طراحی سایت
جستجو:

شعري از محمّدعلي موّاجي

به مناسبت  سالروزتولدش 10  بهمن 1334

 

«زمين»

در آيندهاي نزديک

 که با ضربان قلب

قابل شمارش است

زمين

با فريادي پدرانه خواهد گفت :

اي جهانيان

گاه عزيمت فرا رسيده است

باروبنه بر بنديد!

دير زماني ست که تو، انسان

ديگر در من نميگنجي

تو را جهاني ديگر بايد

بگذار دمي    دور از هياهو

صداي امواج اقيانوس

و آواي حرکت مواّج رودهاي خروشان

صفير طوفانهاي قارهاي

را بشنوم

ساليان درازي است

که اين آواها را نشنيدهام

و اين مناظر را نديدهام

بگذار آبهاي سرد رودها

در تن خستهام نفوذ کنند

در اعصار و قرون

انديشه سرنوشت تو

لحظهاي مرا آسوده نگذاشت

دردي عظيم کشيدهاي انسان

جراحاتي عميق در روح توست

که با گذشت ساليان دراز

التيام ميپذيرد

و چقدر رنج ديدهاي

و پيش از تو، من

که تمام سرگذشتها را

از بر دارم

کنون وارهيدهاي

از رنج و درد کهنه اعصار

کنون دوران پيش

سيماي غريب و باور نکردني دارد

و از «جهنم درون»

بهشتي شگفتآور

آفريدهاي

اينک انساني نو،

جهان را   ميکاود

انساني نوين

و مسيري نو

از            جهالت به علم

*    *     *

بگذار           از دور

نظارهگر تو باشم

باروبنه بر بنديد!

 

(اسفند ماه 1358، در سن 24 سالگي)

 

افسروظيفه شهيد محمدعلي مواجي  در طي 26 سال زندگي پر بارش، اشعار، نوشتهها و ترجمههايي به يادگار گذاشته است. او پس از تحصيلات دانشگاهي در رشته علوم سياسي در دانشگاه تهران، در نبرد آزادسازي خرمشهر همراه با برادرش محمّدحسن مواجي در 10 ارديبهشت 1361 جانشان را فداي ميهن کردند.

ارسال شده 3 ماه پيش در بوشهر 2 ، نظر (0)

هلنا سعادتمند: من يک زن هستم، از نگاه جنسيتي جامعه به خودم بيزارم.  سالهاست انتظارم اين است که جايگاه حقيقي خود را در جامعه داشته باشم. شوهرم مأموريت است،  بايد پرونده فرزندم را براي انتقال به مدرسه ديگري، از مسئولين مدرسه بگيرم. خانم مدير سري تکان داد گفت: به هيچ وجه نمي توانم پرونده به شما بدهم. گفتم: من مادرش هستم. گفت: باش ولي پدرش بايد باشد...

ارسال شده حدود 1 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

رضا نکیسا:  آن چه در ادامه می‌آید حاصل  تخصص، تجربه، گام نهادن در این وادی بی‌انتها و اقیانوسی شرف است، که آدمی را شرف اندیشی و کنحکاوی وامی‌دارد،  و همچنین شاید هم تحصیل و آن چه حاصل آن اندوخته و  زیستنم در لابلای قفسه‌های کتاب در سالها دور و الفتی که به قول حضرت حافظ با رفیق خالی از خلل داشته‌ام (در این زمانه رفیقی که خالی از خلل است ... صراحی می ناب و سفینه غزل است) بی تاثیر از آن نبوده است.

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

گزیده صحبت‌های محسن صفایی فراهانی

رئیس‌جمهوری در ایران اختیاراتش براساس قانونی اساسی محدود است. قانون‌اساسی ما مشابه قانون‌اساسی غرب نیست که ارکان حکومت پیوستگی کافی داشته باشند. اینجا هر رکن برای خودش تمرکز قدرت دارد
جوامعی که با حاکمیت قانون سامان پیدا می‌کنند به حداقل آسیب‌پذیری می‌رسند 
در حال حاضر مجلس و آرای عمومی  برای مجموعه تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران کشور این‌قدر تعیین‌کننده و قابل‌قبول نیست 
کدام فعالیت تعریف‌شده در اقتصاد ایران هست که بگوییم این مقدار منابع را می‌تواند برای یک نفر ایجاد کند که ماهی یک میلیارد تومان پس‌انداز برای‌فرد داشته باشد. اعداد و ارقام مقداری نیستند که شوخی‌بردار باشند. پس به‌این نتیجه می‌رسیم این اعداد و ارقام «غارتی» هستند. اسم این فساد نیست. اسمش غارت است.

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

علی باباچاهی: تند مي‌شود قدم‌هايم و همزمان همه پياده‌روهاي جهان را قدم مي‌زنم. سپانلو را اما پيشاپيش خود مي‌بينم كه عجيب مشتاقانه قدم برمي‌دارد در پياده‌روها! تفكيك نمي‌كنم از يكديگر انواع شعري اين شاعر فرهيخته را. اما از كليت شعرهاي او برمي‌آيد غالبا شاعر شعرهاي ابژكتيو است. نيما بر تفكيك شعر...

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در ادب و هنر ، نظر (0)

وقتي مي‌خواهيم اخلاق را تعريف كنيم ناگزير وارد بحث فلسفي مي‌شويم. چون در تصور عالمانه‌يي كه وجود دارد اخلاق به عنوان يك نهاد مستقل است، هم مستقل از دين است و هم مستقل از عرف. از طرف ديگر ممكن است كساني بگويند: اخلاق همان حقوق و مقررات است اما ما مي‌گوييم اخلاق مقررات عمومي بايدها و نبايدهايي است كه انسان‌ها براساس يك توافق ميان خود وضع مي‌كنند و اساس آن منطق قدرت و منطق عمومي است

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)
صفحات: 1

آخرین اخبار

پربیننده ترین