داشت. تا چشم کار میکرد، کتاب بود که وسوسه و شوق خواندن به دل میانداخت. در کنار مبلمان ساده، مثل همه روحانیون، یک چوبرخت بود با چند عبای قهوهای، سورمهای و عمامه مشکیرنگی که در راس آن قرار داشت. در آن سالن بزرگ، میزهایی هم بهتناوب وجود داشت که تمام آنها با کتاب پر شده بود. یک میز مخصوص فلسفه، یک میز مخصوص اصول و...، یک اتاق دیگر هم در گوشه دیگر سالن وجود داشت که آن هم به همین سبکوسیاق چیده شده بود. البته تا جایی که در آن زمان کوتاه فرصت دیدن وجود داشت، یک صندلی سبز بود و اطراف آن مثل دانشجویی که امتحان داشته باشد، پر بود از کتابهای باز و نیمهباز. سیدحسن خمینی پای هرکدام از این میزها مطالعه میکند و مینویسد و کتاب «فرهنگ جامع فرق اسلامی» خود را هم ظاهرا در همان اتاق کوچک به رشته تحریر درآورده است. وسایل پذیرایی روی میز، حلوا بود و خرما. حسن خمینی با سلام بلندبالایی وارد سالن شد، عبایی را از روی چوب رخت به دوش انداخت و در مقابل من نشست. شلوغی دیدوبازدیدهای ناشی از فوت دایی صادق باعث شد که گفتوگو خیلی سریعتر از آنچه که فکرش را میکردم به پایان برسد. برای انجام مراحل فنی گفتوگو به دفتر، یعنی ساختمان مقابل منزل سیداحمدآقا راهنمایی شدم. رییس دفتر او، آقای احسانی تمام مدت را مشغول برنامهریزی برای مراسم ختمی بود که قرار بود فردای آنروز در قم برای یادبود مرحوم صادق طباطبایی برگزار شود. کارتهای دعوت برای بیوت مراجع در حال ارسال بود؛ یکی برسد به دفتر آقای صافی، یکی برسد به دفتر آقای وحیدخراسانی و... . شلوغی اسفند و شلوغی تدارک مجلس فاتحه در این ساختمانها، به حالوهوای عید این خانه انگار غبار غم پاشیده بود.
سجاد واعظی : نگاهی به اعمال و حرکت های گروه داعش و القاعده که بدبختانه خود را مدافع واقعی اهل سنت و جماعت می دانند و کشتار و از بین بردن شیعیان را نیز از اولویت های اصلی رفتاری خود دانسته اند، همه ما را موظف می کند که حساب اینان را از برادران اهل سنت جدا بدانیم و ضمن تحکیم وحدت و همدلی با هم کیشان مسلمان خود، به گفت و گو و مدارا و همزیستی مسالمت آمیز با همه مردم دنیا روی ...
سال 92 سال خلق یک حماسه بزرگ بود. حماسه حضور مردم و تصمیمی موثر برای ایرانی بهتر از قبل؛ 24خرداد بود که مردم کشورمان به دور از تعصبات گروهی و جناحی به پای صندوقهای رای رفتند و نام کاندیدای خود را روی برگههای رای نوشتند. بیش از 40چهره سیاسی در پایان سال انتظار خود از رئیسجمهور و دولت برای سال 93 را بیان کردند. متن این انتظارات و توقعات از دولت در ادامه میآید...
از 12 بهمن 1357، حتی پیش از آن یعنی در «شورای انقلاب» شاهد دوگانگی قدرت در ایران بودیم. به این معنا که هم «قدرتی دولتی» فعال بود و هم «قدرتی غیردولتی». بازرگان و دولتش سریعا متوجه شدند که در سلسلهمراتب قدرت، از نفوذ چندانی برخوردار نیستند. او بارها تاکید کرده بود که «مانند چاقویی هستم که توانایی برش چیزی را ندارد....
دكتر محمد كارگر: چه بینش ها و انديشه هاي نابي که در این استان متولد شدند اما به علت فقدان تحمل عقیده ی مخالف و نبود فراخی سینه و سعه صدر، رخت سفر بستند و به جهان باقی شتافتند، اما روش گفت و شنود حقیقتا مجالی است جهت رشد و پرورش اندیشه های زایش یافته و کمتر مجال بروز یافته...
آخرین اخبار
- جايگاه معلم در جامعه خدشهدار شده است
- سپاس از کساني که آموختند و آموختن را ياد دادند
- خليج فارس و الگوي حکمراني خوب
- ماندگاري نام خليج فارس، در گرو نگاه توسعه محور به آن مي باشد
- بايد براي تراژدي ورزش بوشهر، سالها گريست
- چرا نفت و گاز، از فعاليتهاي ورزشي استان بوشهر حمايت نميکنند؟
- چهار نکته براي رابطه پايدار والدين با فرزندان نوجوان
- نگاهي به تبعيضهاي درماني در کشور / به بهانه کلنگ زني بيمارستان نفت در شيراز
- استقبال از عيد نوروز باستاني در بوشهر
- دنياي معترضان
- چاپ شعري از استاد باباچاهي در امريکا
- آقاي استاندار در مقابل لغو مجوز فستيوال کوچه بوشهر، پاسخگو باشيد
- گردشگران دره ساساني «تنگ جيز» دشت خشت کازرون
- خاطرات خدمت سربازي در سپاه دانش
- مرثيه اي براي موسيقي
پربیننده ترین
- پشت پرده انتخاب شهردار بوشهر از زبان یونس خسروانی کاندیدای اصلاح طلب شهرداری
- تدبیری بیندیشید برای نجات معلمان از قعر جدول حقوق بگیران کشور
- سه عامل سقوط حکومتها در نگاه فردوسی
- موضوع انشا: جوانی
- خاطرات خدمت سربازي در سپاه دانش
- ساروج کوبان در بوشهر
- آماده شدن برای رفتن به مدرسه
- نوجوانان و چالش انتخاب آينده
- خاطره تصديق دوچرخه در بوشهر
- از نسيم شمال تا نسيم پرفروغ جنوب
- تلخيهايي که بايد از آنها گذشت
- در کوچه فستيوال بوشهر چه ميگذرد؟
- فردگرايانه و ديگردوستانه
- گزارش تصویری نسیم جنوب از آئین جشن ستارگان (تجلیل از نفرات برتر کنکور سراسری) استان بوشهر
- تشکيل مرکز پايش فرهنگ و هنر، مطالبه جدي است