طراحی سایت
جستجو:

غلامرضا شريفي خواهدبستان در ابتدي روستا و با فاصلهاي از خانههاي مسکوني قرار داشت به همين جهت در فصل گرما تابستان روي زمين و يا زيرزمين اطراف، مارهايي از گونه «تيرمار، کُک مار» پديدار ميشدند. کُک مار اين منطقه خزندهاي با قد کوتاه و به رنگهاي زرد و خاکستري و کور و تنبل بودند ولي زهرشان کشنده و سريع انسان را به هلاکت ميرساند، ولي کشتن آنها راحت بود...

ارسال شده 2 ماه پيش در تاریخ ، نظر (0)

قصه کوتاه

عزّتو

شاهرخ تنگسيري

غنو جُلَتي با زغال رو ديوار خونه ي خداکرم  يه قلب گُتي مي کشيد و با دستخطي  که چپي از  خط  احمدسياه  نبيد يه بُردش مي نوشت عزت يه بُرد ديگه ش مي نوشت غني.  هرروز صبح گه خداکرم قبل از اين که زن هاي همسايه قدم تو کيچه بذارن و قصد دروازه کنن مي اومد و با افتوه و جارو پَنگي  نقاشي  غنو رو  ديوار  ميشست و با خوش ميگفت: لعنت بر شيطون حرومزاده آخرش خين ايي تيله سگ تو گردن مو مي افته، بخدا اگه دسم بيافتي کل کلت ميکنم .

قصه خداکرم و زنش عزتو ديم درازن، عزتو سي ساله دختر آخري و بقولا ته تغاري ابرام قصاب اُبوداني بيد که تو لين هفت احمدآباد زندگي ميکرد، حاصل دو تا ازدواجش يه درزن دختر و يه پسرمعلول بيد که سالم صداش ميزدن.  يازده تا از دختراش فرستاده بيد خونه بخت، دستِ  ايي آخري هم نهاد تو دست  خداکرم  که همسن و سال خودِ ابرام قصاب بيد. عزتو  با دلالي ميشتي زهرا و ننهِ جاسم عربو  با  شپ و کل سوارِ سماچ حاج مالک از اُبودان اوردنش خوردي سيفو.  خداکرم  از چهار تا زن قبليش که دوتاش مرده بيدن و دوتاشون طلاق داده بيد بچه نساخته بيد و بقول ميشتي زهرا : «خداکرم  اجاقش کور بيد». عزتو قشنگ بيد ولي قلدر و با لهجه اُبوداني با همسايه ها حرف ميزد و هميشه موقع عرض اندام تکيه کلامش ميگفت «مو دختر ابرام قصابم»، يعني که حساب دستون بياد با کي طرفين.  غنو مث آدم شوپر زده صورتش قلپيده بيد، قدش کوتاه و تا بگي زورش زياد بيد. پشت سرش ايقد پهن بيد که از بچگي سيش ميگفتن غنو جُلّتي.

هميچي از روزي شروع شد که خداکرم دم دروازه سفارش غنو کرده بيد بياد خونه شون بدنه و کف آب انبار و حوض بشوره تا زمستون اوو بارون ذخيره کنه، عزتو يه مجمعي صبحونه مفصل مياره جلو غنو و يه قيلون برازجوني چاق ميکنه و چندتا فرق قيلون  ميکشه و ديدش هُف ميکنه تو  صورت غنو که چيش تو چيشش نشسته، ني قيلون ميده دس غنو و ميگه بکش که چاقن،  او هم مث خر کيف ميکنه که بالاخره يه نفر حساب آدم اوردش،  حالا  غنو کجا مي بيني، ديگه شاهين تو آسمونم حريف پر و بالش نبيد و يکجا صد دل  عاشق و دلباختهي عزتِ خداکرم ِاز هميچي بي خبر ميشه. عزتو جذابيت خاصي داشت، حرف زدنش تو دل مي نشست و خيليا که دستشون ازش کوتاه بيد ديرا دير هلاکش بيدن.  يه سر شو تا صبح خداکرم  پشت در سرا کمين نشست که مچ غنو بگيره و حسابش بيله کف دسش ولي خبري از  غنو نشد، دم دماي صبح پيرمرد پلک چيشش دوام نيورد و همونجا پشت در  سرا رو  سکوني تنير کنار حبانه ي شکسته خسته و رسه خووش برده بيد. مطابق هر روز رفت در باز کرد، تا چيشش ري ديوار افتاد ديد تا قلب و دستخط غنو رو ديوارن. وا حسينم خداکرم کجا ميبيني،  کاردش ميزدي تُپِ خيني ازش چکه نميکرد، با صداي بلند که همه کيچه و محل بفهمن  داد ميزد: «اگه سر لش بگيرمت  مث مُشک تشت ميزنم که از استخونات  زغال بليط  عمل بياد». ولي خوشم ميفهميد رو در رو حريف  مچ سفت غنو نميشه.

شوي که خداکرم کمين آخر نهاد و عزمش سي خلاص کردن غنو جزم کرد پس در سرا قايم شد وسه تا سر قيلون پشت هم ديد کرد. به محض شنيدن صداي  خش خش زغال رو ديوار دستش دور تنگ قيلون حلقه کرد و در سرا هُمبار باز کرد و از پشت سر  شلال سر غنو  کرد که غرق عشق بازي با اسم عزتو بيد. به گمون خوش ديگه از شر  غنو  خلاص شد.  غنو مشکال خين و مث مرغ سر بريده تو خين خوش مي پلکيد و بوا بوا ميکرد. خداکرم بازداشت کردن. عزتو رفت زندان شهرباني ملاقات خداکرم و سي محض دلداريش با همو لهجه اُبوداني روش کرد طرف خداکرم و گفت : «دوتا قطره اشک نذر خواجه خضر کردم غنو چيش واز کنه و از بيمارستان مرخص بشه رو پاي خودش ويسه». خداکرم (با تشر) گفت: «اگه ده مرتبه ديگه رو پاش ويسه  ده تا تُنگ قيلون ديگه خرجش ميکنم  توهم ايقد از چيشات ولخرجي نکن زن، اشک حرمت داره سي هرچيز و هرکسي نبايد سرازيرش کني».

غنو سه ماه تموم مث ميت  رو تخت بيمارستان بيهوش و حواص افتاده بيد.  تا روزي که با بُنگِ  اذون سحر مسجد فيل چيش واز کرد، غنو هيچ کس و هيچ چيزي يادش نمياومد،  حتي راه خونه خوشونم نميفهميد کجان ولي پاش که از بيمارستان نهاد بيرون يه راست رفت سمت خونه خدا کرم،  تو روز روشن و جلو چيش تموم آدماي کيچه با زغال يه قلب گتي کشيد و وسطش يه تيري رد کرد، زيرش نوشت يا مرگ يا عزتو. غنو با ايي حرکتش سي همه ثابت کرد ديوونهوار دلبسته عزتوون با ايکه ميفهميد شوهرداره.

برخلاف تمام قوانين نوشته شده بشر عنصر عشق بي مرزترين و سقفش لايتناهي ترين عنصر پيدا و پنهان بشرن. کيمياي عشق غالب بر تمام عناصر طبيعتن. در واقع مغز انسانها با پيش فرض عشق قادر به فرمان دادن به  ديگر اندامهاشه. اگر هيچ معجزهاي در دنيا پايه عقلي و علمي نداشته باشه محاله کسي منکر  معجزه عشق بشه چون که همه موجودات زنده عالم شانس يکبار تجربهش دارن. شايد تنها رشته پيوند غنو به دنيا در عالم سکرات عشق و دلباختگي عميق و يک طرفه به عزّتو بيد. 

جنازه غنو سه روز بعد با يه مرگ مشکوک قبل از غروب افتو روبرو تل عاشقون از دل  دريا اومد بالا . رسوايي عشق نافرجام غنو به اينجا ختم شد که خداکرم از دست نيش و کنايه مردم شهر و محل  مجبور به طلاق عزتو  شد. يه روز صبح گه ساک و چمدون عزتو تو دستش گرفت و رفت سمت گاراژ  اتوميهن، عزتو با چيش اشکبار و يه عالمه حرف و حديث ناحقِ ساخته و پرداخته مردم رو صندلي اتوبوس نشست و بال چادرش رو تموم صورتش کشيد و سي هميشه از بوشهر و خداکرم خداحافظي کرد. هميطور که اتوبوس داشت از خيابوناي شهر خارج مي شد عزتو از  پشت شيشه اتوبوس با چشم خوش ميديد که رو تموم ديواراي شهر نقاشي يه قلب تير خورده و اختصار دوتا اسمه که بي صاحب بجا مونده.

(هفته نامه نسیم جنوب سال بیست و ششم، شماره 1068)

ارسال شده 4 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

يکي از جاهايي که حتما توريستهاي ايراني و فرنگي در بندر بوشهر دوست دارند ببينند کافه ننه ي معصومه است. کوچه ننه معصومه و ديگر کوچههاي بافت قديم بوشهر محل گفتگو با تاريخ و شنيدن قصههاست. قصههايي که معجوني از تلخيها و شيرينيهاست. قصههايي که براي شنيدنشان نياز به چند سطل رنگ است و يک پوست نيانبان...

ارسال شده 6 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

نسیم جنوب- حسين شادکامي: اومدن موسم عيد يه حس خوشي بيد. تو خونه ها، محله ها و شهر همه در تکاپو و جنب و جوش عجيبي مي افتادند. هرکسي از  دل، ديده  و بنيه خود  عيد را تعريف و تعبير مي کرد. عيد هم سي ما تو خونه و محله يه شور و حالي ديگه داشت. محله ما اکثراً دريانورد (جاشو و ناخدا) بودند که در رفت و آمد با ساير کشورهاي حوزه ...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

ابراهیم بشکانی: درب کلیسای بوشهر (کلیسای گئورگ مقدس) باز بود و بر عکس همیشه شلوغ پلوغ، پاسبانی اونجا ایستاده بود و از رفتن افراد به داخل کلیسا جلوگیری می کرد. پدرم جلو رفت و با پاسبان که از هم قطارهای قدیمش بود (پدرم پاسبان بازنشسته بود) سلام علیک و احوالپرسی کرد و ماجرای شلوغی کلیسا ازش جویا شد. توضیح داد به خاطر این که میخوان از دروازه اول میدون مصدق تا محله بهبهونی، کنار دریا خیابون بکشند...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در تاریخ ، نظر (0)

دکتر عبدالصالح خزائی : خودکشی اقدامی است که طی فرایند آن فرد به صورت آگاهانه و خود‌خواسته به زندگی خود پایان می‌دهد و امروزه از بزرگترین آسیب‌های اجتماعی و یکی از سه علت اصلی مرگ و میر در افراد 15 الی 24 ساله است. در کنار عوامل فردی مانند اختلالات روانی که شایعترین آن‌ها افسرگی است...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

 

از برکناری پیمانکار تا وضعیت نابسامان پسماند و ساماندهی سگ‌های بلاصاحب

 

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

غلامرضا  کرمی:تاریخ را که نگاه می کنم، سال 1359 است. جوانی هیجده ساله هستم، پرتوان و پرانرژی، گرما و سرما نمی شناسم. معنا ی خستگی را نمی دانم. روستازاده ای ساده و بی ادعا هستم. اینک برگه ای به اندازه نصف برگ A4 به دستم می دهند: "آقای  غلامرضا کرمی  به موجب این ابلاغ به سمت کفیل آموزگار دبستان میثم تاج ملکی منصوب می شوید ... "..

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

دكترشهناز عرش: عبدی پور در تیک آف به زوایای تاریک زندگی فردی و اجتماعی می پردازد و به وضعیت اجتماعی موجود انتقاد می کند. او رخدادهای عینی را دستمایه قرار می دهد و پلشتی های جامعه را با قمارخانه و میز رولت نمادین کریم الکل به تصویر می کشد. گویی که مسبب همه مشکلات فایز و خانواده اش کریم الکل است...

ارسال شده بيش از 7 سال پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

فاز ١٩ در میان فازهای ٣٥ماهه به‌لحاظ هزینه، رکوردشکنی کرده؛ قیمت تمام‌شده این پروژه از تمامی ‌فازها کمتر است در شرایطی که با توجه به تغییرات عمده‌ای که نسبت به طراحی پایه ایجاد شده بود ما باید حداقل ٥٠٠ میلیون دلار بیشتر از سایر فازها هزینه می‌کردیم...

ارسال شده بيش از 7 سال پيش در اقتصادی ، نظر (0)

استان بوشهر، پایتخت انرژی ایران، در قسمت جنوبی کشور و در حاشیه‌ی خلیج فارس قرار گرفته است. هفدهمین استان بزرگ کشورمان به دلیل قرار گرفتن در ساحل استراتژیک خلیج فارس، صادرات و واردات دریایی، صنعت صیادی، وجود ذخایر نفت و گاز، کشاورزی و نخل‌داری و وجود نیروگاه هسته‌ای از ...

ارسال شده بيش از 7 سال پيش در اجتماعی ، نظر (1)

مرحله نخست ساختمان نوبنیاد دانشکده هنر و معماری دانشگاه خلیج فارس بوشهر با حضور وزیر راه و شهرسازی و معاون وزیرعلوم، تحقیقات و فناوری، استاندار و نمایندگان مردم استان بوشهر در مجلس شورای اسلامی افتتاح شد. تصاویر حضور وزیر راه و شهرسازی در بوشهر و افتتاح این دانشکده را می بینید.

ارسال شده بيش از 7 سال پيش در تصاویر خبری ، نظر (0)

مرتضی رضایی : به نظر می رسد شهرداری بوشهر هیچ برنامه ای برای نگهداری از پروژه هایی که احداث می کند و مورد بهره برداری قرار می دهد ندارد. وضعیت خیابان لیان جدای از وضعیت پیاده روهای سنگ فرش شده، خیابان ها و کوچه های آسفالت شده، بلوارها و پارک های گلکاری و چمن کاری شده، سواحل ساخته و احداث شده و...

ارسال شده بيش از 8 سال پيش در اجتماعی ، نظر (1)

مطالبات میلیاردی از شهرداری بوشهر/  اعتراض به شهرداری بابت قطع درختان هفتادساله/ فروش قطعه های 200متری زمین های مسکن و شهرسازی تنها به مبلغ 5 میلیون تومان / زمین خواری در پیاده روهای بوشهر جلوی چشم مسئولین/ اشکال شرعی شنای مردان در دریا...

ارسال شده بيش از 8 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

مماشات شهرداری با جولانگاه موتورسیکلت ها و خودروها در بلوار لیان / اعتراض به جانمائی پارکینگ طبقاتی / پارکینگ 400 میلیون تومانی تنها برای 16 خودرو / جنجال درباره یکی از پروژه های شهرداری / اختلاف نظر در برخورد با پیمانکار شهرداری ...

ارسال شده بيش از 8 سال پيش در اجتماعی ، نظر (1)

محمدعلی درویشی: اولین اتومبیل وارداتی به بوشهر به نام فورد کلاچی آمریکایی شناخته می شد. و بعدها ماشین هایی از نوع بنز گازوئیلی و بنزینی آلمانی، اپل فرانسوی، با گشایش کنسولگری کشورهای اروپایی مثل هلند، انگلیس، روسیه تزاری، اسپانیا و ماشین های ساخت کشورهای مختلف، وارد بوشهر شد...

ارسال شده بيش از 8 سال پيش در بوشهر نامه ، نظر (4)

دکتر محمود دهقانی: در بافت کهن که جلوتر کار بازسازی انجام  داده می شد هم اکنون از ادامه باز مانده و ساختمان ها نیز بیشتر از پیش از میان رفته اند. کاروانسرا و گرمابه  پیشتر در حال بازسازی آبرومندانه بود. در آنجا در و پنجره های تخته ای با میخ های کله قارچی و درکوب آهنی به سبک روزگار صفوی ساخته بودند اما این بار از پیشرفت کار چیزی به چشم نمی خورد...

ارسال شده بيش از 8 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

افرادی که تحت پوشش مامور به زور اقدام به سرقت از مغازه طلافروشی در شهر دلوار تنگستان کرده بودند شناسایی و دستگیر شدند. در آخرین روز از سال ۹۲ صاحب یک مغازه طلافروشی در شهر دلوار پس از تعطیلی مغازه سوار بر یک دستگاه موتورسیکلت به سمت خانه حرکت می‌کند که قبل از ورود به خانه یک نفر از...

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

استاندار بوشهر در دیدار با هنرمندان استان بوشهر با اشاره به اینکه در حوزه موسیقی وضعیت در این استان نگران کننده شده است و دغدغه اهالی هنر به حق است گفت: در حوزه فرهنگ و هنر پای فعالیت های قانونی هنرمندان می ایسیتم و اهل هزینه دادن و اقتدار نشان دادن هستیم...

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

می‌گویند رانندگی افراد جامعه آینه‌ای است از شرایطی که بر آن جامعه حاکم است. چند‌ساعت اگر در خیابان باشید، به‌عنوان عابر پیاده یا حتی پشت فرمان، به‌سادگی می‌شود خشونت را در لابه‌لای اتومبیل‌ها و رانندگی افراد دید. آمار تلفات سوانح رانندگی به‌خصوص کشته‌شدگانی که پیاده در خیابان تردد می‌کرده‌اند نیز موید این مشاهده‌هاست. با «سعید معیدفر»، جامعه‌شناس در مورد شیوه رانندگی در جامعه ایران و تلفات بالای سوانح رانندگی گفت‌وگو کرده‌ایم:

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

تصویب منطقه آزاد بوشهر در کنار تلاش‌های صورت گرفته برای ارتباط استان با کشورهای حوزه خلیج فارس از جمله قطر و کویت و همچنین توسعه گردشگری، شیلات و آبزی پروری و بنادر و گمرکات، استان بوشهر را در مسیر توسعه شتابان قرار داده که لازم است تا زیرساخت‌های مورد نیاز برای توسعه هر چه بیشتر استان فراهم شود...

ارسال شده بيش از 10 سال پيش در اقتصادی ، نظر (0)

هنوز حالم کاملا خوب نشده بود که احضاریه‌ای به دستم رسید مبنی بر اینکه یک نفر از من به دادگاه شکایت کرده است. با هر مکافاتی که شد و به وسیله ویلچر توانستم...

ارسال شده بيش از 10 سال پيش در دیدگاه ، نظر (1)

هر جا افرادی سرکار باشند که خودشان در وهله نخست قانون‌گریز باشند نه قانون‌مدار و دولتی باشد که به راحتی قانون را زیرپا بگذارد به این معنی است که بسترساز رانت‌جویی بقیه شده است. در چنین ساختاری گویا دولت فریاد می‌زند که من آماده رانت‌جویی هستم، بیایید از من امتیاز بخواهید. فرقی نمی‌کند...

ارسال شده بيش از 10 سال پيش در دیدگاه ، نظر (2)

خلیل موحداکثر دانشجویان را دانشجویانی تشکیل می دهند که به جای بازیگری در میدان گاه سرشار از خطر و راه رفتن روی مین سیاست، ترجیح می دهند نقش تماشاگر بی طرف را ایفا کرده و به جای آن که جسم و جان خود را در هوای دغدغه ی ملک و ملت فسرده کنند، فقط و یا بیشتر به رتق و فتق زندگی...

ارسال شده بيش از 10 سال پيش در سیاسی ، نظر (0)
صفحات: 1

آخرین اخبار

پربیننده ترین