طراحی سایت
جستجو:

غلامرضا شریفی خواه : در شب‌های فصل سرمای زمستون در شهر بوشهر مخصوصاً در چهار محل عده‌ای به صورت دوره ای اقوام به خانه هم می رفتند و خانه های قدیمی طوری ساخته شده بود که اتاق تابستونه و زمستونه جداگانه بود، و حیاط در وسط خانه که اغلب آب انبار در آن جا قرار داشت و اتاق ها به اسم نشیمن و مجلسی و اتاق کوچک تر که صندوقخانه می گفتند. اتاق نشیمن که بیشتر در آن جا بودیم...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در تاریخ ، نظر (0)

ابراهیم بشکانی: با وجود لایروبی و شستن آب انبارها، آبی که در آن ذخیره می شد پس از مدتی جایگاه لار و حشرات و پشه ها می شد و کرم می زد. در بعضی مواقع در آب انبارهای خانه های بزرگ بچه قورباغه هم دیده می‌شدکه بهش جوجوک میگفتن، قبل از مصرف حتما آب را صاف می کردند..

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در بوشهر نامه ، نظر (0)

ابراهیم بشکانی: سال تحصیلی کلاس اول در دبستان گلستان قدیم واقع در ارگ به پایان رسید، سال دوم یعنی سال ۱۳۴۰ مدرسه جابجا شد و به محل جدید آن نزدیک باسیدون منتقل شد که امروز جزو محوطه بارانداز اداره بندر می باشد (باسیدون کلمه ای فرانسوی یعنی برج و بارو و یا قلعه که در شمالی ترین نقطه بوشهر (پوزه شمالی) محل ورودی کشتی ها به آبراه ساحلی بندر بوشهر قرار داشت این قلعه که امروز...

ارسال شده بيش از 2 سال پيش در تاریخ ، نظر (0)

عبدالخالق ماجدی: چند روز پیش یک کلیپ دیدم از یه گاوداری مدرن در اروپا که چه طور سالنی به مساحت  چند هزار مترمربع فقط توسط یک خانم که در اتاق کنترل نشسته بود اداره می شد. تمام کارها را از دوشیدن شیر تا نظافت سالن به صورت مکانیزه توسط ماشین آلات پیشرفته انجام می شد...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

اسماعیل منصورنژاد: از آغاز تا پایان خدمت، هر سه مقطع آموزشی (ابتدایی، راهنمایی و متوسطه) را تجربه کردم، اما هیچ جا مثل هنرستان نبود. مدرسه متوسطه نظری خشک و بی‌روح هم که نباشد، مثل هنرستان نیست. دانش‌آموزان مدارس نظری اغلب بهره‌ای از شلوغ بازی ندارند و همین موضوع کسل‌کننده است...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

ماشاالله  عبدی زاده:  اول مهر ۱۳۴۵ در یکی از روستاهای عرب نشین آبادان یکی دو روز قبل از شروع کلاس، بچه‌ها اتاق گلی که در حیاط شیخ روستا انتخاب شده بود را تمیز نمودند. تخته سیاه را به دیوار کلاس نصب نمودیم. خوشبختانه چند نیمکت به تعداد دانش‌آموزان وجود داشت همه چیز را برای شروع کلاس آماده کردیم...

ارسال شده بيش از 3 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

سایه سیاه مرگ اندیشی بر زندگی نوجوانان؛

ارسال شده بيش از 6 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

دکتر محمود دهقانی: سر هر پیچ  و خمی شاگرد از رکاب بغل کامیون پائین می رفت و با سر و روی پر از گرد و خاک با چرخش دست فرمان می داد وعمه نساء کامیون را به عقب و جلو می برد و گردنه ها را پشت سر می گذاشت. راننده های مرد به او سلام می کردند و او هم در حین کلنجار با دنده وچرخاندن  فرمان کامیون در کوه و کتل، برای آن ها دست تکان میداد

ارسال شده بيش از 7 سال پيش در بوشهر نامه ، نظر (4)

رحمانی فضلی در سخنان خود نوروز را منشا نشاط اجتماعی در جامعه عنوان کرد و گفت: مردم به این نشاط، محبت، عشق و دوستی نیاز دارند. وی اظهار کرد: با توجه به اینکه استان بوشهر میزبان مسافران زیادی از مناطق مختلف کشور است باید شرایط نشاط اجتماعی در این استان فراهم شود...

ارسال شده بيش از 7 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)
یادداشتی از دکتر محمود سریع القلم
انتقادات زیاد است چون ما انتظارات غیر واقعی داریم. هیچ خروجی بدون دلیل نیست. در پایتخت دانمارک، ۵۰ درصد مردم با دوچرخه تردد می کنند. ۴۰۰ کیلومتر خطوط دوچرخه سواری ساخته شده است و ۶۳ درصد نمایندگان مجلس با دوچرخه به پارلمان می‌روند.
ارسال شده بيش از 8 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

سینه که به اوج رسید نوحه خوان اعلام (واحد) می کند و پس از گفتن واحد ریتم نوحه ها عوض شده و بیت تکراری وجود ندارد، سینه زنان با حرکات موزون پا، پای راست را عقب می اندازند در حالی که خم شده اند، دست راست را تا نزدیک زمین می برند، بعد با چرخش دست بلند ...

ارسال شده بيش از 8 سال پيش در اجتماعی ، نظر (1)

دو تن از اعضای شورای شهر در مصاحبه با نسیم جنوب با بیان اینکه شرکت آب و فاضلاب و سازمان بهداشت مقصر اصلی معضل مربوط به پسمانداب های سطح شهر هستند، خواهان اجرای قانون توسط نهادهای فوق الذکر برای مرتفع شدن معضل بوی تعفن سطح شهر شدند...

ارسال شده بيش از 8 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)

نظافت کانال های اصلی تنها ماهی یک بار / مقصر معاونت عمرانی شهرداری است / مقصر مردم شهر و کسبه هستند / هر نوع کم کاری را قویاً رد می کنم / شرکت فاضلاب و اصناف مقصر اصلی هستند / اصلا انگار شهری وجود ندارد...

ارسال شده بيش از 8 سال پيش در اجتماعی ، نظر (2)

مطابق اظهارات شورای شهر، لایروبی به صورت متناوب و بر اساس قرارداد با پیمانکار دو بار در هفته می باشد. شهرداری نیز  مأموران خود را جهت این مهم بسیج کرده است. اما با بررسی نمونه های تصادفی در سطح شهر توسط نسیم جنوب، مشخص شد که بسیاری از کانال ها، مدت های مدیدی است که اصلا لایروبی نشده اند...

ارسال شده بيش از 8 سال پيش در اجتماعی ، نظر (0)
ارسال شده بيش از 8 سال پيش در گوشه و کنار 2 ، نظر (0)

«چه باید کرد؟» این پرسش همیشگی یک نیروی سیاسی است اما بی‌شک برای سیاست‌ورزان داخل و خارج از ساختار و نهادهای رسمی قدرت، پژواک و البته پاسخی متفاوت دارد. اصلاح‌طلبان در سال ٩٤ از منظر یک نیروی سیاسی خارج از نهادهای رسمی قدرت در برابر این پرسش قرار داشتند و اکنون و در پی رخداد شگفت‌آور هفتم اسفند- پس از قریب به یک‌دهه - از منظر دیگری در برابر آن قرار گرفته‌اند. با عباس عبدی در این‌باره به گفت‌وگو نشستیم.‌

ارسال شده بيش از 8 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

دکتر سعید معدنی : داستان «فتیله ای ها» فرق می کند. آنها سالهاست که برنامه اجرا می کنند. زمانی که به تلویزیون آمدند، تازه سالهای نوجوانی را پشت سر گذاشته بودند و اکنون در آستانه ی میانسالی هستند. کودکان ما با آنها زندگی کرده، بزرگ شده اند و به جوانی رسیده اند و خاطرات خوب و شیرینی در ذهن خود...

ارسال شده بيش از 8 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)
نگار حسینی

کمپین را کارزار معنا کرده‌‌اند و پویش. اما خیلی جریان‌ها که تصور می‌شود کمپین هستند یا از ابتدا قرار بوده باشند و تغییری ایجاد کنند، در حد چند شعار و تصاویر چند بیلبورد در بزرگراه‌ها باقی می‌مانند. همان‌طور که از اسمش برمی‌آید، کمپین جایی برای کار است؛ فضایی برای اقدام. بر این اساس پدیده‌ای پویاست. با این نگاه، تعداد انگشت‌شماری کمپین در جامعه ایران پا گرفته‌‌ و به نتیجه رسیده‌اند. با «حسن نمکدوست تهرانی»، پژوهشگر و مدرس علوم ارتباطات اجتماعی، درباره کمپین و سوءتفاهم‌های پیرامون آن گفت‌وگو کرده‌ایم:

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

محمد علی بختیاری : یکی از راههای صرفه جویی در منابع آب، استفاده از آب‌های «دست دوم» است. گاهی به این آب‌ها «آب خاکستری» نیز می‌گویند. یعنی آبی که هر چند مناسب آشامیدن نیست ولی بدرد سایر استفاده‌ها می‌خورد و استفاده از آن باعث کمتر مصرف شدن آب تصفیه شده و تمیز می‌شود. مثلا می‌توان ...

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در اجتماعی ، نظر (4)

شرق: اول کتاب «گفته‌ها»ی ابراهیم گلستان سه جمله هست، یکی «سخن بیار زبان‌آوری مکن» از سعدی، دومی «بدان چه‌جور ببینی» از لئوناردو و سومی «هیچ باشم اگر نکته‌سنج نباشم» از نمایش‌نامه «اتللو»ی شکسپیر. این سه جمله را بر پیشانی کتاب «گفته‌ها» شاید بتوان عصاره حیات فکری و ادبی و هنری گلستان تا به امروز دانست. این سه جمله، همچنین کلیدی می‌تواند باشد برای ورود همراه با نکته‌سنجی و نگاه انتقادی به نوشته‌ها و آثار سینمایی گلستان تا حتی‌المقدور مصون بمانیم از دوقطبی معروف «لعن» و «ستایش» که غالبا گلستان را از یکی از این‌ دو حد افراطی دیده‌اند و سنجیده‌اند. یا او را ستایش کرده‌اند و از او اسطوره ساخته‌اند و میراث او را به «زبان‌آوری» و «تکنیک» تقلیل داده‌اند و یا او را دشنام داده‌اند صرفا  به این دلیل که به راه‌های متعارف نرفته است. خواندن گلستان با آن عقلانیت انتقادی توأم با نکته‌سنجی که شیوه خود اوست در خواندن دیگران، هنوز آن‌طور که باید آغاز نشده است. خواندن هیچ‌کس شاید هنوز آن‌طور که باید آغاز نشده است و از این‌روست که سنت انتقادی ما هنوز بر مدار «لعن» و «ستایش» می‌گردد و بر مدار تکرار آنچه پیشترها در رد و انکار و یا تأیید کسی گفته‌اند. اینجا مقصود از الگوقراردادن شیوه مواجهه گلستان با اتفاق‌ها و آدم‌ها و آثار هنری، شیوه‌ای مبتنی بر نپذیرفتن آنچه همه می‌گویند و تن‌ندادن به تکرار گفته‌های دیگران، پذیرش بی‌چون‌و‌چرای دیدگاه‌های او نیست. اتفاقا برعکس، گلستان را جا دارد به همان عیاری بسنجیم که او خود دیگران را با آن سنجیده است و او را در قامت «آدم»ی ببینیم در قد‌و‌قامت طبیعی که در یکی از حساس‌ترین مقاطع تاریخ ایران زیسته و کوشیده است به‌جای پاگذاشتن بر راه‌های رفته، راه تازه‌ای بگشاید و با ذخیره‌ای پربار از ادبیات و هنر ایران و جهان، چیزی را ایجاد کند که پیش از آن موجود نبوده است. حاصل کار قطعا می‌تواند مورد ارزیابی انتقادی قرار بگیرد، نه به این معنا که بگوییم عالی است و فقط چندجایش اشکال دارد و یا برعکس، مردود است و فقط چند نکته قابل توجه در اینجا و آنجایش می‌توان یافت، نه، خواندن جدی گلستان مستلزم کشف ایده مرکزی او در آثارش، کشف سبک، نه در معنای زبان‌آوری و اینکه نثرش فلان است و بهمان، و مواجهه‌ای دقیق با این سبک و آن ایده مرکزی است و این همان کاری است که می‌گویم هنوز نه‌فقط درباره گلستان که درباره هیچ نویسنده دیگری آن‌طور که باید انجام نشده است.
چندی پیش نشر کلاغ سه کتاب ابراهیم گلستان را تجدید چاپ کرد. یکی کتاب «گفته‌ها» که مجموعه‌ای است از مقاله‌ها، گفتارهای گلستان بر چند فیلم مستند به کارگردانی خودش، سخنرانی مفصل او در دانشگاه شیراز و گفت‌وگوی بلند قاسم هاشمی‌نژاد با او درباره داستان‌هایش.
دو کتاب دیگری که از گلستان تجدید‌چاپ‌شده ترجمه‌های اوست از «هکلبری فین» مارک تواین و کتاب «کشتی‌شکسته‌ها» که ترجمه‌های گلستان است از چند قصه کوتاه استفن کرین، ویلیام فاکنر، استفن وینسنت بنه، آنتوان چخوف و ارنست همینگوی. گفت‌وگویی که می‌خوانید به‌مناسبت همین تجدیدچاپ‌ها انجام شده است. گلستان کمی پیش از انجام این گفت‌وگو به دعوت آکادمی فرانسه در رم، به این شهر رفته بود تا در نشستی که این آکادمی برای او و آثارش برگزار کرده بود شرکت کند. گفت‌وگوی پیشِ رو، پس از بازگشت گلستان از رم انجام شد. گلستان چنانکه در این گفت‌وگو می‌گوید سالهاست که قصه ننوشته و در عوض دو کتاب چاپ نشده دارد که هر دو نوشته‌هایی مستند هستند از آدم‌هایی که واقعا وجود داشته‌اند و وقایعی که واقعا اتفاق افتاده‌اند و این عجیب نیست وقتی به یاد آوریم که گلستان روزگاری در سینما مستندهایی ساخته است که برخی از آنها هنوز هم جزء بهترین مستندهای تاریخ سینمای ایران به‌حساب می‌آیند. مستندهایی که صرفا نشان‌دادن واقعه نبوده‌اند بلکه «دیدِ» سازنده و «چه‌جوردیدن» در تار و پود آنها تنیده شده و از طریق سبک، خود را به نمایش گذاشته. گلستان در جایی از گفت‌وگوی پیشِ رو می‌گوید: «واقعیت‌هایی که اتفاق افتاده آن‌قدر فوق‌العاده و انترسان است که قصه‌نوشتن ضرورتی ندارد.» گفت‌وگو با ابراهیم گلستان را می‌خوانید. 

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

عبدالمجید زنگویی : سکوت مطلق حاکم بود و گویی در منطقه ای خالی از سکنه پیاده شده بودیم. تنها صدا و جیک جیک گنجشکان بود که سکوت فضا را می شکست و به انسان می فهماند که روزی در این جا زندگی و جنب و جوش و آمد و رفت در جریان بوده است. چند درخت کنار، تنها پناهگاه گنجشکان و محل امن آنها...

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در اجتماعی ، نظر (2)

عبدالله رمضان‌زاده از آن چهره‌های سیاسی است که قاطعیت بر مواضع از چهره‌اش پیداست. به‌ویژه هنگامی که مباحث جدی می‌شود، اما برخوردی کاملا دوستانه دارد. رمضان‌زاده همچنان امیدوار است حزب «مشارکت» طبق روال قانونی احیا شود، اما به گفته خودش آنها تصمیم گرفتند فعالیت تشکیلاتی نداشته باشند، دلیلش هم روشن است برای آنکه هزینه‌ای را به کسی تحمیل نکنند. گفت‌وگو را از لزوم بازسازی تشکیلاتی اصلاح‌طلبان آغاز کردیم و در این مسیر، اما به نقدهایی از دولت رسیدیم و البته موضوع پول‌های کثیف. رمضان‌زاده، سخنگوی دولت اصلاحات است و وقتی ماجرا به پول‌های کثیف می‌رسد، به نکته‌ای اشاره می‌کند و بحث را می‌بندد. او دراین‌باره می‌گوید: «راجع‌به موادِمخدر و ورودش به انتخابات، من فکر می‌کنم گزارشی که ستاد مبارزه با موادِمخدر در دوره آخر دولت اصلاحات تهیه کرد و آن را به رئیس دولت نهم تحویل داد، وزیر کشور که رئیس ستاد مبارزه با موادمخدر است، همان گزارش را علنی کند. همین اتفاق برای اینکه معلوم شود پول کثیف وجود دارد یا نه، کفایت می‌کند».رمضان‌زاده مهم‌ترین نقد وارد به دولت را این می‌داند که کابینه روحانی، سیاسی نیست و آقای روحانی فکر می‌کند یک‌‌تنه می‌تواند همه بارها را بردارد. بااین‌حال، برخی اتفاقات نظیر صدور مجوز فعالیت برای حزب اتحاد ملت ایران را به فال نیک می‌گیرد و آن را گام مؤثری از سوی دولت ارزیابی می‌کند. رمضان‌زاده با‌این‌حال، ارتباط اتحاد ملت و مشارکتی‌ها را تکذیب می‌کند و می‌گوید اگر آنها کمکی بخواهند دریغ نمی‌کنیم. بحث که به حزب ندا می‌رسد، کمی چهره درهم می‌کشد و با مکثی می‌گوید «ضعف ما بوده است که نیروهایی در حزب تقویت شدند و به‌راحتی زیر چتر آدمی قرار گرفتند که تا امروز غیرسیاسی عمل کرده بود». او همچنان امیدوار است آنها که جذب ندا شدند، به اصل خود بازگردند و اگر هم بازنگشتند، به قول رمضان‌زاده همچنان با آنها دوست هستند. مصاحبه در لحظات پایانی با ورود عکاس روزنامه، به گفت‌وگویی خودمانی شبیه می‌شود. از میزبانی و طعم شیرینی‌های دفتر دکتر که تعریف کردیم، با اصرار از ما خواست شیرینی‌ها را به روزنامه بیاوریم، به سبک همان میهمان‌نوازی اصیل ایرانی! 

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

مهندس مهدی بازرگان در شماره نوروزی سال ۱۳۷۰ مجله «آدینه»، مقاله‌ای درباره نوروزهای ایران معاصر نوشت؛ از عهد احمدشاه قاجار و دوران نوجوانی‌اش تا عصر انقلاب اسلامی و زمان نخست‌وزیری خود. یادمانده‌هایی ...

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در دیدگاه ، نظر (1)

شرق، آمنه شیرافکن: «عوض حیدرپور»، از اعضای کمیسیون امنیت ملی‌ مجلس نگران است. نگرانی‌اش را می‌شود در ادامه سخنان وزیر کشور بهتر فهمید. دلواپس پول‌های سرگردانی است که در هشت‌سال دولت احمدی‌نژاد اینجا و آنجا هزینه شده و حالا شاید از دل انتخابات آینده بیرون بزند. زبانش، لحن هشدارگونه دارد و تقاضایش از نهادهای نظارتی این است که حواس‌شان به ستادهای انتخاباتی باشد. نه از فردا روزی که کارازکار گذشته و کنترل برخی مسایل سخت می‌شود، از همین روزها که سرگروه‌های انتخاباتی در استان‌ها تعیین شده‌اند و ساختمان و منابع مالی مشخص شده، از نهادهای نظارتی می‌خواهد تا حواسشان به پول‌های کثیف و تزریق احتمالی آن به انتخابات آینده باشد. به ‌شکل ‌خاص به ساختمان چند طبقه ولنجک اشاره دارد و جایی از گفت‌وگو به صراحت می‌گوید رد پای پول‌های بربادرفته بابک زنجانی و رانت ویژه برای او این روزها در ستاد‌های انتخاباتی برخی کاندیداها احتمالی قابل رویت است. به اینجای گفت‌وگو که می‌رسیم، مشخص است دغدغه‌اش جدی است و خطر را به خوبی لمس کرده، گویا ستادهای انتخاباتی نزدیک به رییس دولت گذشته مدتی است در شهرهای بزرگ فعال شده‌اند و حالا می‌شود خط‌و‌ربط برخی شانتاژهای رسانه‌ای را بهتر فهمید. تبلیغاتی که حالا به هربهانه‌ای اتفاق می‌افتد، از مراسم ختم گرفته تا گعده‌های سیاسی دیگر. حیدرپور هشدار می‌دهد که برآوردها نشان از آن دارد که نامزدهای انتخابات آینده دست‌کم باید ٥٠٠میلیونی برای نماینده‌شدن هزینه کنند و از کجا معلوم پول‌های کثیف سر از جیب برخی نامزدها درنیاورند، این مساله سوال‌های متعددی پیش روی افکار عمومی قرار می‌دهد. حیدرپور تاکیدش این است که اگر آنها منظور او را بگیرند، خودشان متوجه خواهند شد. حیدرپور، سپاهی است و پزشک و عضو هیات علمی. در پرونده‌اش هم رسیدگی به ماجرای حمله تندروها به سخنرانی رییس مجلس در ٢٢ بهمن ٩١ به چشم می‌خورد و هم افشاگری ماجرای چک‌های پنج‌میلیونی رحیمی در آستانه استیضاح کردان. 

ارسال شده بيش از 9 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

نمی توان گفت که زن بودن ما محدویت نیست، ولی فکر می کنم این محدویتها اغلب به خود ما و نوع نگاه ما بر می گردد. در این سالها همیشه طوری رفتار کرده ام که زن بودنم  گزینه ای برای حذف من از یک پروژه نباشد به علت مثلا سختی کار، پا به پای همکاران دیگرم رفته ام و سخت کار کرده ام.، هیچ وقت نگفتم که نمی توانم یا بخاطر زن بودنم خواستار تخفیفی شده باشم مثل بقیه همکاران تا آنجا که...

ارسال شده بيش از 10 سال پيش در گفتگو ، نظر (1)

زینب صفری- تاریخ ایرانی: ۳۷ سال پس از درگذشت دکتر علی شریعتی یا به تعبیر خانواده‌اش «شهادت» او، هنوز پیکر این پژوهشگر و جامعه شناس برجسته تاریخ معاصر در زینبیه دمشق است و جسد مومیایی شده‌اش که قرار بود بعد از امانت‌سپاری ۵ ساله به ایران برگردانده شود، منتظر موافقت مسئولان است؛ خانواده شریعتی هم چنانکه تنها پسر او، احسان شریعتی می‌گوید هرگز با شرایط مناسبی برای انتقال پیکر او مواجه نشده‌اند. احسان شریعتی در گفت‌وگو با «تاریخ ایرانی» ابراز امیدواری کرده که با توجه به وقوع جنگ داخلی در سوریه و عدم اطلاع از مقبره شریعتی، مسئولان موافقت کنند که پیکر پدرش به ایران منتقل شود؛ البته منوط به آنکه اجازه داده شود او طبق وصیتش در حسینیه ارشاد دفن شود و دولت امکان برگزاری مراسم تشییع و خاکسپاری در شأن دکتر شریعتی را فراهم کند.

ارسال شده بيش از 10 سال پيش در دیدگاه ، نظر (0)

نیلوفر: مجله اندیشه ی پویا در شماره 15 خود(اردیبهشت 93) گفت و گوی استاد مصطفی ملکیان و دکتر ابوالقاسم فنایی درباره «نسبت اخلاق و دین» و «نسبت عقلانیت و دین» را  تحت عنوان «اخلاقی زیستن بدون دخالت دولت» به چاپ رساند. متن کامل این گفت وگو، اینک که شماره جدید این مجله صورت انتشار یافته است، تقدیم علاقه مندان می شود.

ارسال شده بيش از 10 سال پيش در دیدگاه ، نظر (1)

محمد کاظم حق شناسدر سالهای ماضی عده ای به ناحق در رأس بسیاری از ادارات، نهادها و سازمانها قرار گرفتند که ملاک و معیار به قدرت رسیدن بیشترشان صلاحیت ها و شایستگی های لازم و توانایی های علمی و تخصصی نبود.  ادارات تحت مدیریت خود را ملک شخصی پنداشتند و آن را در اختیار دوستان، آشنایان و...

ارسال شده بيش از 10 سال پيش در سیاسی ، نظر (11)

درس درباره جنبش چپ و گفتمانی است که با خودش به ایران آورد و نگاه نخبگان و جامعه روشنفکری را به غرب عوض کرد. زیباکلام درس را با این پرسش آغاز می‌کند که جذابیت تفکر چپ و حزب توده در آن زمان برای یک جامعه مذهبی چه می‌توانسته باشد؟ دانشجویان هر یک پاسخی می‌دهند تا بالاخره از لابه‌لای آنها پاسخ موردنظر زیباکلام به دست می‌آید: «توانسته بودند خود را از اتهام ضددینی بودن مبرا کنند. برای همین، این تفکر به ...

ارسال شده بيش از 10 سال پيش در سیاسی ، نظر (0)

میر هوشنگ ابتهاج (هـ. الف. سایه) شاعر و ادیب مشهور ایرانی می‌گوید: «من هرگز عضو حزب توده نبودم اما معنای این حرف این نبود که سوسیالیسم را قبول ندارم و حتی دوستانم در آن حزب را قبول ندارم. من هنوز به سوسیالیسم باور دارم...» ابتهاج این را در گفت‌وگو با ماهنامۀ «مهرنامه» بیان کرده است؛ گفت‌وگویی که به نوشتۀ محمد قوچانی، سردبیر «مهرنامه» نخستین مصاحبۀ «سایه» با نشریه‌ای مکتوب است...

ارسال شده بيش از 11 سال پيش در دیدگاه ، نظر (2)
صفحات: 1

آخرین اخبار

پربیننده ترین