صنعت گردشگري چاه نفت آينده کشورهاي جهان است. در صنعت گردشگري شادي و ابزار خنده و نشاط قرار دارد. در کشورهاي جهان امروز، تکيه بر صنعت گردشگري است اما در ايران همين که از اين صنعت حرفي به ميان مي آيد عربدههاي دروغين افراطگرايان بلند ميشود. بايد به ياد داشت عناصري حتا در صنعت گردشگري ايران هستند که به اين شوربختيها دامن ميزنند تا گردشگر غمزده ايراني را براي شادي و خنده، راهي کشورهاي همسايه کنند...
غلامرضا شريفيخواه: در دوران نوجواني اواسط دهه چهل شمسي تفريح برخي از بچه هاي بندر بوشهر، اين بود که با پاي برهنه (پتي) يا در کنار دريا ميگذراندم و يا رفتن به بازار قديم و دروازه شهر و بعضي اوقات هم با بچه هاي محل در ميداني جمع شده و مشغول به بازيهاي گروهي (دسته جمعي) ميشديم و خيلي خوش ميگذشت. تا اين که کم کم بزرگتر و به سينما علاقمند شدم. به قولي که در عامه مردم ميگفتند سينمارو، يعني عادت رفتن به سينما.
دکتر عبدالرحيم مهرور: آيا مي دانيد بوشهر اولين استاني بوده که در صد سال گذشته در دوره اشغال انگليس راه آهن داشته ولي اکنون بعد از کهگيلويه آخرين استاني است که از داشتن راهآهن محروم است. براي توسعه يک استان ابتدا بايد شهروندان آن استان فعال و مطالبهگر باشند. فعال در زمينه فرهنگي، اجتماعي و سياسي، اقتصادي. متاسفانه در جامعه امروزي ما چنان مردم را سرگرم...
داستان کوتاه: بهارو
شاهرخ تنگسيري
حرف و روات پشت سر بهارو کَل مکيه سلموني کم نبيد، وقتي گِمپلو چيش تو چيشِ سوزِ بهارو جواب ِ نه از زبونش شنيد از تِشِ دلش از سر شو تا بُنگِ اذون صبح شيش مثقال ترياک شاهنشُهي پا به پُي قاري الفنجان عبدالحليم ديد کرد و بقول جهانشُو لولِ لول شد تا از ايي عالم دور بشه و خلاص.
هرکي هلِ خوش هرچي تقلا ميکرد که يه جوري سيش برسونه که بوااا بهارو فرتنگيين نه جومه قد برِ تونن، بخرجش نميرفت که نميرفت و با يه جمله: «يا بهارو يا قبرسون»، با دلش و حرف مردم روزگار مقابله ميکرد، تموم مصيبت بهارو سي خاطر قشنگيش بيد و همي شده بيد بلاي جون خوش و جوونا.
روزي که دم قهوه خونه عبدل قهوه چي غلو بمبک سي خاطر يه متلکي که پسر ِ آغي مهندس سُرخو بُگو نگو پِرخِ بهارو کرده بيد همه ديدن که غلو چطوري دک و پوزِ بچي مهندس ماله کشيد و خين فيرررره ميداد از دماغش، نه تنها گِمپلو و غلو و بچي مهندس که جووناي يه شهري مبتلاي طنازي بهارو بيدن.
دي مدينه ميگفت بهارو دسش تو تشت خينن و رو ميکونت، ولي خدا ميفهميد که بهارو نه خراب بيد و نه دسش تو دس کسي ديده بيدن، همونا که آرزو ميکردن بهارو جواب چيشک و بُرمکشون بده از سر تلافي سيش صفحه مينهادن. گِمپلو خوش هميطوري سرِ پنِگ بيد حالا هم که عاشق ورشکستهِ بهارو مکيه سلموني شده بيد ديگه تکميل ِ تکميل بيد.
او روز سر قبرسون قيومت بر پا بيد، اينهو روز عاشورا و تعزيه محله شيکري، نعش ورم کردهي گِمپلو نهادن تو قبر سنگ آخري که ممد قبر روف روش چيد و تلقينش کرد خاک روش دادن، از هِلِ گدا خونه ملاسي اووي دس جوادو بيد و شِلک شِلک ميومد برس نِرسِ قبر پاش پسِ پاش رفت و يه ملاسيش حروم شد. جهانو ميگفت عمارت دلِ گِمپلو مث سقفِ گداخونه شيکري همو شو رمبيده بيد و خوشم زير آوارش دست و پا ميزد...
افتو بِي کرده بيد و قبرسون ديگه خالي از زندهها، دختر چيش سوزِ بالا بلند، تک و تنها اومده بيد سر قبر گِمپلو تا شاهد جوون مرگ ديگهاي باشه.
نادر اقدام: صبحها بعد از اتمام بازي به خصوص در روزهاي گرم تابستان بستگي به بازيهاي رايجي از قبيل چوکيلي، هاکي، هفت سنگ، جزبازي، گل بگيرشده، تنگسه، فرفره و کاغذ هوا که دستساز خود بچهها بود، تيرمايه بازي، دوچرخه سواري، گاري بازي، و تشتک بازي به دريا ميرفتيم. معمولاً روبروي تجارتخانه مرحوم محمد ملکمي (پدر مرحوم هوشنگ) و کنار کارخانه يخسازي مرحوم وزيري (پدر محمد) از پلههاي سنگي...
- چه شد که به عکاسي در طبيعت علاقمند شديد؟ من فرزند نخلستان هستم و در شهري شبه جزيرهاي نخلستاني بزرگ شدم، در کوهستان ستبر بيرمي نفس کشيدم و در زيباييهاي استان عزيزم بوشهر هميشه غوطهور بودم، قطعا تلفيق علاقه به عکاسي و طبيعت اين راه را به پيش پايم باز نمود...
احمد عبداللهي: بعد از چند سال تدريس اداره شهرستان بوشهر او را براي مديريت دبيرستان نواب صفوي و بعد از سه سال به مديريت دبيرستان ماندگار سعادت بوشهر منصوب کرد. ايشان بعد از مديريت در دبيرستان سعادت در دبيرستانهاي طالقاني، فاطمه زهرا، شهيد مطهري و شهيد بابايي پايگاه هوايي هم تدريس نمودند و از سال 1365 به جهت اعتمادي که به ايشان بود 17 بار به طور متناوب مسئول سالن مرکزي حوزه تصحيح اوراق امتحاني دبيرستان تعيين گرديد..
دکتر محمدجعفر ايزدپناه: گر هنرمندان پيشکسوت خانه نشين شده بودند و جامعه آنها را از ياد مي برد، حالا خبرنگار صفحه هنري به سراغشان مي رفت، احوالشان را مي پرسيد و بيادمان مي آورد که قدر آنها را بيشتر بدانيم. اگر رسانه هاي رسمي و...
دکتر پرستا حيدري: يکي از اساتيدم در دانشگاه هميشه مي گفت از عادت کردن بترسيد. چون عادت تا زماني که ترک شود موجب صد نوع «مرض» غيرکشنده ولي شکنجه دهنده مي شود. براي همين حتي سعي کنيد مسير رسيدن به خانه يا پيادهروي بعدازظهرتان را هم گاهي عوض کنيد. ولي اعتياد نه! به يک موتور محرکه تشکيل شده از اراده و انگيزه پشت ماشينِ عادت مي ماند که مي برد ما را هرجا که خاطرخواه اوست....
غلامرضا شریفی خواه : در شبهای فصل سرمای زمستون در شهر بوشهر مخصوصاً در چهار محل عدهای به صورت دوره ای اقوام به خانه هم می رفتند و خانه های قدیمی طوری ساخته شده بود که اتاق تابستونه و زمستونه جداگانه بود، و حیاط در وسط خانه که اغلب آب انبار در آن جا قرار داشت و اتاق ها به اسم نشیمن و مجلسی و اتاق کوچک تر که صندوقخانه می گفتند. اتاق نشیمن که بیشتر در آن جا بودیم...
سید قاسم یاحسینی: نخست علی باباچاهی یک شهروند بوشهری است. این تولد در استان بوشهر فقط یک اتفاق فیزیولوژیکی و جغرافیایی صِرف نبوده است. بوشهر، فضای جغرافیایی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بوشهر، عمیقاً در ساختار افکار، ایماژ ذهنی، ساختار شعری و کنش فرهنگی و روشنفکری باباچاهی تأثیر همه جانبه ای داشته و گذاشته است...
غلامرضا حاجی نژاد: یکی از مشکلاتی که پیش از مدیریت مرحوم پوربهی، در دبیرستان سعادت داشتیم هنگامی بود که مهمانان خارج از استان از دبیرستان سعادت بازدید می کردند. در چنین مواقعی، از جناب آقایان کنین، دکتر مشایخی، مرحوم نبوی و برخی از دبیران صاحب نظر دیگر درحکم راهنمای مهمانان استفاده می کردیم.
اما با مدیر شدن مرحوم پوربهی این مشکل حل شد. او با صدای رسا و آگاهی از تاریخ آن مجموعه قدیمی، زینت آرای مجلس می شد...
دکتر سجاد بهزادی : یکی نیست از رئیس مجلس بپرسد کدام یک از این دستکاری های شما تناسبی با گرانی های افسارگسیخته ای دارد که برایش نگران هستید؟ مگر شما نبودید که فرمایش کردید "گرانیهای افسارگسیخته دغدغه اصلی مردم شده و زندگی را بر مردم سخت و پدران را شرمنده وشرمسار خانوادهها کرده؛ گرانی های کمرشکنی که یک روز با تخم مرغ آغاز شد و حال به مرغ رسیده؛ قیمت مرغ امروز تبدیل به نمادی از ناکارآمدی و ناهماهنگی در اجرا و سیاستگذاری شده است"...
دکتر عبدالرحیم مهرور: كنون افغانستان نمونه بارز خشونت براى رسيدن به اين بهشت موعود كه ساخته و پرداخته تعصب هاى قرون وسطايى است و امروزه شاهد خشن ترين قتل هاى كودكانى هستيم كه تنها جرمشان دختر بودن و شيعه بودن است. كدام دين و آيين گفته انبوهى از كودكانى معصوم و با آن فقر و فلاكت كه به نان شب هم محتاجند اين گونه با چندين بمب انتحارى تكه تكه شوند؟ ...
بابك شاكر : نقدهای سازنده من روزنامه نگار و فعال اجتماعی و امثال بنده راهی جز تقویت ارتباط فضای سیاسی و فضای فرهنگی را نمی جوید. حفظ امنیت و ایجاد صلح اجتماعی و گسترده کردن مردم سالاری مشارکتی، ایجاد بستر حقوق اولیه شهروندی و... در کنار وظایف حرفه ای از نکاتی است که شهردار محترم با...
شرق گروه اندیشه: نشست «زوال اسطورهها و تاریخها» با استقبال علاقهمندان در محل مؤسسه پرسش برگزار شد. در این جلسه ابتدا صالح نجفی با عنوان «باور کن دروغ میگویم: درباره امکان تاریخ زوال» و سپس مراد فرهادپور با موضوع «شاهنامه و اسطورهزدایی» سخنرانی کردند. در این نشست احسان شریعتی نیز بهعنوان میهمان حضور داشت. آنچه در ادامه میخوانید، گزیده سخنرانیهای این جلسه است. گفتني است صرفا بخشهايي از سخنراني مراد فرهادپور منتشر شده است.
همچنان درخواست دارم که شورای محترم شهر سرنوشت ۲۴ میلیارد تومان سرگردان را که در بودجه مصوب سال ۹۳ و نیز در بودجه مصوب سال ۹۴ آورده و تعیین تکلیف نشده است، روشن و محل هزینه کرد آن را نیز مشخص نمایند. این درآمد (۲۴ میلیارد تومان) بالغ بر یک سوم بودجه سال ۹۳ است...
آن چه پرواضح است، خلاف محرز شهرداری در هزینه ی غیرمجاز مبلغ ۲۴ میلیارد تومان است/ برخلاف صحبت های آماره، اصلا این مبلغ ۲۴ میلیارد تومان نه در بودجه سال ۹۳ شهرداری آورده شده و نه در بودجه سال ۹۴ / اصل ماجرا هزینه کرد ۲۴ میلیارد تومان، بدون مجوز شورای شهر است که توسط شهردار هزینه شده ، اینکه چگونه و کجا و بابت چه هزینه شده بحث دوم است...
یونس قیصی زاده : اکنون این فضا فرصت مغتنمی است برای ما روزنامه نگارانی که سالهای گذشته بدلیل نوشتن یک نقد جزئی با هزینه های بسیاری از سوی استانداران وقت و مدیران زیر مجموعه دولت وقت روبرو شده و کارمان به جاهای باریک می کشید، و از این رو باید بیشتر از بقیه قدردان آن باشیم و نه اینکه دن کیشوت وار فکر کنیم ...
سال 57 در نزد بسیاری از مردمان بوشهر و به ویژه در ذهن وکلام فرهنگیان این دیار به نام نامی« سالن فرهنگ» شناخته شده است، به گزارش نسیم جنوب این سالن، میزبان نسلی از فرهنگیان بازنشسته ی بوشهر، این مهمانان مهربان خویش بود. مهمانانی که بی گمان می توان آن ها را صاحبان اصلی این فضای پرشوکت دانست...
ميدانم اگر بخواهم داستاني بنويسم كه در تبريز يا شهرهاي ديگر بگذرد مطمئن باشيد با همين ديدگاه جنوبي مينويسم. در مكتب ادبيات جنوب، زندگي خاصي در جريان است و روايت همين زندگي، آن چيزي است كه فقط در جغرافياي جنوب اتفاق ميافتد. قسمت اعظم وجود ما را دريا، خشكسالي و يك تاريخ مبهم تسخير كرده...
دکتر محمود دهقانی: در بافت کهن که جلوتر کار بازسازی انجام داده می شد هم اکنون از ادامه باز مانده و ساختمان ها نیز بیشتر از پیش از میان رفته اند. کاروانسرا و گرمابه پیشتر در حال بازسازی آبرومندانه بود. در آنجا در و پنجره های تخته ای با میخ های کله قارچی و درکوب آهنی به سبک روزگار صفوی ساخته بودند اما این بار از پیشرفت کار چیزی به چشم نمی خورد...
کارشناسان معتقدند با اوج گرفتن کار خوش صدا ترین نوحه خوان بوشهری جهانبخش کردی زاده معروف به بخشو فصل جدیدی در نوحه سرایی بوشهر آغاز شد، طنین صدای بخشو علاقه مندانی در دیگر نقاط کشور نیز یافت و آنان را به بوشهر کشاند. نوحه خوانی با پیروزی انقلاب اسلامی و سپس دوره دفاع مقدس با موضوعاتی...
بعد از اتمام قطعه " هله مالی" بود که سرپرست "لیان" گفت: الان وقت سوپرایز است لطفا به سالن نور بدهید..! امروز برای شما داستانی را با موسیقی تعریف میکنم، طبق گفته گذشتگان دختری از شهر هند در دریا گم شده و به این طرف آبها آورده میشود. صدای آواز این دختر به گوش دریانوردان ما رسیده و از...
افشین پرتو: در آن ستيز يـاران رئيسعلي دلواري در جنوب، كسان زائر خضرخان در باختر، جنگ آوران چاهكوتاهي در خـاور و دلير مردان دشتستاني در شمـال ميدان جنگ تير مي انداختند و چون تازش همگاني شد فرياد شوم توپها و تيربارهاي انگليسيها تا دورهاي دور پيچيد. آتش توپخانه ی انگليسيها آن چنان زياد بود كه...
دوست دارم حضور من و دوربینم در تصویر ثبت شده وجود نداشته باشد و بیننده با سوژه ارتباط برقرار کند در اکثر اوقات موفق بوده ام و این سبک خاصی نیست. اما شاید منحصر به فرد باشد. کماکان به دنبال تصاویر جدید هستم برای رضایت خاطر... زندگی من بدون عکاسی یعنی مردن...
از همان آغاز که با حمایت قاطعانه مردم دولت تدبیر و امید، جای بیم و امید را گرفت پیدا بود که تغییری در راه است و این شوق روز به روز در حال فزونی بود، بازتر شدن فضای جامعه و شروع مذاکرات سازنده و کثیری از اقدامات اصلاحی با تدبیر ، امید را در دلها زنده کرد تا به امروز که مزرعه ی دوساله ملت که در دستان دولت است ...
تدبیری بیندیشید که معلمان- عاشقان تعلیم و تربیت- با دستگاه تعلیم و تربیت رابطه قوی و منطقی برقرار کنند و یکی از راه حل ها ، نجات معلمان از قعر جدول حقوق بگیران کشور است. ما می دانیم که امروز از درآمدهای افسانه ای 1000 میلیارد دلاری در طول حیات دولت نهم و دهم خبری نیست، اما سوالمان...
جواب هر پرسشی را از دو منظر میدهد؛ هم توسعه و هم روابط بینالملل و اساسا بنیادهای فکریاش برمبنای این دو حوزه گذاشته شده است. جامعه ایرانی را خوب میشناسد همانطور که جامعه جهانی و نظم جهانی را. همین بنیانها موجب میشود که پاسخ پرسشها را از مناظر مختلف بدهد. محمود سریعالقلم، استاد دانشگاه شهید بهشتی است، اما حضور فعالی در مجامع بینالمللی دارد. از جمله آنها حضور در نشستهای متعدد داووس است. او توسعه در ایران را مستلزم داشتن عزم برای تغییر، حلوفصل برخی چالشها و دستیابی به نتیجه واحد و آغاز تغییر میداند. اگرچه یادآوری میکند که برخی ویژگیهای فرهنگی، انجام این تغییرات را در سطوحی سخت میکند. او برای توسعه، سیاست خارجی، انتقاد و مباحثی از این دست ٣٠ ویژگی برمیشمارد. کتابهای «عقلانیت و توسعهیافتگی ایران»، «فرهنگ سیاسی ایران» و «اقتدارگرایی ایرانی در عهد قاجار» ازجمله آثار اوست که بر بحث توسعه متمرکز است. او متولد ١٣٣٨ در تهران است و در دوران مدیریت حسن روحانی بر مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام با این مؤسسه ارتباط داشته. او داشتن نقش مشاور برای رئیسجمهوری فعلی را رد میکند و میگوید هیچ سمت دولتیای ندارد. گفتوگو با محمود سریعالقلم در روزی بهاری در دفتر روزنامه انجام شد.
روحانی در مقابل چالش مهم لباس شخصی ها و بنیاد گراهای سیاسی قرار دارد که فکر می کنند با توسل به اصول می توانند هر طور می خواهند توجیه و تفسیر کنند و زندگی را بر مردم تلخ کنند. پاشنه آشیل دولت روحانی مدیرانی است که متعلق به دولت سابق هستند و یا تفکرشان نزدیک به احمدی نژاد و یا احمدی نژادی است..
اسماعیل منصورنژاد: اینکه چرا نام «19 حزب فعال» بوشهری در لیست وزارت کشور نیست، پرسشی است که وزارت کشور و استانداری بوشهر باید به آن پاسخ دهند. همچنین، این لیست هیچ اشارهای به وجود «43 حزب ثبت شده در بوشهر» نمیکند و کسی نمیداند آدرس این احزاب کجاست؟...
احمد آرام: سرانجام که همه ی کُتَل ها را پشت سر می گذاشتند ، وقتی به جاده ای می رسیدند که تهش می خورد به « آب مُخک » ، دیگر خیالشان راحت می شد که به کفی رسیده اند ، و پس از گذر از برازجان ، وارد جاده شوسه ای ناهمواری می شدند که اندک اندک آنها را به بوی دریا می رساند ، به شهری که معماری و موسیقی خود را از قرن پانزده ، به گونه ای معجزه آسا ...
آخرین اخبار
- بايد براي تراژدي ورزش بوشهر، سالها گريست
- چرا نفت و گاز، از فعاليتهاي ورزشي استان بوشهر حمايت نميکنند؟
- چهار نکته براي رابطه پايدار والدين با فرزندان نوجوان
- نگاهي به تبعيضهاي درماني در کشور / به بهانه کلنگ زني بيمارستان نفت در شيراز
- استقبال از عيد نوروز باستاني در بوشهر
- دنياي معترضان
- چاپ شعري از استاد باباچاهي در امريکا
- آقاي استاندار در مقابل لغو مجوز فستيوال کوچه بوشهر، پاسخگو باشيد
- گردشگران دره ساساني «تنگ جيز» دشت خشت کازرون
- خاطرات خدمت سربازي در سپاه دانش
- مرثيه اي براي موسيقي
- فستيوال کوچه بوشهر در مسير رونمايي از گنج موسيقي نواحي است
- «کوچه بوشهر» مدل جديدي براي آغاز کوچههاي ديگر ايران
- در فستيوال کوچه بوشهر چه گذشت؟
- «کوچه» فستيوالي که واقعا فستيوال است!
پربیننده ترین
- شرایط مهاجرت برای هر کس متفاوت است، خود را با دیگران نسنجید
- هر ایرانی باید خارگ را ببیند
- به احترام بیست و پنج سرباز، ایست خبردار!!!
- آن معلم آمد
- بنام خداوند رنگین کمان...
- بوشهر؛ از شهر ِ موسيقي ايران تا چشم انداز ِ جهان ِ موسيقي
- نيهمبون؛ سازي که هيچوقت در هيچ جنگي نواخته نشد
- حکایت اولین کارگاه نوشابه سازی ایران در بوشهر
- تصاویری از تفریح شبانه بوشهری ها
- چگونه دلیران تنگستان ساخته شد + تصاویر
- عکس های منتشر نشده از پشت صحنه دلیران تنگستان
- تصاوير نكوداشت فرج كمالي شاعر بومي سرا در گناوه
- شهر باستانی توج و روستای "زیرراه" بوشهر
- باران نشاط با موسيقي بوشهري شريفيان در تهران + تصاویر
- ايام کارمندي سازمان برنامه و بودجه بوشهر