طراحی سایت
جستجو:

دکتر سعيد معدني : کتاب خواندن در دوره نوجواني ما (دههي 50) براي هرکس جوري شروع ميشد.  برخي با ذبيح الله منصوري و امثالهم با کتاب آشنا ميشدند. بسياري هم مثل ما نوجواني را با آثار ر.اعتمادي، ميرسعيد قاضي، کوروس بابايي با رمان «امشب اشکي ميريزد» و... شروع کردند. در آن سالها کتابهاي «دختر خوشگل دانشکده من» و «شب ايراني» ر. اعتمادي بيشتر خوانده مي شد...

ارسال شده 10 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

حسین شادکامی: عيدي که بوام دو سه سالي بيد که رفته سفر دور و دراز، اکام هم به اجباري (سربازي) رفته بيد. آخر سال از طرف مدرسه به بچه هاي کم بضاعت و يتيم لباس مي دادند ولي اسم مو توليست سهميه نبيد. آقاحميد معلم زبان آخر رنگ ازم سوال کرد و فهميد بي خبر هسوم. دستوم گرفت برد تو دفتر مدرسه، وقتي به مدير مدرسه معرفي ام کرد مدير گفت: اين که لباس بهتر از مو برشن (پوشيده) و سهميه تموم شده، اما نامه اي مي دمش، بره مدرسه سعادت...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

غلامرضا شريفي خواه: در سال 1329 خورشيدي بود که پدرم مرا براي کلاس اول در مدرسه بوذرجمهري که برگرفته از نام بزرگمهر که وزير و حکيم دوره ساساني بود، اسم نويسي کرد و اين مدرسه قديم در آخر خيابان شاپور (ليان) امروز واقع بود که سر در آن ضلع غربي  شهر بوشهر در کنار خيابان پهلوي (معلم کنوني) و بچه ها تا کلاس نهم در  اين مکان تحصيل مي کردند و سه کلاس ديگر هم براي اخذ مدرک ديپلم وارد مدرسه سعادت مي شدند.

ارسال شده حدود 1 سال پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

عبدالحمید دشتی‌فرد : محرم آمد و دهه اولش هم گذشت. این جانب که افتخارم مداحی اهل بیت مخصوصا امام حسین (ع) است باید به وظیفه ام عامل باشم. من وظیفه‌ام را در این ماه عزاداری همراه با حفظ سلامتی و شان مردم دیدم. در این ماه و شرایط فعلی با همه‌ی اندوهی که از کمرنگ‌تر شدن عزاداری‌های پرجمعیت داشتم، روش و نظرم این بود که بر خلاف میل خودم و دیگر عزاداران، عمل کنم... 

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

چهارسال‌حساس را پيش‌رو داريم

ارسال شده بيش از 7 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

نماینده مردم بوشهر، گناوه و دیلم درمجلس شورای اسلامی گفت: نسبت به تصویب مفاد واصل لایحه منطقه آزاد درمجلس خوشبین هستیم اما درصورت تفکیک این لایحه و تقدیم لایحه های جداگانه برای هریک ازهفت منطقه آزاد پیشنهادی دولت، شانس تصویب منطقه آزاد بوشهر بیشتر می شد...

ارسال شده بيش از 8 سال پيش در اجتماعی ، نظر (1)

«محمد مهدی» قربانی یک تب کوچک شد... زندگی 5 ساله‌ای که بعد از فقط 7 ساعت حضور در بیمارستان تمام شد و دیگر کاری از کسی ساخته نبود... خبر به‌ سرعت در فضای مجازی دست به دست می‌چرخید. اولش یک خبر کوتاه بود. «محمد مهدی به کما رفت!»، «پسرک 5 ساله تشنج کرد!»، «فاجعه در بیمارستان خلیج فارس!» و... 

ارسال شده بيش از 8 سال پيش در اجتماعی ، نظر (2)

تحليل راي هفتم اسفند : ظهور ‌جنبش جديد اجتماعي

ارسال شده بيش از 8 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

در یکی از خیابان‌های خوب تهران توقف کردم. وارد آپارتمانی شدم که چیدمان بخش اعظم آن کتاب و تابلوهای نقاشی بود. تا چشم کار می‌کرد، کتاب دیده می‌شد. یک تابلوی بزرگ نقاشی هم از یک خانواده بالای شومینه نصب شده بود و میز کاری که کنار یک پنجره دلباز قرار داشت. گفت‌وگو را با مراد ثقفی، مدیرمسئول نشریه «گفت‌وگو» آغاز کردیم؛ نشریه‌ای که به تبع تفکرات مدیرمسئول خود، ته‌مایه‌های چپی دارد و به مباحث روشنفکری دراین‌باره می‌پردازد. اما بحث ما درباره تبیین هویت اصلاح‌طلبی بود. در میانه‌های مصاحبه، بحثمان تقریبا به چالش کشیده شد، از آنجا که او معتقد بود اصلاح‌طلبان هنوز مبانی تفکری چپ را یدک می‌کشند. این چالش بر سر تحقق مبانی سوسیالیسم یا تفکرات راست در ایران ادامه یافت. اگرچه همه این مباحث را به اجبار نیمه‌کاره رها کردم؛ چون زمان لازم برای هرکدام از مباحث در آن مجال فراهم نبود. جانمایه سخنان او تعریف عدالت بود، به‌مثابه یکی از راهکارهای تدقیق هویت اصلاح‌طلبی. بااین‌حال صحبت از کلی‌گویی و نقد آنچه حاکم است؛ فراتر نرفت. مصاحبه که تمام شد من را دعوت کرد تا به «پیج» خرید از دست‌فروشان در اینستاگرام بپیوندم. یاد چپ‌هایی افتادم که از طبقه بورژوازی برخاستند: مانند سلف صالحشان انگلس؛ آنها که داعیه طرفداری از پرولتاریا را داشتند. 
ماحصل این گفت‌وگو را در پی می‌خوانید. 

ارسال شده بيش از 8 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

مي‌دانم اگر بخواهم داستاني بنويسم كه در تبريز يا شهر‌هاي ديگر بگذرد مطمئن باشيد با همين ديدگاه جنوبي مي‌نويسم. در مكتب ادبيات جنوب، زندگي خاصي در جريان است و روايت همين زندگي، آن چيزي است كه فقط در جغرافياي جنوب اتفاق مي‌افتد. قسمت اعظم وجود ما را دريا، خشكسالي و يك تاريخ مبهم تسخير كرده...

ارسال شده بيش از 8 سال پيش در گفتگو ، نظر (0)

 برخی رسانه ها با پول ملت و بیت المال اداره می شود، با پول بیت المال و حاکمیت علیه افتخار حاکمیت و با پول دولت علیه دولتی که منتخب مردم است، فعالیت می کنند. با اجازه چه کسی می خواهیم با پول مردم علیه راه مردم اقدام کنیم؟ پول مردم علیه مردم، نمی تواند برای جامعه قابل قبول باشد...

ارسال شده بيش از 8 سال پيش در سیاسی ، نظر (0)

شرق: اول کتاب «گفته‌ها»ی ابراهیم گلستان سه جمله هست، یکی «سخن بیار زبان‌آوری مکن» از سعدی، دومی «بدان چه‌جور ببینی» از لئوناردو و سومی «هیچ باشم اگر نکته‌سنج نباشم» از نمایش‌نامه «اتللو»ی شکسپیر. این سه جمله را بر پیشانی کتاب «گفته‌ها» شاید بتوان عصاره حیات فکری و ادبی و هنری گلستان تا به امروز دانست. این سه جمله، همچنین کلیدی می‌تواند باشد برای ورود همراه با نکته‌سنجی و نگاه انتقادی به نوشته‌ها و آثار سینمایی گلستان تا حتی‌المقدور مصون بمانیم از دوقطبی معروف «لعن» و «ستایش» که غالبا گلستان را از یکی از این‌ دو حد افراطی دیده‌اند و سنجیده‌اند. یا او را ستایش کرده‌اند و از او اسطوره ساخته‌اند و میراث او را به «زبان‌آوری» و «تکنیک» تقلیل داده‌اند و یا او را دشنام داده‌اند صرفا  به این دلیل که به راه‌های متعارف نرفته است. خواندن گلستان با آن عقلانیت انتقادی توأم با نکته‌سنجی که شیوه خود اوست در خواندن دیگران، هنوز آن‌طور که باید آغاز نشده است. خواندن هیچ‌کس شاید هنوز آن‌طور که باید آغاز نشده است و از این‌روست که سنت انتقادی ما هنوز بر مدار «لعن» و «ستایش» می‌گردد و بر مدار تکرار آنچه پیشترها در رد و انکار و یا تأیید کسی گفته‌اند. اینجا مقصود از الگوقراردادن شیوه مواجهه گلستان با اتفاق‌ها و آدم‌ها و آثار هنری، شیوه‌ای مبتنی بر نپذیرفتن آنچه همه می‌گویند و تن‌ندادن به تکرار گفته‌های دیگران، پذیرش بی‌چون‌و‌چرای دیدگاه‌های او نیست. اتفاقا برعکس، گلستان را جا دارد به همان عیاری بسنجیم که او خود دیگران را با آن سنجیده است و او را در قامت «آدم»ی ببینیم در قد‌و‌قامت طبیعی که در یکی از حساس‌ترین مقاطع تاریخ ایران زیسته و کوشیده است به‌جای پاگذاشتن بر راه‌های رفته، راه تازه‌ای بگشاید و با ذخیره‌ای پربار از ادبیات و هنر ایران و جهان، چیزی را ایجاد کند که پیش از آن موجود نبوده است. حاصل کار قطعا می‌تواند مورد ارزیابی انتقادی قرار بگیرد، نه به این معنا که بگوییم عالی است و فقط چندجایش اشکال دارد و یا برعکس، مردود است و فقط چند نکته قابل توجه در اینجا و آنجایش می‌توان یافت، نه، خواندن جدی گلستان مستلزم کشف ایده مرکزی او در آثارش، کشف سبک، نه در معنای زبان‌آوری و اینکه نثرش فلان است و بهمان، و مواجهه‌ای دقیق با این سبک و آن ایده مرکزی است و این همان کاری است که می‌گویم هنوز نه‌فقط درباره گلستان که درباره هیچ نویسنده دیگری آن‌طور که باید انجام نشده است.
چندی پیش نشر کلاغ سه کتاب ابراهیم گلستان را تجدید چاپ کرد. یکی کتاب «گفته‌ها» که مجموعه‌ای است از مقاله‌ها، گفتارهای گلستان بر چند فیلم مستند به کارگردانی خودش، سخنرانی مفصل او در دانشگاه شیراز و گفت‌وگوی بلند قاسم هاشمی‌نژاد با او درباره داستان‌هایش.
دو کتاب دیگری که از گلستان تجدید‌چاپ‌شده ترجمه‌های اوست از «هکلبری فین» مارک تواین و کتاب «کشتی‌شکسته‌ها» که ترجمه‌های گلستان است از چند قصه کوتاه استفن کرین، ویلیام فاکنر، استفن وینسنت بنه، آنتوان چخوف و ارنست همینگوی. گفت‌وگویی که می‌خوانید به‌مناسبت همین تجدیدچاپ‌ها انجام شده است. گلستان کمی پیش از انجام این گفت‌وگو به دعوت آکادمی فرانسه در رم، به این شهر رفته بود تا در نشستی که این آکادمی برای او و آثارش برگزار کرده بود شرکت کند. گفت‌وگوی پیشِ رو، پس از بازگشت گلستان از رم انجام شد. گلستان چنانکه در این گفت‌وگو می‌گوید سالهاست که قصه ننوشته و در عوض دو کتاب چاپ نشده دارد که هر دو نوشته‌هایی مستند هستند از آدم‌هایی که واقعا وجود داشته‌اند و وقایعی که واقعا اتفاق افتاده‌اند و این عجیب نیست وقتی به یاد آوریم که گلستان روزگاری در سینما مستندهایی ساخته است که برخی از آنها هنوز هم جزء بهترین مستندهای تاریخ سینمای ایران به‌حساب می‌آیند. مستندهایی که صرفا نشان‌دادن واقعه نبوده‌اند بلکه «دیدِ» سازنده و «چه‌جوردیدن» در تار و پود آنها تنیده شده و از طریق سبک، خود را به نمایش گذاشته. گلستان در جایی از گفت‌وگوی پیشِ رو می‌گوید: «واقعیت‌هایی که اتفاق افتاده آن‌قدر فوق‌العاده و انترسان است که قصه‌نوشتن ضرورتی ندارد.» گفت‌وگو با ابراهیم گلستان را می‌خوانید. 

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

صادق چوبک آدم خیلی خوبی بود. خیلی خیلی خوب بود. باز تکرار می‌کنم که خیلی خیلی خوب بود و نگذاشت آن‌جور که اشخاص هدایت را آخر سر خراب کردند، او را هم خراب کنند. خودش را محکم گرفت و نگذاشت کسی به او دست بزند. چوبک خیلی برای من عزیز بود. ..

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در ادب و هنر ، نظر (1)

حسین پورصفر : فکر می کنم اواخر دهه ی شصت بود . بیابانی مجبور شد دوباره بوشهر را ترک کند . این بار سرنوشت او را روانه ی تهران کرد که در حوزه ی هنر و فرهنگ از امکانات فراوانی برخوردار بود . فراموش نکنیم که آتشی و باباچاهی ، بعد از آنکه به تهران پناه بردند ، در صحنه ی فرهنگی ما مطرح شدند . آتشی در دهه ...

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در ادب و هنر ، نظر (7)

دبیر کل حزب مردم سالاری تصریح کرد: هدف اصلاح طلبان کشور، یکپارچگی و اتحاد است و باید همه حزب ها و اصلاح طلبان زیر نظر شورای هماهنگی جبهه اصلاحات کشور، فعالیت کنند زیرا اگر غیر از این باشد، واگذاری میدان به اصولگرایان حتمی است. کواکبیان با بیان اینکه کمیته انتخابات شورای هماهنگی جبهه اصلاحات لزوما از...

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در سیاسی ، نظر (1)

سیگار را فراموش کنید. ماریجوانا، حشیش، الکل، کتامین، گل، ترامادول و… این ها اسم‌هایی است که همراه با نحوه مصرف و قیمت و جزئیات «فاز»شان از زبان دانش آموزان نوجوانی شنیده می‌شوند که به 17 سال هم نرسیده اند. گزارش روزنامه شهروند دراین مورد را می خوانیم.

 

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

به مناسبت۲۹ آبان سالروز درگذشت شاعر بوشهری ایران زمین منوچهر آتشی

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در ادب و هنر ، نظر (1)

اسكندر احمدنيا : در ادامه ي سبك و سياق «نيما» بر كوس بزرگي خود در شعر با هيبت و هيئت يك شاعر كم نقص و پخته كوبانيده است، آن زمان زنده ياداني همچون: مشيري، نادرپور، فروغ و بسياري ديگر (كه فروغ از آن ها فاصله گرفت) در مسيري نوقدمايي، بر سر زبان ها و ورود كلام ها بودند باري مجموعه ي آهنگ ديگر آتشي نواي كاروان تازه تري را روانه ي دشت و دمن و باغ شعر نو نمود، و بر پهندشت انقلاب نيما، كاروان سالار ديگري را ...

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

ایرج صغیری: از همان ها كه گفتند امروز يک شاعر سر كلاس مان مي آيد، پرسيدم: مگر نگفتيد شاعر، پس كو؟ نمي توانستم قبول كنم، اصلاً باور نمي كردم يک آدم معمولي هم بتواند شعر بگويد. خيلي گذشت تا فهميدم كه درست اندیشه كرده بودم. "آتشي" مثل هيچ شاعري نبود، نو بود، تازه بود. با ...

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در ادب و هنر ، نظر (1)

محمدحسن آرش نيا: در شعر "آتشي" انسان مقهور طبيعت است و او بر دورترين و كمياب ترين مشتركات ميان انسان و طبيعت انگشت گذاشته است. در شعر وي، صنايع ادبي چندان رنگي ندارند، زيرا شعرها ذاتي هستند و سير تكاملي به صورت طبيعي طي كرده اند و نيز تغييراتي كه درشعر "آتشي" ديده مي شود، كمتر نتيجه ی فشارهاي بيروني و دگرگوني هاي اجتماعي...

ارسال شده بيش از 10 سال پيش در ادب و هنر ، نظر (2)

به نظر من، بازگشت مطمئن ناطق‌نوری به عرصه سیاست با توجه به محبوبیتی که وی در فضای سیاسی کشور دارد و همچنین نزدیکی او با شخصیت‌هایی چون هاشمی‌رفسنجانی، حسن روحانی و محمد خاتمی و حتی بیت امام در کنار جایگاهی که در بیت‌ رهبری دارد این فرصت را برای جریان اصولگرایی فراهم می‌کند تا خود را احیا کنند...

ارسال شده بيش از 10 سال پيش در دیدگاه ، نظر (1)

صبح، ساعت 11 به بیمارستان پارس رفتم. خانم بهبهانی در بخش «آی‌سی‌یو‌جنرال» بستری بود. به «آی‌سی‌یوجنرال» رفتم. در آن شیشه‌ای بود و فقط از داخل باز می‌شد. روی در کاغذی چسبانده بودند و نوشته بودند: «خانم سیمین بهبهانی ملاقات‌ممنوع می‌باشد.» به یکی از پرستارانی که داخل بود اشاره کردم. آمد. در باز شد.

ارسال شده بيش از 10 سال پيش در دیدگاه ، نظر (1)

 «تندروها سرو صداي خودشان را باور مي‌كنند ، رانت‌خواري بدتر از استعمار است»، «آقايان تندرو مسوول مصيبت‌هاي كشورند»، «دولت بايد شفاف‌سازي كند، افشاگري كار افراطي‌هاي سياسي بود»، «آنهايي كه عامل عقب افتادن كشور در 8 سال گذشته بودند صدايشان را بلند كرده‌اند»، «فرياد تندروها به خاطر پايگاه مردمي روحاني است»، «اصولگرا‌ها به پيروزي نمي‌رسند مگر با معجزه و اقدامات ويژه »...

ارسال شده بيش از 10 سال پيش در گفتگو ، نظر (0)

اصولگرایان دارند از شوک انتخابات 24 خرداد بیرون می آیند/ با گذشت 100 روز ار دولت روحانی کاری برای زندانیان سیاسی صورت نگرفته/ مشکل اصلی پرونده تامین اجتماعی، پاسخگو نبودن قوه قضائیه است/ مرتضوی در دولت اصلاحات برای خودش خدایی می کرد/ بعضی انتصابات استانداران به درستی صورت نگرفت...

ارسال شده بيش از 10 سال پيش در سیاسی ، نظر (0)

بنده از اول انقلاب دو بار به صدا وسیما رفته‌ام؛ یک بار در کما بودم که مجبور شدند دوربین را به بیمارستان سینا بیاورند تا بگویند دارد می‌میرد(با خنده می‌گوید). یک بار هم در دادگاه اعتراف. فقط این دو بار به صداوسیما رفتم به عبارتی یا برای مردن خوبم یا برای اعتراف. اما یک عده همیشه در صدا و سیما هستند ؛ این خواه ناخواه ایجاد ...

ارسال شده بيش از 11 سال پيش در گفتگو ، نظر (0)
صفحات: 1

آخرین اخبار

پربیننده ترین