همچنان درخواست دارم که شورای محترم شهر سرنوشت ۲۴ میلیارد تومان سرگردان را که در بودجه مصوب سال ۹۳ و نیز در بودجه مصوب سال ۹۴ آورده و تعیین تکلیف نشده است، روشن و محل هزینه کرد آن را نیز مشخص نمایند. این درآمد (۲۴ میلیارد تومان) بالغ بر یک سوم بودجه سال ۹۳ است...
محمد محبوبی : آیا هیچ جای دیگر ایران دریاها و فضاهای فیزیکی مناسب احداث نیروگاه در کشور وجود ندارد؟ آیا با احداث نیروگاه؛ انرژی های مورد نیاز مردم در استان به تخفیف پنجاه در صد می رود؟ آیا تسیهلات خارق العاده و ارتقاء درجه آموزش و پرورش و آموزش عالی استان را در ارتباط با موضوع نیروگاه از دولتمردان خود هدیه خواهیم گرفت؟...
در بحث منطقه آزاد جانمایی از مدتها قبل صورت گرفته و من به تمام مدیران استانی و نهادها نقشههای آن را ارائه دادم و اینکه میگویند محرمانه بوده است اصلاً صحیح نیست ولی چون بعضی از دوستان از من نقشه خواستند و من ارائه ندادم چنین بحثهایی را مطرح میکنند درصورتیکه منطقه آزاد بهشدت به نفع استان و مردم...
عبدالرسول خلیلی: سیاهنمایی صداوسیما درباره رویکرد توسعهای دولت به مناطق آزاد انگار حالاحالاها تمامی ندارد! هدف از راهاندازی مناطق جدید، ایجاد فرصت مناسب سرمایهگذاری برای شرکتهای داخلی و خارجی و فراهمشدن زمینه مناسب برای رقابت سالم در عرصه اقتصاد بینالملل...
شرق: اول کتاب «گفتهها»ی ابراهیم گلستان سه جمله هست، یکی «سخن بیار زبانآوری مکن» از سعدی، دومی «بدان چهجور ببینی» از لئوناردو و سومی «هیچ باشم اگر نکتهسنج نباشم» از نمایشنامه «اتللو»ی شکسپیر. این سه جمله را بر پیشانی کتاب «گفتهها» شاید بتوان عصاره حیات فکری و ادبی و هنری گلستان تا به امروز دانست. این سه جمله، همچنین کلیدی میتواند باشد برای ورود همراه با نکتهسنجی و نگاه انتقادی به نوشتهها و آثار سینمایی گلستان تا حتیالمقدور مصون بمانیم از دوقطبی معروف «لعن» و «ستایش» که غالبا گلستان را از یکی از این دو حد افراطی دیدهاند و سنجیدهاند. یا او را ستایش کردهاند و از او اسطوره ساختهاند و میراث او را به «زبانآوری» و «تکنیک» تقلیل دادهاند و یا او را دشنام دادهاند صرفا به این دلیل که به راههای متعارف نرفته است. خواندن گلستان با آن عقلانیت انتقادی توأم با نکتهسنجی که شیوه خود اوست در خواندن دیگران، هنوز آنطور که باید آغاز نشده است. خواندن هیچکس شاید هنوز آنطور که باید آغاز نشده است و از اینروست که سنت انتقادی ما هنوز بر مدار «لعن» و «ستایش» میگردد و بر مدار تکرار آنچه پیشترها در رد و انکار و یا تأیید کسی گفتهاند. اینجا مقصود از الگوقراردادن شیوه مواجهه گلستان با اتفاقها و آدمها و آثار هنری، شیوهای مبتنی بر نپذیرفتن آنچه همه میگویند و تنندادن به تکرار گفتههای دیگران، پذیرش بیچونوچرای دیدگاههای او نیست. اتفاقا برعکس، گلستان را جا دارد به همان عیاری بسنجیم که او خود دیگران را با آن سنجیده است و او را در قامت «آدم»ی ببینیم در قدوقامت طبیعی که در یکی از حساسترین مقاطع تاریخ ایران زیسته و کوشیده است بهجای پاگذاشتن بر راههای رفته، راه تازهای بگشاید و با ذخیرهای پربار از ادبیات و هنر ایران و جهان، چیزی را ایجاد کند که پیش از آن موجود نبوده است. حاصل کار قطعا میتواند مورد ارزیابی انتقادی قرار بگیرد، نه به این معنا که بگوییم عالی است و فقط چندجایش اشکال دارد و یا برعکس، مردود است و فقط چند نکته قابل توجه در اینجا و آنجایش میتوان یافت، نه، خواندن جدی گلستان مستلزم کشف ایده مرکزی او در آثارش، کشف سبک، نه در معنای زبانآوری و اینکه نثرش فلان است و بهمان، و مواجههای دقیق با این سبک و آن ایده مرکزی است و این همان کاری است که میگویم هنوز نهفقط درباره گلستان که درباره هیچ نویسنده دیگری آنطور که باید انجام نشده است.
چندی پیش نشر کلاغ سه کتاب ابراهیم گلستان را تجدید چاپ کرد. یکی کتاب «گفتهها» که مجموعهای است از مقالهها، گفتارهای گلستان بر چند فیلم مستند به کارگردانی خودش، سخنرانی مفصل او در دانشگاه شیراز و گفتوگوی بلند قاسم هاشمینژاد با او درباره داستانهایش.
دو کتاب دیگری که از گلستان تجدیدچاپشده ترجمههای اوست از «هکلبری فین» مارک تواین و کتاب «کشتیشکستهها» که ترجمههای گلستان است از چند قصه کوتاه استفن کرین، ویلیام فاکنر، استفن وینسنت بنه، آنتوان چخوف و ارنست همینگوی. گفتوگویی که میخوانید بهمناسبت همین تجدیدچاپها انجام شده است. گلستان کمی پیش از انجام این گفتوگو به دعوت آکادمی فرانسه در رم، به این شهر رفته بود تا در نشستی که این آکادمی برای او و آثارش برگزار کرده بود شرکت کند. گفتوگوی پیشِ رو، پس از بازگشت گلستان از رم انجام شد. گلستان چنانکه در این گفتوگو میگوید سالهاست که قصه ننوشته و در عوض دو کتاب چاپ نشده دارد که هر دو نوشتههایی مستند هستند از آدمهایی که واقعا وجود داشتهاند و وقایعی که واقعا اتفاق افتادهاند و این عجیب نیست وقتی به یاد آوریم که گلستان روزگاری در سینما مستندهایی ساخته است که برخی از آنها هنوز هم جزء بهترین مستندهای تاریخ سینمای ایران بهحساب میآیند. مستندهایی که صرفا نشاندادن واقعه نبودهاند بلکه «دیدِ» سازنده و «چهجوردیدن» در تار و پود آنها تنیده شده و از طریق سبک، خود را به نمایش گذاشته. گلستان در جایی از گفتوگوی پیشِ رو میگوید: «واقعیتهایی که اتفاق افتاده آنقدر فوقالعاده و انترسان است که قصهنوشتن ضرورتی ندارد.» گفتوگو با ابراهیم گلستان را میخوانید.
زینب صفری- تاریخ ایرانی: ۳۷ سال پس از درگذشت دکتر علی شریعتی یا به تعبیر خانوادهاش «شهادت» او، هنوز پیکر این پژوهشگر و جامعه شناس برجسته تاریخ معاصر در زینبیه دمشق است و جسد مومیایی شدهاش که قرار بود بعد از امانتسپاری ۵ ساله به ایران برگردانده شود، منتظر موافقت مسئولان است؛ خانواده شریعتی هم چنانکه تنها پسر او، احسان شریعتی میگوید هرگز با شرایط مناسبی برای انتقال پیکر او مواجه نشدهاند. احسان شریعتی در گفتوگو با «تاریخ ایرانی» ابراز امیدواری کرده که با توجه به وقوع جنگ داخلی در سوریه و عدم اطلاع از مقبره شریعتی، مسئولان موافقت کنند که پیکر پدرش به ایران منتقل شود؛ البته منوط به آنکه اجازه داده شود او طبق وصیتش در حسینیه ارشاد دفن شود و دولت امکان برگزاری مراسم تشییع و خاکسپاری در شأن دکتر شریعتی را فراهم کند.
سیاست هوایی است که ما روزانه استنشاق میکنیم و زمینی است که بر آن گام مینهیم، بنابراین بههیچوجه سیاست از ما و سرنوشتمان جداییپذیر نیست. هر آنکه به هر بهانهای، به بهانه علوم و دانشهای دیگر یا اعراض و رویگردانی از مسایل سیاسی، نسبت به آن کمتوجه باشد...
محمد کاظم حق شناس : در سالهای ماضی عده ای به ناحق در رأس بسیاری از ادارات، نهادها و سازمانها قرار گرفتند که ملاک و معیار به قدرت رسیدن بیشترشان صلاحیت ها و شایستگی های لازم و توانایی های علمی و تخصصی نبود. ادارات تحت مدیریت خود را ملک شخصی پنداشتند و آن را در اختیار دوستان، آشنایان و...
دکتر علی اصغر قهرمانی مقبل: شگفت آنجاست که اشخاصی چون مهاتما گاندی و نلسون ماندلا، نه در خلوت صوفیانۀ خود، بلکه در دل جامعه و در بحبوحۀ کشمکش سیاسی، منادی اخلاق گذشت و مدارا و دل بیکینه هستند. آن هنگام که گاندی در درون سلول خود برای زندانبانش گیوه میبافد و یا آن هنگام که ماندلا زندانبان خود را با کمال احترام و نه برای شرمنده کردنش، به مراسم تحلیف ریاست جمهوری...
اتفاق در فرودگاه در هنگام استقبال از رییسجمهوری، یادآور اتفاقات دوران اصلاحات بود. جماعتی اندک اما خشمگین به فرودگاه مهرآباد رفتند و با کفش و سنگ از رییسجمهوری استقبال کردند. جماعت اندکی که در هشت سال دولت اصلاحات نیز در تمامی مراسمها...
آخرین اخبار
- جايگاه معلم در جامعه خدشهدار شده است
- سپاس از کساني که آموختند و آموختن را ياد دادند
- خليج فارس و الگوي حکمراني خوب
- ماندگاري نام خليج فارس، در گرو نگاه توسعه محور به آن مي باشد
- بايد براي تراژدي ورزش بوشهر، سالها گريست
- چرا نفت و گاز، از فعاليتهاي ورزشي استان بوشهر حمايت نميکنند؟
- چهار نکته براي رابطه پايدار والدين با فرزندان نوجوان
- نگاهي به تبعيضهاي درماني در کشور / به بهانه کلنگ زني بيمارستان نفت در شيراز
- استقبال از عيد نوروز باستاني در بوشهر
- دنياي معترضان
- چاپ شعري از استاد باباچاهي در امريکا
- آقاي استاندار در مقابل لغو مجوز فستيوال کوچه بوشهر، پاسخگو باشيد
- گردشگران دره ساساني «تنگ جيز» دشت خشت کازرون
- خاطرات خدمت سربازي در سپاه دانش
- مرثيه اي براي موسيقي
پربیننده ترین
- سه عامل سقوط حکومتها در نگاه فردوسی
- پشت پرده انتخاب شهردار بوشهر از زبان یونس خسروانی کاندیدای اصلاح طلب شهرداری
- تدبیری بیندیشید برای نجات معلمان از قعر جدول حقوق بگیران کشور
- تصاویری دیده نشده از بوشهر قدیم
- مو اهرم نمی شم، می شم بنه گز
- قصه ننه معصومه و معجزه رنگها
- عکس های دیدنی از زندگی رئیسعلی دلواری
- پسر عبدوي جط، سر منوچهر آتشي را شکسته بود
- خاطره تصديق دوچرخه در بوشهر
- از نسيم شمال تا نسيم پرفروغ جنوب
- در کوچه فستيوال بوشهر چه ميگذرد؟
- خاطرات خدمت سربازي در سپاه دانش
- چطور با استفاده از تئوري انتخاب، معلم مؤثرتري باشيم؟
- خليج فارس و الگوي حکمراني خوب
- خليج فارس؛ نام هزارهاي و کهنسال