طراحی سایت
جستجو:

حسین شادکامی: عيدي که بوام دو سه سالي بيد که رفته سفر دور و دراز، اکام هم به اجباري (سربازي) رفته بيد. آخر سال از طرف مدرسه به بچه هاي کم بضاعت و يتيم لباس مي دادند ولي اسم مو توليست سهميه نبيد. آقاحميد معلم زبان آخر رنگ ازم سوال کرد و فهميد بي خبر هسوم. دستوم گرفت برد تو دفتر مدرسه، وقتي به مدير مدرسه معرفي ام کرد مدير گفت: اين که لباس بهتر از مو برشن (پوشيده) و سهميه تموم شده، اما نامه اي مي دمش، بره مدرسه سعادت...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

غلامرضا شريفي خواه: در تاريخ هيجدهم دي ماه سنه1342 شمسي که چند روزي قبل از آن بارون دونه درشت (دهن مشکي) چنان باريده بود که همه جا از جمله آب انبارها و باغ ها و زمين ها پر از آب شد و بعد  از اتمام بارندگي، شبي سرد و يخبندان در همه جاي بوشهر و نواحي محلات جنوبي پديد آمد و مردم پس از برخاستن از خواب، ديدند که در ظروف آب مصرفي مانند حبانه و خمره و بشکه و ... پوشيده از لايه يخ بود و مورد حيرت و تعجب همگان گرديده و تمامي محصولات زراعي کشت شده بر اثر يخ زدگي نابوده شده بود...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

غلامرضا شريفي خواهقدمت بازار قديم در شهر بوشهر از تاريخ جديد بوشهر و شکل گيري و حاکميت  خاندان آل مذکور يعني دورة زنديه شروع مي شود و با توجه به مشاغل مختلف از قسمت هايي تشکيل شده بود و در دوره حکومت قاجاريه يکي از مراکز اصلي اقتصاد ايران به شمار مي رفت، گفته اند کل بازار از حدود دويست و چهل باب دکان بوده و اين نوشته درباره قسمتي از اين بازار قديم است.

ارسال شده حدود 1 سال پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

غلامرضا شریفی خواه : در شب‌های فصل سرمای زمستون در شهر بوشهر مخصوصاً در چهار محل عده‌ای به صورت دوره ای اقوام به خانه هم می رفتند و خانه های قدیمی طوری ساخته شده بود که اتاق تابستونه و زمستونه جداگانه بود، و حیاط در وسط خانه که اغلب آب انبار در آن جا قرار داشت و اتاق ها به اسم نشیمن و مجلسی و اتاق کوچک تر که صندوقخانه می گفتند. اتاق نشیمن که بیشتر در آن جا بودیم...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در تاریخ ، نظر (0)

هاشم هاشم زاده: هرسال دهه اول محرم، صبح ها مراسم روضه خوانی در بوشهر در منزل سید موسی احمدی -که در محله بهبهانی قرار داشت- آغاز می شد و قبل از ظهر روز عاشورا به پایان می رسید. هرچند حضار در طبقه بالا روی فرش می نشستند، در حیاط اما حاضرین ازکرسی های چوبی کوتاه استفاده می کردند...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در تاریخ ، نظر (0)

همه چیز از یک روز گرم تیرماه در شورای شهر شروع شد که برافروخته و اندوهگین به شورا آمد. برای دادخواهی به شورا آمده بود بلکه دادرس و فریادرسی بیابد. صحبت هایش که تمام شد همه در شوک بودند: زنی تنها و سرپرست خانوار را به جایی پرت و دور افتاده برای کاسبی از طریق دکه اش تبعید کرده بودند...

ارسال شده بيش از 8 سال پيش در اجتماعی ، نظر (1)

بانگ آمد که علی را کشتند / انمای ازلی را کُشتند / قد قتل نوحه غمبار ملک /  شد عزا خانه شبستان فلک / یا علی شعله بر عالم زده اند / همه جا بیرق ماتم زده اند / از چه در بستر تب افتادی / ذکر هجران زچه رو سر دادی / بعد تو خار دهد بستان ها / وای از غربت نخلستان ها / در گلو تیغ و به چشمانت خار...

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در اجتماعی ، نظر (1)

در این مراسم که شروه خوانانی از سراسر استان به شروه خوانی پرداختند، پولاد اسماعیلی از شروه خوانان پیشکسوت و برجسته استان نیز حضور داشت. علاوه بر پولاد اسماعیلی که پس از ۱۳ سال دوری در چنین مجالسی شرکت می کرد؛ شروه خوانانی نظیر عبدالرسول حسینی از کاکی، علی ستوده از بندرگاه، یاسین ابراهیمی از گناوه، محسن سناسیری از کنگان، عبدالحسین حسن پور از آبپخش و رضا زال پور نوازنده نی حضور داشتند...

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در ادب و هنر ، نظر (1)

به نظر بنده، کلمه مبتذل برای موسیقی کلمه بجا و درستی نسیت. آن کلام است که می تواند مبتذل باشد و با یک موسیقی ترکیب شود و مجموعه مبتذل شود. اما در مورد موسیقی می توان از کلمه بی ارزش استفاده کرد. موسیقی هایی که بر هر دلیلی در ساختن آن مطلب و مورد با ارزشی دیده نمی شود و هنگامی که یک متخصص و آدم فنی و اهل موسیقی و حتی شنونده بالنده آن را گوش می کند ...

ارسال شده بيش از 10 سال پيش در ادب و هنر ، نظر (1)
صفحات: 1

آخرین اخبار

پربیننده ترین