طراحی سایت
جستجو:

امير طالبي در گذر زمان، با رشد جسمي و سني و تجربيات اندوخته اجتماعي و ورزشي، قدم هاي مؤثري در امر ورزش شهرستان بوشهر برداشت و با مشارکت و همکاري دوستان و بزرگاني همچون علي اکبر کبگاني در قالب مربي و با لقب «ژنرال» که به قولي «مراد دلو» بود در امور ورزشگاهها و باشگاهها منجمله ايرانجوان که تا هم اکنون هم تعصب و عشق زيادي نسبت به آن دارد، اقدامات شاياني کرد 

ارسال شده 4 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

همه كتابهايي كه خوانده‌ام به نوعي در زندگاني‌ام اثر گذاشته‌اند. بسياري‌شان را خوانده‌ام كه الان در اين لحظه در يادم نیستند و لكن برخي از آنها در یاد دارم. از يك منظر هر كتابي براي خواننده‌اش اثراتي دارد.كتابها به دنيا مي‌آيند؛ هر کدام از ما به فراخور شرایط خویش، سعادت دستیابی به اندکی‌شان را می‌یابیم؛  با برخی از ایشان دمخور و دوست می شویم … با ما و در ما تا هستیم می مانند و برخی نیز تا ابد در روح و روان و کالبدمان جاویدان می شوند...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

نظرخواهی نسیم جنوب از جمعی از روزنامه نگاران و صاحب نظران؛ دکتر عبداله آورا، علی اسماعیلی، دکتر زهره عالی نسب، دکتر جمال الدین عارف زاده، حسین حشمتی، سیروس بنه گزی، محمد حیاتی، حسن احمدی، زیبا هوشیار، عبدالرحیم کارگر، دکتر امان اله شجاعی، دکتر فرزان اسدی، هلنا سعادتمند، دکتر سعید معدنی، محمد شاکری مطلق، حسین روئین، دکتر رسول هاشمی، رضا نکیسا

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در سیاسی ، نظر (0)

تلگرام؛ آزادسازي يا فيلتر دائم؟

ارسال شده بيش از 6 سال پيش در گوشه و کنار 2 ، نظر (0)
رستاخیز خاطرات: محمود دولت‌آبادی
ارسال شده بيش از 6 سال پيش در گوشه و کنار 2 ، نظر (0)

در این وضعیتی که شهرداری بوشهر با آن رو به روست اگر نخواهند تن به شفافیت و پاسخگویی و مسئولیت‌پذیری بدهند و نظارت مردم بر عملکرد شورا و شهرداری را نهادینه کنند به واقع خطر ورشکستگی این شهرداری و شهر بوشهر را به صورت جدی تهدید می‌کند. دقت کنید که فعلاً فقط در خصوص پروژه‌ها صحبت شده که 80درصد پروژه‌ها تعطیل است...

ارسال شده بيش از 7 سال پيش در اجتماعی ، نظر (1)

در یکی از خیابان‌های خوب تهران توقف کردم. وارد آپارتمانی شدم که چیدمان بخش اعظم آن کتاب و تابلوهای نقاشی بود. تا چشم کار می‌کرد، کتاب دیده می‌شد. یک تابلوی بزرگ نقاشی هم از یک خانواده بالای شومینه نصب شده بود و میز کاری که کنار یک پنجره دلباز قرار داشت. گفت‌وگو را با مراد ثقفی، مدیرمسئول نشریه «گفت‌وگو» آغاز کردیم؛ نشریه‌ای که به تبع تفکرات مدیرمسئول خود، ته‌مایه‌های چپی دارد و به مباحث روشنفکری دراین‌باره می‌پردازد. اما بحث ما درباره تبیین هویت اصلاح‌طلبی بود. در میانه‌های مصاحبه، بحثمان تقریبا به چالش کشیده شد، از آنجا که او معتقد بود اصلاح‌طلبان هنوز مبانی تفکری چپ را یدک می‌کشند. این چالش بر سر تحقق مبانی سوسیالیسم یا تفکرات راست در ایران ادامه یافت. اگرچه همه این مباحث را به اجبار نیمه‌کاره رها کردم؛ چون زمان لازم برای هرکدام از مباحث در آن مجال فراهم نبود. جانمایه سخنان او تعریف عدالت بود، به‌مثابه یکی از راهکارهای تدقیق هویت اصلاح‌طلبی. بااین‌حال صحبت از کلی‌گویی و نقد آنچه حاکم است؛ فراتر نرفت. مصاحبه که تمام شد من را دعوت کرد تا به «پیج» خرید از دست‌فروشان در اینستاگرام بپیوندم. یاد چپ‌هایی افتادم که از طبقه بورژوازی برخاستند: مانند سلف صالحشان انگلس؛ آنها که داعیه طرفداری از پرولتاریا را داشتند. 
ماحصل این گفت‌وگو را در پی می‌خوانید. 

ارسال شده بيش از 8 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)
کمتر از نیم‌درصد جمعیت ایران با نهادهای مدنی ارتباط دارند
ارسال شده بيش از 8 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)
گفت‌وگو با محمدامین قانعی‌راد درباره نقش مدارس امروزی
«اكنونِ» كودك در مدرسه از دست مي‌رود
نگار حسینی
ارسال شده بيش از 9 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

در یکشنبه‌‌ای كشدار؛ روز واقعه خیلی دور، خیلی نزدیک رخ می‌نماید. چهارمین دور وقت اضافه‌ رفع اختلافات ایران و ١+٥ امروز به سر می‌رسد. گویی روز موعود است و همه دنبال نشانه‌. آنها که ١٧ روز است مقابل قصر کوبورگ خیمه زده‌اند، منتظر دود سفیدند و سؤال‌ و جواب‌ها، پیام‌ها، گپ‌و‌گفت‌ها و... هیچ‌کدام فارغ از ...

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در سیاسی ، نظر (0)

دچار ناامنی شغلی‌اند؛ دنبال مدرک بالاتر می‌روند

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)
یادگار امام:
ورودم به سیاست وابسته به شرایط است
مرجان توحیدی

شرق: می‌گوید: «دل‌ودماغی برای مصاحبه ندارم.» اسفندماه برای «سیدحسن خمینی» با خبر مرگ عزیزانش عجین شده؛ یک‌روز پدر، یک‌روزمادربزرگش، همسر امام و حالا درگذشت دایی‌اش صادق طباطبایی. خبر مرگ صادق‌خان که می‌آید، زمان هماهنگ‌شده برای گفت‌وگو جای خود را به مراسم تشییع پیکر دایی‌صادق می‌دهد و حالا باید در دقیقه٩٠ سالنامه «شرق»، راهی قم شوم تا دیدار با یادگار امام میسر شود. گفت‌وگو از اسفند و حادثه فوت پدر آغاز می‌شود و مرور خاطرات پسر. می‌گوید که همزمانی سخنرانی انتقادی و معروف سیداحمد با حادثه ازدست‌دادنش باعث شد تا تحلیل‌های متفاوتی بر این ماجرا برود.  به ماجرای حمله به سخنرانی سیدحسن در حرم امام که می‌رسیم، درباره توضیح نوع واکنش خود با آن حوادث به این نکته بسنده می‌کند که نه آن‌روز و نه حالا در حوادثی اینچنین نمی‌خواهد که بی‌اخلاقی در جامعه رواج یابد. درباره ورودش به سیاست توضیح مقدماتی می‌دهد و با گفتن اینکه در لحظه تصمیم می‌گیرد، می‌گوید: «بسته به اینکه شرایط چه تغییری می‌کند و چه چیزی پیش می‌آید، تصمیم می‌گیرم.» حسن خمینی کمتر عادت به مصاحبه دارد و مجموع گفت‌وگوهای او از دهه٨٠ به این‌سو، شاید به تعداد انگشتان دودست نرسد، آن‌هم درباره موضوعات تخصصی مثل فقه یا دیدگاه‌ها و اندیشه‌های امام. همین موضوع کار را برای من سخت‌تر کرده بود. اینکه باب گفت‌وگو را چگونه باید باز کنم تا از آن کلیشه‌ها فرار کرده باشم. آزادراه تهران- قم را در حالی به‌سرعت پشت‌سر می‌گذاشتم که مسیر سوالات در ذهنم را مدام تغییر می‌دادم.  ١٥کیلومتر مانده به قم، هنوز بنرهای خوشامدگویی به حسن روحانی در جاده خودنمایی می‌کرد. از عوارضی که عبور کردیم، پرسان‌پرسان به خیابان‌های پشت حرم راهنمایی شدم که عبور، تنها برای تاکسی‌ها مجاز است؛ چیزی شبیه به خط‌ویژه. از کوچه‌پس‌کوچه‌های تودرتو که گذشتیم، از رهگذری آدرس را پرسیدم. دو ساختمان روبه‌روی هم را نشان داد که یکی دفتر بود و دیگری منزل. این همان منزل مرحوم سیداحمد خمینی بود که کمی آن‌سو‌تر از آن هم دفتر آیت‌الله نوری‌همدانی، از مراجع تقلید واقع شده بود. به‌سوی منزل و سالنی راهنمایی شدم که تمام دیوارهایش با قفسه‌های قدیمی فلزی پرازکتاب پوشانده شده بود. گاهی روی قفسه‌ای تصویری از امام‌خمینی و سیداحمد در کنار هم دیده می‌شد و پایین یکی از آنها هم تصویر فرزند بزرگ سیدحسن- که به یاد پدر او را احمد نام گذاشته است-وجود داشت.  تا چشم کار می‌کرد، کتاب بود که وسوسه و شوق‌ خواندن به دل می‌انداخت. در کنار مبلمان ساده، مثل همه روحانیون، یک چوب‌رخت بود با چند عبای قهوه‌ای، سورمه‌ای و عمامه مشکی‌رنگی که در راس آن قرار داشت. در آن سالن بزرگ، میزهایی هم به‌تناوب وجود داشت که تمام آنها با کتاب پر شده بود. یک میز مخصوص فلسفه، یک میز مخصوص اصول و...، یک اتاق دیگر هم در گوشه دیگر سالن وجود داشت که آن هم به همین سبک‌وسیاق چیده شده بود. البته تا جایی که در آن زمان کوتاه فرصت دیدن وجود داشت، یک صندلی سبز بود و اطراف آن مثل دانشجویی که امتحان داشته باشد، پر بود از کتاب‌های باز و نیمه‌باز. سیدحسن خمینی پای هرکدام از این میزها مطالعه می‌کند و می‌نویسد و کتاب «فرهنگ جامع فرق اسلامی» خود را هم ظاهرا در همان اتاق کوچک به رشته تحریر درآورده است. وسایل پذیرایی روی میز، حلوا بود و خرما. حسن خمینی با سلام بلندبالایی وارد سالن شد، عبایی را از روی چوب رخت به دوش انداخت و در مقابل من نشست. شلوغی دیدوبازدیدهای ناشی از فوت دایی‌ صادق باعث شد که گفت‌وگو خیلی سریع‌تر از آنچه که فکرش را می‌کردم به پایان برسد.   برای انجام مراحل فنی گفت‌وگو به دفتر، یعنی ساختمان مقابل منزل سیداحمدآقا راهنمایی شدم. رییس دفتر او، آقای احسانی تمام مدت را مشغول برنامه‌ریزی برای مراسم ختمی بود که قرار بود فردای آن‌روز در قم برای یادبود مرحوم صادق طباطبایی برگزار شود. کارت‌های دعوت برای بیوت مراجع در حال ارسال بود؛ یکی برسد به دفتر آقای صافی، یکی برسد به دفتر آقای وحیدخراسانی و... . شلوغی اسفند و شلوغی تدارک مجلس فاتحه در این ساختمان‌ها، به حال‌وهوای عید این خانه انگار غبار غم پاشیده بود. 

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

مهندس مهدی بازرگان در شماره نوروزی سال ۱۳۷۰ مجله «آدینه»، مقاله‌ای درباره نوروزهای ایران معاصر نوشت؛ از عهد احمدشاه قاجار و دوران نوجوانی‌اش تا عصر انقلاب اسلامی و زمان نخست‌وزیری خود. یادمانده‌هایی ...

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در دیدگاه ، نظر (1)

آرمان- سعيد سيف: «سخت بر این باورم که اصلاحات به حکم طبیعت و ماهیت خود، زنده به آن است که آرام نگیرد، موجی است که آرامش آن در عدم آن است. اما این نهاد ناآرام ما را به عبور از بزرگان خود فرا نمی‌خواند. همین‌جا باید یادآور شوم که بزرگی این بزرگان نیز در گرو عدم عبور آنان از کوچکان (نسل دوم و سوم)و همراهی و همسویی و همنوایی با آنان است». اين را تئوريسين نواصلاح‌طلبي دكتر محمدرضا تاجيك مي‌گويد، نواصلاح‌طلبي، اصلاح اصلاحات، اصلاحات خط سوم، بازخواني اصلاحات همه اينها تعريف اصلاح‌طلبي در عصر جمهوري پنجم است، و اتفاقا معني و مفهوم همه آنها يكي است. عصر دكتر حسن روحاني همان جمهوري پنجم است كه اصلاح‌طلبان تصميم گرفتند با توجه به شرايط موجود اصلاح‌طلبي را تعريف كنند. با توجه به نياز روز و داشته‌هايشان. دكتر محمدرضا تاجيك معتقد است تمام اين تعريف‌ها در ذيل خاتمي تعريف مي‌شود. مشروح مصاحبه اين استاد دانشگاه با آرمان در ذيل آمده است: 

ارسال شده بيش از 10 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

هوشنگ شهابی هر چند استاد روابط بین‌الملل و تاریخ دانشگاه بوستون آمریکاست، اما عمدۀ شهرت و اعتبارش را از کاری می‌گیرد که سال‌های اخیر را به تمامی مشغولش بوده:

ارسال شده بيش از 10 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

ما اعتقاد داریم که جریان زنده و بالنده اصلاح طلبی باید معاند را به مخالف و مخالف را با موافق تبدیل کند؛ اما هرگز نپنداریم که چنین استراتژی و اندیشه فراجناحی بهانه ای باشد برای جاخوش کردن آنان که در هر شرایطی آسایش خویش را می طلبند!...

ارسال شده بيش از 10 سال پيش در سیاسی ، نظر (7)

رهیافت مطهری فلسفی- کلامی بود و شریعتی، تاریخی- جامعه‌شناختی و متکی بر ایدئولوژی رهایی‌بخشی. خدای شریعتی، خداوند رهایی‌بخش بود که با خدای خالق و معمار و دقیق بازرگان تفاوت داشت. خدای شریعتی خدایی وجودی است که با اگزیستانس ما سروکار دارد اما خدای بازرگان چنین نیست...

ارسال شده بيش از 10 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

افراط‌گرايي در ايران بعد ايماني و عقيدتي ندارد بلکه بعد منفعتي و هويتي دارد. اين عصبانيتي كه تندروها دارند به علت ضربه خوردن به منافعشان است. اميدواريم كه يك روز معلوم شود بطور دقيق اين 700ميليارد تومان در 8سال گذشته كجا هزينه شده است / شرایط حاضر حاصل 8سال حمايت يا سكوت اين آقايان است...

ارسال شده بيش از 10 سال پيش در گفتگو ، نظر (0)
صفحات: 1

آخرین اخبار

پربیننده ترین