اعتماد: در ميان متفكران معاصر ايراني مصطفي ملكيان جايگاه ويژهاي دارد؛ انديشمندي كه در آستانه ٦٠ سالگي (متولد ١٣٣٥، شهرضا) همچنان به نحو موثر در عرصه فكر و فرهنگ ايراني حضور دارد و با وجود قبض و بسطهاي متوالياش در اين حضور هر از گاهي در يك سخنراني يا يك گفتوگوي مطبوعاتي يا جلسه مناظره ديدگاهي تازه را بيان ميكند و به بحثها ميان موافقان و مخالفان نظراتش دامن ميزند. از او به تازگي (انتشار ٢٩ تير ١٣٩٤) نيز گفتوگويي در سايت نيلوفر با تيتر «تغيير انديشهام از سر حقيقتطلبي است نه مد روز» منتشر شده است كه در صدر آن عنوان شده آنچه ميخوانيم حاصل «نشستي در اتاق گفتوگوي خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)» است و در آن ملكيان «به موضوع آثار و احوال روشنفكران ديني و دليل عدم انتشار نقد كتاب «قبض و بسط تئوريك شريعت» از سوي خود اشاره دارد».
آرمان - فائزه عباسی: بالاخره دولت به نخستین وعده خود یعنی حل پرونده هستهای عمل كرد. مساله ای كه به نوعی ارتباط مستقیم با زندگی و رفاه مردم پیدا كرده بود هرچند هیچ گاه زندگی به سرنوشت توافق هستهای گره نخورده بود اما همه از طبقات پایین جامعه كه فشار اقتصادی بر روی آنها بیشترین سنگینی را داشت و طبقات بالا كه به دنبال تولید و كارآفرینی بودند. نهایتا بعد از ماهها تلاش توافق به ثمر رسید و موجی از شادی را در كشور به راه انداخت. اتفاق بزرگی بود كه قطعا تاثیرات خود را بر عرصههای مختلف به جا میگذارد اما اینكه چه تاثیری بر جامعه خواهد گذاشت و دولت را در چه موضعی قرار خواهد داد سوالاتی بود كه با استاد جامعهشناسی، غلامعباس توسلی در میان گذاشتیم. دكتر توسلی با همان صدای آرام و دلنشین به سوالات پاسخ داد. او بر اساس تجربهای كه سالها در عرصه سیاست به دست آورده بود و موی سپیدش آن را گواهی میداد اعتقاد داشت توافق میتواند مجوزی باشد برای موفقیتهای بعدی حسن روحانی. گفتوگوی «آرمان» با استاد جامعهشناسی و فعال سیاسی اینگونه آغاز شد:
توماس فریدمن: فقط چند ساعت پس از اعلام توافق هستهای با ایران، رئیسجمهوری اوباما - مردی که نشان داد به هیچ وجه اجازه آسیبدیدن این قرارداد را نمیدهد- در مصاحبهای ٤٥ دقیقهای تلاش زیادی کرد تا استدلال کند: ... این توافق نتایج مثبتی برای آمریکا و متحدانش در بر خواهد داشت.
اوباما گفت: «ما نمیخواهیم با این توافق سیاست داخلی ایران را تغییر دهیم. ما فکر میکنیم که این توافق میتواند جلوی پیشرفت نظامی هستهای را بگیرد و من میتوانم بگویم که ما قادریم ثابت کنیم این توافق قاطعترین راه و مسیری است که در آن ایران به سلاح هستهای نخواهد رسید و ما با همکاری کامل جامعه بینالمللی و بدون درگیرشدن در یک جنگ دیگر در خاورمیانه قادر به حصول به آن خواهیم بود». اوباما برای قبولاندن این توافق به کنگره بهشدت بر این استدلال خود پافشاری میکند. اما من گمان میکنم در نهایت این توافق بهعنوان میراث او باقی خواهد ماند و در درازمدت نهتنها از گسترش سلاحهای هستهای در خاورمیانه جلوگیری خواهد کرد بلکه به جنگ سرد میان ایران و آمریکا پایان خواهد داد؛ حتی اگر این اتفاق زیاد به طول بینجامد.
در اینجا بخشی از نکات برجسته این مصاحبه منتشر میشود:
ایران و دولت های عضو گروه 1+5 پس از 22 ماه مذاکره سخت و فشرده، سرانجام در روز 23 تیر 1394 برای رفع سوء تفاهم ها در مورد برنامه صلح آمیز هسته ای جمهوری اسلامی ایران و همزمان لغو تحریم های ظالمانه علیه ملت ایران تفاهم کردند. در نتیجه این تفاهم که با رعایت چارچوب ها...
امروز یک روز تاریخی است. برای ما افتخار بزرگی است که اعلام کنیم که به یک توافق درمورد موضوع برنامه هسته ای ایران دست یافته ایم. با شجاعت، اراده سیاسی، احترام متقابل و مدیریت عالی، ما آنچه را که دنیا بدان امید بسته بود به سرانجام رساندیم: یک تعهد مشترک به صلح، تلاش مشترک برای امن تر ...
شرق: اول کتاب «گفتهها»ی ابراهیم گلستان سه جمله هست، یکی «سخن بیار زبانآوری مکن» از سعدی، دومی «بدان چهجور ببینی» از لئوناردو و سومی «هیچ باشم اگر نکتهسنج نباشم» از نمایشنامه «اتللو»ی شکسپیر. این سه جمله را بر پیشانی کتاب «گفتهها» شاید بتوان عصاره حیات فکری و ادبی و هنری گلستان تا به امروز دانست. این سه جمله، همچنین کلیدی میتواند باشد برای ورود همراه با نکتهسنجی و نگاه انتقادی به نوشتهها و آثار سینمایی گلستان تا حتیالمقدور مصون بمانیم از دوقطبی معروف «لعن» و «ستایش» که غالبا گلستان را از یکی از این دو حد افراطی دیدهاند و سنجیدهاند. یا او را ستایش کردهاند و از او اسطوره ساختهاند و میراث او را به «زبانآوری» و «تکنیک» تقلیل دادهاند و یا او را دشنام دادهاند صرفا به این دلیل که به راههای متعارف نرفته است. خواندن گلستان با آن عقلانیت انتقادی توأم با نکتهسنجی که شیوه خود اوست در خواندن دیگران، هنوز آنطور که باید آغاز نشده است. خواندن هیچکس شاید هنوز آنطور که باید آغاز نشده است و از اینروست که سنت انتقادی ما هنوز بر مدار «لعن» و «ستایش» میگردد و بر مدار تکرار آنچه پیشترها در رد و انکار و یا تأیید کسی گفتهاند. اینجا مقصود از الگوقراردادن شیوه مواجهه گلستان با اتفاقها و آدمها و آثار هنری، شیوهای مبتنی بر نپذیرفتن آنچه همه میگویند و تنندادن به تکرار گفتههای دیگران، پذیرش بیچونوچرای دیدگاههای او نیست. اتفاقا برعکس، گلستان را جا دارد به همان عیاری بسنجیم که او خود دیگران را با آن سنجیده است و او را در قامت «آدم»ی ببینیم در قدوقامت طبیعی که در یکی از حساسترین مقاطع تاریخ ایران زیسته و کوشیده است بهجای پاگذاشتن بر راههای رفته، راه تازهای بگشاید و با ذخیرهای پربار از ادبیات و هنر ایران و جهان، چیزی را ایجاد کند که پیش از آن موجود نبوده است. حاصل کار قطعا میتواند مورد ارزیابی انتقادی قرار بگیرد، نه به این معنا که بگوییم عالی است و فقط چندجایش اشکال دارد و یا برعکس، مردود است و فقط چند نکته قابل توجه در اینجا و آنجایش میتوان یافت، نه، خواندن جدی گلستان مستلزم کشف ایده مرکزی او در آثارش، کشف سبک، نه در معنای زبانآوری و اینکه نثرش فلان است و بهمان، و مواجههای دقیق با این سبک و آن ایده مرکزی است و این همان کاری است که میگویم هنوز نهفقط درباره گلستان که درباره هیچ نویسنده دیگری آنطور که باید انجام نشده است.
چندی پیش نشر کلاغ سه کتاب ابراهیم گلستان را تجدید چاپ کرد. یکی کتاب «گفتهها» که مجموعهای است از مقالهها، گفتارهای گلستان بر چند فیلم مستند به کارگردانی خودش، سخنرانی مفصل او در دانشگاه شیراز و گفتوگوی بلند قاسم هاشمینژاد با او درباره داستانهایش.
دو کتاب دیگری که از گلستان تجدیدچاپشده ترجمههای اوست از «هکلبری فین» مارک تواین و کتاب «کشتیشکستهها» که ترجمههای گلستان است از چند قصه کوتاه استفن کرین، ویلیام فاکنر، استفن وینسنت بنه، آنتوان چخوف و ارنست همینگوی. گفتوگویی که میخوانید بهمناسبت همین تجدیدچاپها انجام شده است. گلستان کمی پیش از انجام این گفتوگو به دعوت آکادمی فرانسه در رم، به این شهر رفته بود تا در نشستی که این آکادمی برای او و آثارش برگزار کرده بود شرکت کند. گفتوگوی پیشِ رو، پس از بازگشت گلستان از رم انجام شد. گلستان چنانکه در این گفتوگو میگوید سالهاست که قصه ننوشته و در عوض دو کتاب چاپ نشده دارد که هر دو نوشتههایی مستند هستند از آدمهایی که واقعا وجود داشتهاند و وقایعی که واقعا اتفاق افتادهاند و این عجیب نیست وقتی به یاد آوریم که گلستان روزگاری در سینما مستندهایی ساخته است که برخی از آنها هنوز هم جزء بهترین مستندهای تاریخ سینمای ایران بهحساب میآیند. مستندهایی که صرفا نشاندادن واقعه نبودهاند بلکه «دیدِ» سازنده و «چهجوردیدن» در تار و پود آنها تنیده شده و از طریق سبک، خود را به نمایش گذاشته. گلستان در جایی از گفتوگوی پیشِ رو میگوید: «واقعیتهایی که اتفاق افتاده آنقدر فوقالعاده و انترسان است که قصهنوشتن ضرورتی ندارد.» گفتوگو با ابراهیم گلستان را میخوانید.
صادق چوبک آدم خیلی خوبی بود. خیلی خیلی خوب بود. باز تکرار میکنم که خیلی خیلی خوب بود و نگذاشت آنجور که اشخاص هدایت را آخر سر خراب کردند، او را هم خراب کنند. خودش را محکم گرفت و نگذاشت کسی به او دست بزند. چوبک خیلی برای من عزیز بود. ..
در یکشنبهای كشدار؛ روز واقعه خیلی دور، خیلی نزدیک رخ مینماید. چهارمین دور وقت اضافه رفع اختلافات ایران و ١+٥ امروز به سر میرسد. گویی روز موعود است و همه دنبال نشانه. آنها که ١٧ روز است مقابل قصر کوبورگ خیمه زدهاند، منتظر دود سفیدند و سؤال و جوابها، پیامها، گپوگفتها و... هیچکدام فارغ از ...
محمد رضا ایرانی : متاسفانه بازارچه تاریخی ارگ بوشهر در اثر بی توجهی منهدم و اخیرأ نیز بقایای مخروبه دکانهای متعلق به حاج رئیس به تیغ بولدوزر سپرده شده و با خاک یکسان گردیده است. از آنجا که اداره اوقاف قصد واگذاری عرصه محل دکانهای حاج رئیس برای احداث پاساژ و آپارتمان دارد، با عنایت به اینکه...
محمدعلی بختیاری : بسیاری از ما بدلیل زشتی و خشونت فقر سیاه، نمیتوانیم وجود آن را باور کنیم و در واقع نمیخواهیم که باور کنیم و گمان میکنیم تنها تعداد انگشت شماری در جامعه به این مشکلات گرفتارند که آن هم قابل چشم پوشی است! در حالی که اینگونه نیست و امروزه فقر و بدبختی و بیچارگی ...
من خودم را همیشه مدیون این مملکت می دانم و مدیون بوشهر. به خاطر همین بوشهر و ایران در ذهنم هست و من موقعی که دکتری گرفتم بعد از انقلاب بود و بلافاصله به ایران برگشتم و دانشجویان بسیاری را تربیت کردم و تعدادی از این دانشجویان در حال حاضر اساتید دانشگاههای مختلفی...
حسین پورصفر : فکر می کنم اواخر دهه ی شصت بود . بیابانی مجبور شد دوباره بوشهر را ترک کند . این بار سرنوشت او را روانه ی تهران کرد که در حوزه ی هنر و فرهنگ از امکانات فراوانی برخوردار بود . فراموش نکنیم که آتشی و باباچاهی ، بعد از آنکه به تهران پناه بردند ، در صحنه ی فرهنگی ما مطرح شدند . آتشی در دهه ...
پروفسور محمود مشفقیان دانشمند برتر جهان اسلام که طرح امیدآفرین با حمایت مادی و معنوی ایشان اجرایی شده است در مراسم رونمایی از طرح امیدآفرین در دانشگاه خلیج فارس بوشهر گفت: امروز برای من روزی بیاد ماندنی است و به همین مناسبت از تلاش های دکتر مصلح رئیس دانشگاه، دکتر آذین رئیس بنیاد نخبگان...
اکبر صابری: کوبیدن بر طبل اختلاف و هر روز فرد یا گروهی را از حامیان انقلاب و رهبری جدا کردن خواست دشمن و استکبار است. لطفاً دوستان اصولگرا در زمین دشمن بازی نکنند. امروز که داعش سرکرده استکبار پشت مرزهای ما جولان می دهد وقت و مجال درگیری من و شمای اصلاح طلب و اصولگرا نیست. اکنون وقت...
معاون سیاسی امنیتی استاندار بوشهر با اشاره به اینکه تفاهمنامه آموزش فنی و حرفهای برای مهارت افزایی نیروهای بومی منعقد شده است افزود: بر اساس انعقاد تفاهمنامه با وزارت نفت و انرژی اتمی با سازمان فنی و حرفهای 23 هزار نفر از جویندگان کار استان بوشهرآموزشهای فنی مرتبط با پارس جنوبی و نیروگاه اتمی فرا میگیرند...
در چند سال اخیر اتفاقهای خوبی برای عکاسان بوشهری افتاده است. در نقاط مختلف استان نمایشگاهها و کارگاههایی برپا شد که علاقمندان زیادی هم از آنها استقبال کردند اما هنوز ما یک مرکز جامع برای آموزش رشتههای مختلف هنری از مبتدی تا حرفهای نداریم...
گروه موسیقی لیان در روز ملی خلیج فارس در بوشهر و با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با استقبال زیادی به روی صحنه رفت و محسن شریفیان، سرپرست گروه لیان پس از اجرای چند اثر جدید، ساز نیانبان خود را به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، تقدیم کرد. او پس از اهدا سازش به علی جنتی گفت...
ناهار مهمان مهندس جوادی مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران بودیم. ابتدا در مورد انتقال دفتر مرکزی شرکت پایانه های صادرات مواد نفتی با وی صحبت کردم. مقرر شد متوقف کنند و بررسی کنند تا در سفری که اردیبهشت ماه به بوشهر دارند، صحبت کنیم و تا آن زمان اقدامی نخواهد شد...
وضعیتی که در دولت قبل بوده است مثل قطاری است که ترمزش را بریدند و گذاشتند کنار و اداره و کنترل قطاری که ترمز و مسیر مشخصی ندارد خیلی سخت است . من فکر نمی کنم اسب زین شده ای تحویل دولت داده شده باشد که امروز برخی چنین ادعاهایی می کنند که با واقعیت به شدت...
رابطه نفت و جامعه مدنی موضوع اصلی گفتوگو با حمیدرضا جلاییپور بود اما سخن از اینسو به آنسو رفت و درنهایت به بررسی لایههای جدید اضافه شده به طبقه متوسط رسید. او از همان ابتدای مصاحبه تاکید کرد که نمیخواهد درباره نفت و جامعه مدنی پاسخ کلیشهای بدهد: «اصلا من فاصله میگیرم از آنهایی که میگویند نفت عامل بدبختی است یا عامل خوشبختی است.» و با این شیوه به تحلیل وضعیتی پرداخت که در آن نفت میتواند اسطوره یانوس یونانی باشد یا همان شمشیر دودم؛ نیمی فرشته و نیمی شیطان. به تعبیر او در هشتسال حضور احمدینژاد نفت ١٤٠دلار، دولتمردان را سرخوش کرده بود و آنها چندان تمایلی برای پاسخگویی به افکار عمومی، جامعه مدنی و بدنه مردمی نداشتند؛ درعوض، میزانی از درآمد نفتی- مشابه دوره اصلاحات- برای زیرساختهای اقتصادی کشور تعیینکننده است. ازاینرو او به میزانی از درآمد نفتی اعتقاد دارد که در آن نه وضعیت سرخوشی برخی طیفهای سیاسی به وجود آید و نه قطع امید از درآمدهای نفتی. استادیار جامعهشناسی دانشگاه تهران میگوید: «نفت همیشه نفرین نیست بلکه میتواند فرصت باشد. همچنین صرفا عامل نفت را به عنوان عامل ضددموکراسی دانستن سادهانگارانه است.» البته او رد نمیکند که «حجم بالای درآمد نفتی در دولت پیشین، باعث شد دولت، کنترلش را از دست بدهد و همچنین میراثی به نام طبقه متوسط رانتی بسیار گسترده برای امروز باقی بگذارد.» با این حال میگوید: «نبودن درآمد نفتی برای ایران میتوانست مانع توسعه اقتصادی شود و این امر، ضددموکراسی است. خوشبختانه دولت امروز دولتی توسعهگراست و این کاهش قیمت نفت میتواند برایش فرصتی باشد که به تقویت جامعه مدنی و توسعه در ایران کمک کند.» با این حال جلاییپور از همان ابتدای گفتوگو با این فکر که نفت نفرین است. موافق نیست و میخواست سه جهتگیری برای دولت سامانیافته که در دوره احمدینژاد بهشدت ضربه خورده، مطرح کند و در پایان صحبتهایش سری هم به این سه جهتگیری میزند. جهتگیری که خودش آن را مسیرهای رو به احیای جامعه سامانمند مینامد. میگویند منابع طبیعی نفرین طبیعتاند. آیا نفت، نفرین است؟ آیا ضعف توسعه سیاسی و افزایش انسداد اجتماعی، بخت بد حاصل از این نفرین است؟ یا اینکه نفت و منابع طبیعی به تنهایی نفرین نیستند بلکه نوع بهرهبرداری و استفاده از آنها میتواند این منابع را به لطف یا نفرین تبدیل کند. این مساله در ایران دستکم در طول هشتسال دولت پیشین ذهن بسیاری را به خود مشغول کرد. دولتی که با بالارفتن بیسابقه قیمت نفت روبهرو شد و این حجم درآمد نفتی بالا باعث ضربهخوردن به عناصر دموکراسی شد. این موضوع نشان داد دولتی که بینیازتر باشد بیشتر شاخوشانه میکشد. از طرفی حالا که قیمت نفت بهطور ناگهانی درحال کاهش است آیا میتوان گفت که این موضوع میتواند سایه نفرین نفت را از سر مردم ایران کم کند؟ در گفتوگو با جلاییپور دنبال پاسخ به این محورها و پرسشها هستیم.
معتقدم اصلاحطلبان نباید انفعالی عمل کنند. جریان اصلاحات اگر بتواند با حفظ اصول و هویت خویش در مسیر تعامل با جریانات معتدل، خواه اصلاحطلب و خواه غیرآن، اقدام کند به نفع کشور است. لکن اصلاحطلبان که از پشتیبانی طیف وسیعی از جامعه برخوردارند نباید کاری کنند تا مقبولیت اجتماعی آنها نزد مردم، کاهش یابد. ..
شرق: میگوید: «دلودماغی برای مصاحبه ندارم.» اسفندماه برای «سیدحسن خمینی» با خبر مرگ عزیزانش عجین شده؛ یکروز پدر، یکروزمادربزرگش، همسر امام و حالا درگذشت داییاش صادق طباطبایی. خبر مرگ صادقخان که میآید، زمان هماهنگشده برای گفتوگو جای خود را به مراسم تشییع پیکر داییصادق میدهد و حالا باید در دقیقه٩٠ سالنامه «شرق»، راهی قم شوم تا دیدار با یادگار امام میسر شود. گفتوگو از اسفند و حادثه فوت پدر آغاز میشود و مرور خاطرات پسر. میگوید که همزمانی سخنرانی انتقادی و معروف سیداحمد با حادثه ازدستدادنش باعث شد تا تحلیلهای متفاوتی بر این ماجرا برود. به ماجرای حمله به سخنرانی سیدحسن در حرم امام که میرسیم، درباره توضیح نوع واکنش خود با آن حوادث به این نکته بسنده میکند که نه آنروز و نه حالا در حوادثی اینچنین نمیخواهد که بیاخلاقی در جامعه رواج یابد. درباره ورودش به سیاست توضیح مقدماتی میدهد و با گفتن اینکه در لحظه تصمیم میگیرد، میگوید: «بسته به اینکه شرایط چه تغییری میکند و چه چیزی پیش میآید، تصمیم میگیرم.» حسن خمینی کمتر عادت به مصاحبه دارد و مجموع گفتوگوهای او از دهه٨٠ به اینسو، شاید به تعداد انگشتان دودست نرسد، آنهم درباره موضوعات تخصصی مثل فقه یا دیدگاهها و اندیشههای امام. همین موضوع کار را برای من سختتر کرده بود. اینکه باب گفتوگو را چگونه باید باز کنم تا از آن کلیشهها فرار کرده باشم. آزادراه تهران- قم را در حالی بهسرعت پشتسر میگذاشتم که مسیر سوالات در ذهنم را مدام تغییر میدادم. ١٥کیلومتر مانده به قم، هنوز بنرهای خوشامدگویی به حسن روحانی در جاده خودنمایی میکرد. از عوارضی که عبور کردیم، پرسانپرسان به خیابانهای پشت حرم راهنمایی شدم که عبور، تنها برای تاکسیها مجاز است؛ چیزی شبیه به خطویژه. از کوچهپسکوچههای تودرتو که گذشتیم، از رهگذری آدرس را پرسیدم. دو ساختمان روبهروی هم را نشان داد که یکی دفتر بود و دیگری منزل. این همان منزل مرحوم سیداحمد خمینی بود که کمی آنسوتر از آن هم دفتر آیتالله نوریهمدانی، از مراجع تقلید واقع شده بود. بهسوی منزل و سالنی راهنمایی شدم که تمام دیوارهایش با قفسههای قدیمی فلزی پرازکتاب پوشانده شده بود. گاهی روی قفسهای تصویری از امامخمینی و سیداحمد در کنار هم دیده میشد و پایین یکی از آنها هم تصویر فرزند بزرگ سیدحسن- که به یاد پدر او را احمد نام گذاشته است-وجود داشت. تا چشم کار میکرد، کتاب بود که وسوسه و شوق خواندن به دل میانداخت. در کنار مبلمان ساده، مثل همه روحانیون، یک چوبرخت بود با چند عبای قهوهای، سورمهای و عمامه مشکیرنگی که در راس آن قرار داشت. در آن سالن بزرگ، میزهایی هم بهتناوب وجود داشت که تمام آنها با کتاب پر شده بود. یک میز مخصوص فلسفه، یک میز مخصوص اصول و...، یک اتاق دیگر هم در گوشه دیگر سالن وجود داشت که آن هم به همین سبکوسیاق چیده شده بود. البته تا جایی که در آن زمان کوتاه فرصت دیدن وجود داشت، یک صندلی سبز بود و اطراف آن مثل دانشجویی که امتحان داشته باشد، پر بود از کتابهای باز و نیمهباز. سیدحسن خمینی پای هرکدام از این میزها مطالعه میکند و مینویسد و کتاب «فرهنگ جامع فرق اسلامی» خود را هم ظاهرا در همان اتاق کوچک به رشته تحریر درآورده است. وسایل پذیرایی روی میز، حلوا بود و خرما. حسن خمینی با سلام بلندبالایی وارد سالن شد، عبایی را از روی چوب رخت به دوش انداخت و در مقابل من نشست. شلوغی دیدوبازدیدهای ناشی از فوت دایی صادق باعث شد که گفتوگو خیلی سریعتر از آنچه که فکرش را میکردم به پایان برسد. برای انجام مراحل فنی گفتوگو به دفتر، یعنی ساختمان مقابل منزل سیداحمدآقا راهنمایی شدم. رییس دفتر او، آقای احسانی تمام مدت را مشغول برنامهریزی برای مراسم ختمی بود که قرار بود فردای آنروز در قم برای یادبود مرحوم صادق طباطبایی برگزار شود. کارتهای دعوت برای بیوت مراجع در حال ارسال بود؛ یکی برسد به دفتر آقای صافی، یکی برسد به دفتر آقای وحیدخراسانی و... . شلوغی اسفند و شلوغی تدارک مجلس فاتحه در این ساختمانها، به حالوهوای عید این خانه انگار غبار غم پاشیده بود.
حسن روحانی رییس جمهور در واکنش به حمله علی مطهری در شیراز در متنی خطاب به وزرای کشور و اطلاعات رئیس جمهور از این دو وزارتخانه خواست به صورت فوری "عوامل شرور، ناقض قانون و دشمن شاد کن و همچنین نیروهای حامی و آمر پشت پرده شناسایی و جهت اجرای عدالت به قوه قضاییه سپرده شوند...
در یک کلام می توانیم اصلاح طلبی را خلاصه کنیم در یک جمله و آن اینست که، اصلاح طلبی یعنی بستن منفذها و مسیرهایی که باعث انباشت قدرت و انباشت ثروت می شود. دبیر کل حزب جوانان ایران اسلامی افزود: هر کجا که چنین منفذ و مسیری وجود دارد همه ی کسانی که خواهان سربلندی نظام جمهوری اسلامی...
تهیه کننده برگزاری یک کنسرت گفت: لغو چند باره یک کنسرت برنامه ریزی شده پاپ در بوشهر باعث خسارت یک میلیارد و 200 میلیون ریالی شد. ارسلان خدری برگزار کننده کنسرت سیروان خسروی به در گفت وگو با ایرنا افزود: این کنسرت قرار بود در روزهای 17 و 18 دی ماه و بهمن ماه و نهم و دهم اسفندماه امسال در...
شرق، آمنه شیرافکن: «عوض حیدرپور»، از اعضای کمیسیون امنیت ملی مجلس نگران است. نگرانیاش را میشود در ادامه سخنان وزیر کشور بهتر فهمید. دلواپس پولهای سرگردانی است که در هشتسال دولت احمدینژاد اینجا و آنجا هزینه شده و حالا شاید از دل انتخابات آینده بیرون بزند. زبانش، لحن هشدارگونه دارد و تقاضایش از نهادهای نظارتی این است که حواسشان به ستادهای انتخاباتی باشد. نه از فردا روزی که کارازکار گذشته و کنترل برخی مسایل سخت میشود، از همین روزها که سرگروههای انتخاباتی در استانها تعیین شدهاند و ساختمان و منابع مالی مشخص شده، از نهادهای نظارتی میخواهد تا حواسشان به پولهای کثیف و تزریق احتمالی آن به انتخابات آینده باشد. به شکل خاص به ساختمان چند طبقه ولنجک اشاره دارد و جایی از گفتوگو به صراحت میگوید رد پای پولهای بربادرفته بابک زنجانی و رانت ویژه برای او این روزها در ستادهای انتخاباتی برخی کاندیداها احتمالی قابل رویت است. به اینجای گفتوگو که میرسیم، مشخص است دغدغهاش جدی است و خطر را به خوبی لمس کرده، گویا ستادهای انتخاباتی نزدیک به رییس دولت گذشته مدتی است در شهرهای بزرگ فعال شدهاند و حالا میشود خطوربط برخی شانتاژهای رسانهای را بهتر فهمید. تبلیغاتی که حالا به هربهانهای اتفاق میافتد، از مراسم ختم گرفته تا گعدههای سیاسی دیگر. حیدرپور هشدار میدهد که برآوردها نشان از آن دارد که نامزدهای انتخابات آینده دستکم باید ٥٠٠میلیونی برای نمایندهشدن هزینه کنند و از کجا معلوم پولهای کثیف سر از جیب برخی نامزدها درنیاورند، این مساله سوالهای متعددی پیش روی افکار عمومی قرار میدهد. حیدرپور تاکیدش این است که اگر آنها منظور او را بگیرند، خودشان متوجه خواهند شد. حیدرپور، سپاهی است و پزشک و عضو هیات علمی. در پروندهاش هم رسیدگی به ماجرای حمله تندروها به سخنرانی رییس مجلس در ٢٢ بهمن ٩١ به چشم میخورد و هم افشاگری ماجرای چکهای پنجمیلیونی رحیمی در آستانه استیضاح کردان.
روزنامه جمهوری اسلامی مصاحبه ای مفصل با علی اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام انجام داده که گزیده هایی از ان را می خوانید:
دانشگاه تهران پر بود از اساتید برجسته. این اساتید را یا مستقیم در کلاس می دیدیم یا غیرمستقیم و در نشست ها از محضرشان برخوردارمی شدیم. استاد زرین کوب، شفیعی، فرشیدورد، تجلیل، حاکمی، مظاهر مصفا، ترابی، روح الله هادی ، قیصرامین پورو... اساتید آن زمان دانشگاهمان بودند. در دانشگاه به دلیل اینکه عضو فعال هسته علمی دانشجویان بودم و نشست های ادبی را ...
ندان شهرباني ساختماني در بافت قديم بوشهر و در محله ي شيخ سعدون (كوتي) و نزديك به مسجد بود كه آن را به شكل زندان درآورده بودند. ساختمان دو طبقه داشت كه چهار طرف آن اتاق بود و حياط آن در وسط، با آب انباري كه در ميان حياط قرار داشت. زندانيان به زودي با ما انس گرفتند و وقتي كه از وضع ما آگاه شدند علاقه بيشتري به...
اعتراضات مردمي بوشهر در قالب هاي مختلف بود مثلاً در تشكيل نمايشگاه كتاب كه نمونه اش آن نمايشگاه مهم كتاب بود كه در طبقه فوقاني جامع عطار تشكيل داديم كه گردانندگان آن نمايشگاه يادشان به خير باشد، امثال مجيد بشكوه و جواد نبوي و برادران كامكاري و. هم حبيب زالي كه همه عزيزان شهيد و مرحوم ...
آخرین اخبار
- جايگاه معلم در جامعه خدشهدار شده است
- سپاس از کساني که آموختند و آموختن را ياد دادند
- خليج فارس و الگوي حکمراني خوب
- ماندگاري نام خليج فارس، در گرو نگاه توسعه محور به آن مي باشد
- بايد براي تراژدي ورزش بوشهر، سالها گريست
- چرا نفت و گاز، از فعاليتهاي ورزشي استان بوشهر حمايت نميکنند؟
- چهار نکته براي رابطه پايدار والدين با فرزندان نوجوان
- نگاهي به تبعيضهاي درماني در کشور / به بهانه کلنگ زني بيمارستان نفت در شيراز
- استقبال از عيد نوروز باستاني در بوشهر
- دنياي معترضان
- چاپ شعري از استاد باباچاهي در امريکا
- آقاي استاندار در مقابل لغو مجوز فستيوال کوچه بوشهر، پاسخگو باشيد
- گردشگران دره ساساني «تنگ جيز» دشت خشت کازرون
- خاطرات خدمت سربازي در سپاه دانش
- مرثيه اي براي موسيقي
پربیننده ترین
- هلدينگ خليج فارس؛ نمادي از نابرابري و تمرکزگرايي
- نسیم خاطره: معلمان دلسوز و دانش آموزان کوشا
- نسیم خاطره: شروعي خوب، پاياني بد
- واقعيتي ماندگار از زندگي معلمي در بندر بوالخير
- يادبود رفقاي جان / شهیدان مواجی
- يک کار خير ماندگار
- نسیم خاطره: لبخند و مهرباني مردم روستا
- نسیم خاطره: يکي از بهترين روزهاي معلمي
- شرایط مهاجرت برای هر کس متفاوت است، خود را با دیگران نسنجید
- جهش قيمت مسکن؛ بوشهر رکوردار کشور شد
- پيشنهاد تبديل زمين نيروگاه اتمي در بوشهر به پارکينگ
- چرا مقاومت در برابر کنسرت موسيقي در بوشهر؟
- سپاس از کساني که آموختند و آموختن را ياد دادند
- هر ایرانی باید خارگ را ببیند
- ماشین و ماشین سواری در بوشهر قدیم