چندی پیش راهاندازی صفحه «بچهپولدارهای تهران» در شبکههای اجتماعی باعث ایجاد موجی از واکنشهای عمومی نسبت به این پدیده شد و گزارشهای زیادی درباره آن در روزنامههای مختلف دنیا منتشر شد؛ فراری، مازاراتی، لامبورگینی و دیگر اتومبیلهای چندمیلیاردی، خانهها و ویلاهای چنددهمیلیاردی، تجملات و میهمانیهایی شبانه با سبکی از زندگی که بهشدت متضاد با ارزشهای مسلط بود و تجملاتی که تصور آن برای ایرانیها پیش از این فقط در فیلمهای هالیوودی ممکن بود و علاقه و ژست مشهود «بچهپولدارها» برای «نمایش» ثروت. «بچهپولدارهای تهران» در معرفی این صفحه گفته بودند یکی از انگیزههایشان این است که نشان دهند ایران میتواند جای خوبی برای زندگی باشد. به نظر میرسد آنها بیش از بقیه مردم از دولتی رضایتخاطر داشته باشند که با شعار مهرورزی و حمایت از محرومان و مبارزه با نابرابری بر سر کار آمد؛ محرومانی که در دوره تحریمها در سالهای گذشته آسیب دیدند. آمار دقیقی از جمعیت این قشر زیر یکدرصدی و میزان درآمد آنها وجود ندارد. اما بهطور قطع میتوان گفت هیچیک از صنوفی که پیش از این جزو شغلهای پردرآمد محسوب میشد همانند پزشکان یا مهندسان در میان آنها نیست. این قشر عمدتا در سالهای تحریم و بازار سیاه دلالی و اقتصاد مالیهگرایی و با استفاده از رانتهای متنوع به ثروتهای نجومی یکشبه دست یافتند. برخی تحلیلگران، این طبقه خاص را در ایران (که بابک زنجانی فقط نمونهای از آن است) با الیگارشهای روسیه مقایسه کردند که در دهه١٩٩٠ از راه فساد به ثروتهای افسانهای دست یافتند. درباره ریشههای اقتصادی و تاریخی و چگونگی سربرآوردن این قشر نوکیسه در اقتصاد ایران با محمد مالجو به گفتوگو نشستیم. مالجو، اقتصاددان و پژوهشگر تاریخ اندیشه اقتصادی، اقتصاد سیاسی و تاریخ اقتصادی ایران در دوره پس از انقلاب، با رویکارآمدن دولتیازدهم طی سلسلهمقالاتی به واکاوی «اقتصاد سیاسی دولتیازدهم» پرداخت و چشماندازی از سالهای آتی زیست سیاسی-اقتصادی ایران ارایه کرد. او در این مقالات مفصل که بهتدریج در سایت «نقد اقتصاد سیاسی» منتشر شد، کوشید با شروع از تحلیلی تجریدی درباره جهتگیریهای دولتیازدهم به سوی نوعی چارچوب تحلیلی انضمامی در زمینه سیاستهای اقتصادی دولت برای بهبود فضای کسبوکار حرکت کند. گفتوگوی حاضر را میتوان در ادامه تحلیلهای او از چالشهای اقتصاد سیاسی ایران دهه١٣٩٠ خواند:
شرق - فرزانه طهرانی: «٤٥هزارمیلیاردتومان یارانه نقدی، ٨٠هزارمیلیاردتومان حقوق و دستمزد کارمندان و ٢٥هزارمیلیاردتومان کمک برای تامین کسری حقوق بازنشستگان در طرف تعهدات دولت و ۷۰هزارمیلیاردتومان درآمد نفتی و ٨٠هزارمیلیاردتومان درآمد مالیاتی در طرف درآمدها نشان میدهد دولت در سال آینده با درآمدهای حاصل از نفت و مالیات تنها میتواند دستمزدها و یارانهها را پرداخت کند و این به مفهوم آن است که دولت از سال٩٤ تبدیل میشود به صندوق پرداخت حقوق و دستمزد یا به بیان سادهتر سال از آینده عصر پایان راهبری توسعه ملی توسط دولت آغاز خواهد شد.» تحلیل محسن رنانی، کارشناس اقتصادی از آینده بازار نفت چندسال پیش یعنی دقیقا سال٨٧ در کتاب «اقتصاد سیاسی مناقشه اتمی ایران» به نگارش درآمده بود. در سالهایی که افزایش قیمت نفت، طلاییترین دوران درآمدی کشور را رقم میزد، رنانی در کتابش که پنج نسخه از آن را به مسوولان وقت داده بود، هشدار میداد که این خوشحالی چندان پایدار نیست و پس از یکدوره افزایش قیمت نفت به بالای صددلار، افت قیمت شروع خواهد شد. امروز هم او پیشبینی میکند احتمال افزایش قیمت نفت وجود نخواهد داشت و اگر بنابر وقوع شرایطی خاص مانند ایجاد ناامنی در عربستان یا اتفاقاتی از این دست هم قیمت اندکی بالا رود، این افزایش باثبات نخواهد بود. این تحلیلگر اقتصادی معتقد است قیمتها بهتدریج تا سطح بالاترین هزینه تمامشده تولید نفت در دنیا یعنی حدود ٣٥دلار افت خواهد داشت. استاد اقتصاد دانشگاه اصفهان از سال١٣٩١ با هیچ رسانهای مصاحبه نکرده است. هرچه از او در این سالها میخوانیم، سخنرانیها یا مقالات اوست. در این سالها او جز درباره کتاب «اقتصاد سیاسی مناقشه اتمی» مصاحبه نکرده است و اکنون نیز موافقت میکند که به بهانه انتشار «نسخه کامل» همین کتاب، درباره آینده نفت و پیامدهای آن برای توسعه ایران با «شرق» به گفتوگو بنشیند. رنانی در ابتدا احتمال توطئه سیاسیبودن کاهش قیمت نفت را رد میکند. او معتقد است عدم کاهش تولید نفت عربستان یک سیاست بلندمدت و یک اشتباه محاسباتی کوتاهمدت از سوی این کشور است و در ادامه هشدار میدهد که شکست دولت روحانی در ساماندهی اقتصاد کشور میتواند به شکست در حوزههای دیگر نیز بینجامد و اکنون زمان برای آزمون و خطا برای کل نظام تدبیر به پایان رسیده است. در این گفتوگو تحلیلهای تکاندهندهای از او درباره اقتصاد ایران میشنویم که برای جلوگیری از وقوع آن تمام قوای کشور باید بهپا خیزند و دولت را یاری کنند. محسن رنانی همچنین نابودی داعش را هدف غرب نمیداند و در تحلیلش به چرایی نیاز غرب به داعش اشاره میکند که در ادامه میخوانید:
اشاره: تابستان گذشته کنفرانسی در دانشگاه کیپتاون با عنوان «کنفرانس برابری اجتماعی» برگزار شد و در آن فیلسوفان و نظریهپردازان سیاسی سخنرانی کردند. هرچند برگزارکننده کنفرانس، دپارتمان فلسفه این دانشگاه بود، اما طیف وسیعی از سخنرانان و موضوعات را دربر میگرفت؛ موضوعاتی از این قبیل که «برابری چیست»، «چه چیز برابری اینقدر خوب است»، «چگونه باید به برابری رسید» و نظایر آن. این کنفرانس در اصل قرار بود با اتکا به مورد خاص آفریقایجنوبی به وضع برابری در کشورها بپردازد، اما عمومیت بحث درباره برابری آن را برای مخاطبان دیگر کشورها نیز جذاب میکرد. یکی از مهمترین سخنرانان این همایش جاناتان وولف، رییس دپارتمان فلسفه دانشگاه لندن بود که برای مخاطبان ایرانی نیز نامی آشناست. از وولف تاکنون، علاوهبر مقالاتی در مطبوعات، دوکتاب به فارسی ترجمه شده است: «چرا امروز مارکس را باید خواند» با ترجمه شهریار خواجیان و «درآمدی بر فلسفه سیاسی» با ترجمه حمید پژوهش. وولف در کتاب نخست بهسراغ بازخوانی مارکس در قرن بیستویکم میرود و میکوشد جاذبه تفکر مارکس را در عصر کنونی روشن کند. این کتاب برای مخاطبانی که کمتر متنی از مارکس خواندهاند، میتواند مقدمهای برای ورود به جهان فکری مهمترین فیلسوف ١٥٠سال گذشته باشد؛ درعینحال که برای خواننده حرفهای آثار مارکس نیز جذابیت دارد. اما او در کتاب دوم، «درآمدی بر فلسفه سیاسی»، به تاریخ پردامنه فلسفه سیاسی پرداخته است. هدف او، انتخاب و گزینش مجموعهای از بحثهای برجسته فلسفه سیاسی است که وولف آنها را جزو پرجاذبهترین کوششهای بهعملآمده در سراسر تاریخ فلسفه میداند. قصد او نگارش تاریخ منظم فلسفه سیاسی نیست. او قصد و روش کتاب را اینگونه شرح میدهد: «موضوع را با زنجیرهای از مسایل بههمپیوسته و دستبرد به گنجینههای فلسفه سیاسی در جستوجوی پاسخها و دیدگاهها کاویدم. اغلب از سدهها (و گاه هزارهها) درگذشتهام تا به کاوش اندیشهبرانگیزترین متنهای مربوط به مهمترین موضوعات بپردازم یا گمان میکنم که چنین کردهام.»آنچه در پی میآید، گفتوگوی اختصاصی «شرق» با جاناتان وولف است که همزمان با حضور او در کنفرانس برابری اجتماعی در کیپتاون صورت گرفته است. در ضمن در اینصفحه یادداشت دکترجورج هال مسوول برگزاری کنفرانس برابری اجتماعی نیز میآید که بهطور اختصاصی برای «شرق» نوشته است و در آن به ارایه گزارش مختصری از مباحث مطرحشده در دوروز هماندیشی فیلسوفان و نظریهپردازان عدالت اجتماعی میپردازد.
فرزانه طهرانی: وقتی از فرشاد مومنی، دکترای اقتصاد در خصوص ضرورت احیای سازمان مدیریت میپرسم موکدا عنوان میکند در شرایط کنونی ایران برای معنادارشدن علم، قانون و برنامه که راه نجات کشور هستند هیچچیزی حیاتیتر از طراحی یک برنامه ملی مبارزه با فساد نیست. اگرچه او از مدافعان سرسخت احیای سازمان مدیریت است اما این امر را بدون انجام چنین پیشزمینه و زیرساختی بیهوده میداند. به عقیده او دولت 16ماه طلایی را از دست داد. با این حال دولت از این پس باید با نشستهای تخصصی که درباره جزییات احیا با کارشناسان برگزار میکند؛ سازمانی به دور از رانت و روابط خاص ایجاد کند. کانونهای سرنوشتساز و حیاتی توزیع رانت پنجکانون است. بررسیهای این کارکشته علم اقتصاد که در دانشگاه علامهطباطبایی عضو هیات علمی است این مساله را نشان میدهد. اما به گفته مومنی اگر برای آنها تمهیداتی اندیشیده شود در یک دوره زمانی کمتر از 10سال بیش از 65درصد از این فساد سیستمی که در ایران علیه توسعه فعال است؛ قابلمهار خواهد بود. نگاهی تاریخی به سازمان مدیریت کشور و عملکرد آن در دورههای اوج و فرود درآمدهای نفتی را در گفتوگوی «شرق» با فرشاد مومنی، کارشناس اقتصادی میخوانید.
بیشتر جهان ما درگیر اینجا و اکنون هستند و توجه بسیار اندکی به آنچه پیشتر رخ داده و آنچه که پیشرو است معطوف میشود: بسیاری از افراد بیشتر به حقوق آخر ماه توجه میکنند؛ بسیاری از مدیران بر گزارش عملکرد سهماهه یا ششماهه خود تمرکز دارند؛ بسیاری از سیاستمداران بر دور بعدی انتخابات متمرکزند تا بر نسل بعدی؛ بسیاری از دولتها توجهشان به جایگاه فعلی کشور در جهان است در حالی که فراموش میکنند همگی ساکن یک کرهزمین هستیم. اقتصاددانان هم نگران تعادلهای مکتبی هستند نه زندگی آسیبدیدگان.
شرق: در یکی از روزهای خلوت دانشکده اقتصاد و مدیریت دانشگاه صنعتیشریف، میهمان دکتر مسعود نیلی شدیم تا یکی از دستاندرکاران تهیه بسته خروج از رکود، درباره مهمترین اقدام یکسال اخیر دولت در حوزه اقتصاد، سخن بگوید. صحبت از کارهای موسسه نیاوران شروع شد و مشاور رییسجمهور، آمادگی خود را برای گسترش ارتباط و نزدیکی بین نحلههای مختلف اقتصاد ایران از طریق موسسه مذکور را بیان کرد. در طول مصاحبه هم دایم از همکاری و همسویی و همدلی تهیهکنندگان بسته سخن گفت و در فراز پایانی، منتقدان خود را به گفتوگو و هماندیشی پیرامون مسایل و سیاستهای اقتصادی کشور دعوت کرد. باید دید این فراخوان به فرصتی برای نزدیکی دیدگاههای اقتصاددانان ایران تبدیل میشود یا برگ دیگری به پرونده قطور حسرتها میافزاید.
آرمان- احسان انصاری: «احمدینژاد بازی خطرناکی با اقتصاد ایران کرد». این جمله کلیدی گفتوگوی ما با دکتر محمد خوشچهره، اقتصاددان برجسته کشور بود. خوشچهره اما به این جمله بسنده نکرد و با هشدار به دولت آقای روحانی عنوان کرد: «دولت یازدهم حق اشتباه و تکرار اشتباهات گذشته را ندارد». خوشچهره درباره اینکه برخی وی را از حامیان احمدینژاد میدانستند نیز توضیح داد: «بهصرف اینکه بنده در یک مناظره تلویزیونی به نیابت از احمدینژاد شرکت کردم، نمیتوان بنده را از حامیان ایشان خطاب کرد.ما زمانی که احمدینژاد عنوان میکرد قصد دارد ارزشها و آرمانهای انقلاب را پیگیری کند، از وی حمایت کردیم اما زمانی که متوجه شدیم در عمل درجهت خلاف شعارهای خود پیش میرود، در اوج دوستی از او جدا شدیم». در ادامه ماحصل گفتوگوی آرمان با دکتر محمد خوشچهره را از نظر میگذرانید.
شکوفه حبیبزاده: نگاههای هردولتی را میتوان در برنامههایی که در بدو آغاز به فعالیت خود ارایه میدهد، سنجید. حسن روحانی، رییسجمهور در شعارهای انتخاباتی خود بارها بر سروساماندادن وضعیت اقتصادی کشور پس از آغاز به کار و انطباق برنامههای خود با برنامههای توسعهای کشور تاکید کرد، اما با وجود اینکه لایحه برنامه بودجه سال1393 در زمان مقرر قانونی و در 15آذر 1392 به مجلس تقدیم شد، برخی اشکالات محتوایی به آن وارد بود که به تعبیری میتوان از آن بهعنوان ادامه روند دولت گذشته یاد کرد. در این رابطه با فرشاد مومنی، استاد دانشگاه علامهطباطبایی و عضو موسسه مطالعاتی دین و اقتصاد به گفتوگو نشستیم. مومنی میگوید: «وقتی سند لایحه بودجه سال 1393 ارایه شد، مشاهده کردیم در مورد این مساله برخورد دوگانهای صورت گرفته است. آن برخورد دوگانه عبارت از این بود که آنچه مربوط به ظواهر امور میشود، بهسرعت اصلاح شد، یعنی برای مثال دولت درست سر موعد قانونی لایحه بودجه را به مجلس تقدیم کرد، اما وقتی متن لایحه بودجه و پیوستهای آن در اختیار ما قرار گرفت، متاسفانه دیدیم تمامی مشکلات ساختاری نظام بودجهریزی کشور که البته منحصر به دولت آقایاحمدینژاد نبود و در دولتهای پیش از وی نیز وجود داشت، کمتر یا بیشتر، در این سند همچنان به قوت خود باقی است... .» او در لابهلای تمام جملاتی که میگوید، در تلاش است توجه دولت را از شکل به محتوا سوق دهد. متن کامل این گفتوگوی تفصیلی را در ادامه بخوانید:
متاسفانه جامعه ما جامعه فراموشكاري است. يك فراموشي ارثي در بين اين جامعه است. گذشته تاريخي خودش را فراموش ميكند. ما نبايد هميشه از صفر شروع كنيم و آزمايش و خطا را هميشه انجام بدهيم، بلكه بايد از گذشته خودمان حالا تاريخ خيلي دور را به كنار بگذاريم و از مشروطيت، كودتاي 1299، دوران رضاخان، شهريور 1320 و بعد تا 28 مرداد اين را به عنوان تجربهيي فرا راه خودمان...
فقر و نابرابری دو وزنه سنگینی هستند که وضعیت وخیم اقتصادی در کشورها را نشان میدهند. در چند سال اخیر صحبتهایی درباره فقیرترشدن مردم ایران و ریزش طبقه متوسط رو به پایین به زیر خط فقر به گوش میرسد؛ سخنان نگرانکنندهای که ما را بر آن داشت برای بررسی این مساله به سراغ دکتر حسین راغفر که درباره مساله فقر مطالعات گستردهای را انجام داده است، برویم. راغفر بر این عقیده است فقر و نابرابری در ایران به حدی افزایش یافته که منجر به شکلگیری مادون طبقه (under class) در مناطق برخوردار شده است و در این زمینه به دولت هشدار میدهد که به این مساله توجه بیشتری داشته باشد. از سویی این اقتصاددان، نبود آمار قابل اتکا از سوی منابع رسمی را یکی از معضلاتی میداند که مسوولان را به گمراهی برده و به نادیدهشدن وضعیت واقعی فقر و نابرابری در کشور منجر شده است. راغفر میگوید: «من مطمئنم بسیاری از افراد داخل کابینه، هیچ تصویر روشن یا حتی مبهمی از وضعیت فقر و نابرابری در کشور ندارند چون اگر این تصویر وجود داشت باید حداقل در سیاستهای آنها منعکس میشد.» از سویی این کارشناس اقتصادی با اشاره به رفتارهای اقتصادی دولتهای نهم و دهم برای فراهمآوردن زمینهها برای تحریمهای آمریکا با تخریب ظرفیتهای تولید در داخل و وابستهشدن اقتصاد ایران به خارج میگوید: «من فکر نمیکنم این عملکرد ناآگاهانه بوده باشد بلکه در انجام آن کاملا تعمدی در کار بوده است و به عقیده من باید مقامات مربوطه بررسیهایی را در این زمینه صورت دهند و علت آن را دریابند. شواهد دیگری نیز وجود دارد که نشان میدهد تلاشی برای تخریب اقتصاد ملی و زمینهسازی برای فروپاشیهای سیاسی در کشور وجود داشته است.» گفتوگوی «شرق» را با این اقتصاددان در ادامه میخوانید:
هم بررسیهای میدانی اطلاعات کافی به دست میدهند، هم تحقیقات علمی صحت ماجرا را تایید میکنند و هم گزارشهای رسمی میگویند که در نتیجه سیاستهای دو دوره دولتهای نهم و دهم، فقری فراگیر در جامعه ایران به وجود آمد و ایرانیها در بهترین حالت، به قول «فرشاد مومنی»، اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه علامهطباطبایی، «مدارای نجیبانه با فقر» را در چندسال اخیر سرلوحه قرار دادهاند. با «مومنی» در مورد وضعیت مدیریت هزینهها در خانوادههای ایرانی در شرایط رکود تورمی و پیشیگرفتن هزینهها از دستمزدها گفتوگو کردهایم:
دولت روحانی تاکنون چند کار خوب کرده که به یک معنا ارتقاء کارهایی ست که در دوران اصلاح طلبان شد. یک نکته این است که آقای روحانی کارهای اصلی خود را به هسته اصلی حکومت هماهنگ می کند. یکی از دلایل سر و صداهای تندو رو ها و واکنش های آنان همین است. آنها خیلی ناراحت هستند چون نمی توانند یک طرفه مقام معظم رهبری و و بیت رهبری با حرف های خود تحت تاثیر قرار دهند. این یک الگوی جدید و با ارزش است و باید اقدامات با ارزش را گفت...
سال 92 سال خلق یک حماسه بزرگ بود. حماسه حضور مردم و تصمیمی موثر برای ایرانی بهتر از قبل؛ 24خرداد بود که مردم کشورمان به دور از تعصبات گروهی و جناحی به پای صندوقهای رای رفتند و نام کاندیدای خود را روی برگههای رای نوشتند. بیش از 40چهره سیاسی در پایان سال انتظار خود از رئیسجمهور و دولت برای سال 93 را بیان کردند. متن این انتظارات و توقعات از دولت در ادامه میآید...
باید بر این مساله توجه داشته باشیم که تا زمانی که تمهیدات نهادی و قانونی برای مبارزه و مهار رانت جویان و واسطه گران غیر مولد در اقتصاد ایران نداشته باشیم، امر توسعه و برنامهریزی کلان راه به جایی نمیبرد..
در اقتصاد تا همین الان در ایران، تحلیلهای اقتصادی را بر این فرض سامان میدادیم که عوامل تولید همگن هستند، یعنی به راحتی میتوان آنها را با هم جا به جا کرد اما حالا هرموضوعی که به انسانها و هویت جمعی آنها مربوط میشود اهمیت زیادی پیدا کرده است؛ به همین دلیل نادیده انگاشتن بعد اجتماعی انسانها...
سید محمد خاتمی، رئیسجمهور اسبق ایران، ۱۵ سال بعد از پیشنهاد گفتوگوی تمدنها از ضربههایی که به این ایده وارد شد سخن گفته است. او به تلقی اشتباه بخشی از افکار عمومی جهان اشاره کرده که او را سیاستمداری پنداشتند که با طرح گفتوگوی تمدنها،..
آخرین اخبار
- جايگاه معلم در جامعه خدشهدار شده است
- سپاس از کساني که آموختند و آموختن را ياد دادند
- خليج فارس و الگوي حکمراني خوب
- ماندگاري نام خليج فارس، در گرو نگاه توسعه محور به آن مي باشد
- بايد براي تراژدي ورزش بوشهر، سالها گريست
- چرا نفت و گاز، از فعاليتهاي ورزشي استان بوشهر حمايت نميکنند؟
- چهار نکته براي رابطه پايدار والدين با فرزندان نوجوان
- نگاهي به تبعيضهاي درماني در کشور / به بهانه کلنگ زني بيمارستان نفت در شيراز
- استقبال از عيد نوروز باستاني در بوشهر
- دنياي معترضان
- چاپ شعري از استاد باباچاهي در امريکا
- آقاي استاندار در مقابل لغو مجوز فستيوال کوچه بوشهر، پاسخگو باشيد
- گردشگران دره ساساني «تنگ جيز» دشت خشت کازرون
- خاطرات خدمت سربازي در سپاه دانش
- مرثيه اي براي موسيقي
پربیننده ترین
- پشت پرده انتخاب شهردار بوشهر از زبان یونس خسروانی کاندیدای اصلاح طلب شهرداری
- بازداشت گروهی مخالفان مذهبی شاه در بوشهر
- از نفسِ نوشتن ميترسم
- تدبیری بیندیشید برای نجات معلمان از قعر جدول حقوق بگیران کشور
- روزهای با او در شمار ایام عمرم نمیگنجد...
- گزارش تصویری نسیم جنوب از آئین جشن ستارگان (تجلیل از نفرات برتر کنکور سراسری) استان بوشهر
- استاندار خواستار ارائه طرح های شورای شهر بوشهر در زمینه مدیریت شهری شد + تصاویر
- حضور متفاوت مردم شهرستان دشتستان در انتخابات مجلس
- قصه ننه معصومه و معجزه رنگها
- با معاملات و بده بستان های پشت پرده، تصمیمشان را از قبل گرفته بودند
- تخریب قسمتی از بیمارستان تازه تاسیس شهید گنجی برازجان بر اثر زلزله +تصاویر
- به دیدن فیلم سینمایی بوشهری «بالابان» بروید
- افسوس هاي بيست و پنج سالگي «نسيم جنوب»
- سه عامل سقوط حکومتها در نگاه فردوسی
- اهميت دورهميها و گردهمايي دوستانه