زمستون فصل منه
حسين زيرراهي - مدرس توسعه فردي
«زمستون فصل منه» جملهاي است از مربي اوج موفقيت توني رابينز. منظور رابينز اين است که من مرد شرايط سخت هستم. او معتقد است شرايط سخت او را قويتر ميکند و باعث تمايز او از ديگران شده و بعدا هم در شرايط سخت مشابه مشکلي نخواهد داشت. اين جمله فقط براي انسانها مصداق ندارد. كسب و كارها، موجودات زنده و خيلي از برساختههاي انساني هم از اين قائده پيروي ميكنند. هر پديدهاي كه بتواند زمستان سخت را پشت سر بگذارد در بهار بعد رشد بالايي را تجربه ميكند. ضمن اينكه در زمستانهاي بعدي هم مشكلي نخواهد داشت. ولي متاسفانه ما انسانها بنا به طبيعت خود هميشه دنبال راحتي هستيم تا سختي. حتي كساني كه زندگي و شرايط سخت آنها را تبديل به انسانهاي موفقي كرده است هم اين موهبت را از فرزندان خود دريغ كرده و آنچنان آنها را در ناز و نعمت غرق ميكنند كه بعدا در زندگي خود توان عبور از مشكلات را ندارند.
يك تجربه شخصي. من حدودا 23 سال پيش وارد بازار كار شدم. با يك مدرك ليسانس زبان انگليسي و تقريبا هيچ مهارت ديگري. آن زمان مصادف بود با شروع اولين پروژه در پارس جنوبي به نام فاز 2 و 3. در سومين باري كه به دروازه اصلي آن به نام «گيت هفت» با نامه اداره كار مراجعه كردم بعنوان افسر ايمني در شركت هيونداي استخدام شدم. حقوق آن روز من تقريبا دو برابر يك كارمند دولت بود. در پنج سال بعد از آن هم در شركتهاي ايراني و خارجي با حقوق بالايي كار ميكردم.
اين شرايط خوب باعث شد دنبال يادگيري بيشتر يا تلاش براي ورود به عرصه ديگري نباشم. تا اينكه دوره ركود و تحريم و خروج شركتهاي خارجي از ايران شروع شد. به يكباره به يك كارمند معمولي تبديل شدم كه مهارت خاصي به غير از انگليسي و كارهاي اداري نداشتم. بيكار شدم و وقتي هم كار پيدا كردم نصف حقوق دو سال پيشم را بهم پيشنهاد دادند. حداقل ده سال تلاش و ممارست لازم شد تا شرايطي مشابه روز اول را دوباره بدست بياورم. اين تجربه شخصي نتيجه ورود به بازار كار در زمان رونق و راحتي بود. البته با چاشني اشتباهات شخصي و كمي هم بدشانسي.
شبيه اين حالت ميتواند براي كسب و كارها هم رخ دهد. مخصوصا استارتآپها يا كسبهاي نوپا. اگر در دوره رونق اقتصادي شروع كنند خيلي زود و راحت به سود ميرسند. نياز به بازاريابي آنچناني ندارند و تا زماني كه شرايط خوب وجود دارد آنها هم مشكلي ندارند. ولي به محض اينكه شرايط ركود اقتصادي و دوران سختي فرا ميرسد خيلي از آنها توان مقاومت ندارند و از بين ميروند. در مقابل آنهايي كه در شرايط سخت شروع كردهاند چون با مشكلات بيشماري جنگيدهاند تا بقاي خود را تضمين كنند بعدا در شرايط خوب از بقيه سبقت بلندي ميگيرند. ضمن اينكه در دورههاي ركود بعدي هم مشكلي نخواهند داشت.
نكته نهايي اينكه فرصت استفاده از شرايط سخت را از دست ندهيد و از آن فرار نكنيد. اگر اولين حقوقتان آنقدر پايين است که رويتان نميشود به کسي بگوييد، يا کسب و کار نوپايتان مشتري ندارد، اين نشانه خوبي است که براي رسيدن به شرايط بهتر بحنگيد و رشد کنيد.
(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1074)
مژده مواجي - آلمان : حدود ساعت دو بعدازظهر به محل قرارمان روبروي دفتر نشرية «آسفالت»، نشرية بيخانمانها در شهر هانوفر، رسيديم. مسئول پروژة گروه کاريمان در اداره برنامه ريخته بود که يکي از مسئولان آنجا بهنام پتر گروه ده نفري ما را در شهر بگرداند و از بيخانمانهاي شهر برايمان صحبت کند.
يونس قيصي زاده
دهها اتفاق ناگوار، ميتوانست طور ديگري اتفاق ميافتاد اگر که ما خودمان سرنوشت خودمان را مينوشتيم، اما در دنيايي زندگي ميکنيم که کنترل چنداني بر آنچه در بيرون از ما ميگذرد، نداريم. در اين صورت براي حفظ سلامتي روانيامان، چارهاي جز پذيرش آن چه رخ داده هست، نداريم. اما قبل از اين که دير شود، قدر کساني را که دوست داريم بدانيم، لحظههاي اين زندگي با هم بودن، هميشگي نيست، به خاطر مسائل جزيي، کدورت و ناراحتي و دلخوري را جايگزين عشق و دوستي و علاقه نکنيم، هواي کساني را که دوستشان داريد، در اين اوضاع پرآشوب، داشته باشيد...
ورزش بوکس يه ورزش خاصي است، ورزشي است که شما بايد درکش کنيد، اين ورزش ورزشي است که به نظر بنده تمامي رشتههاي درسي و ورزشي، هنري، درونش يک کارايي دارند. بوکس از بيرون رينگ دعوا به نظر ميآيد ولي داخل رينگ که هستي دنيا عوض ميشود، ميشود همين زندگي که الان داريم داخلش نفس ميکشيم...
حسين شادکامي: هنو ترس تو دلوم بود ولي در حياط مدرسه پر از بچههاي قد و نيم قدي که ديدم آروم گرفتم و ديگر خوم تنها نبودم در آن سوي حياط مدرسه بزرگترها با هم گرم گپ گفت بودند و ما بچههاي اوليها يک کناري براي خومون آنها را سيل (تماشا) ميکرديم. چيزي نگذشت که زنگ توسط ناظم آقاي سيفزاده که معلم ما اوليها هم بود، زده شد...
تصاوير را از نزديک ميديدم، بازيهاي متنوع ناخدا با محل قرارگيري خط افق در بردار تصويري، گوناگونيِ روايتهاي صامت و نقاشانه، واقعگرايي و همزمان پرداختن به موضوعات و داستانهاي غيرواقعي مثل افسانهي بوسلامه، کاربست رنگ در نسبتي خوشايند با معماري و حال و هواي بوشهر، آزاديِ نائيو و همزمان شکلي از وفاداريِ به نحوهي انگاردنِ موضوعات تصوير و زاويه ديدها و لنزهاي متنوع به روشني مشهود بود. در واقع من شيفتهي تمام اين تنوعهايي شدم...
خاطره بازي فينال جام جهاني به ياد ماندني
استاد باباچاهي مرد خوش قلبي بود که به درسش خيلي اهميت مي داد و کلاسش لااقل براي من که شيفته ادبيات بودم خيلي سرگرم کننده و درس آموز بود. يک شانس بزرگي که همزمان با شاگردي استاد جعفر حميدي در دبيرستان سعادت، درِ خانه من را زد آشنايي من با استاد نعمتي زاده بود. طوري که کم کم جزو معدود افرادي شدم که مي توانستند به خانه استاد رفت و آمد داشته باشند. کم تر کسي اين نعمت نصيبشان مي شد. چون استاد نعمتي زاده انسان گوشه گيري بود و با هر کسي نشست و برخاست نمي کرد و راحت نمي شد او را ديد و يا به خانه اش رفت...
مهمترين مشكلات تحريم هاست زيرا باعث شده تا قيمت تجهيزات پزشكى به دهها برابر افزايش يابد و بعد از آن آموزش و سوء مديريتهاست كه در بعضى از رشته ها به خصوص بيهوشى در تمام نقاط محروم كشور كمبود داريم و تا دو سال ديگر بايد مجددا دستانمان را بسوى پزشكان هندى و بنگلادشى و يا پاكستانى دراز كنيم كه اين يكى از شاهكارهاى قاضى زاده هاشمى بوده كه اجحاف بزرگى به اين قشر از متخصصين مخلص كرد...
من از کودکي به نقاشي کشيدن علاقه داشتم و ظهرهاي تابستان که فارغ از درس و مدرسه بودم با نقاشي خودم را سرگرم مي کردم. بعد از ازدواج بنا به شرايط (کوچک بودن فرزندانم) فرصت آموزش ديدن رو نداشتم تا اين که تابستان 98 فرزند سومم که 4 سال داشت را به کلاس خلاقيت بردم و در همان آموزشگاه با استادم (علي نازکسرايي) آشنا شدم و چون خيلي به نقاشي علاقمند بودم آموزشم را با ايشان شروع کردم...
دکتر يداله عبدالهي: نسيم تاريخ بوشهر را زنده تر کرد. در همان ابتداي راه، ذربين خود را برداشت و کوچه به کوچه، به ميراث فرهنگي پرداخت و بزرگترين ها را و حتي کوچکترين ها را مطرح کرد و نور را به هر تاريکي تابانيد تا ديده شود. نسيم به تصميم سازان کمک کرد که تصميم هاي تاريخي بگيرند و به خود و پيرامون خود خدمت کنند...
دکتر عباس علوينژاد: بوشهر داراي تاريخ و تمدني کهن ميباشد و در زمان عيلامي ها، شهري بزرگ به نام «ليان» و به عنوان بندري اقتصادي مورد توجه بود. اين بندر علاوه بر اهميت اقتصادي، به لحاظ سياسي، مذهبي و فرهنگي نيز از اهميت ويژهاي برخوردار بوده است. بوشهر در عصر قاجار شهري توسعهيافته بود و از جامعه تجار...
این مَشکی که نفس برآمده از شُشها در آن دمیده میشود و نوایش بر جان مینشیند امروزه دیگر یک ساز نیست؛ بلکه یک نمادست که بیانگر بخشی از فرهنگ و تاریخ و آداب رسوم ما است، از آیینهای سُرور تا نغمهی جانسوز حاجیونی و هدف اصلی هم نمود و ترویج آن است که با آن میسر میشود....
کلا در طول زندگیام تا حالا شش دوره علاقه عوض کردهام و آن دوران علاقه اجتماعی غلبه داشت. به این نتیجه رسیده بودم که اگر بخواهم به آن تمکن مالی در خارج از کشور برای انجام فعالیتهای اجتماعی داخل کشور برسم، بهترین راهش ادامه تحصیل است. به خاطر همین ابتدا مقاله تخصصی در زمینه رشته تحصیلی خودم (مهندسی برق و مخابرات) نوشتم. آن گاه با پذیرش مقاله، توانستم ویزای آمریکا بگیرم...
يه روز اومدم محصولاتي که درست کرد بيدم بسته بندي کنم که آماده بشن ببرم سره ميدون ساعت بفروشم، بسته بنديهام کرده بودم که اومدم يکم استراحت کنم که ناخواسته رفتم طرف گيتارم. خلاصه گيتارم برداشتم همينطور سي خوم خوندم «افتو زده تو کلم کلم ديد راس وايده» بعد گوشيم دادم دست خانمم و گفتم فيلمم بگير..
من از كوچكترين دري كه امكانش وجود داشت، وارد سينما شدم؛ ساخت يك فيلم تلويزيوني در صداوسيماي مركز بوشهر. من حتي نگفتم دروازهاي بزرگ برايم بگشاييد. از يك در كوچك، حتي ميتوانم بگويم از يك شكاف كوچك وارد شدم. آن روزها جشنواره فيلم فجر بخش ويدئويي هم داشت؛ اثر من تقدير شد و جايزه گرفت و همين امر، باعث شد تا مسير هموار شود...
عبدالحسین کنین: نویسنده برجسته با قلمی شیوا و تحلیلگرانه و جامعه شناسانه، استادی جدی پرسشگر و کنشگر اجتماعی در عین حال شوخ طبع متواضع و دوست داشتنی، بوشهرشناسی است که تعلق خاطر ش نسبت به بوشهر به نحوی است که هیچ جای دنیا را با بوشهرعوض نمی کند...
رسالت سینما یا حداقل سینمایی که من و تیم تولید این فیلم بر خود متصور بودیم مساله انسان است و حالا این انسان یا انسان ها، افرادی هستند که در شعاع زندگی من بوده اند و با آن ها مواجه بوده و هستم و اشتراکات بسیاری نیز با آنها دارم. که ترجمه آن می شود جنوب و مختصرترآن بوشهر. اما این فیلم از یک نقد اجتماعی حرف می زند..
محمدعلی روانی پور هستم متولد بوشهر محله سنگی. از نیمه های سال ۷۴ نزد آقای علیرضا سعید نیا یادگیری سهتار رو شروع کردم و مدت ۴ ماه و نیم کتاب اول هنرستان رو پیش ایشان به اتمام رساندم، پس از آن دیگه از دنیای موسیقی به دلیل تحصیل و خدمت سربازی، فاصله گرفتم تا سال ۸۰ که با استاد نیما نادری آشنا شدم و دوباره از ابتدا شروع و تا هم اکنون به یادگیری ساز سه تار و ردیف...
نعمت الله شیخ سقا: سال تحصیلی61-62 هم زمان با تعطیلی سه ساله دانشگاه ها به بهانه انقلاب فرهنگی بنا به پیشنهاد یکی از دوستان که خود مدیر تنها دبیرستان پسرانه شهر اهرم بود بنام دبیرستان امام صادق به عنوان حق التدریس دعوت شدم. این شهر در آن ایام از امکانات کمی برخوردار بود. تنها یک خیابان که درست از وسط شهر را دو ...
مجید ابراهیمی: یکم آبان ۱۳۵۸ به استخدام آموزش و پرورش استان بوشهر درآمدم شغل معلمی را خیلی دوست داشتم. محل خدمت معلمی را برایم معین کردند مانند بسیاری از همکاران فرهنگی ما را به سوی جنوب استان روانه کردند آن هم در دورانی که راه آمد و رفت مانند امروز نبود به سختی باید وسیله عمومی ایاب و ذهاب را می یافتیم.
غلامرضا کرمی:تاریخ را که نگاه می کنم، سال 1359 است. جوانی هیجده ساله هستم، پرتوان و پرانرژی، گرما و سرما نمی شناسم. معنا ی خستگی را نمی دانم. روستازاده ای ساده و بی ادعا هستم. اینک برگه ای به اندازه نصف برگ A4 به دستم می دهند: "آقای غلامرضا کرمی به موجب این ابلاغ به سمت کفیل آموزگار دبستان میثم تاج ملکی منصوب می شوید ... "..
علی ابن رومی : شهریور ۵۹ بود و جنگ آغاز شده بود در اداره بندر کشتی آریا تاج در بندر بوشهر پهلو گرفت نمایندگی آریا فراخوان جذب نیروی جایگزین نمود حقیر به اتفاق تعداد زیادی از چهار گوشه شهر به استخدام کشتیرانی در آمده و فوری مشغول به کار شدیم و چون اولین مقصد کشتی بندر هامبورگ بود همگی در رویای هامبورگ و حرکت روز شماری می کردیم، روز موعود فرا رسید و قرار بود...
حافظ موسوي : آتشي در بوشهر محبوب خاص و عام بود. من پيش از آنكه آتشي را ببينم از محبوبيت او در زادگاهش آگاه بودم. سال ٥٤ با دو نفر از دوستانم رفته بوديم بوشهر. پاسي از شب گذشته بود كه به بوشهر رسيديم. از بخت بد ما، از ساعتي پيش باراني سيل آسا باريدن گرفته بود و شهر يكسره تعطيل بود...
شرق - فرزانه آئینی : محمدعلی ابطحی چهره نامآشنایی است. او سالهاست که همراه و حامی رئیس دولت اصلاحات بوده و هست. ابطحی بیشتر از اینکه بهواسطه اقدامات اصلاحطلبانه و حضورش در کابینه اصلاحات شناخته شده باشد، نامش با حواشی و شایعات کوچک و بزرگی نقل محافل غیررسمی است؛ چه ایامی که ریاست دفتر رئيسجمهور را در دولت هفتم برعهده داشت و چه زمانی که در حوادث انتخابات سال ٨٨ پس از ٤٠ روز حبس انفرادی مصاحبه و اعترافات تلویزیونی ميكند؛ شایعاتی که بیشتر از اینکه رزومه سیاسی او را تهدید کنند، جایگاه خانوادگی و زندگی شخصیاش را هدف قرار دادهاند. او پس از قریب به سه دهه از دستبهدستشدن این شایعات، گفتوگو با «شرق» را مجالی برای پاسخگویی به این شایعات دانست. مصاحبه «شرق» با ابطحی دو بخش دارد که در تمام طول مصاحبه تفکیکناپذیر بود؛ بخشی که به اهمیت جایگاه ریاست دفتر رؤسای جمهور و چگونگی نقشآفرینی او در این سمت در چهار سال اول دولت اصلاحات و چرایی برکناریاش از این سمت در دولت هشتم میپردازد و بخش دیگر بررسی شخصیت و سبک زندگی او بهعنوان یک روحانی است که در قالب معمول حوزه نمیگنجد.
در دولت سابق شرایط به گونه ای بود که کشتی های ایرانی برای تردد در آب های بین المللی باید پرچم ایران را پایین می آوردند و با پرچم یک کشور دسته چندمی در سطح دنیا تردد می کردند. هنوز فراموش نکرده ایم نوسان قیمت کالا و ارز چه وضعیتی بر اقتصاد کشور حاکم کرده و حتی برخی داروها نیز ...
فاز ١٩ در میان فازهای ٣٥ماهه بهلحاظ هزینه، رکوردشکنی کرده؛ قیمت تمامشده این پروژه از تمامی فازها کمتر است در شرایطی که با توجه به تغییرات عمدهای که نسبت به طراحی پایه ایجاد شده بود ما باید حداقل ٥٠٠ میلیون دلار بیشتر از سایر فازها هزینه میکردیم...
«چه کسانی به سفارت عربستان حمله کردند؟»؛ این سؤال خیلی از ایرانیها بود که عصر جمعه در نخستین مناظره انتخابات از زبان «اسحاق جهانگیری» تكرار شد؛ مخاطب آن هم مشخص بود: «باقر قالیباف»، شهردار تهران و نامزد انتخابات ریاستجمهوری؛ هرچند «قالیباف» در این مورد توضیحی نداد، ولی عکسهای «حسن کردمیهن و قالیباف» در کنار یکدیگر بهسرعت در فضای مجازی بازنشر شد...
در پي اعمال فشار جهت رد صلاحيت كانديداهاي محترم و به موجب حفظ حق الناس كه از اوجب واجبات است و دخالت هاي مكرر رياست محترم هيئت عالي استان بوشهر كه بر خلاف قانون انتخابات شوراها بوده و در قانون نيز عدم دخالت رئيس و اعضاي هيات نظارت استان در تصميمات هيات نظارت شهرستان، مكتوب و صريح آمده است...
من واقعا دیگه خسته شدم. بعد از ٥٠ سال دنبال توپ دویدن، خسته شدم. از ١٤، ١٥ سالگی که با توپ پلاستکی بازی میکردم، شروع کردم، تا اومدم مربی پرسپولیس و تیم ملی شدم. به جایی رسیدم که دیگه هیچجور کشش نداشتم. همین الان هم مییان به من پیشنهاد میدن...
اصولگرایان متوجه شدهاند که هیچ شانسی در انتخابات پیشرو ندارند. دو انتخابات قبل نشان داد که اصولگرایان بهشدت محبوبیت خود را از دست دادهاند و در میان جوانان، نسلهای بعد از انقلاب، تحصیلکردهها، شهرنشینان، طبقه متوسط و... هیچ محبوبیتی ندارند. تنها امیدی که اصولگرایان دارند این است که تلاش کنند آقای روحانی رای کمتری کسب کند...
با کانتینر قاچاق میآید؛ ولی نه از کولهبری و تهلنجی و از این حرفها. من قبول دارم کالا با کانتینر قاچاق میشود، ١٠ منطقه آزاد است، نه بازارچه مرزی است، نه ملوانی است و نه کولهبری، میگویم پیدا کنید پرتقالفروش را! من نظرم این است که از دالانهای اصلی میآید...
آخرین اخبار
- بايد براي تراژدي ورزش بوشهر، سالها گريست
- چرا نفت و گاز، از فعاليتهاي ورزشي استان بوشهر حمايت نميکنند؟
- چهار نکته براي رابطه پايدار والدين با فرزندان نوجوان
- نگاهي به تبعيضهاي درماني در کشور / به بهانه کلنگ زني بيمارستان نفت در شيراز
- استقبال از عيد نوروز باستاني در بوشهر
- دنياي معترضان
- چاپ شعري از استاد باباچاهي در امريکا
- آقاي استاندار در مقابل لغو مجوز فستيوال کوچه بوشهر، پاسخگو باشيد
- گردشگران دره ساساني «تنگ جيز» دشت خشت کازرون
- خاطرات خدمت سربازي در سپاه دانش
- مرثيه اي براي موسيقي
- فستيوال کوچه بوشهر در مسير رونمايي از گنج موسيقي نواحي است
- «کوچه بوشهر» مدل جديدي براي آغاز کوچههاي ديگر ايران
- در فستيوال کوچه بوشهر چه گذشت؟
- «کوچه» فستيوالي که واقعا فستيوال است!
پربیننده ترین
- شرایط مهاجرت برای هر کس متفاوت است، خود را با دیگران نسنجید
- هر ایرانی باید خارگ را ببیند
- به احترام بیست و پنج سرباز، ایست خبردار!!!
- قوت قلب انسان دوستانه يک پزشک شهر کُنارتخته در دشت خشت کازرون
- آن معلم آمد
- 21 استانداری که در بوشهر بر صندلی ریاست نشستند + تصاویر
- بنام خداوند رنگین کمان...
- بوشهر؛ از شهر ِ موسيقي ايران تا چشم انداز ِ جهان ِ موسيقي
- نيهمبون؛ سازي که هيچوقت در هيچ جنگي نواخته نشد
- حکایت اولین کارگاه نوشابه سازی ایران در بوشهر
- چگونه دلیران تنگستان ساخته شد + تصاویر
- عکس های منتشر نشده از پشت صحنه دلیران تنگستان
- تصاوير نكوداشت فرج كمالي شاعر بومي سرا در گناوه
- باران نشاط با موسيقي بوشهري شريفيان در تهران + تصاویر
- ايام کارمندي سازمان برنامه و بودجه بوشهر