حسين شادکامي : در تعطيلات عيد نوروز با دوستان و همکلاسيهايمان، ظهرها به سينما فانوس و بعدازظهر کنار ساحل دريا قدم ميزديم و عکس يادگاري از کشتي رافائل گرفتن و کافه نگرو رفتن و کيک و بستني و يا آب هويچ بستني خوردن، به جاي کافه پالوده حيدرک و شام نيز ساندويچي گبگو تو ششم بهمن و يا ساندويچ دروازه سر ميدون و پاتوق حسين آقا، به جاي سمبوسه و پکوراي علي پکورايي که تغيير درخوردنيها با دوستان
برادر جمپولوي (دوقلو) من (ابراهيم هوشيار) / علاقه و دلبستگياش به بوشهر را حفظ کرده بود (دکتر رسول هاشمي) / براي پرويز هوشيار عزيز ( دکتر رضا معتمد) / اسمي مترادف با فرهيختگيِ يک انسان و خادمِ امور فرهنگي، ادبي و هنري (حسين طالبي) / صحنه گردان جلسات بوشهريهاي مقيم مرکز (ابراهيم ميگلينژاد) / و خزاني ديگر در بوستان علم و هنر و انديشه بوشهر (خورشيد فقيه) / پرویز هم پرید (عبدالمجید زنگویی)/ ماجراي آن دوربين هشت ميلي متري (هاشم هاشمزاده)، سالهاي سخت و سختتر (فريده كاردانى)...
اول مهر به همان مدرسه رفتيم که نامش مهران بود. معلم کلاس دوم مرحوم آقاي گيتيزاده بود که مردي بلند قد و خوش تيپ بود. در همان سالها آقاي گيتيزاده با خانم محتشمي ازدواج کردند و يادم است که عروسي مفصلي گرفتند. در ميان دانش آموزان دولابي، حميدي ، فروزاني و خودم از بچه هاي زرنگ بوديم و رقابت داشتيم و خيلي درس خوان بوديم به طوري که آقاي گيتيزاده در کلاس دوم تعدادي از بچهها را در اختيار ما گذاشته بود...
اين کوچه خيلي خراب بود و حتي براي خودم که اين جا زندگي ميکردم هم سخت بود که اين جا هستم. ديوار نداشت و يک حالت کَرِه مانندي و مخروبهاي بود که شهرداري خرابش کرد و اين محوطه شد جاي موشها و ديگر جانوران، ما آمديم دورش را ديوار کرديم و همين طور که نشسته بودم فکر کردم با مقداري رنگ هم ديوارها را نقاشي کنيم شايد اين کوچه از اين خرابي در بيايد. رنگ گرفتيم و دختر برادرم و بچهها و نوههايم هم همکاري کردند با من و آنها نقاشي کشيدند و خودم رنگ آميزيهايش را انجام دادم.
حسين زيرراهي: مهمترين معيارهايي كه در ذهن نوجوانان هنگام انتخاب رشته تحصيلي شكل ميگيره علاقه، استعداد و توانمنديها، بازار كار و پرستيژ يك رشته است. البته در آموزشهاي موفقيت و رشد فردي معيارهايي چون بازار كار و پرستيژ جايي ندارد و در عوض ارزشها و ...
مردم استان عزيزم بوشهر بينظيرند. مردم سخت ميخندند ولي بايد بدوني چطور بايد آنها را بخنداني. نگاه مردم به شونشيني شبکه استان خيلي خوبه، بي نظيرند و من همشان را دوست دارم بلاخص پيرمردها و پيرزنهايي که هر شب ميگن کي حسن و کوکاش شاهين ميان. مردم عجيب دوستم دارند و من بيشتر... دستانشون را ميبوسم... و امروز نياز جامعه به خنده خيلي زياده چون مردم خيلي تو فکرند و خيلي ها گرفتارند و جامعه نياز به شادي و خنده داره... من طنز را از درون اجتماع پيرامون خودم پيدا ميکنم...
حسين شادکامي: هنو ترس تو دلوم بود ولي در حياط مدرسه پر از بچههاي قد و نيم قدي که ديدم آروم گرفتم و ديگر خوم تنها نبودم در آن سوي حياط مدرسه بزرگترها با هم گرم گپ گفت بودند و ما بچههاي اوليها يک کناري براي خومون آنها را سيل (تماشا) ميکرديم. چيزي نگذشت که زنگ توسط ناظم آقاي سيفزاده که معلم ما اوليها هم بود، زده شد...
دکتر عبدالرحيم مهرور: بوشهر زادگاه ما و اجداد ما، بوشهر مجموعه و گنجينهاي طلايي از: شيلات و دريايش، نيروگاه اتمي و برقش، نفت و جزيره خارگش، گاز و بندر عسلويهاش، حافظان قرآن دشتياش، بندر دلوار و رئيسعلياش، گناوه، ديلم و مردمان با صفايش، نخلستان و خرماي...
دکتر سعيد معدني : کتاب خواندن در دوره نوجواني ما (دههي 50) براي هرکس جوري شروع ميشد. برخي با ذبيح الله منصوري و امثالهم با کتاب آشنا ميشدند. بسياري هم مثل ما نوجواني را با آثار ر.اعتمادي، ميرسعيد قاضي، کوروس بابايي با رمان «امشب اشکي ميريزد» و... شروع کردند. در آن سالها کتابهاي «دختر خوشگل دانشکده من» و «شب ايراني» ر. اعتمادي بيشتر خوانده مي شد...
عليرضا مشايخ: مدرنيته در همه عرصه ها در فلورانس متولد گرديده است!؟ اغراق آميز است؟! شهري که جيوواني ويلاني( 1276-1348) مورخ، روزنگار وقايع و مرد سياست فلورانسي، جمعيت آن را ( در سال 1338) ميلادي نود هزار نفر مي داند. اقتصاد شکوفا، مديريت شهري و آزادي شهروندان رونق اين شهر را که در سده دوازدهم استقلال يافته، فراهم نموده بود. «آزادي» مهمترين عامل پيشرفت در اين شهر قلمداد مي شد!
جعفر درايي: سال1358 اوايل زمستان بود و مدرسه باتک کلاس اول راهنمايي با23 دانش آموز در اين سال آغاز بکار نموده بودم. دانش آموزان از سه روستاي نخل تقي عسلويه و بيدخون بودند که در سالهاي بعد از زباز و دهنو و اخند و کلات هم به اين مدرسه اضافه شدند ... اين سال مدرسه، با دو دبير اداره مي شد، من و غلامرضا اسدي که از بندر طاهري بوديم...
کلا در طول زندگیام تا حالا شش دوره علاقه عوض کردهام و آن دوران علاقه اجتماعی غلبه داشت. به این نتیجه رسیده بودم که اگر بخواهم به آن تمکن مالی در خارج از کشور برای انجام فعالیتهای اجتماعی داخل کشور برسم، بهترین راهش ادامه تحصیل است. به خاطر همین ابتدا مقاله تخصصی در زمینه رشته تحصیلی خودم (مهندسی برق و مخابرات) نوشتم. آن گاه با پذیرش مقاله، توانستم ویزای آمریکا بگیرم...
دکتر طالب موذنی: در زندگی ام، این کتابها بیشترین تأثیر را برایم داشتهاند: «عصبیت و رشد آدمی» از کارن هورنای، «برنامهریزی عصبی،کلامی» از جوزف اکونور و جوزف سیمون، «انسان» از علی شریعتی، «قبض و بسط تئوریک شریعت» و «حدیث بندگی و دلبردگی» از عبدالکریم سروش و کتب انگلیسی «جادوی بلند فکر کردن» از دیوید شوارتز، «قلمرو اشتباهات شما» از وین دایر...
در دنیای جدید، به موازات پیشرفت علم و تکنولوژی شاهد پیدایش شاخه هایی از علم موسوم به علوم بین رشته ای هستیم. مثل این که شاخه های درختان علم آن قدر بزرگ شده اند که نه تنها به هم رسیده اند، بلکه با هم پیوند خورده اند و با این پیوند، شاخه های جدید سر بر آورده اند. سر در آوردن دانشجو از این شاخه های جدید می تواند یکی از عوامل موفقیت آن ها باشد. با این واقعیت، دانشجویی موفق تر و ماهرتر است که اشرافی حداقلی بر اصول و مبانی یک یا دو رشته..
جمیل رزمی : فرشید جاناحمدیان از نیمة دوم دهة هفتاد با چاپ مقالات و نقدهای ادبی، همکاریاش را با مطبوعات محلی بوشهر شروع کرد و در ادامه نقدهایش را در مطبوعات سراسری به چاپ رساند. وی در آشنایی با چهرههای سرشناس ادبی و علمی شهر دامنه این داد و ستدها را توسعه داد...
دکتر جعفر حمیدی : فرشید جان احمدیان در کار نقد، صاحبنظری دقیق است و کتابهای بسیاری را تا کنون نقد و بررسی کرده است همچنین در رشته خود یعنی مخابرات نیز آثاری را منتشر ساخته است از کارهای بسیار خوب و فراموش نشدنی او همکاری با انجمن اهل قلم بوشهر است که خدمات او...
فرزاد دشتی : شاید روزی که کارت های اینترنت که در 20 سال پیش به صورت ساعتی و با تکنولوژیDialup در کشور و استان ما بوشهر ارائه می شد، کمتر کسی تصور می کرد که روزی امکان استفاده از اینترنت پرسرعت به این سهولت در دسترس باشد. حال با توجه به نیاز روزافزون به اینترنت پرسرعت به خصوص در شرایط همه گیری کرونا، ضریب نفوذ اینترنت فراتر از گذشته است و می توان گفتن همه آحاد...
محمدرضا بلژیکی : آقای رییس جمهور، سهم جوانان خارگ از این همه تاسیسات نفتی و شرکتهای تابعه نفت و پتروشیمی بیکاری نیست. جنگ نشان داد که بیشترین قشر آسیب پذیر در سالهای جنگ، مردمی بودند که از شغلهای ثابت در ادارات و تاسیسات نفتی برخوردار نبوده و تمامی سرمایه و اندوخته زندگانی خود را...
من واقعا دیگه خسته شدم. بعد از ٥٠ سال دنبال توپ دویدن، خسته شدم. از ١٤، ١٥ سالگی که با توپ پلاستکی بازی میکردم، شروع کردم، تا اومدم مربی پرسپولیس و تیم ملی شدم. به جایی رسیدم که دیگه هیچجور کشش نداشتم. همین الان هم مییان به من پیشنهاد میدن...
در مسیر بزرگراه عسلویه- سیراف- جم، به میزان عجیب و خطرناکی، کوه ها و ترانشه ها در حال ریزش بودند. از نقطه به نقطه کوههای مسیر جم، آب جاری میشد. در یک نقطه، حین عبور، چند سنگ به خودرو خورد ولی تخته سنگ بزرگتر، از مجاور ما عبور کرد... سپس به محل تقاطع رفتیم. با خودرو روی خط اتوبان از زیر تقاطع گذشتیم. آب تا بالای چراغ ماشین (شاسی بلند) آمد...
سعید بردستانی : محسن شریف را با مجموعه داستان «ورار» و رمانهای «آس نحس»، «فصلهای تکراری» و «سالهای صبر» میشناسیم. «تب نوبه» پنجمین اثر و چهارمین رمان این نویسنده پیشکسوت بوشهری است. اما داستان «تب نوبه» چیست؟
ما شرکت های مربوطه که در منطقه وجود دارد را رصد کرده ایم و مطمئن باشید که اجازه نخواهیم داد حتی یک نفر غیربومی در شرکت های نفت و گازی که در حوزه استحفاظی ما وجود دارند مشغول به کار شوند و به مسئولان شرکت تهران جنوب نیز در این زمینه تاکید...
به مناسبت روز جهانی پیاده روی در شهرهای تاریخی جهان در قالب "پیاده روی جین جیکوبز" (janes walk) همزمان با بیش از یکصد شهر تاریخی جهان، جمعی از دوستداران بافت تاریخی بوشهر در قالب "کمپین نجات بافت" اقدام به اجرای همایش پیاده روی در محله بهبهانی از چهار محل بافت قدیم بوشهر نمود. این برنامه...
استان بوشهر به علت موقعیت استراتژیكی مناسب برای احداث پایگاه دریایی و بندرگاه، مورداستفاده پادشاهان عیلام قرار گرفته بود. در زمان هخامنشیان سرزمین بوشهر جزو ساتراپ پارس بود. خلیجفارس و به تبع آن استان بوشهر، به دلیل موقعیت سوق الجیشی و اهمیت اقتصادی و بازرگانی...
استاندار محترم؛ بافت تاریخی بوشهر با وجود همجواری مسجد و کلیسا و کنیسه، کنسولگری و تجارتخانه و بازار، همسایگی اقوام و مهاجرین، واجد ارزش های کم نظیری در تحقق شعار اعتدال موردنظر دولت بوده و دارای پتانسیل معرفی به عنوان نماد عینی «شهر اعتدال و رواداری» می باشد...
مدیریت ارشد استان بوشهر افتخار می کند با وجود وضعیت بی پولی بهترین عملکرد را در بخش عمرانی تجربه کرده است و با افتخار می گوئیم که پروژه ها با کیفیت تر در حال اجرا هستند. برای پروژه های عمرانی کلیدی و سفر رئیس جمهوری مشکل اعتباری وجود ندارد و طرح ها با شتاب خوبی در حال اجرا هستند...
بعد از اتمام قطعه " هله مالی" بود که سرپرست "لیان" گفت: الان وقت سوپرایز است لطفا به سالن نور بدهید..! امروز برای شما داستانی را با موسیقی تعریف میکنم، طبق گفته گذشتگان دختری از شهر هند در دریا گم شده و به این طرف آبها آورده میشود. صدای آواز این دختر به گوش دریانوردان ما رسیده و از...
منطقه ویژه اقتصادی بوشهر با مسئولیت شرکت عمران و توسعه بوشهر در منطقه ای به وسعت تقریبی ۱۸۸۰ هکتار در حد فاصل جاده اصلی بوشهر ـ شیراز قرار دارد./طرحهای اجرا شده در نیمه دوم سال ۱۳۹۳ / واحدهای در دست اقدام توسط سرمایه گذاران/ پروژه های زیرساختی فعال و در حال آغاز شرکت عمران و توسعه/ فعالیت های انجام شده برای رفع...
مدیرعامل منطقه ویژه اقتصادی بوشهر در ارتباط با شایعات مطرح شده پیرامون فروش زمین غیرمجاز در منطقه ویژه اقتصادی بوشهر نیز افزود: متقاضیان دریافت زمین در منطقه ویژه اقتصادی بوشهر مطمئن باشند که هرگونه واگذاری این زمین ها در خارج از حوزه مدیریتی منطقه ویژه اقتصادی بوشهر غیرقانونی بوده و به منزله...
شرق: اول کتاب «گفتهها»ی ابراهیم گلستان سه جمله هست، یکی «سخن بیار زبانآوری مکن» از سعدی، دومی «بدان چهجور ببینی» از لئوناردو و سومی «هیچ باشم اگر نکتهسنج نباشم» از نمایشنامه «اتللو»ی شکسپیر. این سه جمله را بر پیشانی کتاب «گفتهها» شاید بتوان عصاره حیات فکری و ادبی و هنری گلستان تا به امروز دانست. این سه جمله، همچنین کلیدی میتواند باشد برای ورود همراه با نکتهسنجی و نگاه انتقادی به نوشتهها و آثار سینمایی گلستان تا حتیالمقدور مصون بمانیم از دوقطبی معروف «لعن» و «ستایش» که غالبا گلستان را از یکی از این دو حد افراطی دیدهاند و سنجیدهاند. یا او را ستایش کردهاند و از او اسطوره ساختهاند و میراث او را به «زبانآوری» و «تکنیک» تقلیل دادهاند و یا او را دشنام دادهاند صرفا به این دلیل که به راههای متعارف نرفته است. خواندن گلستان با آن عقلانیت انتقادی توأم با نکتهسنجی که شیوه خود اوست در خواندن دیگران، هنوز آنطور که باید آغاز نشده است. خواندن هیچکس شاید هنوز آنطور که باید آغاز نشده است و از اینروست که سنت انتقادی ما هنوز بر مدار «لعن» و «ستایش» میگردد و بر مدار تکرار آنچه پیشترها در رد و انکار و یا تأیید کسی گفتهاند. اینجا مقصود از الگوقراردادن شیوه مواجهه گلستان با اتفاقها و آدمها و آثار هنری، شیوهای مبتنی بر نپذیرفتن آنچه همه میگویند و تنندادن به تکرار گفتههای دیگران، پذیرش بیچونوچرای دیدگاههای او نیست. اتفاقا برعکس، گلستان را جا دارد به همان عیاری بسنجیم که او خود دیگران را با آن سنجیده است و او را در قامت «آدم»ی ببینیم در قدوقامت طبیعی که در یکی از حساسترین مقاطع تاریخ ایران زیسته و کوشیده است بهجای پاگذاشتن بر راههای رفته، راه تازهای بگشاید و با ذخیرهای پربار از ادبیات و هنر ایران و جهان، چیزی را ایجاد کند که پیش از آن موجود نبوده است. حاصل کار قطعا میتواند مورد ارزیابی انتقادی قرار بگیرد، نه به این معنا که بگوییم عالی است و فقط چندجایش اشکال دارد و یا برعکس، مردود است و فقط چند نکته قابل توجه در اینجا و آنجایش میتوان یافت، نه، خواندن جدی گلستان مستلزم کشف ایده مرکزی او در آثارش، کشف سبک، نه در معنای زبانآوری و اینکه نثرش فلان است و بهمان، و مواجههای دقیق با این سبک و آن ایده مرکزی است و این همان کاری است که میگویم هنوز نهفقط درباره گلستان که درباره هیچ نویسنده دیگری آنطور که باید انجام نشده است.
چندی پیش نشر کلاغ سه کتاب ابراهیم گلستان را تجدید چاپ کرد. یکی کتاب «گفتهها» که مجموعهای است از مقالهها، گفتارهای گلستان بر چند فیلم مستند به کارگردانی خودش، سخنرانی مفصل او در دانشگاه شیراز و گفتوگوی بلند قاسم هاشمینژاد با او درباره داستانهایش.
دو کتاب دیگری که از گلستان تجدیدچاپشده ترجمههای اوست از «هکلبری فین» مارک تواین و کتاب «کشتیشکستهها» که ترجمههای گلستان است از چند قصه کوتاه استفن کرین، ویلیام فاکنر، استفن وینسنت بنه، آنتوان چخوف و ارنست همینگوی. گفتوگویی که میخوانید بهمناسبت همین تجدیدچاپها انجام شده است. گلستان کمی پیش از انجام این گفتوگو به دعوت آکادمی فرانسه در رم، به این شهر رفته بود تا در نشستی که این آکادمی برای او و آثارش برگزار کرده بود شرکت کند. گفتوگوی پیشِ رو، پس از بازگشت گلستان از رم انجام شد. گلستان چنانکه در این گفتوگو میگوید سالهاست که قصه ننوشته و در عوض دو کتاب چاپ نشده دارد که هر دو نوشتههایی مستند هستند از آدمهایی که واقعا وجود داشتهاند و وقایعی که واقعا اتفاق افتادهاند و این عجیب نیست وقتی به یاد آوریم که گلستان روزگاری در سینما مستندهایی ساخته است که برخی از آنها هنوز هم جزء بهترین مستندهای تاریخ سینمای ایران بهحساب میآیند. مستندهایی که صرفا نشاندادن واقعه نبودهاند بلکه «دیدِ» سازنده و «چهجوردیدن» در تار و پود آنها تنیده شده و از طریق سبک، خود را به نمایش گذاشته. گلستان در جایی از گفتوگوی پیشِ رو میگوید: «واقعیتهایی که اتفاق افتاده آنقدر فوقالعاده و انترسان است که قصهنوشتن ضرورتی ندارد.» گفتوگو با ابراهیم گلستان را میخوانید.
آخرین اخبار
- جايگاه معلم در جامعه خدشهدار شده است
- سپاس از کساني که آموختند و آموختن را ياد دادند
- خليج فارس و الگوي حکمراني خوب
- ماندگاري نام خليج فارس، در گرو نگاه توسعه محور به آن مي باشد
- بايد براي تراژدي ورزش بوشهر، سالها گريست
- چرا نفت و گاز، از فعاليتهاي ورزشي استان بوشهر حمايت نميکنند؟
- چهار نکته براي رابطه پايدار والدين با فرزندان نوجوان
- نگاهي به تبعيضهاي درماني در کشور / به بهانه کلنگ زني بيمارستان نفت در شيراز
- استقبال از عيد نوروز باستاني در بوشهر
- دنياي معترضان
- چاپ شعري از استاد باباچاهي در امريکا
- آقاي استاندار در مقابل لغو مجوز فستيوال کوچه بوشهر، پاسخگو باشيد
- گردشگران دره ساساني «تنگ جيز» دشت خشت کازرون
- خاطرات خدمت سربازي در سپاه دانش
- مرثيه اي براي موسيقي
پربیننده ترین
- هلدينگ خليج فارس؛ نمادي از نابرابري و تمرکزگرايي
- نسیم خاطره: معلمان دلسوز و دانش آموزان کوشا
- نسیم خاطره: شروعي خوب، پاياني بد
- واقعيتي ماندگار از زندگي معلمي در بندر بوالخير
- يادبود رفقاي جان / شهیدان مواجی
- يک کار خير ماندگار
- نسیم خاطره: لبخند و مهرباني مردم روستا
- نسیم خاطره: يکي از بهترين روزهاي معلمي
- دولت - ملت از نظر سقراط - افلاطون و ...
- شرایط مهاجرت برای هر کس متفاوت است، خود را با دیگران نسنجید
- جهش قيمت مسکن؛ بوشهر رکوردار کشور شد
- پيشنهاد تبديل زمين نيروگاه اتمي در بوشهر به پارکينگ
- چرا مقاومت در برابر کنسرت موسيقي در بوشهر؟
- سپاس از کساني که آموختند و آموختن را ياد دادند
- هر ایرانی باید خارگ را ببیند