طراحی سایت
جستجو:

عالي بازدار: بازنشستگان آموزش و پرورش اين سرمايههاي ارزشمند مملکت که جواني خود را در راه اعتلاي وطن و خدمت به فرزندان آن صرف نمودهاند نيز نيازها و انتظاراتشان همچنان آزاردهنده است.کساني که در دوران ميانسالي و پيري، ناتواني و نيازمندي، بايد مورد حمايت هرچه بيشتر مسئولان باشند نيز حال خوشي ندارند. معلمان بازنشسته و مستمريبگيران حقوق و مطالباتي دارند که يا تاکنون پرداخت نگرديده يا به تعويق و تاخير...

ارسال شده حدود 15 روز پيش در اجتماعی ، نظر (0)

  محله جبري  در جنوب چهار محل(بهبهاني،کوتي،شنبدي و دهدشتي) و جنوب گمرک شهر بوشهر که بيشترين مردمان اين منطقه از مهاجران بخش ساحلي(تنگستان) و اطراف استان ساکن شدند. پيشينه اين مردمان سختکوش دريا و دريانوردي (ناخدا، ملواني و کارگر بارانداز) بودند. اين محله نو پا در شهر بوشهر توانست مهد آموزش و پرورش  شود و بيشترين احداث  مدرسه را در خود جاي دهد (باقري، فردوسي، کورش کبير، مهرگان، مستوره کرد، دشتي، داريوش کبير و مصدق)...

ارسال شده حدود 15 روز پيش در اجتماعی ، نظر (0)

واقعيتي ماندگار از زندگي معلمي در بندر بوالخير: تصويري که ماندگار شد!

نسیم جنوب، دکتر عبدالرحيم مهرور

دنياي عجيبي است با انسانهاي متفاوت، هر کدام از آنها در گذر زمان واقعيت ها و روياهايي تجربه نموده اند که ميتواند براي ديگران درسآموز و خوشايند باشد، زيرا تمام عالم هستي، زنده يا غير زنده از طريق امواج يا ارتعاشات با هم مرتبط هستند و اصطلاحاً مثل شبکه عنکبوتي به هم وصل هستند و افکار، گفتار، رفتارشان بر يکديگر تاثير مي گذارند.

43 سال قبل در 22 سالگي بعد از اينکه دو سال کارمند استانداري کميته توزيع خودرو و در موقعيت خوب شغلي با امکانات رفاهي منازل سازماني و...  بودم، به همه آنها پشت پا زدم و با يک  استعفاء شغل معلمي را انتخاب کردم آنهم در روستايي بنام «بندر بوالخير» با امکاناتي اندک، چون در آن زمان نه راهي و نه آبي مناسب بود، فقط هر چه بود صفا، صميميت و عشق به همنوع بود .

اولين روزي که به اتفاق همسرم پا به اين روستا گذاشتيم با ماشين کرايهاي بنام لندرور هلک هلک راه 60 کيلومتري را دو ساعت طي کرديم، آنهم با دستاندازهاي ناهمواري که دل و رودههايمان بهم مي ريخت تا اينکه به سلامت به آنجا رسيديم. بعد از استقرار در خانهاي  که از قبل از طرف مرحوم غلامحسين (زارغلوم) خليلي مدير مدرسه برايمان مهيا شده بود اسکان يافتيم. اين خانه متعلق به خانواده يتيمي بود که خودشان هم در آن سکونت داشتند و سرپرست آن در يک سفر دريايي طولاني به بندر «مليوار» که يکي از بنادر هندوستان بود همراه با 11 ملوان و ناخدا همگي به علت طوفان غرق شدند بگونهاي که هيچ اثري از آنها باقي نماند و غريبانه غريب ماندند.

اما اصل ماجرا: بعد از چند روز با همسرم جهت شب نشيني به اتاق آنها که در همان حياط بود رفتيم تا اينکه تصوير آقايي که به ديوار نقش بسته بود نظرم را جلب کرد، فوري ايشان را شناختم گفتم اين عکس کيست؟ گفت عکس همسرم است. اين تصوير همان کسي بود که در سنين کودکي(7 تا 8 سالگي) چندين نوبت هنگامي که براي بازي به خانه بستگان مادري مي رفتم ايشان را در آنجا مي ديدم تا اينکه بعد از مهاجرتمان از زادگاهم محله جبري به منطقه سنگي محله ترکها ديگر خبري از ايشان نداشتم و اين شخص کسي نبود جز محمد موجي همان برادر ناتني بستگانم که از آن زمان تا کنون 57 سال ميگذرد و مجددا ما را به همديگر وصل کرد.

محمد مردي خوش تيپ، جنتلمن و خوش مشرب با چهرهاي بشاش و دوستداشتني که دريا و دريانوردي در ذاتش لانه کرده بود با امواج دريا مي زيست و تجربه کسب ميکرد و سالها در اکثر مواقع بر اين امواج غالب بود تا اينکه در شبانگاهي چنان امواج اقيانوس توانشان را گرفت که خسته و تنها تاب نياوردند و همراه با 11 نفر ديگر از بوميان بخش ساحلي، در غربت تنهايي و در يک شام غريبان براي هميشه غريبانه  به درياي هستي پيوستند.

نتيجهگيري: دنيا چقدر زيبا و غم انگيز است قدر زيباييها را بدانيم و غم ها راروحشان شاد و يادشان گرامي باد.

* مالابار بندري در هندوستان که مليبار هم ميگويند اما بيشتر در گويش ما مليوار هست.

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و هفتم، شماره 1080)

ارسال شده حدود 15 روز پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

نسیم خاطره: معلمان دلسوز و دانش آموزان کوشا

نسیم جنوب، عبدالرحمن عباسي

سال 1356در روستاي «برمصاد» استان بوشهر، يک سال قبل آن سيد مصطفي حسينيزاده کلاس مکتب گذاشت، تعداد از بچهها که همسن بوديم وارد مکتب شديم مکتب خونه اتاق 3در5بود که از يک طرف بل خرما نهاده بود، از طرف ديگر ما مکتبيها نشسته بوديم. روز اول با خوشحالي تمام وارد مکتب شديم، سيد مصطفي حروفها را شروع کرد از الف تا ب، دوتا حروف. ما چيزي نميدانستيم با ديدن الف روزنه اي در وجود ما پديدار گشت به آن هجيوه مي گفتيم، کم کم سيد مصطفي به بقيه حروف ها را بترتيب درس ميداد تا رسيديم به سرهم بندي آنها، ابجد خوانديم، شروع سورها قل اعوذ، رفته رفته درسها روان مي شد برامان. شاگرد اول مکتب زاير غلامرضا خدادادي بود، بعد اردشير، غلامرضا عباسي و بنده رديف بعدي، حدود چند ماه گذشته که ما چهار نفر به ترتيب قرآن ختم کرديم، بقيه هم به رديف. بعد از قرآن کتاب عاق والدين سپس حافظ خوانديم، ديگه ما سواد داشتيم، خط مي نوشتيم.

 سال 56خبر دادن معلم ميخواهد بيايد، ما هر روز منتظر قدوم معلم بوديم تا انتظار به سرا آمد، معلم آدمي قد بلند با ابهت خاص که وارد منزل منصور مستعان شد، فرداي آن روز دنبال جا مي گشتند، خونه محمد حسن حسيني پدر بزرگترين دانش آموز مدرسه موسي حسيني انتخاب گرديد.

 نيمکت ما گوني بود، چند روز بعد معلم شروع کرد درس دادن، از خط شروع کرد اما ديد من دارم وسط کتاب ميخوانم. تعجب کرد و گفت چرا تو کتاب مي گردي؟ گفتم آقاي معلم ما داريم ميخوانيم. با تعجب گفت مگه سواد داري؟ يکماه گذشت، با تلاش ايشان و موافت رئيس آموزش و پرورش خورموج، من رفتم کلاس دوم، ديگه براي آقاي معلم راحت بود درس دادن براي ما، سال تحصيلي پشت سر گذاشتيم، معلم ما استاد غلامرضا شريفي خواه بود که از همينجا دست او را ميبوسم.

 سال تحصيلي 57 شروع شد، اول آبان اين استاد بزرگوار جايش را داد به معلم ديگر حاج محمد خضري از اهالي رود حله. کلاس سوم ما همزمان شد با پيروزي انقلاب اسلامي که آن سال پشت سر گذاشتيم. سال 58 معلم (شهيد) محمود حيدري پور بود که به تنهايي چهار کلاس اداره مي کرد تا اينکه خبر از آمدن معلم ديگر شد. استاد بزرگوار رضا ريشهري زاده معلمي جوان با اورکت سبز و عينک که نشانه معلمي آن ميداد، اولين روز همه دانش آموزان جذب آن معلم مهربان شدند، من دست اين استاد را مي بوسم. آمدن ايشان همراه شد با سيل 58 که با شهيد محمود حيدري با زحمت زياد رفتند کردوان تا خبر سيل را به فرمانداري دشتي بدهند. خلاصه ما با زحمات معلمين عزيز توانستيم کلاس پنجم را در روستا تمام کنيم و با تلاش استاد ريشهري زاده آمديم مدرسه سعدي بوشهر. جالب اينجا بودکه در مدرسه سعدي معلم کلاس اول ما استاد غلامرضا شريفي خواه بود.

روز معلم بر همه معلمين مبارک باشد درود بر روان پاک همه معلمان شهيد ومتوفي و آرزوي طول عمر براي  معلمين عزيز.

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و هفتم، شماره 1080)

ارسال شده حدود 15 روز پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

هلدينگ خليج فارس؛ نمادي از نابرابري و تمرکزگرايي

نسیم جنوب، وليد صفري

در دل پيچ و تابهاي اقتصادي استان بوشهر، هلدينگ خليج فارس به عنوان يک بازيگر کليدي در عرصه توسعه منطقهاي نقشآفريني ميکند. اما اين روزها، شاهد خروج سرمايههاي کلان از استان بوشهر به سمت پايتخت هستيم، موضوعي که نه تنها بر اقتصاد استان بلکه بر جايگاه ورزشي آن نيز تأثيرگذار است. هلدينگ خليجفارس، که بايد محرک توسعه و پيشرفت باشد، اکنون به نمادي از نابرابري و تمرکزگرايي تبديل شده است.

خروج سرمايهها از استان بوشهر، نه تنها فرصتهاي شغلي را کاهش ميدهد بلکه بر کيفيت زندگي مردم نيز اثر ميگذارد. اين مهاجرت مالي، نشاندهنده عدم اعتماد به ظرفيتهاي بومي و نيز نشانهاي از بيتوجهي مديران ارشد استان است. مسئولان استاني، که بايد پاسدار منافع مردم و توسعه پايدار باشند، در برابر اين موج خروج سرمايهها سکوت اختيار کردهاند. اين بيتوجهي، نه تنها آينده اقتصادي استان را به خطر مياندازد بلکه بر روحيه و انگيزه جوانان تأثير منفي ميگذارد. ورزش، که ميتواند به عنوان يک ابزار توسعه و همبستگي ملي عمل کند، در اين ميان قرباني شده و از اولويتهاي استان خارج شده است.

هلدينگ خليج فارس و مسئولان استاني بايد به ياد داشته باشند که توسعه پايدار تنها با توجه به تمامي ابعاد اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي ميسر است. خروج سرمايهها و بيتوجهي به ورزش، نه تنها ميراثي نامطلوب براي نسلهاي آينده به جا ميگذارد بلکه بر توانايي استان در جذب سرمايهگذاريهاي جديد نيز تأثير منفي ميگذارد. اکنون زمان آن رسيده است که مسئولان با برنامهريزي دقيق و توجه به نيازهاي واقعي مردم، گامهاي محکمي در جهت اصلاح اين روند بردارند.

ارسال شده حدود 15 روز پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

ابهام در پاداشها و پرداختيهاي نامتعارف در دانشگاه خليج فارس بوشهر


نسیم جنوب: چند روزي هست که بحث پاداشها و پرداختيهاي نامتعارف و خارج از روال در اواخر سال 1402 در دانشگاه مادر استان بوشهر يعني دانشگاه خليج فارس بر سر زبان ها هست و اسناد آنها در فضاي مجازي منتشر و در بين کارکنان و اعضاي هيات علمي دانشگاه رد و بدل ميگردد. فارغ از قانوني يا غيرقانوني بودن اين پرداختهاي کلان، اين موضوع حداقل به عنوان يک بيعدالتي در پرداخت پاداش در بين مجموعه دانشگاه تلقي ميگردد.  دانشگاه همواره به عنوان يک جامعه نخبگاني و روشنفکر در جامعه ديده ميشود که نه تنها خود الگوي مناسب براي اخلاق مداري و پاک دستي هست بلکه ميتواند به اين رويه درست و اخلاقي در جامعه جهت نيز بدهد. از اين رو شايسته هست که مديران دانشگاه خليج فارس به جهت حفظ صيانت از جايگاه علم و مقام و منزلت عالمان در جامعه، نسبت به اين مباحث و اسناد منتشره با واکنش مناسب و بجا، شفافسازي نمايند و اعتماد عمومي جامعه را بيش از پيش نسبت به دانشگاه تقويت نمايند.

ارسال شده حدود 15 روز پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

نسیم خاطره: يکي از بهترين روزهاي معلمي

نسیم جنوب، کبري گچيزاده - معلم بازنشسته

روز اولي که در دي ماه وارد کلاس پنجم شدم، من سومين معلمي بودم که طي اين چند ماه به کلاس آمده بود و دو معلم قبلي بنا به دلايلي از مدرسه رفته بودند. پس از معرفي من توسط آقاي فتحاله زاده مدير مدرسه، با دانش آموزان سلام عليکي داشتم و زنگ اول با معرفي و آشنايي با آنها گذشت.

زنگ دوم درس تدريس شروع کردم درس فارسي بود. چند نفر هرکدام چند جمله خواندند، وقتي نوبت به عليرضا رسيد، گفتم «پسرم بخوان». همگي يک صدا گفتند «خانم، عليرضا هيچوقت نميخونه، نميتونه بخونه». عليرضاسرش را پايين انداخت. کنارش نشستم، گفتم «اين قسمت براي خودم يواش بخوان، من تو اين کلاس بجاي مادرت هستم.» او لکنت زبان داشت، وقتي برايم جملهاي خواند، با مکث کلمهها را ميخواند و سرش پايين بود. گفتم «شما که خوب ميخوانيد». همانطور که کنارش نشسته بودم گفتم «پسرم حالا براي دوستات بخون». کلاس ساکت شده بود. عليرضا شروع به خواندن کرد. با هر کلمه تشويق همکلاسيهايش بيشتر ميشد. عليرضا دو جمله با مکث خواند و اما با اعتماد به نفس. آنروز يکي از بهترين روزهاي زندگي و کاريم بود. روز ديگر نيز همينطور. در عرض مدت کوتاهي عليرضا خودش پيشقدم بود که بخواند. ديگر ساکت تو نيمکت نبود، بلکه کتاب به دست جلوي کلاس ميايستاد و ميخواند. او دانش آموز ديگري شده بود. ديگر منزوي نبود، با تک تک بچه ها دوست شده بود. تا پايان سال که ايشان به دوره راهنمايي رفت و من ديگر او را نديدم. ولي هنوز چهره معصومش را از ياد نبردهام.

انشاءالله هرکجا هست سالم وموفق باشد.

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و هفتم، شماره 1080)

ارسال شده حدود 15 روز پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

مجتبي محمدي : اگر سيراف تا سالها محور اقتصادي ايران در خليجفارس بهشمار مي رود و يا بندر هرمز پس از سيراف چنين نقشي را بر عهده دارد به نهادينه کردن الگو حکمراني و مديريت خوب مربوط مي شود. مديريت و الگوي حکمراني که منافع سرزميني و منافع ايرانشهر و بعدها ايراني - اسلامي را مد نظر داشته است. بنابراين دليل تداوم رونق و شکوفايي بنادري چون سيراف و هرمز را ميتوان در نهادينه شدن يک نگاه توسعه محور و...

ارسال شده حدود 15 روز پيش در تاریخ ، نظر (0)

حسين زيرراهي : نظام آموزشي ما بر اساس نظام آموزشي اروپاي قرن بيستم بنا نهاده شده است كه آن هم بر اساس نيازهاي صنعتي قرن نوزدهم طراحي شده است. خروجي چنين سيستمي دو چيز است: كارگر كارخانه و معلم براي همين نظام. ضمن اينكه اگر سواد خواندن و نوشتن و حساب را از آن حذف كنيم تقريبا هيچ مهارتي كه در زندگي آينده به كار دانشآموز..

ارسال شده حدود 15 روز پيش در دیدگاه ، نظر (0)

. به نظر من ماندگاري نام خليج فارس در گرو نگاه توسعه محور به آن مي باشد. براي ماندگاري نام خليج فارس مي بايست در کنار حفظ اصالتهاي فرهنگي و تمدني، در ايجاد تبادلات بين المللي کوشيد. همانطور که در گذشته نام خليج فارس توسط دريانوردان سيرافي به اقصي نقاط دنيا برده شد...

ارسال شده حدود 15 روز پيش در تاریخ ، نظر (0)

افراد منفي چه كمكي به ما ميكنند؟

نسیم چنوب، حسين زيرراهي- مدرس توسعه فردي

 

يکي از دوستان از رفتار رواني كارمند بانكي ميناليد كه قرار بود وامش را تاييد كند. ميگفت هر بار كه با او حرف ميزنم چنان خشمي سراپاي وجودم را فرا ميگيرد كه دلم ميخواهد به دو قسمت مساوي تقسيماش کنم. گفتم فلاني من كه دوست تو هستم و در كنار هم تفريح ميكنيم و لذت ميبريم كه نميتوانم چيزي از كنترل خشم به تو ياد دهم. اين وظيفه آن كارمند بانك است. ما به صورت طبيعي تمايلي به ارتباط با آدمهاي منفي نداريم. دوست داريم با انسانهاي بافرهنگ، فرهيخته، مودب، بخشنده، مهربان و خلاصه داراي هر نوع صفت مثبت در تعامل باشيم. درعوض از انسانهاي خشن، بيادب، خسيس، مكار، دروغگو و غيره تا جاي ممكن دوري ميكنيم. نخست برويم سراغ تاثير انسانهاي مثبت.

اولين تاثير آدمهاي مثبت اين است كه وقتي با آنها هستيم حال بهتري داريم. يا بقول معروف از همنشيني آنها لذت ميبريم. مثلا يك آدم مؤدب هيچوقت به شما توهين نميكند. انسان صادق به شما دروغ نميگويد. بخشنده اگر چيزي نياز داشته باشيم به ما ارزاني ميدارد. فرد مهربان و حامي دستمان را ميگيرد و ياريمان ميكند. وقتي به زندگي در ميان انسانهاي مثبت دقت ميكنيم درست مثل زمان كودكيمان است كه تحت پوشش حمايت خانواده قرار داشتهايم. اين شرايط براي بچه ايدآل است ولي براي بزرگسال سرتاسر مثبت نيست. فكر كنيد هيچوقت كسي به شما توهين نكرده باشد. يا هرچه خواستهايد به شما دادهاند. چه قدر براي بدست آوردن خواستههايتان توان داريد؟ حال ببينيم زندگي در ميان آدمهاي با صفات منفي چطور است.

اگر بخواهم زندگي در ميان انسانهاي با صفات منفي را به چيزي تشبيه كنم شايد به گذر از يك جنگل پرخطر يا صعود به قلهاي سخت بيشباهت نباشد. همه مسير پر از سختي و مشقت است ولي با هر گامي كه برميداريد مقداري بر توان ذهني و جسمي شما افزوده ميشود. به راستي اگر در تمام عمر كمتر از گل نشنيده باشيم روحيهمان چطور است؟ معلوم است سوسول. با اولين توهين، تحقير يا بياعتنايي دنيا روي سرمان خراب ميشود. چه كسي بهتر از آدم مكار و حيلهگر ميتواند پيچيدگي دنيا را به ما نشان دهد؟ آنكه چيزي به ما نميبخشد غيرمستقيم وادارمان ميكند خود براي رسيدن به خواستههايمان بجنگيم. همكاري كه دانستههايش را در اختيار ما نميگذارد يا مغازهدار همسايه كه سعي ميكند ما را از بازار خارج كند ناخواسته تلاش براي يادگيري و مقاومت در ماندن در آن شغل را به ما ياد ميدهد. همسايه فضولي كه ميخواهد از همه چيز ما سر در بياورد و مدام روي اعصاب ما راه ميرود در واقع دارد اعصاب ما را قويتر ميكند. كساني كه تجربه زندان را داشتهاند در جامعه خيلي از ديگران راحتتر زندگي ميكنند. چون تحمل انسانهاي منفي در آنها بسيار بالا است.  نتيجه اينكه هرگز در زندگي سعي نكنيم دور و برمان را فقط از آدمهاي خوب پر كنيم. چون به همان اندازه به آدمهاي بد هم نياز داريم. آنها ما را قويتر ميكنند.

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و هفتم، شماره 1079)

ارسال شده حدود 23 روز پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

برگزاری پانزدهمين سالانه بهار تنگستان با عنوان “مجلس ايرانشهر”


پانزدهمين سالانه بهار تنگستان با عنوان “مجلس ايرانشهر” با حضور ميهمانان خارجي و داخلي در روستاي گاهي تنگستان برگزار شد. به گزارش خليج فارس؛ اين همايش به سفارش شادروان غلامعلي خليلي از بزرگان روستاي گاهي تنگستان با محوريت نکوداشت شعر پارسي در ايام نوروز ساليان اخير برگزار ميشد، اما امسال موضوع آن به ايرانشهر و کشورهايي که زبان پارسي در آن جريان دارد اختصاص داشت که با استقبال مواجه شد. علاوه بر سخنراني ميهمانان ايراني اين برنامه (عليرضا قيامتي دکتر يامان حکمت و احمد شعار)، سفير کشورهاي تاجيکستان و ازبکستان نيز در اين همايش حضور يافته و پيرامون اشتراکات زبان فارسي سخن گفتند.

همچنين شيرين خليلي نوه شادروان غلامعلي خليلي بنيانگذار اين برنامه هم در سخناني از علاقه پدر بزرگش به ادبيات فارسي و سفارش وي جهت برپايي برنامه هايي براي نکوداشت اين زبان سخن گفت. در حاشيه اين همايش، غرفه نمايشگاه عکس تنگستان، صنايع دستي دريايي و کتاب هاي تاريخ بوشهر برپا شد.

در همين رابطه عبدالرحمن برزگر دبير اين همايش

گفت: تنوع در آئين ها و سنت هاي نياکان، ما را بر آن داشت که نخست، اشتراکات فرهنگي را در شعر پارسي که جلوه گاهي از ماهيت يکپارچگي ايران بزرگ است را دست مايه اصلي مجلس ايرانشهر قرار دهيم، از اين روي با دعوت از اديبان و فردوسي پژوهان کشورهاي پاکستان، افغانستان و ايران و همچنين سفير و رايزنان فرهنگي کشورهاي ازبکستان و تاجيکستان مجلسي براي هم آوآيي و هم پايگي ايران در مرزهاي سياسي و فرهنگي برگزار نمائيم.

وي افزود شهرستان تنگستان با 103 روستا و 3 شهر نيازمند داشتن «مرکز پايش و مطالعات روستايي» است تا بتواند تاريخ گذشته و افق پيش روي را مطالعه و مستند کند، البته تاسيس «بنياد تنگستان شناسي» از مطالبات جدي مورخين و فرهيختگان اين شهرستان است.

عبدالرحمن برزگر با اشاره به بخش هاي جنبي اين همايش افزود امسال طرحي نو در انداختيم و از هنرمندان خوشنويس، نويسنده و عکاس شهرستان تنگستان با بر پايي غرفه کتابت سرودههاي فردوسي، برپايي نمايشگاه آثار نويسندگان و برگزاري اردو و نمايشگاه عکس بهره برديم.

برزگر خاطر نشان کرد که خانواده بزرگ زنده ياد غلامعلي خليلي توانستهاند در روستاي گاهي از توابع شهرستان تنگستان، طي پانزده سال با برگزاري نشستهاي مختلف ادبي چراغ فروزنده فرهنگ و هنر اين مرز و بوم را فروزان تر نمايند، از اين روي جا دارد از آقاي خضر خليلي به نمايندگي خانواده و مردم دوست داشتني دهستان بوالخير صميمانه تشکر نمايم. آري مي توانيم مجلس ايرانشهر را در جاي جاي استانمان برگزار نمائيم.

ارسال شده حدود 23 روز پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

وقتي مالکيت جديد تيمهاي سرخابي پايتخت چندين بانک و پتروشيمي ميشوند، آدم «گََُُر» ميگيرد، البته اگر اهل بوشهر باشي و دلسوز هميشگي اين ديارِ سراسر محروم نه، بلکه مظلوم... اينجا مرغ همسايه غاز هست و به جاي آن که صنايع نفتي و گازي که در همين استان کسب درآمدهاي مولتي ميلياردري ميکنند، اسپانسر تيمهاي هميشه ندارِ استان باشند اما از آنجا که خون تيمهاي سوگلي پايتخت رنگينتر است بسان آهن ربايي جذب آنها شده اند...

ارسال شده حدود 23 روز پيش در ورزش ، نظر (0)

دکتر يونس قيصي زاده :  اگر والدين مراقب سلامت روان خود نباشند و درگير بحرانهاي روحي و رواني شوند، يک رابطه قابل اعتماد نميتواند بين آنها با فرزندانشان ايجاد شود. ايجاد استرس، مشکلات مداوم يا درگيريهاي مکرر در زندگي زناشويي و يا بيرون از محيط خانواده، بر خلق و خوي ما و توانايي ما در توجه و پاسخگويي به فرزندانمان تأثير منفي ميگذارد. بنابراين مهم است که سعي کنيد اين مشکلات را مديريت کنيد

ارسال شده حدود 24 روز پيش در اجتماعی ، نظر (0)

مکتب بوشهر درادبيات داستاني ايران

 

به مناسبت روز بوشهر  جلسهاي با عنوان نظريه پردازي پيرامون ادبيات داستاني بوشهر در تالار فردوسي دانشکده ادبيات دانشگاه خليج فارس بوشهر برگزار شد. دکتر حميد اسدپور سخنران اين جلسه بود و  دکتر بشير علوي از دانشگاه فرهنگيان و  دکتر ليلا رضايي از دانشگاه خليج فارس به عنوان نقدکنندگان اين سخنراني حضور داشتند. دکتر عبدالمحمد موحد نيز دبير جلسه بود.

دکتر اسدپور با بيان شاخصهها و نيز تبيين ويژگيهاي داستان نويسي در بوشهر گفت: مکتب داستان نويسي بوشهر مکتبي متمايز و پيشرو در ادبيات داستاني ايران است و قرار دادن آن تحت عنوان مبهم مکتب جنوب غير منصفانه است و دقيق نيست..

وي ادامه داد که اين  ايده که بوشهرداراي مکتب متمايز و مستقل در ادبيات داستاني ايران است را در سال 1397 مطرح کرده وآن را در قالب کتابي در سال 1398 به مديريت وقت حوزه هنري بوشهر براي انتشار تحويل داده است که متاسفانه عليرغم داوري نزد صاحبان نظر در اين حوزه و اخذ تاييديههاي آنان، هنوز از طرف حوزه هنري در جهت چاپ اين کتاب که عنوان آن مکتب بوشهر ميباشد اقدامي نشده است.

دکتر اسدپور به بيان دلايل خود براي طرح مکتب بوشهر در ادبيات داستاني و متمايز بودن آن از ساير مکتبهاي موجود در زمينه ادبيات داستاني شده پرداخت و سپس ويژگيهاي مکتب بوشهر در ادييات داستاني را برشمرد.

بعد از وي، ناقدان ضمن بيان نقطه نظرات خويش و طرح پرسشهايي بر لزوم تفکيک مکتب بوشهر در داستان نويسي از مکتب جنوب تاکيد کردند.

در ادامه حاضران به طرح پرسشهاي خود پرداختند.

در پايان دکتر اسدپور با ذکر اين نکته که مابايد به شکل عقلايي و منطقي به تبيين ابعاد تاريخي وفرهنگي استان بوشهر پرداخته و به نوعي برند سازي کنيم، گفت مکتب بوشهر در ادبيات داستاني يک برند و نشان غني و استثنايي به شمار ميرود و سرمايههاي وزين ادبيات داستاني ايران به اين مکتب جريان ساز تعلق دارند‌‌.

دکتر اسدپور با بيان اينکه تاريخ، جغرافيا، اقتصاد و معيشت، مناسبات اجتماعي، سنت و آئينهاي مخصوص در کنار بازرگاني و دريانوردي از جمله عوامل موثر بر ظهور و تداوم مکتب بوشهر در داستان نويسي است افزود: تنوع در سبک و گستردگي موضوعات مطرح شده در داستانهاي اين مکتب به همراه شيوههاي گوناگون بيان و روايت داستان از جمله خصوصيات بارز اين مکتب است. مکتب بوشهر در داستان نويسي مکتبي برابري خواه و جامعهگرا ميباشد که بازتاب روزگار و درد و رنج و شاديهاي مردم اين خطه است. در ادامه وي به بيان  ويژگيها و معرفي نمايندگان اين مکتب پرداخته و آن را مکتبي پيشرو در ادبيات داستاني ايران برشمرد و  داستان نويسان مکتب بوشهر را داراي رسالتي مترقيانه در جهت انعکاس وجدان عمومي جامعه دانست و تاکيد کرد که در بوشهر برند و مکتب معتبر و ممتازي در حوزه داستان نويسي و شعر ايران زمين است.

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1077)

ارسال شده 2 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

ماهيگيري همراه با ترس و لرز

محمد ابراهيم فولادي

سال 1363 هجري شمسي بود. به اتفاق دو ملوان ديگر جهت دسترنج خود و معاش روزگار اقدام به خريد يک قايق موتوري نموديم که قيمت آن قايق همراه با موتور 40 اسپ تواتسا که سه سال پيش اوشار شده بود مبلغ 40 هزار تومان بود.

 قايق در اسکله بندرگاه پهلو گرفته بود و موتور آن همراه با ماشين سواري به منزل حمل ميشد.

در يکي از روزهاي آخر پاييز که پيش بيني ميشد سه روز ديگر هوا خوار است، تصميم به صيد در دريا گرفتيم. هوا خوار شد، ظهر يکشنبه ماچله آماده کرديم که شامل مقداري نان و دمپخت ميگو بود و به سوي بندرگاه حرکت کرديم. در راه علاوه بر رانندگي به وزش باد و درختان و ابرها مينگريستم و هوا را رصد ميکردم. به بندرگاه رسيديم ساعت 5 بعدازظهر بود، هوا خوار کمي اون طرفتر چند تکه ابر سياه در آسمان نمايان بود، مرتب به ابرها  خيره ميشدم  و کار آماده سازي قايق هم از نصب موتور و باز کردن گسل و لنگر بستن موتور به قايق را انجام ميدادم. هوا  رو به سردي ميرفت، تعدادي از قايقها به صيد رفته بودند، دو ملوان  قايق کنار اسکله، نيم نگاهي به آسمان و ابرها داشتند.

بالاخره همراه با دو ملوان به نام جلال و اسماعيل دل به دريا زديم، محل صيد مونگوف روبروي اسکله بندر عامري تنگستان بود که آنجا هميشه صيادان روزي خير و برکتي داشتند.

پس از 30 دقيقه روي دريا بالاخره به محل صيد که همان منگوف دريايي بود، رسيديم. به غروب نزديک ميشديم. حالا بايد قايق در يک جاي مناسب لنگر ميشد. شخته که مانند شاقول  بنايي است و بند 20متري نازک هم داشت به دريا انداختم تا يک جاي خوب جهت صيد که اونجا بين شلي و گساري بود پيدا کنم.

بالاخره با اندازهگيري، قايق در يک جاي مناسب قرار گرفت و گفتم همين جا لنگر بيندازيم.

حالا نيم ساعت تا غروب آفتاب مانده بود و قايق وسط دريا و فقط کوههاي اطراف عامري مشخص بودند و ديگر هيچ چيز نمايان نبود.

ما سريع سه نوع طعمه که شامل ماهي گواف ميگو و خساک بود کنجه کرديم، و شروع به صيد کرديم. نزديک 10 قايق پيش هم بوديم، در اولين قلاب هايي که به  آب انداخته ميشد انواع ماهيهاي صبيتي، شوريده و بالول و شوم ميگرفتيم. حسابي مشغول صيد شده بوديم و هر کدام نزديک به نيم باسکت ماهي گرفتيم.

کم کم هوا تاريک ميشد، نگاهي به آسمان انداختم، ديد ابرها بالا آمده و چلچل باد قوس شروع  وزيدن ميکند. در اين چهار ساعت حسابي ماهي رو کرده بود و باسکتهايمان داشت پر ميشد. ديدم ابر سياهي از روي کوههاي عامري بالا ميآيد، يکباره گفتم جلال لنگر بکش که اوضاع خيلي پسن. باد قوس قوس، اون هم بادي که از مطاف ميآمد.

 قايقهاي ديگر هم گفتند جمع کنيم. در اين بين يکي از ملوانان گفت ماهي رو کرده بزار صيد کنيم که با عصبانيت گفتم من مي دانم يا تو.  لنگر بکش. همه قايقها لنگر کشيدند و در حال حرکت بودند. جلال  هرچي ميکرد لنگر بالا نميآمد، سکان  قايق را به صورت دايره 30 متري دور لنگر چرخاندم  تا يکباره لنگر آزاد شد، لنگر  پشت گسار گير کرده بود و با مکافات زياد آن را آزاد کرديم و حرکت کرديم به سوي ساحل، در اين هواي طوفاني قايق بالا و پايين ميرفت. با تجربهاي که داشتم قايق را سوار موجها ميکردم و به سوي ساحل ميرفتيم. گاهي قايق يک متر يا دو متر بالا و پايين ميشد، ديگر اميدي به زنده ماندن نبود و ملوانان  دست به طرف آسمان دراز ميکردند که خوشبختانه اسکله بندرگاه نمايان شد. اما وارد اسکله شدن هم تجربه ميخواست، سنگيني قايق را يک طرف قرار داديم و قايق وارد اسکله شد. در اين هنگام صورتها که رنگ پريده و چهرهها ترسيده بود، به حالت عادي درآمد.

يک گروهبان دوم که نگهبان بود گفت چرا حالا ساعت دوازده شب برگشتيد؟ گفتيم مگر تشخيص هوا نميدهي؟ تا معلوم شد اين درجهدار اهل شهر اراک است و از دريا و دريانوردي چيزي نمي‌‌داند. بالاخره اين سفر دريايي با مشقت و سختي پايان يافت.

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1077)

ارسال شده 2 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

 مجموعه امتيازها از خارگ چنان موقعيت ممتازي در خليجفارس ساخته بود که انگليسيها بارها آن را اشغال کرده و به عنوان اهرم فشار به ايران از آن استفاده کردند که در اين راه موفق نيز بودند. جالب توجه اينکه اولين باري که انگليسيها در سال 1838 خارگ را به بهانه محاصره هرات اشغال کردند، آن قدر مجذوب خارگ و امتيازهاي آن شدند که جرج اوکلند فرمانرواي کل هندوستان گفته بود بايد کاري کنيم که خارگ به عنوان ملک طلق انگليس اعلام گردد، اين جزيره بعدها ميتواند سنگاپور خليج فارس گردد...

ارسال شده 2 ماه پيش در دیدگاه ، نظر (0)

شعري از استاد علی باباچاهي ترجمه و در مجله دوسالانه Circumference در امريکا به چاپ رسيد. در اين مجله تعدادي از شاعران دنيا به زبان خودشان شعر دارند. اين شعر استاد باباچاهي توسط مرجان مدرس، ترجمه شده است...

ارسال شده 2 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

حماسه حقپرست: موسيقي بوشهر؛ خود به تنهايي ميتواند پنجره اي گشاده رو به درياي فرهنگ و هنر باشد تا با تابيدن نور و نوا و سازها و آوازهايش، ديرينگيِ يک تاريخ را واگويه کند! چه؛ بوشهر، به راستي شهرِ موسيقي است و چشم انداز ِ جهان موسيقي نيز هم توانست باشد! حضور بزرگان ملي و جهاني در موسيقي بوشهر و موسيقي بوشهر، تحقيقات و پژوهشها و جستار موسيقايي...

ارسال شده 2 ماه پيش در دیدگاه ، نظر (0)

موفقيت نه به هر قيمتي

حسين زيرراهي - مدرس توسعه فردي

 

موفقيت خيلي خوب است ولي به هر قيمتي خوب نيست. يكي از مشكلات ما انسانها اين است كه هر کدام از يك طرف بام ميافتيم. عدهاي هيچ تلاشي براي موفقيت در زندگيشان نميکنند. برخي هم براي رسيدن به موفقيت زندگي خود را نابود ميكنند. در مورد روشهاي رسيدن به موفقيت همه جا صحبت ميشود. ولي تقريبا کسي در مورد آسيبهاي موفقيت غيرارگانيک صحبت نميکند. حال ببينيم چرا رسيدن به موفقيت با هر قيمتي ميتواند آسيبرسان باشد.

انسان تمايل زيادي دارد که در هر کاري زود به نتيجه برسد. فکر ميکند اگر به جاي پنج يا ده سال تلاش آرام و مستمر، آن تلاش را بصورت فشرده در يك سال انجام دهد همان نتيجه بدست ميآيد. نتيجه اينكه در آن يك سال قيد همه چيز را ميزند؛ تفريح، استراحت، خواب، خانواده، دوستان و كلا زندگي. فارغ از اينكه اين روش معمولا جواب نميدهد، آنچه در مقابل از دست ميدهد معمولا قابل جبران نيست. اگر موفقيت را رشد و تغيير مثبت دروني انسان تعريف كنيم، بنا بر ذات انسان و طبيعت حيات همه چيز در يك نظم آرام و تدريجي بدست ميآيد. مانند رشد و نمو موجودات كه با سرعتي مشخص رخ ميدهد و دستكاري در آن به نتايج غيرمنتظره ميرسد.

بنابراين حتي اگر بپذيريم كه ميتوان با كم كردن زمان به موفقيت رسيد، باز هم آسيبهاي ناشي از آن را نميتوان حذف كرد. تمام تلاش ما براي موفقيت در زندگي در اصل براي اين است كه زندگي بهتري داشته باشيم. اگر براي رسيدن به موفقيت به زندگي آسيب بزنيم نقض غرض است.

يكي از آسيبهاي ناشي از تلاش زياد و فشرده از بين بردن قابليت توليد خود است. مغز و بدن حد مشخصي از فشار را ميتواند تحمل كند. وقتي بيش از حد به آنها فشار ميآوريم يا نتيجه خوب نميدهد يا آسيبي ميبيند كه بعدا قابل جبران نباشد. آسيب ديگر موفقيت به هر قيمتي، به اطرافيان است. اگر وقت كافي براي خانواده خود نگذاريم بعدا قابل جايگزين شدن نيست. والدين ما هميشه كنارمان نيستند، فرزندان ما در كودكي بايد دستشان را بگيريم و همسرمان نميتواند دوري ما را به قيمت حضورمان درآينده تحمل كند.

در نتيجه اگر پروژهاي را شروع كردهايد كه نياز به تلاش زياد و پيوسته دارد سعي كنيد بيشتر از شش ماه زندگيتان را براي آن تعطيل نكنيد، چون آسيبزننده است.

مورد آخر هم موفقيت به قيمت بدبختي ديگران است. اين را ديگر همه ما ميدانيم. دنيا يك سيستم بسته است و هر عملي از ما سر بزند تاثير آن بالاخره جايي به خودمان ميرسد. نتيجه كارهاي ما بايد براي دنيا سودمند باشد تا دنيا جاي بهتري براي خود و ديگران باشد. شايد در كوتاهمدت آثار مثبت يا منفي كارهايمان به ما برنگردد ولي در بلندمدت حتما برميگردد.

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1076)

ارسال شده 2 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

غلامرضا شريفي خواهدبستان در ابتدي روستا و با فاصلهاي از خانههاي مسکوني قرار داشت به همين جهت در فصل گرما تابستان روي زمين و يا زيرزمين اطراف، مارهايي از گونه «تيرمار، کُک مار» پديدار ميشدند. کُک مار اين منطقه خزندهاي با قد کوتاه و به رنگهاي زرد و خاکستري و کور و تنبل بودند ولي زهرشان کشنده و سريع انسان را به هلاکت ميرساند، ولي کشتن آنها راحت بود...

ارسال شده 2 ماه پيش در تاریخ ، نظر (0)

رضا نکيسا:  چند روزي از فستيوال کوچه نگذشته بود که خبري تعطيلي آن  بهت و اندوه  از جان سختي، عدم تحمل و مدارا حيرت دوستدارانش را برانگيخت. رويدادي که اگر تعطيل نميشد کام مردم و هنرمندان را تا سالها شيرين ميکرد و خاطراتي زيبا را به يادگار ميگذاشت.هميشه يک راهکار و يک نسخه رنگ و رفته تجويز مي شود آن هم «تعطيلي» براي همه چيز و هر آن چه که از نگاه عدهاي ناپسند آيد، جايگزيني را هم براي آن نيست....

ارسال شده 3 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

برگزاري تورهاي بوشهرگردي در قالب نخلستانگردي و بازديد از کارگاه صنايعدستي، بازديد از نيايشگاه مُند، کلوتهاي مند و آرامگاه جهازها، کوه نمک جاشک و بوشهرگردي در بافت تاريخي شهر بوشهر از جمله برنامههاي سومين فستيوال موسيقي کوچه بود. کارگاه تخصصي گردشگري با عنوان «مکتب کوچه» از جمله برنامههاي شاخص فستيوال بود...

ارسال شده 3 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

 

     موسيقياييترين شبهاي ايران در شهر عمارت ها


 جميل رزمي: هميشه خدا وقتي روبروي دريا مي نشستم و به موج هايي که خود را به آرامي به ماسههاي ساحل ميسابند. به خودم ميگفتم: مردمان يک سرزمين با افسانههاي خود زندگي و حتي نفس ميکشند پس چرا «شهرمن  افسانه اي ندارد؟»

در اين حال و هوا بودم که کوچه فستيوال يا همان فستيوال کوچه از مشرق رخ نمود و نشان داد که براي رونق بخشي به اقتصاد و زندگي توام بانشاط ميتوان فراتر از افسانه با شادي اين زمين، سرد را گرمي بخشيد. بيشک اين اتفاق کوتاه اما تاثيرگذار ميتواند ظرفيت هاي اين بندر ديرپاي را به خوبي در شبهاي موسيقيايي و خاطرهانگيزي که در ترنم باران هاي جنوبي شکل گرفت را براي همه مردم رقم بزند.

من بارها و بارها به احسان عبديپور گفتهام و اين بار هم مي گويم که «آقاي عبديپور نازنين، من با همه احترامي که براي شما قائل هستم شما را نه فقط به عنوان يک نويسنده خوب و يا يک کارگردان نوظهور در سينماي ايران و يا حتي يک روايتگر حس خوب زندگي  ساده مردمان جنوب مي شناسم و قدر مي دانم بلکه از منظر من شما يک تئوريسين خلاق و يک ايده پرداز نوانديش هستيد که مي توانيد نگاه مردم را به شهرشان عوض کند تا شهر پوست بيندازد. شما مي توانيد از جريان هاي مرده مردمان شهر، حيات دوبارهاي بيافرينيد. امروز آن چه که ما بدان نياز داريم آدمهايي از جنس تو است. من معتقدم که کوچه فستيوال به وسعت انديشه هاي جواني است که جسارت ساختن و آبادي را باور دارند. تو اينک حکم يک الگو را براي پرواز بلند تمام آرزوهاي مردم اين سرزمين داريد و اين آغاز يک رنسانس براي شکوفايي اقتصاد و فرهنگ بوشهر مي باشد که جهاني رابه ستايش شبهاي مهتابي موسيقي بندر بوشهر واداشت. درودت باد اي بزرگ.»

(نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1075)

 

 

ارسال شده 3 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

از فستيوال کوچه، عکسها و ويدئوهايي در فضاي مجازي منتشر ميشود که هرکجاي ايران باشيد و آن را ببينيد شما را به جاي ديگري از ايران پرتاب ميکند.جماعتي کنار هم نشستند و اين موسيقي است که همچون گرماي جنوب دلتان را به شوق ديدن اجراها گرم ميکند. سومين دوره فستيوال موسيقي کوچه در شهر ساحلي بوشهر برگزار ميشود...

ارسال شده 3 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

بوشهر يکي از شريان هاي اصلي قلب ايران است. من نميتوانم تصور کنم بدون بوشهر موسيقي باشد، مگر ميشود بدون بوشهر شعر باشد، داستان باشد، مگر ميشود حماسه باشد، مگر مي شود عشق باشد. يک جاي کار خواهد لنگيد. ايران بدون بوشهر ايران نيست، دنيا هم بدون بوشهر دنيا نيست. بوشهر نقش مهمي در تاريخ فرهنگ و ادبيات  و هنر دنيا دارد. من عاشق سي چهل ساله بوشهر هستم، با منوچهر آتشي بزرگ، قدم زديم در بازار بوشهر، گپ زديم، کوچههايش را نگاه کرديم. زندگي کرديم...

ارسال شده 3 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

اين فستيوال رونق دوباره اقتصاد و فرهنگ را در بندر کهنسال بوشهر به آهنگي ديگر خواهد نواخت و ظرفيتهاي نهفته و فراموش شده بوشهر را نمايان تر و شفافتر خواهد کرد.

روزگاري مردم ايران از دريچه «قلندرخونه» استاد صغيري در جشن فرهنگ و هنر شيراز به بوشهر مينگريستند. اما امروزه فستيوال کوچه چشم و چراغ مردم ايران براي شناخت فرهنگ و تمدن جنوب به ويژه بوشهر و خليج فارس است...

ارسال شده 3 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

از آنجايي که بخش مهمي از اين رويداد را موسيقي تشکيل ميداده، به نظر ميرسد بايد همه بخشهاي اداري هر استان، به مجوزهاي صادره پايبند باشند؛ همانطور که وزير ارشاد در اختتاميه سي و نهمين جشنواره بينالمللي موسيقي فجر، تاکيد کرد که «در اين سند (سند موسيقي) همه بخشهاي کشور ملزم به رعايت و اجراي مجوزهاي وزارت فرهنگ ارشاد و دفتر موسيقي هستند؛ هر مجوزي را که دفتر موسيقي صادر کند، بايد بدون خدشه اجرا کنند.»...

ارسال شده 3 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

لغو فستيوال موسيقي کوچه در حالي صورت گرفته است که 8 هزار بازديدکننده از اين فستيوال سرگردان در کوچه پس کوچههاي بافت تاريخي اين شهر از اين موضوع گلايه دارند. اين گلايهها در شرايطي مطرح ميشود که عزتالله ضرغامي، وزير ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايع دستي يا اعضاي دولت و سخنگوي آن که بارها بر لزوم برپايي رويدادهاي شاديآفرين براي مردم تاکيد کردهاند...

ارسال شده 3 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

نفس برگزاري فستيوال کوچه در بوشهر خيلي خوب هست و اين کار مي تواند در معرفي فرهنگ بوشهر به تمام کشور تاثير بسزايي داشته باشد بطوري که در اين چند دوره فستيوال که برگزار شد نيز شاهد بوديم که چه استقبال خوبي از اين فستيوال شد و اقوام مختلف از سراسر کشور در بوشهر حضور پيدا کردن و با موسيقي و فرهنگ بومي بوشهر آشنا شدند و از طرفي مردم بوشهر از اين طريق توانستند با فرهنگها...

ارسال شده 3 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

زمستون فصل منه

حسين زيرراهي - مدرس توسعه فردي

«زمستون فصل منه» جملهاي است از مربي اوج موفقيت توني رابينز. منظور رابينز اين است که من مرد شرايط سخت هستم. او معتقد است شرايط سخت او را قويتر ميکند و باعث تمايز او از ديگران شده و بعدا هم در شرايط سخت مشابه مشکلي نخواهد داشت. اين جمله فقط براي انسانها مصداق ندارد. كسب و كارها، موجودات زنده و خيلي از برساختههاي انساني هم از اين قائده پيروي ميكنند. هر پديدهاي كه بتواند زمستان سخت را پشت سر بگذارد در بهار بعد رشد بالايي را تجربه ميكند. ضمن اينكه در زمستانهاي بعدي هم مشكلي نخواهد داشت. ولي متاسفانه ما انسانها بنا به طبيعت خود هميشه دنبال راحتي هستيم تا سختي. حتي كساني كه زندگي و شرايط سخت آنها را تبديل به انسانهاي موفقي كرده است هم اين موهبت را از فرزندان خود دريغ كرده و آنچنان آنها را در ناز و نعمت غرق ميكنند كه بعدا در زندگي خود توان عبور از مشكلات را ندارند.

يك تجربه شخصي. من حدودا 23 سال پيش وارد بازار كار شدم. با يك مدرك ليسانس زبان انگليسي و تقريبا هيچ مهارت ديگري. آن زمان مصادف بود با شروع اولين پروژه در پارس جنوبي به نام فاز 2 و 3. در سومين باري كه به دروازه اصلي آن به نام «گيت هفت» با نامه اداره كار مراجعه كردم بعنوان افسر ايمني در شركت هيونداي استخدام شدم. حقوق آن روز من تقريبا دو برابر يك كارمند دولت بود. در پنج سال بعد از آن هم در شركتهاي ايراني و خارجي با حقوق بالايي كار ميكردم.

اين شرايط خوب باعث شد دنبال يادگيري بيشتر يا تلاش براي ورود به عرصه ديگري نباشم. تا اينكه دوره ركود و تحريم و خروج شركتهاي خارجي از ايران شروع شد. به يكباره  به يك كارمند معمولي تبديل شدم كه مهارت خاصي به غير از انگليسي و كارهاي اداري نداشتم. بيكار شدم و وقتي هم كار پيدا كردم نصف حقوق دو سال پيشم را بهم پيشنهاد دادند. حداقل ده سال تلاش و ممارست لازم شد تا شرايطي مشابه روز اول را دوباره بدست بياورم. اين تجربه شخصي نتيجه ورود به بازار كار در زمان رونق و راحتي بود. البته با چاشني اشتباهات شخصي و كمي هم بدشانسي.

شبيه اين حالت ميتواند براي كسب و كارها هم رخ دهد. مخصوصا استارتآپها يا كسبهاي نوپا. اگر در دوره رونق اقتصادي شروع كنند خيلي زود و راحت به سود ميرسند. نياز به بازاريابي آنچناني ندارند و تا زماني كه شرايط خوب وجود دارد آنها هم مشكلي ندارند. ولي به محض اينكه شرايط ركود اقتصادي و دوران سختي فرا ميرسد خيلي از آنها توان مقاومت ندارند و از بين ميروند. در مقابل آنهايي كه در شرايط سخت شروع كردهاند چون با مشكلات بيشماري جنگيدهاند تا بقاي خود را تضمين كنند بعدا در شرايط خوب از بقيه سبقت بلندي ميگيرند. ضمن اينكه در دورههاي ركود بعدي هم مشكلي نخواهند داشت.

نكته نهايي اينكه فرصت استفاده از شرايط سخت را از دست ندهيد و از آن فرار نكنيد. اگر اولين حقوقتان آنقدر پايين است که رويتان نميشود به کسي بگوييد، يا کسب و کار نوپايتان مشتري ندارد، اين نشانه خوبي است که براي رسيدن به شرايط بهتر بحنگيد و رشد کنيد.

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و ششم، شماره 1074)

ارسال شده 3 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

 

کتک زدن دانشآموزان مدرسه ابتدايي در خورموج توسط مدير

 

ناتواني آموزش و پرورش در جلوگيري از کتک زدن دانشآموزان

تنبيه دانشآموز خورموجي در مدرسه ابتدايي، باعث اعتراض گسترده گرديد. يکي از تلويزيونهاي فارسي خارج از کشور تصاوير دوربين مدار بسته مدرسهاي را نشان داد که در آن دانش آموزان ابتدايي از دست مدير مدرسه در حضور معلمان و ساير دانشآموزان به شدت کتک ميخوردند. بنا به  گزارش پخش شده، اين اتفاق آبان ماه رخ داده است.

 

عزل مدير مدرسه غيرانتفاعي البرز در خورموج

اداره کل آموزش و پرورش استان بوشهر از عزل مدير مدرسه غيرانتفاعي البرز در خورموج پس از انتشار ويدئويي از برخورد خشونت آميز با دانشآموزان خبر داد.

اداره اطلاع رساني و روابط عمومي اداره کل آموزش و پرورش استان بوشهر اعلام کرد: به اطلاع ميرساند در پي پخش کليپ تنبيه بدني  دانش‌‌آموزان در يکي از دبستانهاي غيردولتي در شهرستان دشتي در روز سه شنبه بلافاصله اتاق وضعيت در کل آموزش و پرورش استان بوشهر تشکيل و پس از بررسيها و تحقيقات لازم و احراز صحت آن کليپ، بلافاصله در کمترين زمان ممکن دستور لغو ابلاغ مدير مدرسه مذکور صادر شد.

پرونده خاطي براي رسيدگي خارج از نوبت به هيئت بدوي رسيدگي به تخلفات اداري اداره کل و شوراي نظارت بر مدارس و مراکز غير دولتي جهت طي مراحل قانوني ارسال خواهد شد.

 

بازداشت مدير اين مدرسه به     دليل کتک زدن دانشآموز

مدير موسسه مدرسه ابتدايي غيرانتفاعي البرز شهرستان خورموج استان بوشهر به دليل خشونت فيزيکي عليه دانش آموزان دستگير شد.

مهدي مهرانگير گفت: در همين راستا دستور دستگيري فردي که خشونت فيزيکي عليه دانشآموزان انجام داده بود صادر شد و در حال حاضر مدير موسسه دستگير شده است.

مهدي مهرانگير رئيس کل دادگستري استان بوشهر در گفتوگو با ميزان، درباره تصاوير خشونت فيزيکي عليه دانش آموزان يک مدرسه در شهرستان خورموج استان بوشهر، اظهار کرد: در شبکههاي مجازي متاسفانه تصاويري از خشونت فيزيکي عليه دانشآموزان مدرسه ابتدايي غيرانتفاعي البرز شهرستان خورموج استان بوشهر توسط مدير موسسه منتشر شده است.

رئيس کل دادگستري استان بوشهر بيان کرد: در همين راستا دستور دستگيري فردي که خشونت فيزيکي عليه دانش آموزان انجام داده بود صادر شد و در حال حاضر مدير موسسه دستگير شده است.

مهرانگيز اظهار کرد: دستور انجام تحقيقات اوليه و بازجويي صادر شد و با قاطعيت و شدت با اين فرد برخورد ميشود تا براي ديگران درس عبرت باشد.

 

ناتواني آموزش و پرورش در جلوگيري از کتک زدن دانشآموزان

گرچه در آييننامه انضباطي مدارس، به صراحت هرگونه تنبيه دانشآموزان قدغن شده است، اما بنظر ميرسد که اين آيين نامه تنها بر روي کاغذ مانده و آموزش و پرورش در حفاظت از دانشآموزان در مقابل تنبيه معلمان و مديران، ناتوان است. يکي از وظايف مهم مدير مدرسه که در آييننامه انضباطي مدارس نيز به آن اشاره شده، توجيه همکاران مدرسه درباره قدغن بودن تنبيه دانشآموزان است. براساس ماده 82 آييننامه، مدير مدرسه موظف است ممنوعيت تنبيه بدني را يادآور شود و درصورت مشاهده تخلف، مراتب را با هدف اطلاع و اقدام لازم به اداره آموزش و پرورش منطقه گزارش دهد. درصورتي که يکي از معلمان، مربيان يا يکي از اولياي مدرسه اقدام به تنبيه بدني يا تحقير و توهين به دانشآموزان کند، مدير مدرسه موظف است گزارش اين اقدام را به آموزش و پرورش همان منطقه اطلاع دهد آموزش و پرورش نيز موظف است با احضار فرد خاطي به تخلف وي رسيدگي و حکم مقتضي را در اين زمينه صادر کند. در قانون مجازات اسلامي هر نوع اهانت و هتک حرمت و حيثيت  افراد، جرم محسوب ميشود و مجازات کيفري دارد. منظور از توهين در اينجا استفاده از الفاظي است که باعث تحقير فرد شود. همچنين تنبيهي که باعث کبودي، شکستگي و يا صدمات ديگري به دانشآموز شود، شامل ديه ميشود و معلم متخلف بايد بر اساس تشخيص مراجع ذيصلاح پرداخت کند.

 

 

ارسال شده 3 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

تاريخِ اجتماعيِ موسيقي ايران

حسام حق پرست: هم زمان با دو انقلاب مشروطه و انقلاب سال پنجاه و  هفت، اجتماعيترين و در واقع همراهي مردم و هم گامي هنر و مردم شکل مي گيرد! از اين روي توليد محتواي هنرِ اجتماعي (در اينجا موسيقي ايران) براي مردم و با مردم جهت همراهي با آرمانهاي اجتماعي هر دو انقلاب نامبرده تاريخي درخشان، پُر گفتار و شنيدار دارد چه آثاري که بعضاً هنوز هم زنده و تپنده هستند و حال و هواي آن روزگاران را به ياد ميآورند!

البته در اينجا لازم به ذکر و يادآوري ست که نگاه و پرداخت فنّي هر دوره مختصّات و مشخصّههاي خود را دارد و بايد گفت ابزار لازم جهت ضبط و ارائه و تکنولوژي هر دوره نيز تأثيرات خود را بر جاي گذاشته و هر چند امروزه امکانات و ابزار کار موسيقي با ساليان گذشته قابل مقايسه نيست! آنچه مسلّم است و به موضوع اهميتي دو چندان ميبخشد همان درآميختگي شعر، موسيقي و تاريخ اجتماعي ايران در هر دو برههي زماني ست که نقش بسزايي جهت پيشبرد اهداف جامعه ايفا ميکند و چه بسا اگر نبود اين حضور پُر بار و دلي در راستاي خلق بهترين و بي تکرارترين آثار موسيقي امروزه چه بلاتکليف  و تهي بوديم از شنيدارِ گنجينه ي موسيقي ملّي ايران!

ارسال شده 3 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

با حرف و شعار نميتوان به توسعه گردشگري رسيد

دکتر عباس حاتمي

رئيسي: «بهترين راه کاهش اتکاء به در آمد نفتي توسعه گردشگري است».

از اينکه ايشان بالاخره اين را درک کردند يک قدم رو به جلوست! ايران ظرفيت پذيرش 200 ميليون گردشگر داخلي و 30 ميليون گردشگر خارجي با توان ايجاد 5 ميليون شغل دارد. ولي با حرف و شعار نميتوان به اين هدف رسيد و بايد با صدور بخشنامه اي با مضمون زير دستور اجرايي دهند:

1-هر گونه مزاحمت براي جلوگيري از شادي جوانان ممنوع شود. پليس ويژه توريسم تشکيل گردد.

2-به سبک زندگي گردشگران احترام گذاشته شود، مردم با عفت و با فرهنگ هستند و از بگير و ببند خستهاند.

3-در هر شهر منطقه ويژه توريستي ايجاد شود.

ايران زيبا و با حال ما: هم طبيعت سوئيس را دارد، هم گرماي عربستان را دارد، هم برف و سرماي سيبري را دارد، هم کوههاي آندوگوش و آلپ را دارد، هم باران هند و چين را دارد، هم سواحل دبي و آنتاليا دارد، هم هنرمندان هاليود را دارد، هم دانشمندان آمريکا را دارد، هم پاريس اروپا را دارد (بوشهر، رشت)، هم سواحل مالديو(جزيره لاوان) دارد، هم ملت شاد، هنردوست و سر زنده دارد.  غمگيني مردم و عقب ماندگي  کشور بخاطر ضعف سياستگذاري و سوء مديريت بوده که نسل Z در حال اصلاح هستند، همکاري دولت اين اصلاحات را کم هزينه ميکند.

ارسال شده 3 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

به بهانه ساخت بيمارستان نفت در شيراز 

عدم همکاري براي ساخت بيمارستان خصوصي در بوشهر

مصطفي دشتي

در مورد آغاز عمليات اجرايي ساخت بيمارستان صنعت نفت درشيراز لازم دانستم به استحضار برسانم چندين بار دکتر مهرساي فوق تخصص اورولوژي اهل بوشهر مقيم تهران که سالها  در بيمارستان سيناي تهران در بخش پيوند کليه کار مي کرد و نود درصد پيوند مردم استان بوشهر را خود به عهده گرفته بود و اکنون به عنوان مشاور در بخشهاي اورولوژي چند بيمارستان  پزشکان مربوطه از تخصص وتجربه ايشان استفاده مينمايند،  تصميم قاطع براي ساخت بيمارستاني تخصصي در بوشهر گرفته بود و تقاضا کرده بود تا زميني در اختيارش قرار داده شود تا براي رفاه حال بيماران زادگاه خود در بوشهر اين بيمارستاني خصوصي را احداث نمايد که مردم مجبور نشوند جهت معالجه به شيراز يا تهران بروند.

ولي اطلاع کامل دارم کوچکترين همکاري با وي نشد. اما در حالي که شيراز از نظر پزشکي خاصه بيمارستانهاي خصوصي از هر نظر بينياز است، سهم مردم بوشهر اکنون قرار است  در آنجا  هزينه شود! حالا نمايندگان و استاندار بگويند  اين چنان کرديم و آن چنان کرديم، چه فايده وقتي نميتوانند از حقوق مردم بوشهر دفاع کنند.

خدا خودش دلش براي مردم اين استان بسوزد.

ارسال شده 3 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)
صفحات: 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 | 32 | 33 | 34 | 35 | 36 | 37 | 38 | 39 | 40 | 41 | 42 | 43

آخرین اخبار

پربیننده ترین