طراحی سایت
جستجو:

 اول مهر به همان مدرسه رفتيم که نامش مهران بود. معلم کلاس دوم مرحوم آقاي گيتيزاده بود که مردي بلند قد و خوش تيپ بود. در همان سالها آقاي گيتيزاده با خانم محتشمي ازدواج کردند و يادم است که عروسي مفصلي گرفتند. در ميان دانش آموزان دولابي، حميدي ، فروزاني و خودم از بچه هاي زرنگ بوديم و رقابت داشتيم و خيلي درس خوان بوديم به طوري که آقاي گيتيزاده در کلاس دوم تعدادي از بچهها را در اختيار ما گذاشته بود...

ارسال شده 3 ماه پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

غلامرضا شريفي خواه : کسبههاي بازار انسانهايي از جنس آرامش و صداقت و شرف و مهرباني بودند و نام شان جاويد و يادشان گرامي باد. در هنگام صبح لنج هاي صيادي موتوري از جزيره شيف با ماهيهاي تازه و درجه يک در کنار ساحل که قهوهخانه کاکي در آن جا قرار داشت «تابوک» پهلو ميگرفتند. اين قهوهخانه مرکز معاملات و داد و ستدها و رفع اختلافات بين لنج داران بود که به کمک «مهدي و ماندني کاکي» اداره مي شد و محلي بود...

ارسال شده 4 ماه پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

قصه کوتاه: ظَهرِ روزگار

شاهرخ تنگسيري

غُنچو گفت: خين قيت دادم!، گفتم چه زدي که خين قيت دادي رفيق، چيشات سي چه قبله و کُهبادن؟ يه پک نفس بري رو سيگار زر زد که تش تو فيلترش راس کرد. گفت: ظَهرِ روزگار!

تو دل خوم گفتم اي گُه تو اي روزگار از غنچو هم نِواگشتي.

سرم واگردوندم ديدم ميرسين کورو نبش دکون بن شمس سر فلکه شيشم بهمن تو چيش افتو  ويساده و شُپ ِ شُپِ عرقن، مث هميشه  يه رپته بليط اعانه ملي تو دسشن و تو دماغي بُنگ مي داد: عاني ملي، عاني ملي.  رفتم هِلش سلام کردم،  گفت: به، سلام آغي خوم، کُجي بوا نيسي، تونم پرسمون نمي کني، يلّا نِه، امشو ديگه بخت با خوت يارن يکي از تو دلش بکش. خنده م گرفت گفتم عامو ميرسين خبر نداري بخت و اقبال مو و تو مث همن بوا، فقط يکي مون مي بينينم، يکيمون نمي بينيم تا هر دوتامون زجرکُش روزگار بشيم . گفت حالا يکيش بکش خدا کريمن از صب گَه  تا حالا دوتاشم نفرختم امشو شووشن،  دلش نشکوندم، گفتم اختيار با خوت، مو خو پيش بخت و اقبال خوم ري سفيدم .  تبسم خِشي کرد و مثل کسي که غيرتش  ميون زمين و آسمون گير کردهايي پا او پا کرد سرش گرفت رو به آسمون و گفت: يا خدا ري سفيدمون کن. دوتا بليط دو تومني از دسته جدا کرد داد دستُم،  دوتا نووت دو تومني نهادم تو جيبش خدافظي کردم،  دلش خش شد و از ته دل مي خوند: امشو شووشن پا پِلنگو، جوابش دادم:  ها،  ميرسين خِشِشن پاپِلنگو...

به قول خالوم عباس تنها حُسن بليط اعانه ملي سي ما بدبخت  بيچاره ها رويا پردازي قبل از اعلام شماره سريال بليطن که باهاش مث ژول ورن تموم زمين و  هفت آسمون بسرعت نور طي مي کنيم و مصيبتش وقتين که چارشماره آخر بليطت مث تاريخ مرگت رو سنگ قبر نوشته ميشه و تو با يه دنيا آرزو وتلخي  ظَهرِ روزگار ميزارن تودل قبر و رو سرت سنگ  لحد مي چينن.

ارسال شده 5 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (1)

ابراهیم بشکانی: با وجود لایروبی و شستن آب انبارها، آبی که در آن ذخیره می شد پس از مدتی جایگاه لار و حشرات و پشه ها می شد و کرم می زد. در بعضی مواقع در آب انبارهای خانه های بزرگ بچه قورباغه هم دیده می‌شدکه بهش جوجوک میگفتن، قبل از مصرف حتما آب را صاف می کردند..

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)
سويه‌هاي اجتماعي و سياسي عرفان شريعتي

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

آرمان– فائزه عباسی: بی‌پروا سخن می‌گوید و تنها حق و حقیقت است که برایش اهمیت دارد. او که چند سال در قامت وزیر بهداشت در کابینه دولت اصلاحات به کشور خدمت کرد حال در جایگاه نماینده ملت، لباس خدمت به تن کرده است تا مردم بدانند افراد بیدار همیشه بیدار هستند. تنها دقایقی سخن گفتن با مسعود پزشکیان کافی است تا پی بریم قلب پر از دردی دارد که درمانش را اصلاح امور می‌داند. «آرمان» با این نماینده مجلس نهم به گفت‌وگو نشست و از طرح امر به معروف و نهی از منکر گرفته تا انتخابات و ترکیب مجلس آینده، دیدگاه و ارزیابی‌های او را جویا شد. مسعود پزشکیان انتقاداتی به طرح امر به معروف و نهی از منکر داشت و می‌گفت «غافل شدن از مسائل مهم و پرداختن به موضوعات کوچک‌ و ایرادگرفتن از شکل لباس و قیافه بعید است بتواند موفقیتی در راه اصلاح به‌دست آورد». او همچنین در رابطه با مبارزه با مفاسد اقتصادی مشکل را سیستمی می‌داند. آنچه در ادامه می‌خوانید مشروح این گفت‌وگو است: 

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

آرمان- سعيد سيف: «سخت بر این باورم که اصلاحات به حکم طبیعت و ماهیت خود، زنده به آن است که آرام نگیرد، موجی است که آرامش آن در عدم آن است. اما این نهاد ناآرام ما را به عبور از بزرگان خود فرا نمی‌خواند. همین‌جا باید یادآور شوم که بزرگی این بزرگان نیز در گرو عدم عبور آنان از کوچکان (نسل دوم و سوم)و همراهی و همسویی و همنوایی با آنان است». اين را تئوريسين نواصلاح‌طلبي دكتر محمدرضا تاجيك مي‌گويد، نواصلاح‌طلبي، اصلاح اصلاحات، اصلاحات خط سوم، بازخواني اصلاحات همه اينها تعريف اصلاح‌طلبي در عصر جمهوري پنجم است، و اتفاقا معني و مفهوم همه آنها يكي است. عصر دكتر حسن روحاني همان جمهوري پنجم است كه اصلاح‌طلبان تصميم گرفتند با توجه به شرايط موجود اصلاح‌طلبي را تعريف كنند. با توجه به نياز روز و داشته‌هايشان. دكتر محمدرضا تاجيك معتقد است تمام اين تعريف‌ها در ذيل خاتمي تعريف مي‌شود. مشروح مصاحبه اين استاد دانشگاه با آرمان در ذيل آمده است: 

ارسال شده بيش از 10 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)
صفحات: 1

آخرین اخبار

پربیننده ترین