طراحی سایت
جستجو:

افراد منفي چه كمكي به ما ميكنند؟

نسیم چنوب، حسين زيرراهي- مدرس توسعه فردي

 

يکي از دوستان از رفتار رواني كارمند بانكي ميناليد كه قرار بود وامش را تاييد كند. ميگفت هر بار كه با او حرف ميزنم چنان خشمي سراپاي وجودم را فرا ميگيرد كه دلم ميخواهد به دو قسمت مساوي تقسيماش کنم. گفتم فلاني من كه دوست تو هستم و در كنار هم تفريح ميكنيم و لذت ميبريم كه نميتوانم چيزي از كنترل خشم به تو ياد دهم. اين وظيفه آن كارمند بانك است. ما به صورت طبيعي تمايلي به ارتباط با آدمهاي منفي نداريم. دوست داريم با انسانهاي بافرهنگ، فرهيخته، مودب، بخشنده، مهربان و خلاصه داراي هر نوع صفت مثبت در تعامل باشيم. درعوض از انسانهاي خشن، بيادب، خسيس، مكار، دروغگو و غيره تا جاي ممكن دوري ميكنيم. نخست برويم سراغ تاثير انسانهاي مثبت.

اولين تاثير آدمهاي مثبت اين است كه وقتي با آنها هستيم حال بهتري داريم. يا بقول معروف از همنشيني آنها لذت ميبريم. مثلا يك آدم مؤدب هيچوقت به شما توهين نميكند. انسان صادق به شما دروغ نميگويد. بخشنده اگر چيزي نياز داشته باشيم به ما ارزاني ميدارد. فرد مهربان و حامي دستمان را ميگيرد و ياريمان ميكند. وقتي به زندگي در ميان انسانهاي مثبت دقت ميكنيم درست مثل زمان كودكيمان است كه تحت پوشش حمايت خانواده قرار داشتهايم. اين شرايط براي بچه ايدآل است ولي براي بزرگسال سرتاسر مثبت نيست. فكر كنيد هيچوقت كسي به شما توهين نكرده باشد. يا هرچه خواستهايد به شما دادهاند. چه قدر براي بدست آوردن خواستههايتان توان داريد؟ حال ببينيم زندگي در ميان آدمهاي با صفات منفي چطور است.

اگر بخواهم زندگي در ميان انسانهاي با صفات منفي را به چيزي تشبيه كنم شايد به گذر از يك جنگل پرخطر يا صعود به قلهاي سخت بيشباهت نباشد. همه مسير پر از سختي و مشقت است ولي با هر گامي كه برميداريد مقداري بر توان ذهني و جسمي شما افزوده ميشود. به راستي اگر در تمام عمر كمتر از گل نشنيده باشيم روحيهمان چطور است؟ معلوم است سوسول. با اولين توهين، تحقير يا بياعتنايي دنيا روي سرمان خراب ميشود. چه كسي بهتر از آدم مكار و حيلهگر ميتواند پيچيدگي دنيا را به ما نشان دهد؟ آنكه چيزي به ما نميبخشد غيرمستقيم وادارمان ميكند خود براي رسيدن به خواستههايمان بجنگيم. همكاري كه دانستههايش را در اختيار ما نميگذارد يا مغازهدار همسايه كه سعي ميكند ما را از بازار خارج كند ناخواسته تلاش براي يادگيري و مقاومت در ماندن در آن شغل را به ما ياد ميدهد. همسايه فضولي كه ميخواهد از همه چيز ما سر در بياورد و مدام روي اعصاب ما راه ميرود در واقع دارد اعصاب ما را قويتر ميكند. كساني كه تجربه زندان را داشتهاند در جامعه خيلي از ديگران راحتتر زندگي ميكنند. چون تحمل انسانهاي منفي در آنها بسيار بالا است.  نتيجه اينكه هرگز در زندگي سعي نكنيم دور و برمان را فقط از آدمهاي خوب پر كنيم. چون به همان اندازه به آدمهاي بد هم نياز داريم. آنها ما را قويتر ميكنند.

(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و هفتم، شماره 1079)

ارسال شده حدود 4 روز پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

وقتي مالکيت جديد تيمهاي سرخابي پايتخت چندين بانک و پتروشيمي ميشوند، آدم «گََُُر» ميگيرد، البته اگر اهل بوشهر باشي و دلسوز هميشگي اين ديارِ سراسر محروم نه، بلکه مظلوم... اينجا مرغ همسايه غاز هست و به جاي آن که صنايع نفتي و گازي که در همين استان کسب درآمدهاي مولتي ميلياردري ميکنند، اسپانسر تيمهاي هميشه ندارِ استان باشند اما از آنجا که خون تيمهاي سوگلي پايتخت رنگينتر است بسان آهن ربايي جذب آنها شده اند...

ارسال شده حدود 4 روز پيش در ورزش ، نظر (0)

دکتر عبدالرحيم مهرور : مگر ميشود روي دريايي از گنجهاي متنوع نفت و گاز و شيلات و انرژي اتمي و نخيلات زندگي کنيم و نکبتها و آلودگيهايش از آن مردم نجيب جنوب باشد ولي خوشيها و رانتهاي جيب پر کنش براي ديگران باشد؟ راستي اين چه عدالت فريبندهايست که هميشه در شعارهاي دولت مردان نهفته است! مگر ميشود درآمدهاي کلان هزاران هزار ميلياردي براي رفاه و آسايش استانهاي بزرگ کشور هزينه شود ولي رنجها، آلودگيها و بيماريهايش (سرطانهاي خوني و تنفسي) براي مردمان جنوب باشد!...

ارسال شده حدود 1 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

 مجموعه امتيازها از خارگ چنان موقعيت ممتازي در خليجفارس ساخته بود که انگليسيها بارها آن را اشغال کرده و به عنوان اهرم فشار به ايران از آن استفاده کردند که در اين راه موفق نيز بودند. جالب توجه اينکه اولين باري که انگليسيها در سال 1838 خارگ را به بهانه محاصره هرات اشغال کردند، آن قدر مجذوب خارگ و امتيازهاي آن شدند که جرج اوکلند فرمانرواي کل هندوستان گفته بود بايد کاري کنيم که خارگ به عنوان ملک طلق انگليس اعلام گردد، اين جزيره بعدها ميتواند سنگاپور خليج فارس گردد...

ارسال شده حدود 1 ماه پيش در دیدگاه ، نظر (0)

مژده مواجي : به طرف ايستگاه مترو که راه افتادم، تراکتورها دورتر شده بودند و صداي بوقشان بهطور مبهم شنيده ميشد. سوار مترو شدم و در گرمايِ مطبوع داخلِ آن، جايي براي نشستن پيدا کردم. در اين ساعت زود صبحگاهي اغلب افراد شاغل به سر کار ميروند. خيليها سرشان توي گوشيشان بود. بقيه هم بهندرت صدايي ازشان بيرون ميآمد و مثل من اينوآنور را نگاه ميکردند.

ارسال شده حدود 1 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

حماسه حقپرست: موسيقي بوشهر؛ خود به تنهايي ميتواند پنجره اي گشاده رو به درياي فرهنگ و هنر باشد تا با تابيدن نور و نوا و سازها و آوازهايش، ديرينگيِ يک تاريخ را واگويه کند! چه؛ بوشهر، به راستي شهرِ موسيقي است و چشم انداز ِ جهان موسيقي نيز هم توانست باشد! حضور بزرگان ملي و جهاني در موسيقي بوشهر و موسيقي بوشهر، تحقيقات و پژوهشها و جستار موسيقايي...

ارسال شده حدود 1 ماه پيش در دیدگاه ، نظر (0)

پيمان زند: من به کوچه و نور انتهاي کوچه اميدوارم، کوچه آمد تا نگاه جهان را به بوشهر عوض کند و با صداي بلند اعتراف کند که اينجا بوشهر است؛ ابوشهر شهرهاي ايران. کوچه آمد تا بوشهر مقر موسيقي، ادبيات تاريخ و جامعهشناسي ايران شود و ما را از زير يوق و نگاه تجاري محض آن هم خريد چهار تا زير پيراهن و چند تا جوراب و اوجش دمپايي المتراژ به بهانه ارزانتر بودن، نجات دهد...

ارسال شده حدود 1 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (1)

با حرف و شعار نميتوان به توسعه گردشگري رسيد

دکتر عباس حاتمي

رئيسي: «بهترين راه کاهش اتکاء به در آمد نفتي توسعه گردشگري است».

از اينکه ايشان بالاخره اين را درک کردند يک قدم رو به جلوست! ايران ظرفيت پذيرش 200 ميليون گردشگر داخلي و 30 ميليون گردشگر خارجي با توان ايجاد 5 ميليون شغل دارد. ولي با حرف و شعار نميتوان به اين هدف رسيد و بايد با صدور بخشنامه اي با مضمون زير دستور اجرايي دهند:

1-هر گونه مزاحمت براي جلوگيري از شادي جوانان ممنوع شود. پليس ويژه توريسم تشکيل گردد.

2-به سبک زندگي گردشگران احترام گذاشته شود، مردم با عفت و با فرهنگ هستند و از بگير و ببند خستهاند.

3-در هر شهر منطقه ويژه توريستي ايجاد شود.

ايران زيبا و با حال ما: هم طبيعت سوئيس را دارد، هم گرماي عربستان را دارد، هم برف و سرماي سيبري را دارد، هم کوههاي آندوگوش و آلپ را دارد، هم باران هند و چين را دارد، هم سواحل دبي و آنتاليا دارد، هم هنرمندان هاليود را دارد، هم دانشمندان آمريکا را دارد، هم پاريس اروپا را دارد (بوشهر، رشت)، هم سواحل مالديو(جزيره لاوان) دارد، هم ملت شاد، هنردوست و سر زنده دارد.  غمگيني مردم و عقب ماندگي  کشور بخاطر ضعف سياستگذاري و سوء مديريت بوده که نسل Z در حال اصلاح هستند، همکاري دولت اين اصلاحات را کم هزينه ميکند.

ارسال شده 2 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

بشير علوي: گريز از جنگ و پيشآمدهاي آن، راه نجات زن، مشکلات و گرفتاريهاي زنان بهويژه در برابر مردان، و ذهن قوي و جستجوگر زنان از جمله مؤلفههايي هستند که در داستانهاي کوتاه اين مجموعه يافت ميشوند. نوع پردازش به متن و زبان، و شيوه برخورد با شخصيتها و نحوة بيان مشکلات و بروز دادنِ آنها نوعي نگاه زنانه را به متن نشان ميدهد؛ نگاهي که از ديد يک نويسندة زن نميتواند پنهان بماند...

ارسال شده 2 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

دکتر ابراهيم شفيعي: همانگونه که آلودگيهاي محيط زيستي گسترده و آسيبهاي اجتماعي گوناگون آن نصيب بوشهر و درآمد اين منابع خدادادي استان صرف کل کشور ميگردد، اين حق مردم استان هست که بخشي از درآمد اين منابع زيرزميني نيز صرف پيشرفت  و توسعه و از جمله خدمات بهداشتي و درماني استان که ضرورت آن بر هيچکس پوشيده نيست، گردد. از طرفي خود شهر شيراز به علت برخورداري از بيمارستانهاي متعدد دولتي و خصوصي، نسبت به استان بوشهر در جايگاه...

ارسال شده 2 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

محمود حمزه ئيان: همان لحظهاي که بخاطر پارک دوبل يک نفر در ترافيک معطل شدهايد، آن ثانيهها ديگر هيچ وقت برنميگردند. آن لحظه هايي که در ادارات منتظر يک کارمند بيمبالات نشستيد تا صبحانه کاري بخورد يا در جلسات بي سر و ته و بينتيجه وقت بگذراند، ثانيههاي عمر شماست که ميگذرد. پس براي اينکه از عمر و سلامتي خودتان نکاهيد، جلوي پايمال شدن حقتان بايستيد...

ارسال شده 2 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

معماري بوشهر، برخلاف معماري کويري، ساختمان هم با بيرون کار ميکند هم با درون. معمار، کاملا رها و بيتکلف، فضاها را خلق ميکند و اصلا اسير تقارن و تصلب غيرضرور نيست. معمار ضرورتي نميبيند اثر خود را با رنگ و تزيين ولخرجانه بيارايد. اين خود بنا و اثر است که زيباست نه رنگ و لعاب آن. شايد کمي بيانصافي باشد که زيبايي معماري بوشهر را در حد شيشههاي رنگي هلاليها در و پنجرهها خلاصه کنيم..

ارسال شده 2 ماه پيش در گفتگو ، نظر (0)

آلايندگيهاي زيست محيطي براي ما، درآمدهاي هنگفت و بيمارستان براي شما

آشکارا حق مردم مظلوم استان بوشهر پايمال شده است!

غلامحسين کروبي

اين روزها خيليها بايد پاسخگوي مردم باشند، اما به نظر ميرسد 4 نمايندهاي که 4 سال به وکالت از مردم استان بوشهر بر کرسيهاي خانه ملت تکيه زدند و استاندار بوشهر، بيشتر بايد به اين پرسشها پاسخ دهند:

1- چرا در برابر خبر «آغاز عمليات ساخت بيمارستان بزرگ 200 تختخوابي وزارت نفت در شيراز» سکوت نمودهايد؟

2- موضع صريح شما در خصوص انتخاب محل احداث بيمارستان وزارت نفت در شيراز و عدم اجراي آن در جم، کنگان، دير  يا عسلويه چيست؟

3- پاسخ شما و وزراي نفت و بهداشت و همچنين سازمان تأمين اجتماعي براي تأمين سلامت و درمان جمعيت يک ميليون و 200 هزار نفري استان بوشهر و 350 هزار نفري 4 شهرستان جنوبي و 120 هزار نفر از کارگران و کارکنان صنايع نفت، گاز و پتروشيمي در جنوب استان چيست؟

4- کدام منطق، عدالت و اصول اخلاقي اجازه ميدهد که محل استقرار 29 مجتمع پتروشيمي و 13 واحد پالايشگاهي در اين استان و آلايندگيهاي زيست محيطي و بيماريهاي مرگبار ناشي از آن، براي افراد ساکن و شاغل در اينجا باشد ولي در اوج شگفتي و بي انصافي درآمدهاي چند هزار ميلياردي حاصله در شيراز، تهران، اصفهان و ساير نقاط کشور براي ايجاد امکانات رفاهي و احداث بيمارستان هزينه شود و آشکارا حق مردم مظلوم اين استان پايمال گردد؟

5- چرا وقتي که 78 درصد جمعيت استان بوشهر، تحت پوشش بيمه تأمين اجتماعي و داراي رتبه اول کشور در اين زمينه هست و درآمد سالانه 15 هزار ميليارد توماني سازمان تأمين اجتماعي از همين استان است، عسلويه بيمارستان 32 تختخوابي دارد، آنگاه وزارت نفت بيمارستان بزرگ 200 تختخوابي و تأمين اجتماعي بيمارستان فوق مدرن 300 تختخوابي را در شيراز احداث مي نمايند؟

...و پرسشهاي بي شمار، قصه هاي پر غصه، ناگفتههاي بسيار و رنج هاي فراوان...!

ارسال شده 2 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

مژده مواجي - آلمان : حدود ساعت دو بعدازظهر به محل قرارمان روبروي دفتر نشرية «آسفالت»، نشرية بيخانمانها در شهر هانوفر، رسيديم. مسئول پروژة گروه کاريمان در اداره برنامه ريخته بود که يکي از مسئولان آنجا بهنام پتر گروه ده نفري ما را در شهر بگرداند و از بيخانمانهاي شهر برايمان صحبت کند.

ارسال شده 2 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

برادر جمپولوي (دوقلو) من (ابراهيم هوشيار) / علاقه و دلبستگي‌اش به بوشهر را حفظ کرده بود (دکتر رسول هاشمي) / براي پرويز هوشيار عزيز ( دکتر رضا معتمد) / اسمي مترادف با فرهيختگيِ يک انسان و خادمِ امور فرهنگي، ادبي و هنري (حسين طالبي) / صحنه گردان جلسات بوشهري‌هاي مقيم مرکز (ابراهيم ميگلي‌نژاد) / و خزاني ديگر در بوستان علم و هنر و انديشه بوشهر (خورشيد فقيه) / پرویز هم پرید (عبدالمجید زنگویی)/ ماجراي آن دوربين هشت ميلي متري (هاشم هاشم‌زاده)، سال‌هاي سخت و سخت‌تر (فريده كاردانى)...

ارسال شده 2 ماه پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

تحمل نه شنيدن

حسين زيرراهي - مدرس توسعه فردي

نقل است آلبرت اليس بنيانگذار رويكرد عقلاني هيجاني در روانشناسي در جواني براي اينكه تحمل نه شنيدن در شروع ارتباط با خانمها را در خود بالا ببرد چالشي براي خود طرح كرد كه به پارك مركزي نيويورك برود و به صد خانم پيشنهاد بدهد. او اين كار را انجام داد و با اينكه هدفش ايجاد ارتباط نبود باز هم هيچ خانمي به او پاسخ مثبت نداد. ولي توانست با اين چالش تحمل نه شنيدن خود در ايجاد ارتباط با جنس ديگر را بالا ببرد.

تحمل نه شنيدن در کليت زندگي ما و جنبههايي مانند كار، روابط، رضايت دروني و دستاوردهاي بيروني مهم است. اگر فقط يك ويژگي باشد كه بقاي ما روي كره زمين را تضمين كند همين تحمل نه شنيدن است. چون باعث ميشود هيچوقت گرسنه يا تنگدست نمانيم. هيچ ويژگياي مانند تحمل نه شنيدن ما را رشد نميدهد. با شنيدن هر نه مقداري از کمرويي و ضعف شخصيتي ما کم شده و به سرسختي، روحيه، اميدواري و مصممتر شدن ما اضافه ميشود.

نه شنيدن تجربهاي ناخوش است و كسي وجود ندارد كه از آن خوشحال شود. همين هم باعث ميشود ما كمتر خود را در موقعيتي قرار دهيم كه نه بشنويم. در نتيجه، فرار از نه شنيدن تحملمان را كمتر ميکند و در اين چرخه مرتب نزول كنيم. ولي براي كسب دستاوردهاي ارزشمند در زندگي لازم است آنقدر نه بشنويم تا به بله برسيم. متاسفانه راه ديگري وجود ندارد.

امروزه مهمترين كاربرد تحمل نه شنيدن در كار فروش است. بازاريابان، ويزيتورها و فروشندگان اگر در صد پيشنهاد يك بله بشنوند فكر ميكنند موفق بودهاند. توجه داشته باشيد 99 نفر به شما نه بگويند چه حالي خواهيد داشت؟ ولي همين نه شنيدنها فرد را رشد داده و بزرگ ميكند. متاسفانه در فرهنگ گذشته ما به اين خصلت پوستکلفتي ميگفتند که بار منفي داشت. شايد دليل آن اين بود كه اين نه را به خود ميگرفتند. در حاليكه شما در هر موردي كه نه ميشنويد جوابي است براي همان پيشنهاد نه هيچ چيز ديگر در وجود شما. حتي اگر پيشنهاد شما رابطه باشد فرد مقابل فقط به رابطه با شما پاسخ منفي داده است نه شخصيت شما. كسي كه توانايي نه شنيدنش پايين باشد در واقع به نوعي از نازکي رواني دچار است. ريشه آن هم به اين باور برميگردد كه انتظار دارد دنيا در مقابل خواستههاي او بله بگوييد. در حاليكه واقعيت دنيا چنين نيست. دنيا هيچ دين يا بدهي به ما ندارد و معمولا هم پاسخش منفي است. ولي اگر اين واقعيت را بپذيرد ميتواند آنقدر درخواست كند تا تا به پاسخ مثبت برسد. به قول استاد سخن سعدي: بلندي از آن يافت كو پست شد / در نيستي كوفت تا هست شد.

خوشبختانه بالا بردن تحمل نه شنيدن هيچ فرمول يا پيچيدگي خاصي براي يادگيري ندارد. فقط كافي است در زمينهاي كه برايتان سخت است آنقدر پيشنهاد دهيد و نه بشنويد تا تحملتان بالا برود. توصيه من اين است مدتي براي شركتي كار ويزيتوري انجام دهيد. ابتدا با شنيدن هر نه حالتان بد ميشود. ولي كم كم ناگيرايي پيدا ميكنيد و فكرتان صرفا متمركز بر پيشنهاد بعدي ميشود. بعد از آن ديگر از شنيدن هيچ نهاي ناراحت نميشويد.

(هفته نامه نسیم جنوب سال بیست و ششم، شماره 1070)

ارسال شده 3 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

مژده مواجي : اين روزها فضا تغيير کرده است؛ در واقع از هفتة دوم اکتبر. سوار مترو شدم که به سر کار بروم. به صفحة مانيتور در مترو نگاه ميکردم که اخبار و اطلاعرسانيها پشت سر هم روي آن اعلام ميشد. اعلام برنامههاي تئاتر شهر هانوفر، سيرک، تبليغات تجاري شهر، دماي هوا تا به اخبار جهان که رسيد، اخبار جنگ در خاورميانه در صدر خبرها بود. چند سطري خواندم...

ارسال شده 3 ماه پيش در سیاسی ، نظر (0)

به همت پژوهشگر جنوبي منتشر شد؛

سرگذشت جزيره مرجاني ايران

«تاريخ جزيرة خارگ؛ فراز و فرود خاندان زعابي، آلمذکور و حياتداودي» نوشتة سيد حسن رضوي، نويسنده و پژوهشگر جنوبي؛ سرگذشت خاندانهاي کهنزاد ساکن اين جزيرة مرجاني در خليجفارس است که به همت انتشارات «هليله» منتشر شده است.

به گزارش خبرگزاري کتاب ايران (ايبنا) در بوشهر، اين کتاب در 736 صفحه مصور با شمارگان 500 نسخه راهي بازار کتاب شده که روايت مفصلي از فراز و فرود خاندان زعابي، آلمذکور و حياتداودي؛ نخستين خاندانهاي ساکن در اين جزيره مرجاني بعد از اخراج پرتقاليها به دست شاهعباس صفوي از خليج فارس است.

ناشر کتاب «تاريخ جزيرة خارگ» در پشت جلد اين اثر آورده است: «اين کتاب داستان جزيرهاي است باستاني در شماليترين آبهاي خليج فارس که مردم او را «خارگ» خوانند. جزيرهاي آرميده در مسير شاهراهي باستاني ميان بنادر بصره بوشهر، مسقط و هندوستان که گذر دريانوردان به ناگزير از اين جزيره بوده است.

چهارصد سال پيش در زمان شاه عباس صفوي وقتي که پرتغاليهاي شکستخورده از خليجفارس تارانده شدند، قبايل چندي از سواحل عمان و نواحي داخلي ايران به سمت نوار ساحلي ايران مهاجرت کردند و در پهنه وسيعي از ساحل اسکان يافتند. خاندان زعابي، آلمذکور و حيات داودي از جمله اينان بودند که به ترتيب در بندر ريگ بندر بوشهر و بندر گناوه ساکن شدند؛ اين سه خاندان به سرعت قدرت يافته و حدود سيصد سال بر جزيره خارگ و نواحي ساحلي حکم راندند.

اين کتاب حکايت زندگاني و حکمراني اين سه خاندان است که آغاز نوشتنش شايد يک کنجکاوي کودکانه بود از راز مرگ کدخدا عبدالرسول احمدي در هشتاد سال قبل؛ اما رفت تا پنج هزار سال قبلتر و آن همه تاريخ عجيب و پرماجرا حالا کدخدايان اين سه خاندان به هيجده تن رسيدهاند هر کدام با فصلي جدا و روايت ايامي چند که بر آنها و بر جزيره گذشته است.»

در بخشي از «تاريخ جزيرة خارگ» به قلم سيدحسن رضوي ميخوانيم: «تاريخنگاران بر اين باورند که پنج هزار سال پيش، جزيره خارگ يکي از پايگاههاي دوردست امپراتوري ايلام بوده است. گيرشمن، باستانشناس فرانسوي مينويسد: «جزيره ميبايست از سه هزار سال پيش از ميلاد مسيح جزو قلمرو کشور عيلام بوده باشد؛ زيرا با کشتي بادي فقط سه يا چهار ساعت با بوشهر، بندر مهمي که در کرانة ايران است، فاصله دارد و قلمروي عيلام که شوش پايتخت آن بود تا به اين قسمت خليج فارس ميرسيد؛ زيرا نيمقرن پيش هيئت باستانشناسان فرانسوي در بوشهر خشتهايي يافتند که بر آنها نوشتههايي دربارة پادشاهي عيلام منقوش بود.»

به گزارش ايبنا، پژوهشگر و نويسنده جنوبي متولد سال 1351 است. وي که پيش از اين آثاري چون «چند ميگيري تا جزيرة ناخدا» و... را راهي بازار کرده بود.

 

 

ارسال شده 3 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

طلاق عاطفي

دکتر عباس حاتمي

عاطفه به معني حس دوست داشتن ديگران، احساس مهرباني، درک محبت ديگران، توجه محبتآميز به ديگران‌‌. طلاق عاطفي يا طلاق رواني حالتي است که 2 نفر مثل زن و شوهر يا کارکنان دريک مکان مشخص با اينکه زيريک سقف هسنند؛ ولي عواطف خود را از هم دريغ کرده و دو انسان بياحساس نسبت به هم شده و هرکدام بدون مشارکت ديگري به امور زندگي يا کاري خودمشغول مي شوند، زن و شوهر از با هم بودن وکارکنان از با هم کار کردن لذت نمي برند و هم قفسي جايگزين هم نفسي در زندگي مشترک مي شود. اگرچه آمار دقيقي از ميزان طلاق عاطفي درکشور در دست نيست ولي به گفته آقاي دکتراقليما استادآسيبشناسي اجتماعي حدود60 درصد زوجين ايراني دچار طلاق عاطفي شدهاندکه در قشرتحصيلکرده بيشتراست.

علل طلاق عاطفي: 1-کمرنگ شدن عشق و علاقه به مرور زمان. 2- بياعتمادي و بدگماني نسبت به هم. 3-چند پيشگي يا دوري فيزيکي زن ومرد از يکديگر. 4-پرخاشگري و توسل به خشونت براي پيشبرد اهداف. 5-غفلت زن ومرد از يکديگر به دليل توجه بيش از حد به فرزند يا خانواده يادوستان. 6-ازدواج تحميلي و زندگي از روي ناچاري. 7-اختلاف در هوش و استعداد طرفين. 8-مشکلات فرهنگي ناشي از عدم ترويج عشق و محبت.9-ناتواني در مهارتهاي زندگي.10- پايين بودن سواد جنسي.

طلاق عاطفي بيشتر در خانوادههايي است که به دليل مسائل سنتي و عرفي؛ نگرشهاي منفي جامعه نسبت به زنان مطلقه؛ نگراني از تنهايي؛ ترس ازدست دادن فرزندان يا ناتواني در تامين نيازهاي زندگي تصميم ميگيرند به اجبار زير يک سقف زندگي کنند.

اثرات طلاق عاطفي برخانواده ها:

در اين خانوادهها تشنج رواني حکمفرماست؛ سکوت و بي تفاوتي فضاي خانه را پر ميکند و هم اتاقي جاي همسري را مي گيرد؛ زندگي فاقد شور و لذت است. پدر و مادر نسبت به فرزندان بي محبت مي شوند و فرزندان عقده اي و مستعد به آسيبهاي اجتماعي نظير افت تحصيلي يا اعتياد ببار مي آيند.

علائم ظهور طلاق عاطفي: 1-کمبود ارتباط کلامي و غيرکلامي بين زوجين، 2-مشغوليت بيروني يا مجازي، 3-عدم حل تعارضات هر چند کوچک، 4 -بهانه جويي، 5-بياعتنايي، 6-لجبازي، 7-دروغگويي، 8-عدم مشارکت در تصميم گيريها.

تدابير براي پيشگيري و درمان طلاق عاطفي:

1-ابراز عشق و علائق هميشگي به همسر و پرهيز از خشونت يا تحقير و طعنه زدن به يکديگر. 2-شناسايي مستمر روحيات و توقعات همسر و رسيدن به توافق در مورد مسائل اخلاقي. 3-گير ندادن به يکديگر و انجام سفرهاي خانوادگي. 4-آموزش و بکارگيري فنون حل تعارض؛ تصور نکنيد زندگي ايده آل يعني اختلاف نداشتن، بلکه زندگي ايده آل يعني هنرحل اختلاف، شاد بودن از داشتن اختلاف سليقه با يکديگر. 6-عادت کردن به عذرخواهي از همسر بخصوص در جمع دوستان و اقوام. 7-چشم پوشي از رنجشهاي گذشته، صدا زدن همسر با بهترين الفاظ. 8-حل گسست فرهنگي مابين مادر شوهرها، خواهرها و نسل جديد عروسان، فراهم آوردن مفاهمه بين نسلي از طريق آموزش مهارتهاي زندگي.10-يادگيري سواد جنسي. جهل جنسي عامل مهم طلاق عاطفي است. 11-تسهيل طلاق فيزيکي مانع از بوجودآمدن طلاق عاطفي مزمن مي شود.

(هفته نامه نسیم جنوب سال بیست و ششم، شماره 1068)

ارسال شده 3 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

استان بوشهر با سابقه تمدني، موقعيت ساحلي، فرهنگ غني و مهمان پذيري و آب و هواي مناسب و بي نظير، حداقل در 6ماه سال از اواسط آبان ماه تا اواسط ارديبهشت، مقصد مناسبي براي جذب گردشگران داخلي و خارجي است. طبيعت زيبا، بافت مسکوني و معماري قديمي، سواحل زيبا و پيشينه مذهبي،  فرهنگي، تاريخي و هنري باعث شده تا بوشهر...

ارسال شده 4 ماه پيش در دیدگاه ، نظر (0)

مونا عليخواه: هميشه و درهمه حال، همکلام شدن با پدر براي من لبِ خاموش ميطلبيد و من هميشه منتظرِ دريافت نگاه و پيامِ پدر بودم... در اين خموشيِ «مولانا»وار، «خموشيد، خموشيد، خموشي دمِ مرگ است/ هم از زندگي است اينک، ز خاموش نفيريد»، اينطور صدايش ميزديم: «پدر». در سالهاي اخير که فاصله بين من و او، از بوشهر تا آمستردام، هر روز بيشتر و بيشتر ميشد، اين بيصدايي دلتنگترم ميکرد...

ارسال شده 4 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

ابراهيم بشکاني: عصرچهارشنبهاي از آبان ماه سال 1343بود، همه خانواده به دور راديو چهار موج  قديمي که با باطري بزرگي که هميشه کنارش بود کار مي کرد، جمع شده بوديم، البته اين راديو به سيمي بلند که تا پشت بام خونه ادامه داشت متصل شده بود و آنتن آن محسوب ميشد. همه منتظر قرعه کشي بليطهاي بخت آزمايي...

ارسال شده 4 ماه پيش در تاریخ ، نظر (0)

 عبدالرسول سلحشورنژاد: امروز رفته بودم خيابان سنگي روبروي اورژانس(درمانگاه 7 تير ) خيلي شلوغ بود،  جاي پارک گير نميومد،  خيابان پر رفت آمد ماشينها،  ياد بچگيهامون افتادم، خيابان اينقدر خلوت بود که جاي بازي بچه ها بود، انواع بازيها. گاري سيمي و غلتک بازي که  با قوطي خالي روغني و امشي استوانه اي که وسط بالا و پايينش سوراخ ميکرديم ازش سيم رد مي‌‌کرديم و غلتک درست ميکرديم...

ارسال شده 4 ماه پيش در تاریخ ، نظر (0)

دکتر سيروس عباسي: کبد دومين اندام بزرگ بدن ماست. بزرگ‌ترين ارگان درون‌شکمي است. کبد نقش مهمي در سيستم گوارش دارد. کبد يا همان جگر، پرکارترين ارگان بدن است و حتي در هنگام خواب کامل هم از پيچيدگي و تراکم کارهايش کم نمي‌شود. تا همين امروز بيش از سيصد عملکرد پيچيده در گوارش، خون، سم شناسي، ايمني بدن، ترميمي، نورون شناسي، تعادل و تمرکز و خواب و بيداري و … مربوط به کبد شناسايي شده اند...

ارسال شده 4 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

مجتبي محمدي : خليجفارس همواره نقش مهم و تأثيرگذاري در تاريخ ايران داشته است. به دليل قرن ها سيطره و نفوذ  ايران در اين منطقه فرهنگ ايرانيان در هر دو کرانه شمالي و جنوبي تداوم داشت. نفوذ فرهنگ ايراني در لايه لايه زندگي مردمان ساحلنشين خليج فارس در هم تنيده شده بود. فرهنگ دريانوردي، صيادي، تجارت..

ارسال شده 4 ماه پيش در تاریخ ، نظر (0)

 گلايه ما اين است که مردم بيايند کنسرت را ببينند و اگر لايق بوديم حمايت کنند بجاي اينکه پولهاي سنگين پرداخت کنند و بروند موسيقي پلي بک که توسط 90 درصد گروههاي پاپ اجرا ميشود و فقط ميشود اسمش را گذاشت کلاه برداري. بيايند از ما که صادقانه و کاملا زنده داريم فعاليت ميکنيم و کنسرت اجرا ميکنيم با ادعا قوي و تمام تلاشمان را کردهايم که بينقص باشد، حمايت کنند..

ارسال شده 5 ماه پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

سيروس خباز ثابت : بوشهر يکي از شهرهاي قطب گردشگري جنوب ايران است که با توجه به موقعيت جغرافيايي و مردمان خونگرم و مهمان نواز، در اکثر فصول سال خصوصاً در ايام تعطيلات عيد نوروز، مسافران زيادي به اين استان بخصوص مرکز استان يعني شهر بوشهر سفر مينمايند، که با توجه به اين حجم از مهمان، بايد امکانات حداقلي...

ارسال شده 5 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

عليرضا مشايخ : مهمترين ويژگي البته در اين است که سفر بايد ما را به فکر کردن در مورد آنچه ميتواند در ما تغيير دهد دعوت کند و بنابراين اگر از مونتين بپرسيم که چرا اينهمه مسافرت کرده است؟ او پاسخ خواهد داد که من بخوبي ميدانم از چه چيز فرار ميکنم اما آنچه در انتظار است، را بايد ببينم!...

ارسال شده 5 ماه پيش در دیدگاه ، نظر (0)

حسين حشمتي:  از جمله ديدني هاي جذاب شهرهاي تاريخي، بازار سُنتي آن است که بوشهر نيز از اين پديده قديمي بينصيب نمانده است کما اين که بازار قديمي که ساخت آن را به زمان حکمراني دريابيگي نسبت مي دهند، داراي معماري قاجاري است و درمحله دهدشتي قرار دارد که به قول معروف از شيرمرغ تاجان آدميزاد در آن جا وجود دارد...

ارسال شده 5 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)

يكپارچگي شخصي

 

حسين زيرراهي - مدرس مهارتهاي زندگي

يكپارچكي يا انسجام شخصي يعني يكي بودن عقايد، ارزشها و ايدآلهاي ما با اعمال و رفتارمان. به بيان سادهتر انسجام شخصي يعني يكي بودن حرف و عمل. احتمالا شما هم داريد به اين فكر ميكنيد كه چنين چيزي در دنياي امروز يا حداقل در جامعه امروز ما اگر ناياب نباشد امري بسيار نادر است. كمتر كسي را ميتوان پيدا كرد که حرف و عملش يكي باشد، يا بر اساس عقايد و ارزشهايش زندگي كند. ما تقريبا در اغلب زمينههايي كه شعار ميدهيم خود عمل نميكنيم. از فرهنگ، انسانيت، برابري، مهرباني، صداقت، پاكي و صدها صف ديگر دم ميزنيم ولي در عمل فقط آن را از ديگران انتظار داريم. يا طوري زندگي ميكنيم كه ديگران متوجه نشوند به آنچه ميگوييم عمل نميكنيم. پيش خود ميگوييم كسي نميداند و فقط خودم خبر دارم پس ايرادي ندارد.

به راستي فقط به صرف اينكه ديگران خبر نداشته باشند ايرادي ندارد كه حرف و عمل ما يكي نباشد؟ متاسفانه جواب خير است. چون نداشتن يكپارچگي شخصي حتي در صورتي كه ديگران متوجه نشوند باز هم براي ما آسيبزننده است. اين آسيب هم مستقيم به عزت نفس ما وارد ميشود. يعني آبرويمان در نزد خودمان ميرود و بياعتبار ميشويم. نتيجه اينكه ديگر نميتوانيم به خودمان احترام بگذاريم و اعتماد كنيم. بدون احترام و اعتماد به خود هم قدرت شخصي ما كاهش مييابد و توان انجام كارهاي بزرگ را نخواهيم داشت. ذهن ما تنها دادگاهي است كه فرار از آن براي ما غيرممكن است. حتي در خواب هم دست از سر ما بر نميدارد.

البته نداشتن انسجام شخصي صرفا از درون به ما آسيب نميزند. در درازمدت ما را نزد ديگران هم بياعتبار ميكند. چون ما نميتوانيم همه مردم را براي همه عمر فريب بدهيم. بالاخره دست ما براي جامعهاي كه در آن زندگي ميكنيم رو ميشود. يكي از كاستيهاي مغز قديم ما اين است كه درك درستي از آينده ندارد و صرفا به سود و زياد لحظهاي فكر ميكند.

بنابراين به اين فكر نميكند كه يك سال ديگر دستمان رو ميشود يا ده سال ديگر رسوا ميشويم. ميگويد فعلا آن چه به سود تو است انجام بده.

كارهايي كه باعث ميشود يكپارچكي شخصي ما كم شود ميتواند در ما احساس گناه ايجاد كند.

براي اينكه از احساس گناه راحت شويم و به انسجام شخصي برسيم بايد پنج مرحله را پشت سر بگذاريم: نخست اينكه قبول كنيم اقدام ناراحت كننده را ما انجام دادهايم. مثلا به خود بگوييم من دروغ گفتهام و مسئوليت آن را هم ميپذيرم. دوم اينكه با مهرباني از خود بپرسيم چرا اين كار را كردهام. ولي نبايد از موضوع طفره برويم. اين كار باعث ميشود دليل رفتار كردن بر خلاف ارزشهاي خود را پيدا كنيم. سوم، اگر عمل ما به ديگران آسيبي رسانده به آنها اطلاع دهيم. يا بقول معروف پيش آنها اعتراف كنيم. چهارم هر اقدام اصلاحي كه لازم است انجام دهيم. كارهايي كه اثر رفتار ناهمخوان ما را از بين ببرد يا كم كند. پنجم هم با خود عهد ميبنديم كه در آينده طور ديگري رفتار كنيم.

ارسال شده 5 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

 

بمناسبت روز پرستار

پرستاران در خط اول درمان

دکتر عبدالرحيم  مهرور

 

مجموعه کادر درمان بهم پيوسته و ناگسسته است بخصوص پرستاراني که خط مقدم درمان در بيمارستانها هستند، بنابراين امروزه پرستاران بيشتر ين جايگاه منزلت و ارزش در درمان، تسکين و آرامش بيماران دارند.

ارزش پرستار به اين خاطر در مقطعي از درمان، بيشتر از پزشک است که در بيشترين زمان کاري در خدمت و کنار بيمارش مي باشد بخصوص در کشيکهاي شبانه که     با سختيهاي فراوان شب را به صبح مي رسانند. براستي آيا متوجه شده ايد زماني که يک بيمار دچار ارست قلبي و تنفسي ميشود چگونه در کسري از ثانيه تيم احيا پرستاري بر بالين بيمارش حاضر شده و با استرس هاي فراوان ناشي از عواقب درمان و هتاکيهاي احتمالي همراهان بيمار، قلبش بيشتر از هر شخصي به تپش ميافتد و يا اين که در بلاياي ناخواستهاي از جمله کرونا و سيل و زلزله چگونه تا پاي جان در خدمت بيماران هستند، بخصوص در شيوع کرونا که واقعاً دوشادوش بيماران تا پاي جان ايستادند و هر روز شاهد جان باختن عزيزي از اين کادر درمان بوديم.

به همين منظور روز تولد حضرت زينب و روز پرستار، وظيفه خود دانسته از اين عزيزان بزرگوار تقدير و تشکر کنم و زحمات شبانه روزي آنها را ارج نهم و بوسه بر دستان مهربانشان بزنم، دستاني که هميشه در معرض نيدل استيک شدن هستند (فرو رفتن سوزن تزريقي بيماران آلوده) و به آنها افتخار کنم که هميشه خط اول درمان هستند، هر چند که  امروز به ارزش و منزلت پرستاران کمتر بها داده مي شود.

 

 

ارسال شده 5 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

چرا بايد کتاب خواند

نسیم جنوب - فرشته گزدرازي

توانايي خواندن يکي از مهمترين مهارتهاي اساسي دنياي امروز است و مطالعه براي داشتن ارتباط با جامعه امروز ضروري است.

دسترسي به اطلاعات به صورت آنلاين يا در کتابها و مجلات باعث ميشود افراد اطلاعاتي در مورد جهان پيرامون خود کسب کنند تا بتوانند به راحتي با ديگر جوامع ارتباط برقرار کنند.

البته مغز انسان نيز نياز به پيشرفت مستمر دارد و خواندن، فعاليتي براي کمک به اين پيشرفت است.

خواندن و مطالعه کمک ميکند تا افراد تخيل فعالتري داشته باشند و اين تخيل موجب سطح بالاتري از خلاقيت در جامعه ميشود. کتاب خواندن حافظه و تمرکز را بهبود ميبخشد و همچنين باعث کاهش استرس ميشود.

بزرگسالان و سالمنداني که وقت خود را با خواندن کتاب ميگذرانند نشانههاي کاهش شناختي کمتري دارند و در فعاليتهاي ذهني بيشتر شرکت ميکنند. کتابها سرگرمي ارزانقيمت آموزشي و ماشين زمان هم هستند.

مطالعه و خواندن فعاليت باارزشي است که موجب پيشرفت جامعه در زمينههاي مختلف از جمله فناوري، اقتصادي و اجتماعي ميشود، اما بسياري از افراد اين مهم را ناديده گرفته و وقت خود را صرف کتابخواني و ارتقاي خود و جامعه نميکنند. کتاب منبع باارزشي از اطلاعات غني بوده و خواندن کتاب موجب افزايش دانش و اطلاعات خواهد شد.

کتاب به دليل تاثيرات مثبت بر مغز موجب تحريک روحي و رواني شده و با فعاليت بيشتر از آلزايمر و ديگر مشکلات مغزي پيشگيري خواهد کرد.

با خواندن کتاب استرس را از خود دور خواهيد کرد. اين تاثير بر مغز بيش از گوش کردن به موسيقي و يا پيادهروي است. حافظه نيز با خواندن کتاب و يادآوري شخصيتهاي داستان و رويدادها و ديگر موارد ارتقا مييابد. تصورات نيز با خواندن کتابهاي تخيلي بهبود مييابند.

از ديگر مزاياي کتابخواني ميتوان به پيشرفت مهارتهاي فکري، ساخت کلمات، بهبود مهارتهاي نگارشي و مهارتهاي ارتباطي اشاره کرد. البته با خواندن کتاب تمرکز افزايش يافته و اين سرگرمي مفيد، ارزانقيمت و محرک باعث بهبود سلامت شده و همدم هميشگي قبل از خواب براي آرامش بهتر خواهد بود.

کتاب جهان ديگري را به ما ميآموزد و موجب اجتماعي شدن افراد و بهبود خلاقيت با شيوه خود ميشود. کتاب خوب اخلاقيات را افزايش داده و تاثيرات منفي جهان ديجيتال را ندارد. افراد را باهوشتر کرده و از تماشاي فيلم به دليل ايجاد تصورات خاص خواننده بهتر است.

(هفته نامه نسیم جنوب  سال بیست و ششم، شماره 1062)


ارسال شده 5 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

قرار گرفتن در مسير درست

نسیم جنوب - اکبر نهاري:  در زندگي انسان، مطالعه و خواندن کتاب ، يک فعاليت ضروري و تاثيرگذار است که متاسفانه با گسترش ابزار الکترونيکي که جايگزين مطاله گرديده، به آن آسيب اساسي رسيده است.    مطالعه کتاب درهايي را پيش چشمان ما ميگشايد و ما را در مسيري درست قرار ميدهد، اينکه ما در زندگي چه مسيري را ميپيماييم و در کجاي راه هستيم مهم نيست، مهم اين است که مطالعه کتاب با تاباندن نور آگاهي، مسير ما را روشن ميسازد،کتاب بهترين دوست اوقات تنهايي ماست.

در اينجا فهرستوار بعضي از فوايد مطاله را برميشمارم : 1-تقويت حافظه  2- افزايش آگاهي 3- تقويت رابطه  اجتماعي 4-افزايش ذخيره واژگان 5- بهبود بخشيدن به مهارت ارتباطي  6- افزايش قدرت تخيل 7- تقويت مهارت نوشتن 8- افزايش اعتماد به نفس 9 - جلوگيري از ابتلا به آلزايمر  و...

(هفته نامه نسیم جنوب سال بیست و ششم، شماره 1062)

ارسال شده 5 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

فايدههاي خواندن کتاب

نسیم جنوب - معصومه احمدپوربوشهري: کتاب خواندن مغز را طوري تحريک ميکند که تماشاي تلويزيون يا گوش دادن به راديو نميتواند اين کار را انجام بدهد  زيرا مغز درگير شده و اصطلاحا ورزش  ميکند.

 مطالعه باعث کاهش استرس ميشود و اثر مثبت بر بدن ميگذارد، خواندن يک کتاب ميتواند استرس را بهتر از پيادهروي يا گوش دادن به موسيقي از بين ببرد، مغز شما را بهبود ميبخشد، از بيماري زوال عقل و بيماري آلزايمر جلوگيري ميکند. مغز يک عضله و مانند ديگر عضلات بدن و مانند ورزش کردن در مطالعه کتاب اثر ميکند، آن را قوي و سالم نگه ميدارد، کتاب همچنين واژگان و دستور زبان شما را بهبود ميبخشد، همانطور که مطالعه ميکنيد با کلمات جديد، اصطلاحات، عبارات و سبک نوشتن آشنا ميشويد واژگان جديدي را فراميگيريد، خواندن يک کتاب خوب ميتواند بر مهارت نويسندگي تاثير بگذارد، بسياري از نويسندگان موفق با خواندن آثار ديگران تخصص خود را به دست  ميآورند بنابراين اگر ميخواهيد يک نويسنده بهتر شويد با يادگيري از استادان قبلي شروع کنيد و کتاب بخوانيد.

(هفته نامه نسیم جنوب سال بیست و ششم، شماره 1062)

ارسال شده 5 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

زيبا راستيان: در دهه هاي گذشته انتشار اخبار حضور ايرانيان در سطوح بالاي علمي و اجرايي دنيا مانند ناسا و نيز حضور در دانشگاههاي معروف به عنوان دانشجو و استاد و يا حضور در دنياي تجارت و اقتصاد باعث شده که هوشمندي و بالاتر بودن آي کيوي ايرانيان در محافل مختلف مورد بحث باشد و چه بسا مورد فخرفروشي به ساير ملل قرار بگيرد...

ارسال شده 6 ماه پيش در اجتماعی ، نظر (0)
صفحات: 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16

آخرین اخبار

پربیننده ترین